چرا لاهوتی و منطقیان عامل افول جریان اصلاحطلبی هستند؟
15 دی 1395 ساعت 0:56
الف. ن
در این نوشته قصد ندارم به چرایی شکستهای پی در پی و متوالی اصلاحطلبان کهگیلویه بپردازم.
هدف فقط بررسی این جریان در شهرستان است بدون تعارف و البته کمی هم تیز و برنده که ممکن است به مذاق خیلی از ذینفعان خوش نیاید.
اما درد چیست و از کجا شروع شد.
بعد از سال ۷۶ و پیروزی اصلاحات در سراسر کشور در استان ما نیز این موج وارد شد و بسیاری از به اصطلاح تحصیلکردههای آن زمان نیز وقتی دیدند که زوایه نگاه آنها با جریان اصلاحات یکی است خوش حال و امیدوار وارد این جریان شدند.
اما چرا میگوییم اقایان لاهوتی و منطقیان ... به اصلاحات کشور و اصلاحات استان هستند؟
چرا میگوییم اقایان منطقیان و لاهوتی مسبب عقب ماندگی کهگیلویهاند و در حق مردم و بخصوص تحصیلکردههای این خطه ظلم کردهاند؟
واقعیت این است که این دوستان معلم ادبیات که اکنون باز نشسته هستند در زمانی که هنوز تحصیلکردههای کهگیلویه اندک بودند. خودشان را نماینده جریان اصلاحات در این منطقه نامیدند و همواره تاکید میکنم همواره باعث شکست اصلاحات و سرافکندگی جوانان و از همه مهمتر عقب ماندگی کهگیلویه شدند.
بگذارید موضوع را روشنتر عرض کنم. جریان اصولگرا به دلیل اینکه همواره منسجمتر و سازمانیتر رفتار میکند مشکلی از بابت دودسته گی ندارد و اگر باشد خیلی کم است/
جریان اصولگرا در عقب افتادگی کهگیلویه نقش کمتری دارد چرا که همواره به شعارهایشان عمل کردند. و در واقع حرفشان با عملشان یکی است.
حتی در باب حمایت از نیروهای گماشته شده توسط آنها در ادوار مختلف نیز کاملا قاطع بودند. پس اگر در زمان آنها پیشرفت کهگیلویه کم بود مقصر نیستند چرا که برنامههایشان را اجرا میکردند.
و مقصر انها نیستند در برنامههایشان توسعه اولویت نبود همانطور که در شعارشان نبود. رجوع شود به شعارها و اعمال موحد و بزرگوراری.
همینجا موضوع اصولگرایان را تمام کنم به موضوع جریان اصلاح طلب برگردیم.
سوال این است معیار اصلاح طلبی چیست؟ آیا اصلاح طلبان کهگیلویه واقعا ویژگیهای افراد کارامد ملی اصلاح طلبان را دارا هستند؟
ایا اصلا انصاف هست که هر کسی که به اردوگاه اصلاح طلبان پناه آورد باید اورا اصلاح طلب بنامیم؟ و از همه بدتر اورا به پیشوا و رهبر خود برگزینیم؟
اقایان همیشه بازنده چطور شبها که میخوابید وجدانتان راحت است؟ والله که اگر این بار تایید میشدید باز هم میامدید اگر دوره بعد تایید بشید باز هم خواهید آمد. و... و....
عملکردتان در ادوار گذشته را فراموش کنیم یا فاجعه اسفند ۹۴ چه کنیم؟
جایی هیچکدامتان حاضر به کنار رفتن نبودید تا دست تقدیر هر دویتان را از بازی خارج کرد و وقت رو شدن کارتان بود. دست تقدیر این بار به کمک مردم شتافت کاندیدای همیشه بازنده ادوار گذشته حالا هر دو کنار رفتند و هیچ بهانهای برای عدم اتحاد نداشتید. اما اینبار چکار کردید؟
آیا قحط رجل هست در این خطه که تحصیلکردها و مردم هر بار مجبور به انتخاب بین بد و بدتر هستند؟
مطمعن باشید، دبیران محترم ادبیات آه جوانان اصلاح طلب و مردم شما را خواهد گرفت همچنان که در اسفند ۹۴ دست خدا به کمک مردم امد و شما رسوا شدید.
جناب لاهوتی پیروزی خود را در عدم قبولی موحد میدانست. از منظر جناب لاهوتی حتی قبولی کامرانی نیز برای او خوشایند نبود!
و اما جناب منطقیان هم مثل همکار خود وقتی دید خودش تایید طلاحیت نشد عملا اصلاحات تمام شد چرا که دلیل منطقی داشت. وقتی من کاندید نیستم بگذار هرچه بادا باد.
این وسط مردم جوانان تحصیلکرده و مهرهای شاخص اصللاحات عملا فدای این نوع تصمیم گیریها شدند همان طور که سالیان متمادی نیز میشدند.
مورد دیگر اینکه بواسطه سابقه این دو معلم گرامی در جریان گه گاهی برای انتخاب نیروها در پستهای گوناگون از انها مشورت خواسته میشود. و در واقع انگیزه انها برای شرکت در انتخابات ولو باشکستهای متوالی نیز همین مورداست!!
جالب است حتی انجا نیز انها عدم در نظر گرفتن اصل شایسته سالاری بزرگترین ضربه را به اصلاحات و البته مردم وارد میکنند.
البته بزرگترین مقصر هم خوده ما بدنه اصلاحات هستیم که هنوز در بر پاشنه ۲۰ سال قبل میچرخد.
سوال اخر اینکه جناب لاهوتی ایا ...و ..و ...ویژگی یک فرد شایسته هست از منظر جنابعالی؟!
و اقای منطقیان شما که الان بیشترین نقطه مشترک را با نماینده فعلی دارید ایا فامیل بودن یعنی شایسته بودن؟ یعنی اصلاحات؟
باشد که در باقی عمر خویش جبران کمکاریهایتان که در حق جوانان کردید باشید.
وسلام.
*از جوانان دهه شصت اصلاحان
کد مطلب: 220695