جنجالی به نام تغییر نام استان
6 آذر 1395 ساعت 1:28
بهنام خلاش
چند روزی است در رسانهها و فضای مجازی جنجالهای بر سر تغییر نام استان به پاشده است قضیه از این قرار است که در سالهای پیشین برخی از سردمداران و مدیران تراز اول استان به این فکر افتادند که نام استان را تغییر دهند اما نباید این امر را تنها خواست مدیران اصلی استان دانست بلکه باید به هر نحوی بپذیریم که عدهای از مردم خاصه دانشجویان و آنانکه در خارج استان رفت و آمد دارند خواستار این امر هستند.
حقیقت این است که دلایلی چون طولانی بودن و سختی تلفظ و همچنین تنافر حروف و کراهت در سمع باعث شده است که چنین فضایی به وجود آید و از ابتدا اصلا فرضیهای به نام عدم شمولیت نام استان بر تمامی نقاط مختلف استان مد نظر نبوده است.
داستان اصلی از این قرار است که نام کهگلویه و بویراحمد برای هیچ فردی در خارج از استان در سطح ملی و منطقهای نه قابل تلفظ هست و نه در حافظهاش میماند.
اگر هم کسی پیدا شود که بتواند آن را تلفظ کند بیشک برای همان چند ثانیه است و بس. این کراهت و تنافر در حروف و سختی تلفظ نام استان بر میگردد به زمان یادگیری و یاددهی که در مراحل ابتدایی در مدارس سطح کشور برای یادگیری نام استان ما همواره دانش آموزان با سختی و کراهت مواجه میشوند که تا همیشه خاطرهای بد در ذهنشان نسبت به این نام بر جای میماند. مع ذلک در مراحل پیشرفتهتر و بالاتری که افراد وارد اجتماع میشوند در بدو برخورد با یک فرد دهدشتی یا یاسوجی یا..... که پی ببرند از کهگلویه و بویراحمد است به طور ناخود آگاه و به همان دلیل سختی در تلفظ در دوران دانش آموزی با یک دید بدبینانه و کم انگاری به او نگاه میکنند.
این ماجرا تا جایی کش و قوس پیدا میکند که هماره در مراکز اداری و دولتی و... در سطح ملی اگر فردی بنابه هر دلیلی نیاز به تکمیل یک فرم کوچک داشت باید یا خودش آن فرم را پر کند و یا بیخیال ماجرا شود.
از جهتی نرم تمامی فرمها و پرسشنامههای هویتی در کشور طوری طراحی نشده است که گنجایش این نام را داشته باشند. مع العسف عدهای با مقایسه نام استان در طولانی بودن با نام سایر استانها میگویند اگر این طولانی بودن بد است و فلان و فلان چرا استانهایی مانند آذربایجان و چهارمحال و... نام عوض نمیکنند در اینباره باید عنوان کرد که
آذربایجانیها دو استان غربی و شرقیاند و از جهتی نام آذربایجان بزرگ را با خود یدک میکشند لذا برای ابراز هویت خویش از دو کلمهی غرب و شرق میگذرند.
چهارمحالیها هم اگر تاکنون تغییر ندادهاند بنابه این خاطر است که آنها بیشتر از کلمهی «شهر کرد» استفاده میکنند تا چهار محال و عاقلانه هم این است که این نامهای طویل و طولانی تغییر کنند.
با این وجود در راستای تغییر نام استان فرضیههای زیر محتمل است:
اگر نام استان تغییر کند به دنبال آن هویت و تاریخ ما کم کم باید تغییر کند این فرضیه در جامعهشناسی زبان درست و منطقی است که برای تغییر هویت یک قوم ابتدا نام آنها را از آنان میگیرند و گرفتن نام به معنی گرفتن زبان و به تبع آن هویت است اما باید توجه داشت که چه نامی را میگیرند و چه نامی را میدهند عقل و منطق حکم میکند که گرفتن نام فعلی و اعطای نام زاگرس اگر به هویت ما تعالی نبخشد ذرهای از آن نمیکاهد.
از طرفی باید مد نظر داشته باشیم که سیاستهای زبانی در جاهای اعمال میشود که احساس خطرش برای حکومت وقت از پیش محرز شده باشد حال که استان ولایتمدارکهگلویه و بویراحمد همیشه در رتبهی یک حمایت از عرق ملی و کشور عزیز ایران است هیچ بهانهای برای اجرای سیاستهای زبانی در آن محتمل نیست. این قضیه را حضور نود و هشت درصدی مردم استان پای صندوقهای رای نیز تثبیت میکند.
در این رابطه چند سوال از مخالفین دارم که امیدوارم پاسخی منطقی دریافت کنم:
الف) آیا اهالی استان ما قبلا از اینکه نام «کهگیلویه و بویر احمد» بر آن اطلاق شود هویت نداشتهاند که با تغییر نام هویتشان را از دست میدهند؟
ب) آیا آن دسته از هم استانیهای ما که هم اکنون در استانهای نظیر بوشهر، شیراز و.... زندگی میکنند هویتشان را از دست دادهاند؟
ج) آیا باشتیها و دیشموکیها و آنانکه در دنا زندگی میکنند و نام استان شامل آنها نمیشود بیهویت محسوب میشوند؟
اگر نام استان تغییر کند ممکن است در نهایت به جدایی طلبی بخشهای مختلف استان در سالهای آتی از جمله گچساران، کهگلویهی بزرگ، دنا و غیره بیانجامد. این امر زمانی میسر است که جمعیت شهرهای مذکور و هر شهری که ادعای استقلال کند به حد نصاب خاص خود برسد که در آن صورت بنظر میرسد این فرضیه نیز با شکست مواجه شود چرا که در تقسیمات سیاسی کشور ملاکهای غیر از جمعیت از جمله زبان، هویت، مساحت، میزان نرخ تولید، نرخ درآمد و.... دخیلاند.
با تغییر نام استان چه پیامدهایی مفید و مضری نصیب استان خواهد شد؟ طبیعی است که اصل و ذات تغییر و تحول به هر نحوی از انحاء که باشد با سود و زیان همراه است اما این تحول باید طوری مدیریت شود که در آینده سودش بیشتر از زیانش باشد. کما اینکه جنجالهای انتخاباتی و سیاسی و هوچی گریهای مغرضانه، تشکیل کمپین و غیره هم همیشه بوده و هست ولی با تدبیر و مدیریت دقیق کوچکترین وقعی به این هوچی گریها نباید نهاد و در تغییر نام استان باید آنچه خیر و اصلح است مد نظر قرار گیرد ضمن اینکه نظر مردم فهیم نیز باید لحاظ گردد. و این مخالفتها و ایراد نظرهای مختلف و سلیقهای همیشه بوده و هست و خیلیعادی و طبیعی هم هست و باید باشد.
عدهای دیگر از مخالفین تغییر نام استان با تکیه بر این ادله که الان وقت این کار نیست و اولویتهای مهمتری داریم یا اینکه آیا استان مشکلات دیگری نظیر آمار طلاق، بیکاری فلان و فلان نداریم بر طبل مخالفت میزنند.
مخالفان تغییرنام میشه بفرمایند که کی و چه موقع طرح موضوع تغییرنام صورت بگیره خوبه؟؟ آیا ۱ قرن دیگه خوبه؟؟ یا بازهم زوده؟؟ همه نیک میدانیم که این بهانهها واهی است... استان تهران با وجود پایتخت بودنش (همینطور اصفهان و تبریز و مشهد و...) و با هزاران سال قدمت هنوز اون طوری که باید آباد نشدهاند که ما مردم استان ک. ب بخوایم منتظر بمونیم استان کهگیلویه و بویراحمد آباد شود و بعد بخواهیم اسم استان رو عوض کنیم!!! انشالا اگر خدا خواست شاید چند قرن دیگر منتظر طرح موضوع تغییرنام باشیم پس؟؟ با این وجود هرچه دیتر اقدام کنیم تورم بالا رفته و هزینههای تغییر نام نیز بالاتر خواهد بود.
اینها همه بهانههایی است که متاسفانه از سر تعصبات قومی بر میخیزد این در حالی است که مشکلات و مسائل اقتصادی در همه جای جهان وجود دارد (حتی در نیویورک) و تا ابد هم وجود خواهد داشت و نباید مسئولان استان، کار امروز را به فردا بیندازند.
آنچه مسلم و محتملتر و قابل لمس است این است که در هر صورت نام استان تغییر خواهد کرد چرا که این استارت زده شد و سالهاست که ذهن بسیاری از مردم، دانشجویان، کسبه و همهی دست اندرکاران را به خود درگیر کرده است مفهوم این است که این قضیه به یک دغدغه تبدیل شده است و هرگاه مسالهای تبدیل به دغدغه شود درنهایت حل خواهد شد ولو اینکه زمان ببرد در این راستا بهتر است با کمی انعطاف، از مخالفتهای بعضا منطقی و بعضا سیاسی و... صرف نظر کرده و به پیشواز تغییر برویم. چرا که اگر چنین اقدامی الان صورت نگیرد زمان قضیه را حل خواهد کرد.
مبادا این کار را انجام ندهیم و روزی برسد که ملامت و پشیمانی از این مخالفتها منجر به تغییر جدیدی شود که از تبدیل کهگلویه بزرگ، گچساران و بهبهان در یک استان واحد خبر دهیم.
آن وقت است که زمان برای حسرت خوردن زیاد است ولی کاری از دستمان بر نمیآید.
* دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس تهران
کد مطلب: 212942