کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

مندنی‌پور: این توپ و این میدان

30 شهريور 1395 ساعت 18:31


mondanipoor علی مندنی پور

سامانِ پاکباز ،فرزندِ شایسته ی ایران و زاده ی دیارِ آریو برزن ، هم او که با کسبِ مدال نقره ی وزنه برداری پار المپیک ریودو ژانیرویِ برزیل و گردن آویزِعنوانِ نایب قهرمانی ، برای مامِ میهن افتخاری بزرگ آفرید ولبخند ی ملیح از جنسِ “خود باوری “بر چهره ی این روزهایِ نچندان پر طراوتِ هم وطنان ،به ویژه هم ولایتی هایش نشاند ؛
در هیبت “قهرمان” به کشور باز گشت.
استقبال از مردِ افتخار آفرینِ این دیار ،گر چه در قدّ وقامتِ جایگاه جهانی اش نبود! اما باز هم گلی به جمالِ این مردم!
از آنجائیکه ، بنا به وظیفه ی اخلاقی چنانچه باید ،خود را شریک غم و شاد ی زندگی مردم خوبمان در همه ی احوال دانسته ومی دانم، دوست دارم به بهاء و به بهانه ی لبخندی که پیروزی سامان و دیگر فرزندان ِایران زمین بر لب های خشک و ترکیده مان در این روزهایِ قحطیِ نشاط نشانده اند ،موفقیّت ارزشمند وی و همه ی مدال آوران و اعضاءکاروان اعزامی به این هماوردِ.
جهانی را در پاسداشتِ صلح و همزیستی مسالمت آمیز، که فلسفه ی وجودی چنین همایش هایی را تشکیل میدهد ،تهنیت گفته، و برای تک تکِ این عزیزان آرزوی تندرستی، شادکامی و بهروزی نمایم.
گرچه،در ساعت های پایانی این گِرد همایی بزرگِ ورزشی ،جامعه ی ورزش کشور با از دست دادن بهمن گلبار نژاد جانباز قهرمان ،عزادار و شیرینی این پیروزی در کامِ ملّت به تلخی گرائید!
امّااز من وما چه چیزی بر می آید ،جز تسلیت به مردم ،خانواده ورزش و ورزش دوستان و بازماندگان این ورزشکار و جانباز وارسته و به حقّ پیوسته!
دردِ دلی کوتاه و خواسته ای کوتاهتر .باشد که: گوشِ”شنوایی”، شنونده و چشمِ “بینایی ” بیننده ی ریز بینِ
این واقعیّتِ تلخ باشد و از سرِاحساس درد در گره گشایی از آن بکوشد!
ای کاش ،مدیران اداره ی امورِ جامعه به ویژه متوّلیانِ ورزش کشور ، هم آنان که بی وقفه سنگِ حمایتِ از ورزش و ورزشکاران را در مناسبت هایِ گوناگون ،اینجا وآنجا به سینه زده و می زنند!
به خود نهیب داده و فقط به همین تشریفات “روتینِ”،استقبال و بدرقه ها،خوش آمد گویی های مُجیز گونه و خوش وبِش های آنچنانی، بعضاً هدف دار و ایضاً “موسمی و تبلیغاتی”! دل خوش نکرده وبسنده نمی فرمودند و در کنار بکارگیری و گاهاً اِصرار بر انجام این حاشیه پردازی هایِ بی حاصل ،قَدری هم به متن پرداخته و به درمانِ و بهبود زخمِ کهنه ی ورزش این مرز وبوم کمرِ همّت بر بسته و تدبیری اساسی می اندیشیدند! تا از این رهگذر ، از بازارِ گرم و بی ثمرِ تبریک وتشکر های قلمی و بیانی در قالب شعارهای ِاحساسی وغالباً بی محتوا نسبت به قهرمانان در چنین حال وهوایی کاسته و قَدم به میدانِ “عمل” گذاشته و با بکار گیری امکاناتِ در اختیار در جهتِ کشف و پرورش استعداد های بالقوّه درخشان چونان سامان پاکباز ، که از قضاء تعدادشان کم هم نیست، همّت گماشته و بدون لحاظ کردن تبعیض بر کشت بذرِ پر بارِ جوانانی از این دست اهتمام ورزیده، و با بکارگیری روش های اصولی و علمی ضمن سالم سازی محیط زندگی و حمایت های مادی و معنوی از اینان نه یک “سامان “که دهها “سامان”، در رشته های مختلف از خاک پاک ایران به میدان های رقابت های ورزشی جهان تقدیم می کردند!
ای کاش قهرمانان زندگی مان را فقط برای یک بار مصرف نمی خواستیم و همیشه با آنها رفتاری در خور و شایسته ی قهرمانی و ای بسا “پهلوانی” داشتیم!
تردید ی ندارم،استعدادهای فراوانی در پهنه ی این سرزمین اهورایی چونان “گنج” در گوشه ی ویرانه ها از چشمان مان پنهان مانده اند! وجودِ این گنج های خدا دادی را پاس داشته و ارج گذاریم و اجازه ندهیم در گوشه ای عاطل و باطل بمانند! واز سرِ ناچاری استعدادشان را در مسیر های نا صواب و انحرافی بکار گیرند! بیایید وبیاییم از این همه توان ،کارایی و لیاقتِ جوانان در جهتِ مثبت بهره گیریم! حیف است . آیندگان ما را نخواهند بخشید! برای کشف و بهره برداری از این ذخایر نایاب و آینده ساز، به مدیران دلسوز ،کار بلد ، وظیفه شناس و با انگیزه نیاز است .
بقول حضرتِ مولانا:
دُرّ و گوهر کی میانِ خانه هاست
گنج ها پیوسته در ویرانه هاست.
ویرانه ها را در یابیم!
اراده می خواهد وپشتکار و آزادی وابتکارِ عمل با اندکی چاشنی شجاعت و توّکل! تا چنین نخبگانی را کشف ، پرورش و در خدمتِ رشد و پیشرفت و توسعه ایران فردا قرار دهیم.
رقابت در دنیای فردا برای ما ،رقابت بر سرِ سانتی متر و ثانیه نیست، برای بُرد نیاز به برنامه ریزی توّسط برنامه ریزان آگاه و خبره وآشنا به موقعیّت روز دنیا داریم ؛ آنانی که برنامه ریزی شان بر روی میلی متر باشد و صدم ثانیه!
در غیر این صورت ،بازنده ایم! و محکوم به شکست و لاجَرَم ریزه خوارِ خفّت آمیزِ سفره ی دیگران و “استقلال مان” شعاری بیش نبوده ، خود را فریب داده ، وبه نسلِ های بعدی جفا روا داشته ایم وبس! و طعن و لعن و نفرینشان را پیشاپیش بجان خریده ایم! که هرگز چنین مباد!
مگرما از دیگرا ن چه چیزی کم داریم؟
علاج دردِ ما خود باوریست. استعداد های جوان را در یافته و به خلاقیّت ها میدان دهیم. وقت آن رسیده ،با پذیرش واقعیّات موجود خود را باور کنیم.
این توپ و این میدان.
یاحقّ


کد مطلب: 199368

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/199368/مندنی-پور-این-توپ-میدان

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1