کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

پیاده نظام اصلاحات خشمگین است!

9 خرداد 1395 ساعت 23:26


سید یوسف مرادیmoradi
به مانند همه جنگ ها، که فقط ژنرالها را در تحلیل ها و تاریخ ثبت می کنند، در پی دو واقعه ای که در انتخاب هیات رییسه مجلسین شورا ونخبگان رخ داد، سربازان از جان گذشته جریان اصلاحات، که با شور و نشاط و تلاششان در خیابان های ایران، زمستان ۹۴ را به بهار اصلاحات تبدیل کردند به فراموشی سپرده شدند.
جوانانی که در فقدان رهبری شجاع و در صحنه، در سناریویی نانوشته ، توانستند برای مردم تهران همقطاران تازه کار خودشان همچون فاطمه حسینی را آنچنان به تصویر بکشند که ژنرال های کارکشته ای چون زاکانی و حداد و ابوترابی به چشم نیایند.
این جوانان از نام و نان گذشته، این روزها و در فراموشی رسانه های اصلاحات و در پایان یک جنگ سنگین، به گروهها و کانال ها و وب پیج های تلگرام و اینستاگرام پناه آورده اند تا خشم خود را از وقایع رخ داده به تصویر بکشند.
آنها ناراحتند و خشمگین، نه فقط از دست دشمن که حتی بیشتر از آن از دست دوست!
اتفاقی که این روزها، نخبگان و رسانه های جریان اصلاحات در میان این جنگ ها و جدلها نمی بیند، خشم بدنه جوان اصلاحات از اتفاقات رخ داده می تواند دو خروجی داشته باشد، یا باعث ناامیدی جوانان پرشور اصلاحات شود که در اینصورت این جریان پیاده نظام خود را از دست خواهد داد و خروجی اش تحریم انتخابات های بعدی و مبتلا شدن این جریان به بلایی است که از سال ۸۲ تا ۹۱ گریبان این جریان را گرفت و در دوازده انتخابات پی در پی شکست خورد.
یا هم دومین خروجی این خشم و عصبیت موجب فشار این پیاده نظام به نخبگان خود همچون عارف، خاتمی و ...در جهت موضع گیری صریح در مقابل دولت روحانی خواهد شد( که در بروز اتفاقات یک هفته گذشته دولت روحانی را مقصر می دانند) و این فشار می تواند باعث بزرگ تر شدن ترک قدیمی فی مابین کارگزاران و اصلاح طلبان ایدولوژیکی چون مشارکت و مجاهدین شود و این یعنی اولین میخ بر تابوت دولت روحانی.
اما مشکل کار کجاست؟!
اول: نخبگان جریان اصلاحات راهی ندارند جز اینکه نسخه مناسبی جهت این خشم و عصبیت بپیچند اما نخبگان اصلاحات، از دوسال آخر دولت اصلاحات، خصوصا بعد از تعطیلی شورای اول شهر تهران، به یکباره به حالت خاموشی (سایلنت) رفته و تلاشی در جهت تولید گفتمان و کلمات جدید در این جریان ننمود.
اصول گرایان وقتی در چنین شرایطی قرار می گیرند کلید ها و کلماتی دارند که مانع مزمن شدن این عصبیت و خشم می شوند، نخبگان و رهبران اصول گرا با کلمات و جملاتی چون «ما مامور به تکلیف بودیم» ،«مهم حرکت به سمت جلو است و پیروزی در مرحله بعد است» و همچنین استفاده از مفاهیمی که از قیام عاشورا استخراج شده است و علاوه بر آن تکیه بر مفاهیم استنباط شده از مقوله ی انتظار می توانند به راحتی بدنه و پیاده نظام خود را از شرایط سخت شکست نجات دهند، در حالی که گفتمان اصلاحات، فاقد کلمات و جملات اثر گذار جهت گفتمان سازی برای عبور از روزهای بعد از شکست است.
دوم: سندرم تهران زدگی همچون یک سرطان بدخیم، سالهاست که نخبگان اصلاحات را دچار یک اشتباه استراتژیک محاسباتی کرده است و بزرگان این جریان بر این اساس نه تنها خو توانایی خارج شدن از این شرایط را ندارند بلکه جوانان اصلاحات را هم بر اثر این تهران زدگی افراطی خود، به اشتباهاتی راهبردی کشانده اند که نمونه اش را می توان در انتخابات ۸۸ و همچنین واقعه ریاست آیت الله جنتی بر مجلس خبرگان دید. اعتقاد به اینکه ایران فقط تهران است باعث شده است که تاثیر رای سه میلیون پانصد هزار نفری تهران را (که این آمار رای متعلق به هر دو جریان اصلاحات و اصول گراست) بر رای ۴۵ میلیونی ایران ارجح بدانند! درحالی که در مجلسین خبرگان و شورا هر نماینده ای از هر شهری رای یکسان دارد و هیچ کس نماینده تر از بقیه در رای دادن نیست!
جریان اصلاحات یا در این شرایط تلخ با تولید گفتمان و کلمات جدید به داد این درد اجتماعی در پیاده نظام خود می رسد، یا باید تاوان آن را، در شکست های پی در پی ای که بعد از این گریبانش را خواهد گرفت بپردازد.


کد مطلب: 182063

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/182063/پیاده-نظام-اصلاحات-خشمگین

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1