نامهمشایی به رئیس دولت اصلاحات
24 اسفند 1395 ساعت 20:28
آرمان نوشت: درصدد هستند به آنچه بپردازند که توجهات را جلب میکند. پیشترها از کورش و لزوم آزادیهای اجتماعی فراتر از قانون میگفتند و حالا نامه مینویسند. البته تعداد نامههای اسفندیار رحیم مشایی به نامههای محمود احمدینژاد نمیرسد و البته دراین میان بقایی هم از قافله عقب نمیماند و نامه مینویسد. جالب آنجاست که مانند نامههایی که به روسای جمهوی آمریکا نوشتند، نامههای درون مرزی آنها هم بیپاسخ میماند. دیروز اسفندیار رحیم مشایی که در روز درختکاری با انتشار فیلمی کوتاه از خود گفت که «من درختم»، به رئیس دولت اصلاحات نامه نوشت و به موضوعاتی اشاره کرد که به نظر میرسد دارای اهمیتی برای مردان دولت اصلاحات نیست، اما دفتر رئیس دولت اصلاحات اعلام کرد چنین نامهای دریافت نکرده است. در بخشی از این نامه آمده: «در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری و در پی اعلام نامزدی برادر عزیزم جناب آقای حمید بقایی، برخی اظهار نظرها که بیشتر به واکنشی عجولانه شبیه بود، مرا بر آن داشت تا با تحریر این سطور، خاطر عالی را به نکاتی چند جلب نمایم و پیشاپیش از این تصدیع پوزش میخواهم. اظهارنظرها که عمدتا بر «برنتافتن» اعلام نامزدی ایشان معطوف بود، موجب تعجب و ایضا ملال گردید؛ چه از سوی افرادی انجام شد که همگی از اهالی فن سیاست، دارای تحصیلات و مدارج عالیه دانشگاهی یا حوزوی، صاحب شأن و جایگاه استادی و کرسی تدریس، صاحبنظر در تحلیل و تبیین شرایط و موصوف به راهبری فکری و شاید از همه مهمتر مدعی اصلاحات در حوزههای مختلف سیاسی، فرهنگی و... بودهاند. اتخاذ مواضعی که در تعارض با روح و خلاف اصول اصلاحطلبی برآورد شده و میتواند به بروز دغدغههای جدی و احیانا دلسردی جامعه علاقهمند به اصلاح امور بینجامد.»
از ما حمایت کنید!
مشخص است که هدف از نگارش نامه تبلیغات مشی و مکتب اخلاقی است و با خطاب قرار دادن رئیس دولت اصلاحات درصدد انتقال این پیام است که طیف احمدینژاد مشکلی با اصلاحطلبان ندارد اما غافل است که اصلاحطلبان حاضر به پذیرش رویکرد این طیف نیستند. مشایی در بخشی از این نامه آورده است: «نزدیک بودن برخی از افراد مورد انتقاد به جنابعالی، البته به تنهایی نمیتواند دلیل آن باشد که شما را مسئول اظهارات آنان دانست و بر شما خرده گرفت. بنده نیز از نوشتن این نامه چنین مقصودی را دنبال نمیکنم و حتی از رنجش احتمالی نیز پوزش میخواهم. نیت حقیر پرده برداری از مشکل جدی در جریانی است که ادعای راهبری اصلاحات را دارد و این کار را نه به عنوان یک اقدام سیاسی متعارف، بلکه از سر خیرخواهی و به خاطر اهمیت این جریان بزرگ و تاثیرگذار در آینده کشور و وضعیت جامعه انجام میدهم.» البته بخش دیگری این نامه نشان از درخواست کمک اصلاحطلبان برای جلوگیری از ردصلاحیت بقایی دارد و آمده است: «شوخی شمردن، «فاجعه دانستن»، «ناپاک خواندن» و از همه عجیبتر، القای رد صلاحیت قطعی نامزد رقیب آن هم به گونهای که میل و علاقه شدید به رد صلاحیت، آشکارا از آن استنباط شود، نه امری است که بتوان از آن گذشت و نه میتوان به هیچ رو با آن سر کرد. تحمل چنین مواضعی و سکوت در برابر آن، مخالف هر میثاق مدنی در هر جای جهان است. آیا آقایان رد صلاحیت را در حق رقیب روا و در حق خود جفا میپندارند؟ یا اینکه در تایید صلاحیت نامزد خود به اطمینان رسیدهاند؟» مشایی در ادامه برای آنکه جریان خود را خوار نکند توصیهای هم کرده و نوشته است: «این حقیر اصراری ندارم که نظرم نزد برادران و خواهران اصلاح طلبم بهکلی مقبول افتد، اما یادآوری میکنم که غفلت از این مساله، آنچنان که در دو انتخابات سالهای ۸۴ و ۸۸ اتفاق افتاد، برای آن جبهه و کل کشور از جهت هرز رفتن نیروها و ایجاد کششهای بازدارنده، خسارتبار بوده است. اصرار دارم سخنی را که درست پس از انتخابات سال ۸۸ عرض کردم و انتشار یافت، با ایمان و باور راسختر عرض کنم که اقبال عمومی به آقای دکتر احمدینژاد در هر دو دوره مذکور، گرچه آشکارا کنار گذاشتن گزینه جبهه اصلاحات بود، اما این به معنای پذیرش مواضع جناح و جریان سنتی مقابل نبود. مایلم با اصرار بر این حقیقت تاکید کنم که اکثریت قاطع مردم در این دو رویداد مهم، با نفی شرایط موجود و با رویکردی بسیار اصلاحطلبانه، از جناح موسوم به اصلاحات عبور کرده و با تایید فهم خویش در انتخابات ۸۴ بر مطالبه اصلاحگرایانه خود در سال ۸۸، پافشاری کردند. هرچند متاسفانه بخشی از برادران و خواهران اصولگرای ما، هرگز حاضر نشدند چشم بر این حقیقت بگشایند، مردم جناب آقای دکتر احمدینژاد را نه به عنوان مظهر اصولگرایی بلکه برای انجام تغییرات بیشتر و اعمال جدیتر اصلاحات مورد نظر، مناسبتر تشخیص دادند. تحلیل اینجانب از آرای سال ۸۸ این مساله را روشن میکند. تحلیل مذکور در دسترس علاقهمندان قرار دارد.»
تبریک به خانواده رئیس دولت اصلاحات!
او در بخشی از این نامه رویکرد خود را تغییر داده و نوشته است: «و اما سخن امروز این است که نباید شیرینی پیروزی قاطع اصلاحطلبان در انتخابات مجلس سال گذشته در تهران، آنان را از درک سهم رای منفی مردم به جناح مقابل (که با نهایت تاسف از گذشته تا امروز به طور پیوسته رو به افزایش بوده است) غافل کند. حقیر نیز با بسیاری از تحلیلگران سیاسی موافقم که عدم شرکت جناب آقای دکتر احمدینژاد به عنوان نامزد در انتخابات آتی ریاست جمهوری، به جای آنکه فرصتی برای نامزد نهایی اصولگرایان بسازد، موقعیت ویژهای را برای اصلاحطلبان فراهم کرده است و از این جهت شاید بتوان عدم رضایت بخشی از نیروهای اصلاحطلب از نامزدی جناب آقای بقایی که میتواند از نظر عموم، از جنس جناب آقای احمدینژاد و جانشینی مناسب برای ایشان فهمیده شود را درک کرد. سخنی بود از برادری کوچکتر به برادری بزرگتر که امید است شرط ادب بهجا آورده و از حریم حرمت فرا نرفته باشد. نیک معلوم است که: درد دل را لاجرم پاسخ نباشد، هرچند هرچه از دوست رسد نیکوست. با تقدیم بهترین احترامات و با تبریک نوروز سراسر نور باستانی! لطفا تبریکات صمیمانه اینجانب را به خانواده ارجمند ابلاغ فرمایید».
کد مطلب: 237163