تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۰:۳۶
کد مطلب : ۲۰۵۹۰۹
شهردار خوب
۰
کبنا ؛سیدچمران موسوی
کیفیت وچگونگی انتخاب شهردار همیشه مورد بحث کارشناسان وگروههای مردمی بوده است. گروهی مقید به انتخاب غیرمستقیم وگروهی معتقد به انتخاب بیواسطه شهردار ازسوی مردم هستند. قانون به عنوان دستورالعمل لازم الاجرای عمومی، با مشخص کردن یک رویه ساختاری برای انتخاب شهردار، این وظیفه رابه شوراهای اسلامی شهرها که به صورت مستقیم از سوی مردم انتخاب میشوند محول کرده است. براساس قانون تشکیلات شوراهای اسلامی کشور، مصوب اول آذرماه ۱۳۶۱، شوراهای اسلامی شهرها، بنابر بند ۱۸ماده ۱۹که به وظایف و اختیارات شوراهای اسلامی اشاره دارد، میتواند شهردار رانصب وعزل کند. دربسیاری کشورهای غربی معمولا برای توصیف یک شهردار موفق از اصطلاحاتی همچون «Good» یا «Cool» یا اصطلاحاتی از این جنس استفاده میکنند که عجالتا ترجمه همه آنها در زبان فارسی «خوب» است. از این نظر، ویژگیهای یک «شهردار خوب» را معمولا در طیفی از صفات هم جنس بادانایی، آگاهی، هوشمندی، توانایی، قاطعیت، تخصص و نگاه جامع و مانع به مشکلات برمیشمارند. مدیریت شهرداری یک مدیریت خاص، متفاوت، پیچیده وچند بعدی است وشهردار باید تعاملات اجتماعی با بخشهای جامعه را بداند، با مبانی اعتقادی و ایدئولوژی و اداری آشنا باشد و مولفههای اقتصادی را هم رعایت کند. در کشورهای غربی معمولا شهرداران از هرحیث بر سایر قوای سیاسی ارجحیت دارند ومردم بیشتر شهردار خود را میشناسند تا فرماندار یا نماینده خود را! با این وجود در ایران جایگاه شهردار چنان که باید و شاید در ادبیات و ساختار رسمی و اداری لحاظ نشده است. اما این امر از اهمیت نقش و اثرگذاری شهردار هر شهرنمی کاهد. اما براساس معانی رایج در ایران، شهرداری نهادی است عمومی، غیردولتی، محلی و خودکفا. یعنی مثل دیگر نهادهای دولتی از بودجۀ دولتی استفاده نمیکند وباید دارای درآمد محلی برای اداره خود باشد که این درآمد توسط شورای اسلامی شهر به تصویب رسیده و درقالب عوارض متعلقه از مردم اخذ میگردد.
فراتر از مفاهیم کلیشهای، ویژگیها
با وجود آنچه گفته شد، تجربه عینی یکی، دو دهه گذشته مقولههای دیگری را نیز به طیف ویژگیهای یک شهردار افزوده است که به نظر میرسد بیش از صفات ذکر شده در موفقیت یا عدم موفقیت یک شهردار عاملیت دارند. به بیان دیگر آنچه یک شهردار را در مناسبات موجود و بستر واقعی مدیریت شهری درایران موفق میکندچیزی بیش از مفاهیمی کلی و انتزاعی همچون تخصص، تحصیلات، دانایی و... و البته اضافه بر این مفاهیم است. در این میان میتوان گفت با توجه به تجربه بسیاری از شهرها در ایران، ثابت شده است که سه ویژگی بارز «بومی بودن»، «تعامل همدلانه» و «عدم اتکا به سابقه پیشین» از شاخصهای قابل توجه در موفقیت شهردار یا «خوب بودن» شهردار است.
✔ بومی بودن
شهر، بیش از آنکه برای شهروندان زیست بوم باشد، «زادگاه» است. «هویت» شهروندان هر شهر بیتردید ریشهها و رگزهای محکمی در ارتباط باشهر محل تولدشان دارد. بنابراین هر شهری بیش از آنکه محل اجتماع خانهها و خیابانها باشد، زادبوم و منبع هویت ساز شهروندانش است. درک مشترک شهردار وشهروندان از این اصل و هم جنس بودن آنان در «هویت شهری» بیگمان اثر فزاینده و غیرقابل انکاری در هم سویی آنان برای اداره شهر دارد. تجربه نشان داده است که هم هویت بودن شهروندان و شهردار -درمقام هویت شهری- موجب تعمیق اعتمادمتقابل وگسترش دامنه سرمایه اجتماعی شهروندان خواهد شد، خاصه آنکه در کشورهای در حال توسعه همچون ایران و به ویژه در مناطق کمتر توسعه یافته این کشورها بخش مهمی از اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی با «بومیت» ارتباط ناگسستنی دارد و انحراف از این رویه، میتواند تبعات سنگینی به دنبال داشته باشد. افزون بر این در شناخت لازم و کافی از مناسبات، مشکلات و پتانسیلهای یک شهر، خصیصه «بومی بودن» اهمیت دو چندان مییابد. نگاهی به مدیریت شهری در برخی از شهرهای ایران نشان میدهد که «غیربومی بودن» شهردار در کمتر از دو سال نارضایتی، ناخشنودی و عدم همگرایی و عدم همدلی عمومی را در برخی از شهرهای ایران از جمله رشت، قزوین، اسلامشهر و.... به دنبال داشته است. نکته آن است که در لایههای درونیتر جامعه ما، هم وطن بودن، هم شهری بودن، هم محلهای بودن و هم خانه بودن از ارزشهای اجتماعی بالایی برخوردار هستند تا آنجا که در قریب به اتفاق فرهنگهای ایرانی اصطلاحی که برای این مقولات به کار میرود، هم جنس با اصطلاح «خانواده» است؛ از این رو انتخاب شهردار بومی، در تشریک مساعی عمومی و ایجاد همدلی میتواند اثر مثبت و پیش برنده داشته باشد.
✔تعامل همدلانه
شهردار به عنوان شهریترین مدیر یک شهر و به واسطه جامع بودن مسئولیتهایش در قبال شهروندان نیازمند ارتباطهای مدون، مداوم و مدبرانه است. اصولا شهردار در تمام تصمیمهایی که در یک شهر و برای یک شهر اخذ میشود میتواند حضور داشته باشد و با تعامل سازنده با دیگر نهادهای فعال در شهر به یک دیدگاه جامع و همه جانبه درباره مدیریت شهر برسد. در واقع به بیان دیگر شهردار هر شهر مشاور همه مدیران دیگر نهادها است و دیگر مدیران نیز میتوانند در مقام مشاوران شهردار تعریف شوند. از این رو شهرداری چهار راه اصلی و مرکزی مدیریت در یک شهر به شمار میرود که ارتباط دو سویه آن با دیگر نهادها و ارگانها غیرقابل چشم پوشی است. ضعف در تعامل با هر نهادی از سوی شهرداری نخستین و بزرگترین صدمهاش را به شهر و شهروندان خواهد زد. به همین خاطر است که میگویند شهردار پر رفت و آمدترین مدیر شهری است و بیشترین دیالوگها و همکاریها را با دیگر نهادها به ویژه شورای اسلامی شهر، فرمانداری، نهادهای فرهنگی، نظامی و انتظامی دارد. افزون بر این باید تأکید کرد که بیشتر شهرداران موفق، افرادی هستند که در هر گفتوگوی دوستانه طرحها و نظرات دیگران را میشنوند و آنها را به خاطر میسپارند. برخلاف تصور عمومی، خیلی از طرحهای موفق از همین گفتوگوها و جمعهای دوستانه و بعضا با حضور اندیشمندان یا کارشناسان گرفته میشوند. در جلسات رسمی طرحهای اولیه مطرح و بعدا روی آنها کار کارشناسی میشود.
✔ عدم اتکا به سابقه پیشین
سابقه یک فرد در تصدی امور شهری و شهرداری اگرچه میتواند بزرگترین یاریگر شخص شهردار در انجام وظایفش باشد اما در کمال تعجب باید گفت در جامعه ایرانی بیش از آنکه سابقه یک فرد و رزومه کاریش نشان دهنده توان و تجربه کاری وی باشد، حامل یک برچسب برای اوست؛ برچسبهای متعدد مثبت یا منفی که روال کاری آن فرد را در آینده دستخوش تغییر و موضع میکند. شاید به همین دلیل باشد که در برخی امور از جمله شهرداری معمولا حضور افراد مجرب اما بدون سابقه پیشین در مقام یک شهردار، میتواند زمینه ساز بروز یک تغییر بزرگ و عامل گسترش خلاقیت در مدیریت شهری باشد. در واقع به بیان دیگر ذیل عنوان «عدم اتکا به سابقه پیشین» میتوان گفت که انتخاب یک شهردار لزوما مبتنی بر سابقه وی نیست. یعنی کسی که به عنوان یک شهردار از سوی شورای شهر انتخاب میشود الزاما قرار نیست پیش از این شهردار بوده باشد زیرا این شاخص، در موفقیت شهردار عاملیت تعیین کننده ندارد چه بسا همچنان که پیشتر هم اشاره شد در بسیاری از موارد، شهرداری مدیریت امور را در دست گرفته است که به رغم تجربیات مدیریتی در امور شهری، پیش از این هیچگاه شهردار نبوده است و عملکرد مثبتی داشته است.
کیفیت وچگونگی انتخاب شهردار همیشه مورد بحث کارشناسان وگروههای مردمی بوده است. گروهی مقید به انتخاب غیرمستقیم وگروهی معتقد به انتخاب بیواسطه شهردار ازسوی مردم هستند. قانون به عنوان دستورالعمل لازم الاجرای عمومی، با مشخص کردن یک رویه ساختاری برای انتخاب شهردار، این وظیفه رابه شوراهای اسلامی شهرها که به صورت مستقیم از سوی مردم انتخاب میشوند محول کرده است. براساس قانون تشکیلات شوراهای اسلامی کشور، مصوب اول آذرماه ۱۳۶۱، شوراهای اسلامی شهرها، بنابر بند ۱۸ماده ۱۹که به وظایف و اختیارات شوراهای اسلامی اشاره دارد، میتواند شهردار رانصب وعزل کند. دربسیاری کشورهای غربی معمولا برای توصیف یک شهردار موفق از اصطلاحاتی همچون «Good» یا «Cool» یا اصطلاحاتی از این جنس استفاده میکنند که عجالتا ترجمه همه آنها در زبان فارسی «خوب» است. از این نظر، ویژگیهای یک «شهردار خوب» را معمولا در طیفی از صفات هم جنس بادانایی، آگاهی، هوشمندی، توانایی، قاطعیت، تخصص و نگاه جامع و مانع به مشکلات برمیشمارند. مدیریت شهرداری یک مدیریت خاص، متفاوت، پیچیده وچند بعدی است وشهردار باید تعاملات اجتماعی با بخشهای جامعه را بداند، با مبانی اعتقادی و ایدئولوژی و اداری آشنا باشد و مولفههای اقتصادی را هم رعایت کند. در کشورهای غربی معمولا شهرداران از هرحیث بر سایر قوای سیاسی ارجحیت دارند ومردم بیشتر شهردار خود را میشناسند تا فرماندار یا نماینده خود را! با این وجود در ایران جایگاه شهردار چنان که باید و شاید در ادبیات و ساختار رسمی و اداری لحاظ نشده است. اما این امر از اهمیت نقش و اثرگذاری شهردار هر شهرنمی کاهد. اما براساس معانی رایج در ایران، شهرداری نهادی است عمومی، غیردولتی، محلی و خودکفا. یعنی مثل دیگر نهادهای دولتی از بودجۀ دولتی استفاده نمیکند وباید دارای درآمد محلی برای اداره خود باشد که این درآمد توسط شورای اسلامی شهر به تصویب رسیده و درقالب عوارض متعلقه از مردم اخذ میگردد.
فراتر از مفاهیم کلیشهای، ویژگیها
با وجود آنچه گفته شد، تجربه عینی یکی، دو دهه گذشته مقولههای دیگری را نیز به طیف ویژگیهای یک شهردار افزوده است که به نظر میرسد بیش از صفات ذکر شده در موفقیت یا عدم موفقیت یک شهردار عاملیت دارند. به بیان دیگر آنچه یک شهردار را در مناسبات موجود و بستر واقعی مدیریت شهری درایران موفق میکندچیزی بیش از مفاهیمی کلی و انتزاعی همچون تخصص، تحصیلات، دانایی و... و البته اضافه بر این مفاهیم است. در این میان میتوان گفت با توجه به تجربه بسیاری از شهرها در ایران، ثابت شده است که سه ویژگی بارز «بومی بودن»، «تعامل همدلانه» و «عدم اتکا به سابقه پیشین» از شاخصهای قابل توجه در موفقیت شهردار یا «خوب بودن» شهردار است.
✔ بومی بودن
شهر، بیش از آنکه برای شهروندان زیست بوم باشد، «زادگاه» است. «هویت» شهروندان هر شهر بیتردید ریشهها و رگزهای محکمی در ارتباط باشهر محل تولدشان دارد. بنابراین هر شهری بیش از آنکه محل اجتماع خانهها و خیابانها باشد، زادبوم و منبع هویت ساز شهروندانش است. درک مشترک شهردار وشهروندان از این اصل و هم جنس بودن آنان در «هویت شهری» بیگمان اثر فزاینده و غیرقابل انکاری در هم سویی آنان برای اداره شهر دارد. تجربه نشان داده است که هم هویت بودن شهروندان و شهردار -درمقام هویت شهری- موجب تعمیق اعتمادمتقابل وگسترش دامنه سرمایه اجتماعی شهروندان خواهد شد، خاصه آنکه در کشورهای در حال توسعه همچون ایران و به ویژه در مناطق کمتر توسعه یافته این کشورها بخش مهمی از اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی با «بومیت» ارتباط ناگسستنی دارد و انحراف از این رویه، میتواند تبعات سنگینی به دنبال داشته باشد. افزون بر این در شناخت لازم و کافی از مناسبات، مشکلات و پتانسیلهای یک شهر، خصیصه «بومی بودن» اهمیت دو چندان مییابد. نگاهی به مدیریت شهری در برخی از شهرهای ایران نشان میدهد که «غیربومی بودن» شهردار در کمتر از دو سال نارضایتی، ناخشنودی و عدم همگرایی و عدم همدلی عمومی را در برخی از شهرهای ایران از جمله رشت، قزوین، اسلامشهر و.... به دنبال داشته است. نکته آن است که در لایههای درونیتر جامعه ما، هم وطن بودن، هم شهری بودن، هم محلهای بودن و هم خانه بودن از ارزشهای اجتماعی بالایی برخوردار هستند تا آنجا که در قریب به اتفاق فرهنگهای ایرانی اصطلاحی که برای این مقولات به کار میرود، هم جنس با اصطلاح «خانواده» است؛ از این رو انتخاب شهردار بومی، در تشریک مساعی عمومی و ایجاد همدلی میتواند اثر مثبت و پیش برنده داشته باشد.
✔تعامل همدلانه
شهردار به عنوان شهریترین مدیر یک شهر و به واسطه جامع بودن مسئولیتهایش در قبال شهروندان نیازمند ارتباطهای مدون، مداوم و مدبرانه است. اصولا شهردار در تمام تصمیمهایی که در یک شهر و برای یک شهر اخذ میشود میتواند حضور داشته باشد و با تعامل سازنده با دیگر نهادهای فعال در شهر به یک دیدگاه جامع و همه جانبه درباره مدیریت شهر برسد. در واقع به بیان دیگر شهردار هر شهر مشاور همه مدیران دیگر نهادها است و دیگر مدیران نیز میتوانند در مقام مشاوران شهردار تعریف شوند. از این رو شهرداری چهار راه اصلی و مرکزی مدیریت در یک شهر به شمار میرود که ارتباط دو سویه آن با دیگر نهادها و ارگانها غیرقابل چشم پوشی است. ضعف در تعامل با هر نهادی از سوی شهرداری نخستین و بزرگترین صدمهاش را به شهر و شهروندان خواهد زد. به همین خاطر است که میگویند شهردار پر رفت و آمدترین مدیر شهری است و بیشترین دیالوگها و همکاریها را با دیگر نهادها به ویژه شورای اسلامی شهر، فرمانداری، نهادهای فرهنگی، نظامی و انتظامی دارد. افزون بر این باید تأکید کرد که بیشتر شهرداران موفق، افرادی هستند که در هر گفتوگوی دوستانه طرحها و نظرات دیگران را میشنوند و آنها را به خاطر میسپارند. برخلاف تصور عمومی، خیلی از طرحهای موفق از همین گفتوگوها و جمعهای دوستانه و بعضا با حضور اندیشمندان یا کارشناسان گرفته میشوند. در جلسات رسمی طرحهای اولیه مطرح و بعدا روی آنها کار کارشناسی میشود.
✔ عدم اتکا به سابقه پیشین
سابقه یک فرد در تصدی امور شهری و شهرداری اگرچه میتواند بزرگترین یاریگر شخص شهردار در انجام وظایفش باشد اما در کمال تعجب باید گفت در جامعه ایرانی بیش از آنکه سابقه یک فرد و رزومه کاریش نشان دهنده توان و تجربه کاری وی باشد، حامل یک برچسب برای اوست؛ برچسبهای متعدد مثبت یا منفی که روال کاری آن فرد را در آینده دستخوش تغییر و موضع میکند. شاید به همین دلیل باشد که در برخی امور از جمله شهرداری معمولا حضور افراد مجرب اما بدون سابقه پیشین در مقام یک شهردار، میتواند زمینه ساز بروز یک تغییر بزرگ و عامل گسترش خلاقیت در مدیریت شهری باشد. در واقع به بیان دیگر ذیل عنوان «عدم اتکا به سابقه پیشین» میتوان گفت که انتخاب یک شهردار لزوما مبتنی بر سابقه وی نیست. یعنی کسی که به عنوان یک شهردار از سوی شورای شهر انتخاب میشود الزاما قرار نیست پیش از این شهردار بوده باشد زیرا این شاخص، در موفقیت شهردار عاملیت تعیین کننده ندارد چه بسا همچنان که پیشتر هم اشاره شد در بسیاری از موارد، شهرداری مدیریت امور را در دست گرفته است که به رغم تجربیات مدیریتی در امور شهری، پیش از این هیچگاه شهردار نبوده است و عملکرد مثبتی داشته است.