کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

همه با هم؛ رأی ما؛ فقط آقای (ا.ص.ل.ح)!؟

13 دی 1394 ساعت 11:50


ایمان شکیب‌خواه

 باز فصل انتخاب و انتخابات شروع شد. و باز هم همزمان با فصل امتحانات! و این همزمانی با فصل امتحانات، نشان از سخت ترین امتحان و آزمون همه مردم است. نشانی که این روزها آغشته shakibkhahاز حرف ها و صحبت های نامانوسی است که گویا همه ما آنها را باور داریم.

من به آقای x قول دادم حتما به ایشان رأی دهم! من از فلان طایفه قول تضمینی گرفتم! هر شخصی از طایفه ما ثبت نام کند، رأی کل طایفه با ایشان خواهد بود! فلانی عرضه از خود نشان داد و در مراسم فاتحه خوانی و عروسی ما شرکت نمود پس به رسم ادب، رأی ما حتما با ایشان است! فلانی زودتر به خانه ما آمد و از ما قول گرفت، دیگر نمی شود که رأی خود را عوض کنیم! فلان نامزد دوره های قبل مدیر و برادر ما را عزل کرد، عمرا اگر به ایشان رأی دهیم. اگر فلان کاندید به نفع نامزد دیگر کنار بکشد، از سر لج هم که شده به نامزد دیگری رای خواهیم داد و یا از سر تلطف و مهربانی به نامزد حمایتی ایشان رأی می دهیم! به هیچ کدام از فامیل اجازه نخواهیم داد به فلان نامزد رأی دهد! هر کدام از فامیل به ایشان رای دهد، رابطه فامیلی تمام خواهد شد. جیب و حساب کدخدای فلان روستا را پر کردیم، از بابت آراء این روستا هیچ نگرانی نیست! فلان طایفه را هم، آقای فلانی را مدیر می کنیم، آراء آنها را جمع می کنیم. هر کدام از نماینده ها قول مدیریت فلان ادره را به من داد، من هم به ایشان رای داده و برای ایشان تبلیغ می کنم! بهترین کار ممکن این است که هر کدام از نامزدها از ما رای خواست، به هیچ کدام نه نگوییم و به همه بگوییم رای ما متلق به شماست، تا بلکه هر کدام قبول شد، ما طرفدار همان باشیم و......

بهترین استراتژی و موثرترین روش، خریدن آراء است. وقتی صحبت از خرید و فروش رای پیش می آید، ممکن است این تصور اشتباه پیش بیاید که در همه حالتها پولی رد و بدل می شود. اما به واقع اینطور نیست. یکی از روش های خرید رأی، پیش خرید رأی است. چون فرد کاندید قبل از انتخابات با هر نیتی برای اشخاص مختلف کارهایی انجام داده، پس آنها را مدیون خودش کرده است و الان هم التماس دعا و...

یکی دیگر از روش ها، دادن وعد و وعید کار است. که این روزها در استان ما بسیار باب شده است. این روش معمولا در خصوص رای دهندگانی که ممکن است کم تجربه تر و جوان تر باشند و یا شغل نداشته باشند  جواب میدهد. البته این وعده ها اکثرا تا روز انتخابات اعتبار دارد و اگر انجام نشد ممکنه لازم باشه ۳ سال دیگه واسه انجام وعده صبر کرد. روش دیگر هم، شناسای کداخدای محله و طایفه و تزریق پول های هنگفت به حساب شخصی آنها و جمع آوری آراء و...

همه و همه این مسائل وجود دارد و بانی و عامل اصلی آنها را می شود گفت که خود ما مردم هستیم. و همیشه ایام هم از وضعیت موجود ناراضی هستیم؛ غافل از اینکه این تصمیم و وضعیتی است که خودمان برای خودمان ایجاد نموده ایم. (إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ)

حال سؤال اصلی اینجاست. آیا زمان آن نرسیده که به خود بیاییم و سرنوشت مان را بر مبنای اصولی رقم بزنیم. آیا زمان آن نرسیده که همه به تکالیف اجتماعی خود و جامعه اهمیت دهیم؟ غرض و مقصود نگارنده، اشاره به کاندید خاصی و همچنین حمایت از نامزد دیگر نیست. هدف گوشزدی برای تکلیف ، وظیفه، شناخت و... است. هدف رهایی از تفکرات جاهلیت در انتخاب و انتخاب اصلح است. مشارکتی که بمعنای شریک شدن در نتایج رفتار شخصی خودمان است. بعبارت دیگر ؛ رأی دادن به هریک از نامزدها به معنی این است که از الان رفتارهایی را که بصورت قطعی و یقینی و یا بر اساس ظن و گمان در آینده پیش بینی می کنیم، پس از قبول شدن طرف، توسط ایشان انجام شود، امضا و تایید کرده ایم و ما هم در ثواب و عقاب آن شریک هستیم.

تصوری که این روزها ملکه ذهن و زبان همه ما شده، این است که رأی ملک شخصی است که به هر کس دوست داشته باشیم و مایل باشیم، می دهیم. حتی می توانیم آن را آتش بزنیم، پاره کنیم و سفید در صندوق بیاندازیم، به فامیل و آشنای خود دهیم، به شخص که زودتر به خانه ما آمده، به کدخدای محله و..... در صورتی که اصلا چنین چیزی نیست. بر خلاف این تصور، رأی ملک شخصی نیست که به هر شخص و از هر طریقی مایل باشیم، واگذار کنیم. این تفکر ناشی از فرهنگ غلط الحادی غربی است که بر اساس آن انسان مالک همه چیز است و حتی خدای خودش هم هست.

ما تکلیف واجب شرعی داریم که اصلح را شناسایی کنیم و به اصلح ترین رأی دهیم و نسبت به شناسایی فرد اصلح مسؤل خواهیم بود. هم مسؤلیت اجتماعی و هم مسؤلیت فردی. و حتی اگر بعد از شناسایی فرد اصلح، به شخص دیگری رأی دهیم، گناه بزرگی در حق خود و جامعه مرتکب شده ایم.

بینش اسلامی، نقطه مقابل فرهنگ الحاد غربی است و کلیه اختیارات را اصالتا متعلق به خدا می داند و از ما می خواهد که کمک کنیم که فرد اصلح سر کار بیاید و تکالیف را بر عهده بگیرد. و این کار از باب اعانت به تقواست و بس.

اساس اومانیسم غربی این است که انسان را خدا و همه چیز را برای او می داند، انسان می تواند به هر کسی که می خواهد رأی دهد، هر که جزء طایفه اش نبود را طرد کند، به آشنا و فامیل رأی دهد، به هر که بیشتر سرمایه دارد و بیشتر هزینه کند رای دهد. در این فرهنگ همه امور تابع مردم است که انسان می تواند هر قانونی را به هر نحوی که می خواهد وضع کند.

ولی در فرهنگ اسلام، حکم فقط حکم خداست.(ان الحکم الا لله). کسی بدون اجازه خدا حق ندارد چیزی را جایز بشمارد و یا ممنوع کند. بنابراین تصوری که از ملکی و شخصی بودن رأی افراد است، کاملا غلط است. ما حتی در اموال خود نیز اجازه اسراف و تبذیر و استفاده در امور حرام را نداریم. ما هیچ چیز از خود نداریم که هر طور مایل باشیم و بخواهیم به دیگران واگذار نماییم.

وظیفه ما شناسایی فرد اصلح است که باید برای شناسایی او وقت صرف کنیم. همه ما برای خرید کوچکترین وسیله و لباس و... چندین مغازه و فروشگاه، مدل و برند را زیر و رو می کنیم، برای یک انتخابی شخصی که کاملا موقتی و فردی است. اما برای یک انتخاب اجتماعی و طولانی مدت و سرنوشت ساز حاضر به مطالعه و تحقیق و تفحص بر مبنای اصول و شاخص نیستیم.

وظیفه ما شناسایی فرد اصلح است و این کار مثل اقامه نماز، تکلیف واجب قطعی است که بر عهده ماست. متأسفانه هنوز این فرهنگ در جامعه ما پذیرفته نشده و بسیاری از مردم تصور می‌کنند رأی حق آنها است و می‌توانند آن را به هر کس مایل هستند واگذار کنند. منشاء این تصور غلط، مغالطه «حق»؛ و «تکلیف»؛ است. حق، ناشی از تکلیف است نه در برابر تکلیف.

ما در برابر رأی خود مسؤول هستیم و روزی از ما سؤال می‌کنند که چرا به فلان شخص رأی داده ایم. ما باید برای کار خود حجتی داشته باشیم؛ بنابراین باید سعی کنیم به کسی رأی دهیم که بر اساس شناختی که از او داریم، پیش‌بینی ما در خصوص عملکرد آینده او کار کردن برای دین و به نفع اسلام و مردم باشد؛ اگر به واسطه رأی ما، شخص منفعت طلب، فاسد، معامله گر و ناتوان زمام قدرت را در دست بگیرد، ما هم در گناه سکوت یا تایید اعمال توسط او شریک هستیم. چون بدون رأی ما او به قدرت نمی‌رسد.

ائمه اطهار(ع) در اعتراض به بعضی از کسانی که با بنی‌امیه یا بنی‌عباس همکاری می‏کردند، می‌فرمودند: اگر شما برای کمک به ایشان کارهایشان را قبول نمی‌کردید، آنها نمی‏توانستند حکومت کنند. اهمیت این امر به اندازه‌ای است که آن بزرگواران حتی از آب کردن دوات حکومت جور نهی فرموده‌اند؛ و کسی را که در این حد به چنین حکومتی کمک کند در گناهشان شریک می‌دانند. مگر آب در دوات ریختن تا چه حد ممکن است به ظلم یا گناهی کمک کند؟ با این حال، ائمه(ع) اصحاب خود را از این مقدار همکاری با حکومت بنی‌امیه و بنی‌عباس هم نهی می‏فرمودند؛ مگر در مواقعی که حفظ مصالح شیعه متوقف بر مشارکت با آنها باشد و در صورت عدم همکاری با ایشان حقوق شیعه از بین برود. هم‌چنان‌که در بعضی مواقع خود ائمه اطهار(ع) به کسانی دستور دادند برای حفظ مصالح و کیان شیعه با حاکمان جور همکاری کنند.

بنا‌بر این ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که رأی دادن به کسی برای رسیدن به مقامی یا پذیرفتن مسؤولیت در هر سطحی، مانند سایر کارها جزیی از اعمال ما به حساب می‌آید و باید برای انجام هر یک از آنها نزد خدا حجت داشته باشیم. اگر حجتی برای انتخاب خود داشته باشیم، در قبال اشتباهات و خطاهای فردی که با کمک ما به قدرت رسیده معذور و در ثواب کارهای خوب او هم شریک هستیم. اما اگر با توجه به سوابق و قراین بدانیم کسی که با رأی ما زمام امور را در دست می‌گیرد اعتقادی به ارزش‏های اسلامی و نیاز مردم ندارد و آنها را زیر پا خواهد گذاشت، یا اهمیتی برای این قبیل مسایل قایل نیست، باید از انتخاب چنین کسی بپرهیزیم.

بیایید همه باهم، رأی دادن را مسؤولیتی تلقی کنیم که باید در قبال آن جوابگو باشیم؛ توجه داشته باشیم که رأی دادن یعنی کمک به انتخاب کسی و شریک شدن در رفتارهای او و پذیرش مسؤولیت این مشارکت. البته معنای این کلام آن نیست که برای پرهیز از مشارکت در کارهای غلط شخصی دیگر، بهتر است در انتخابات شرکت نکنیم؛ چون دشمنان نظام عدم مشارکت مردم در انتخابات را هم به معنای دل‌سرد شدن آنها از نظام اسلامی تعبیر می‌کنند. ما باید در انتخابات حضور فعال و جدی داشته باشیم و به کسی البته رأی بدهیم که برای انتخاب او حجت داشته باشیم و بدان که بیش از دیگران دلسوز اسلام و مصالح مسلمین است؛ نه دلسوز خودش، بستگانش و باند و حزبش.



کد مطلب: 151962

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/151962/همه-هم-رأی-فقط-آقای-ا-ص-ل-ح

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1