«فتاح» در تهران رونمایی شد
21 بهمن 1394 ساعت 17:30
مراسم رونمایی از کتاب «فتاح» عصر سه شنبه بیستم بهمن ۱۳۹۴، در تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار شد.
در این مراسم محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری، محمد حمزهزاده رییس سازمان سینمایی سوره، مجید مصلحی مدیر کل امور استانها و مجلس حوزه هنری، مهدی حبیبی معاون فرهنگی اداره کل امور استانها و مجلس حوزه هنری و همچنین فتاح محمدی راوی و میترا رفیعی خاطره نگار کتاب «فتاح» حضور داشتند.
فتاح محمدی، آزادهای که کتاب «فتاح» بر مبنای خاطرات او نوشته شده است، ضمن گرامیداشت دهه مبارک فجر و با یادی از امام خمینی (ره) و شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم، اظهار کرد: از همه افراد به ویژه مسئولان حوزه هنری که در تشویق و ترغیب رزمندگان برای ثبت خاطراتشان تلاش کردند، تشکر میکنم. خاطرات رزمندگان از دفاع مقدس، نمادی از تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران اسلامی است.
وی ادامه داد: انقلاب اسلامی در شرایطی به وقوع پیوست که فرهنگ حاکم بر جهان را سکولاریزه کرده بودند. پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، صدای دوباره روح الامین بود که به گوش جهانیانی که از خودشان بیگانه بودند، رسید و عهد ازلی و میثاق فطری انسان با خداوند را یادآوری کرد. این انقلاب، انقلاب عقاید و علایق بود، یک تحول درونی که تحولات بیرونی انسان و جامعه را در عرصه علم، عقیده، عقل و عدالت جستجو میکرد.
محمدی با بیان اینکه فرهنگ ایثار و شهادت، یک فرهنگ راهبردی است، افزود: این فرهنگ، پاسداری، حراست و ترویج و نشر آن وظیفه همگان است و همیشه به آن نیاز داریم. امروز مسئولان و فعالان در حوزه هنری، افتخار تولیت و فعالیت در این بخش را دارند که توفیق و افتخار بزرگی است.
این آزاده، ضمن اشاره به خاطراتی از دوران اسارت، بیان داشت: با اینکه رفتاری که با اسرا انجام میشد اصلا خوب نبود، اما آنچه اسرا را زنده و امیدوار نگه میداشت، داشتن هدف و عشق به امام خمینی (ره) بود. ما احساس سختی نمیکردیم و هر روز قویتر از دیروز میشدیم. درست است که اسارت تلخ و سخت بود اما خودش یک دانشگاه بود و برای ما معلم بزرگی داشت به نام ابوترابی.
وی افزود: ایشان مدتی در سلول انفرادی بود، یک بار که او را به اردوگاه برگرداندند شرایط جسمی بدی داشت و بازگرداندن او مصادف شد با حضور نماینده صلیب سرخ. او تاکید میکرد که آقای ابوترابی بگوید که چه بر او گذشته است ولی آقای ابوترابی چیزی نمیگفت. نماینده صلیب سرخ ملل گمان کرد به خاطر حضور افسر عراقی است که چیزی نمیگوید و به افسر عراقی گفت خارج شود. آقای ابوترابی گفت نه لازم نیست. افسر عراقی پرسید چرا چیزی نگفتی؟ ایشان جواب داد: من نمیخواهم مشکلات یک مسلمان را غیرمسلمان بشنود و درباره دین من و تو که هر دو یک پیامبر را قبول داریم، بدگویی شود. با نگاهی به شرایط اطراف، میبینیم که چقدر امروز نیازمند این برادری و وحدت بین مسلمانان هستیم.
وی با بیان اینکه ما در هر شرایطی تکلیفی داریم که باید به آن عمل کنیم، گفت: یک روز این تکلیف حسینی است و روز دیگر زینبی. رزمندگان، شهدا و اسرای ما از منیت و خودخواهی در آن شرایط دور بودند و اشتراک آنها عشق به اسلام، امام و کشورشان بود. ما هم باید امروز برای حفظ انسجام در کشور اسلامیمان، وظیفهمان را بشناسیم و به آن عمل کنیم.
همچنین در این مراسم در این مراسم، مجید مصلحی، مدیر کل امور استانها و مجلس حوزه هنری، اظهار کرد: برخی از نوجوانان و جوانان ما میپرسند این جنگ چه چیزی برای شما دارد که به آن افتخار میکنید؟ ممکن است چیزی که به ذهن عدهای میرسد، زشتیهای جنگ باشد و پرداختن به آن هم خوشایند نباشد و دقیقا نگارش و انتشار خاطرات رزمندگان از همین رو اهمیت دارد.
وی با بیان اینکه افتخار داشتم چند ماه در دفاع مقدس کنار این افراد بزرگ باشم، تاکید کرد: دانستن رشادتها، ایثارگریها و فداکاریهایی که عدهای برای کشورشان انجام دادند، همان نیازی است که جوانان ما آن را احساس میکنند و از این منظر پرداختن به جنگ موضوعیت پیدا میکند. امروز دقیقا به این از خود گذشتنها نیاز داریم چراکه اگر در مسائلی که خوشایند جامعه ما نیستند دقیق شویم میبینیم مشکلاتی که با آنها مواجهیم ریشه در خودخواهی دارد. در کتاب فتاح میخوانیم که چطور اسرا با کمبود غذا مواجه بودند و حتی دانههای انار را با همدیگر تقسیم میکردند، اما میبینیم که متاسفانه امروز ولع و طمع گریبانگیر بسیاری از افراد شده است.
مدیر کل امور استانها و مجلس حوزه هنری گفت: بیان خاطرات از خودگذشتگی، میتواند پاسخ بسیاری از سوالهای جوانان امروز کشورمان باشد. خدا را شکر میکنم که چند سال است دفتر ادبیات پایداری در مراکز استانی شروع به کار کرده و میتواند منبع خوبی برای آیندگان باشد که با تاریخ دلاوری مردمانش آشنا شود. پیش از آن، هرچه اتفاق میافتاد در تهران بود اما حالا این تمرکز برداشته شده و در استانهای مختلف شاهد جمع آوری خاطرات رزمندگان هستیم.
وی با بیان اینکه در مهر ماه ۱۲۱ عنوان کتاب تولید شده در استانها رونمایی شدهاند، گفت: این اتفاق خوبی است؛ هرچند میدانیم که ذرهای از آن چیزی است که در طول دفاع مقدس رخ داده و اگر بخواهیم همه آن را بیان کنیم، به سالها زمان نیاز است. با این حال این موضوع را به فال نیک میگیریم که مولفها از مراکز استانی باشند و مرکزیت در این زمینه شکسته شود.
مجید مصلحی افزود: ما در این کتابها میخوانیم که چه رفتار غیرانسانی با اسرای ما در اردوگاههای عراق انجام میشود. در همین جا این نوید را میدهم که در سال آینده به همت حوزه هنری انقلاب اسلامی، کتابی درباره اسرای عراقی در ایران منتشر میشود که به دنیا نشان میدهد ما چه رفتار انسانی با اسرا داشتیم. اینها بخشهای ناگفتهای است که باید به آنها پرداخته شود. ما بیشتر به سختیهای جنگ پرداختهایم، به عقیده من لازم است به بخشهای نرم و رمانتیک جنگ هم بپردازیم، به عنوان مثال به رابطه عاشقانه رزمندگان با همسر و فرزندانشان.
این مسئول فرهنگی ضمن اشاره به اینکه مردم عنصر جدی پشت صحنه جنگ بودند، تصریح کرد: پشتیبانی که هر کدام از افراد جامعه از رزمندگان انجام میداد و برای آنها وسایل لازم را جمع آوری میکردند و میفرستادند هم بخشهای دیگری از دفاع مقدس است که چندان بازتاب نداشته است. لازم است حتی اگر نتوان خاطرات افراد جامعه را هر کدام در قالب یک کتاب جمع کرد، تک خاطرههای آنها را در یک کتاب جمع آوری کنیم.
وی تاکید کرد: در کتاب دختر شینا این تجربه ایجاد شد که به خانوادههای شهدا بپردازیم و حوادثی که درون خانواده میگذرد را بیان کنیم. دیدیم که تجربه بسیار موفقی بود و مورد توجه مردم قرار گرفت و میتوان این تجربه را باز هم انجام داد. اعضای خانواده شهدا هنوز با آنها زندگی میکنند و پرداختن به روایتهایی که آنها دارند میتواند از دهها کتاب رمانتیک غربی کشش و جاذبه بیشتری داشته باشد.
مصلحی در پایان سخنانش گفت: معتقدم امروز کسانی که در حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس کار میکنند، چه کسی که راوی است، چه کسی که نویسنده است و چه کسی که اسمی از او نیست اما کمک میکند این کتابها هرچه بهتر منتشر شود، از نعمت الهی برخورد
میترا رفیعی: خداوند را برای نوشتن این کتاب شاکرم.
در ادامه این برنامه، میترا رفیعی، خاطره نگار کتاب «فتاح» نیز بیان کرد: زمانی که من به دنیا آمدم، جنگ تمام شده بود اما در سالهای کودکی شاهد این بودم که چطور یک ملت برای ترمیم زخمهایی که از هشت سال نبرد نابرابر داشت، تلاش میکند. با ورود به دانشگاه توفیق پیدا کردم که به بازدید مناطق جنگی بروم، این موضوع باعث شد انگیزه پیدا کنم و در این زمینه وارد کار شوم. از این رو، با دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری استان کهگیلویه و بویراحمد آشنا شدم که کار خاطره نگاری این کتاب در آنجا شروع شد و در همانجا هم به پایان رسید.
وی ادامه داد: اولین گفتوگوی من با حاج فتاح در تابستان سال ۱۳۹۱ بود و تقریبا هر هفته جلسات گفتوگو را برای ثبت و ضبط خاطرات او برگزار میکردیم. بعد از تدوین اولیه کتاب، جزییاتی بود که احساس کردم لازم است تکمیل شود، به همین دلیل با دوستان ایشان هم مصاحبههایی انجام شد.
رفیعی ضمن تشکر از روسای حوزه هنری که در این مسیر به او کمک کردهاند، افزود: خداوند را شاکرم که توانستم با قلمم خاطرات یکی از آزادگان هم استانی را به تصویر بکشم و سهم کوچکی در ثبت و ضبط خاطرات رزمندگان داشته باشم تا نسلی که مانند من جنگ را ندیدهاند، بتوانند آنطور که شایسته است، جنگ را درک کنند. امیدوارم این مسیر ادامه داشته باشد و شاهد تولید آثار دیگری نیز در این زمینه در استانهای مختلف کشورمان باشیم ارند.
کد مطلب: 162189