فرجام حیات سیاسی رضاهای اصلاحات به واسطه سید باقر!
1 تير 1395 ساعت 19:19
مهرداد مصدق
انتخابات ۷ اسفند ۹۴ گرچه به پایان رسید اما زوایای پنهان ان گویی تمامی ندارد و لایه های پنهانی که در روند ناآرامی های سیاسی و فکری گفتمان اصلاح طلبی موثر بودند و راه را به جایی پیش بردند که با اقدامات عده ای به ظاهر اصلاح طلب مسیر پیروزی جبهه "پایداری" را محقق کرده بودند باید؛ حال باید بارها و ساعت راجب آن نوشت و از کسانی که به اسم مجمع اصلاحات به اندیشه های اصلاحات آسیب وارد کردند و با بی رغبتی از سوی مردم مواجهه شدند مورد پرسشان قرار داد.
عده ای که خود را پدر خوانده اصلاحات می خوانند در حقیقت همان "رضا" های اصلاحات بودند که نه برای"رضای" خدا و اصلاحات بلکه در جلب حمایت سران پایداری گام برداشتند تا زمینه پیروزی افراطی ترین گزینه جبهه پایداری در جنوب کشور به مجلس را محقق سازند. اما دست خدا و فهم مردم از اندیشه تهی و قامت کوچک تحلیل های سیاسی "رضا" های اصلاحات بلند تر بود و تشت رسوایشان را بر باد داد.
باید از "سید رضا ت سئوال کرد و او را از کنج عزلت و حصر خانگی که خود برای خویش ساخته است پرسش کرد که شما را چه شده است؟ وقتی بزرگی و نام و نشان خود را از "سید باقر موسوی جهان آباد" به قرض گرفته اید! چرا با تیشه به ریشه سید باقر کوبیدید؟ مگر دسته آن تبر که با بی انصافی و نمک نشناسی تمام از وجود سید باقر موسوی برای سرسبزی شما پیله بست و اینک در دستان سیدضیا بر قامت ان سرو سبز و رعنا به نشانه رفته است؛ وجدان به خواب رفته یتان را بیدار نکرد؟
""سید رضا ت "!
شما همان پیشگوی تاریخ خوان بی عبرت نیستید که خود را علامه دهر اصلاح طلبی استان می خوانید و چون در کتابخانه کوچک خود چندین جلد کتاب بیشتر خوانده اید خود را رهبر اصلاحات و پیامبر بی معجزه قرن می دانید؟ و بر حسب همین پیله خود ساخته دست به مرید پروری برده اید و چنان مغرور و از دنیای واقعی به دور شده اید که اقدام به ترسیم نقشه ای برای استحاله اصلاحات و شکستن نام و کاریزمای سید باقر موسوی بردید!
شما چگونه ادعای اصلاح طلبی دارید اما با اقدام بدون تعقل و تدبیر خود بزرگترین آسیب نابخشودنی را به جبهه اصلاحات استان خصوصا بویراحمد و دنا زدید! شمایی که ریشه های اصلاح طلبیتان همگی در دل خاک پاک سید باقرست بر حسب کدام خورشید وآیینه، خود را بزرگ دیده اید که اینک ریشه های در آب رفته یتان را حتی کسی نگاه نمی کند زیرا تاریخ حیات سیاسی شما را آب برای همیشه با خود برد.
"رضا ت " حال باید به اندیشه های اصلاحات پاسخ دهد تا کی و چه زمانی اصلاحات باید تاوان غرور، خود خواهی و انحصار طلبی شما را بپردازد؟ غروری که با ناتوانی شما و انشقاق تاریخی اصلاحات در کهگیلویه اصلاحات را دو شقه کرد و برای همیشه پیکر اصلاحات را تکه تکه و جسم نیمه جان ان را دفن نمود و اینک با بی تدبیری و حسادت محض قصد داشت تا پروژه مرگ استحاله کهگیلویه را این بار در بویراحمد و دنا انجام دهد!
اما فهم وخرد و دانایی سید باقر با سکوت تاریخی اما معنا دار خویش نقشه های "رضا"ها را نقش بر آب کرد تا به رضای کهگیلویه بیاموزد دانایی و مردم داری الزاما به خواندن چند جلد کتاب در دوران کارمند بودن در سازمان فرهنگ و ارشاد نیست بلکه اگر با مردم صاف و صادق بود و دل را خانه درد و رنج آنان نمود و با انان مردانه برخورد کرد و مردانه بر مواضع خود ایستاد مردم رای را که هیچ، بلکه جان را فدایش می کنند و این همان رمز تاریخی جاودانگی نام سید باقرست که با آنکه در یاسوج زندگی نمی کند اما مردم او را به نیکی یاد می کنند ولی "رضا" های شکست خورده اصلاحات با انکه در خیابان های توحید و... زندگی می کنند ولی هیچ کسی نامی از آنان نمی برد چرا که آنان مردگان تاریخی این سامان از دیدگاه این مردمند!
اینک "سید رضا ت" که با سکوت خود در برابر پروژه توهین های که به سید باقر موسوی از سوی برخی جوانان بخود را مشاهده می کرد تا جای که نامه هایشان پرده انسانیت را پاره کرد و حکم به اخراج موسوی خفری از بویراحمد و دشتروم دادند آیا بهتر نیست به رای مردم احترام بگذارد و همان گونه که مردم با رای و نظر خود عشق و علاقه خویش را به سید باقر فرزند بویراحمدی و دشترومی خویش نشان دادند؛ سید رضا توفیقی هم به رای و نظر مردم احترام بگذارد و عزم سفر ببندد و از دیاری که تعلقی به آن ندارد هجرت و به اشیانه خود کوچ کند تا اصلاحات در بویراحمد از انحصار و حصر دیکتاتورمابانه ایشان و رضای تندروی اصلاحات نفس و جان تازه ای بگیرد؟!
"سید رضا ع" نیز از همان دست از "رضا" هایست که اگرچه مطالعه سیاسی ایشان اندک و محدود است اما چنان زیگزاگ های سیاسی را آموخته است که روزی علیه استاندار استان در سالن ترویج جهاد کشاورزی بیانیه دیکته شده می خواند و به جوانان بی سواد و مریدان متعصبش دستور نگاشتن مقالات توهین آمیز علیه استاندار را می نمود و در پشت پرده به دور از چشم دوستان اصلاح طلبش با استاندار ملاقات محرمانه برگزار می کرد تا داماد های خانوادگی خود را که اتفاقا دل در گرو اندیشه اصولگرایی-پایداری در استانداری داشتند را ابقا کند!
"سید رضا" نیز همانند "رضا ت" اگر نام و نشان سید باقر نبود تا سالها باید فیزیک کوانتومی تدریس می کرد و بازتاب نور را توضیح می داد اما به واسطه سید باقر ره صد ساله را یک شبه طی نمود تا این بار "سید رضا" که جز آینه محدب و مقعر اینک با لفظ جامعه مدنی، مشارکت سیاسی و انتخابات رسیده است گذشته سیاسی خود را به یکباره فراموش کند و خود را لیدر جریان اصلاحات در استان بداند و در کنار جوان بی تجربه جبهه پایداری که این روز ها بیانیه وحدت سیاسی می نویسد بر قاب عکس موسوی سنگ پرانی کنند و بگویند موسوی را ما موسوی کردیم! این موسوی، فردی افراطی و اصولگرا بود ما او را اصلاح طلب کردیم! موسوی به ما مدیون است ! و آخر آنکه موسوی به خاطر خیانتی که به مجمع اصلاح طلبان بویراحمد و دنا کرد باید عذر خواهی و اظهار پشیمانی کند.
سومین پدر خوانده جبهه اصلاحات "غلام ر پ" می باشد؛ کسی که از در عالم اندیشه روز به روز غرق می شد تا آنکه سید باقر او را از کلاس درس پرورشی به کلاس درس الفبای سیاست نشاند تا این شاگرد فراموشکار تمام گذشته خویش را فراموش کند و به جای انکه حرمت معلم خویش را نگه دارد در تهران .... شورای محفلی به نام اتاق استان با حمایت "رضا ت و رضا ع" تشکیل دهد تا ثابت کنند رضا ها قصد کودتا علیه سید باقر بزرگ را دارند؛ که در آخر نیز پروژه عبور از سید باقر را کلید زدند ولی آنچه در آخر به بار نشست حذف رضا های اصلاحات از دایره اصلاح طلبان اصیل به واسطه سید باقر موسوی بود که موسوی تاوان این خرد ورزی خویش را نیز با توهین، تهمت و غیر بویراحمدی خواندن خویش از مریدان بی سواد رضا های اخراج شده دید ولی این مردم صبور و شریف چون سابق سکوت کرد تا بار دیگر مشخص شود آنان که ریشه و اصالت اصیل بویراحمدی دارند هیچ گاه اهل توحش و توهین نبوده و نیستند و نخواهند بود.
اسفند سیاسی به پایان رسید و بهار موسوی به بار نشست اما شاهنامه ای که رضا های شکست خورده علیه سید باقر سروده بودند به فرجام حیات سیاسی خودشان منجر شد تا بار دیگر تاریخ ثابت کند که شاهنامه سیاسی اصلاحات بویراحمد و دنا، پایانش فقط برای باقر خوش است!
کد مطلب: 185217