کبنانیوز - نگاهی به سه حوزه انتخابیه کهگیلویه و بویراحمد

نگاهی به سه حوزه انتخابیه کهگیلویه و بویراحمد

مطلب ارسالی

مصاحبه آقای تاجگردون با روزنامه اعتماد «چهارشنبه ۱۸ آذرماه» که با عنوان «تاجگردون و استراتژی اصلاح طلبان برای مجلس دهم» در سایت‌های محلی از جمله کبنانیوز منتشر شد. حاوی کدها و نکات مهمی بود که در کنار سایر شواهد و قراین موجود در استان، ترکیب نهایی کاندیداهای جریان های سیاسی را تا حدود زیادی مشخص می‌کند. برای اینکه حرف اصلی این نوشتار بصورت واضح و آشکار بیان شود، ابتدا مقدمه مصاحبه مذکور ذکر شده و سپس تحلیل اصلی آورده می شود. در ادامه قسمت های اصلی و کاملا مرتبط مصاحبه نیز در ۱۳ فراز در ذیل متن خواهد آمد تا هم در خود نوشتار به آنها استناد شود و هم کسانی که آن را مطالعه نکردند، بخش های اصلی آن را ببینند.

در مقدمه این مصاحبه آمده است:

نمایندگان اصلاح طلب حرف های زیادی برای منتقل کردن به شوراها و گروه های اصلاح طلب بیرون مجلس دارند؛ حرف هایی که شاید نظر تصمیم گیران جریان اصلاحات را برای مجلس دهم قدری تغییر دهد. این یکی از دلایلی است که تاجگردون برای اندیشیدن بیشتر جریان اصلاحات در مورد موقعیت اصولگرایان معتدل بر می شمرد. هر چند معتقد است که زمینه ای برای لیست مشترک بین این دو گروه وجود ندارد اما دو بار تاکید می کند که این جریان ها باید در انتخابات و در برخی جاها به نفع همدیگر «جا خالی» بدهند و یکدیگر را خیلی اذیت نکنند چرا که از نظر او خطر تندروها همچنان باقی است. کما اینکه تاکید می کند اصلاح طلبان باید به وجود یک رقیب منطقی و معقول هم بیشتر از اینها فکر کنند.»

طبق این مصاحبه و مطابق با واقعیات سیاسی امروزه، سه جریان سیاسی در انتخابات آتی مجلس حضور فعال خواهند داشت: اصلاح طلبان، اعتدالیون، اصولگرایان. منظور از اصلاح طلبان، کل مجموعه آنهاست (از معتدل تا افراطی). باتوجه به اینکه مصادیق شخصیتی اعتدالیون در حال حاضر، رییس جمهور (روحانی) و رئیس مجلس (لاریجانی) هستند، پس در واقع اعتدالیون، اصولگرایانی هستند که صبغه و سابقه اصولگرایی داشته و دارند ولی از همکاری تنگاتنگ با اصلاح طلبان، مخصوصا طیف معتدل آنها، استقبال می کنند. منظور از اصولگرایان، تمامی گروه های اصولگرایی است که تمایل آنها به همکاری با طیف های اصولگرا بخصوص طیف پایداری، بیشتر از تمایل به همکاری با اصلاح طلبان است. اکنون حوزه های انتخابیه استان را از منظر این سه جریان مرور می کنیم.

**حوزه گچساران و باشت

اصلاح طلبان: کاندیدای جریان اصلاح طلبی کسی بجز دکتر تاجگردون نخواهد بود، حتی اگر شوراهای تصمیم گیر اصلاحات در سطح استان خیلی موافق این امر نباشند!

اعتدالیون: باتوجه به هماهنگی های انجام شده، یا از هیچ کاندیدایی حمایت نخواهند کرد (طبق مصاحبه، «جاخالی» می دهند) و یا اینکه بصورت غیر مستقیم و یا حتی مستقیم از دکتر تاجگردون حمایت خواهند کرد.

اصولگرایان: اگر رقیب جدی از طیف اصولگرا برای آقای فولادی مطرح نشود و لیدرهای اصلی جریان اصولگرای این حوزه نیز مخالفت جدی با ایشان نداشته باشند، در نهایت آقای فولادی بعنوان کاندیدای این جریان معرفی خواهد شد.

بنابراین در این حوزه به احتمال زیاد کاندیداهای جریانی دکتر تاجگردون و آقای فولای خواهند بود.

**حوزه کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده

در این حوزه قرار نیست جریانی «جاخالی» بدهد و شرایط برای رقابت جدی بین گروه ها مهیاست البته به شرطی که...

اصلاح طلبان: اولین هدف اصلاح طلبان در این حوزه جلوگیری از حضور آقای بزرگواری در مجلس است و هدف دوم آنها نیز پیروزی در انتخابات است (در واقع می خواهند با یک تیر دو نشان بزنند!). نشست ها و جلسات پیدا و پنهان زیادی برگزار شده و بدون در نظر گرفتن بحث تأیید صلاحیت سران اصلاح طلبان و باتوجه به جمیع شرایط منطقه ای، کاندیدای نهایی این حوزه آقای سیف السادات خواهد بود و مقدمات معرفی ایشان در بین اصلاح طلبان مناطق مختلف این حوزه در جریان است هرچند امکان دارد بعضی از کاندیداهای پرشمار اصلاح طلب، این تصمیم را قبول نکنند ( همانگونه که آقای منطقیان در مصاحبه اخیر خود بصورت مستقیم به این نکته اشاره کردند). یکی از دلایل پرخاش های اخیر آقای بزرگواری به دکتر تاجگردون نیز همین امر است که هم از ناحیه اصلاح طلبان بشدت احساس خطر می کند و هم پشت صحنه بخش عمده ای از این مسائل را دکتر تاجگردون می داند!

اعتدالیون: همانند اصلاح طلبان در گام نخست بدنبال جلوگیری از پیروزی آقای بزرگواری هستند. باتوجه به شرایط منطقه ای و سوابق افراد، مناسب ترین شخص برای کاندیداتوری، دکتر تقوی تشخیص داده شده و درواقع دکتر تقوی با درخواست و اصرار بزرگان همین جریان نیز وارد گود انتخابات شده است.

اصولگرایان: کاندیدای مورد حمایت این جریان، آقای «بزرگواری» است. هرچند انتقادات جدی به عملکرد جریانی- منطقه ای ایشان از ناحیه اصولگرایان استان وارد شده و می شود و حتی احتمال عدم حمایت نیز مطرح شده ولی تا زمان تغییر نظر جریان اصولگرا باید همچنان آقای بزرگواری را نماینده این جریان قلمداد کرد.

بنابراین در این حوزه رقابت جریانی بین آقایان بزرگواری، سیف السادات و دکتر تقوی است. رقابت بین آقای سیف السادات و دکتر تقوی به شرطی است که این امر منجر به قبولی مجدد آقای بزرگواری نشود و مدیریت این امر نیز در دست اصلاح طلبان است! هرچند امکان دارد کاندیداهای دیگری نیز در این حوزه مطرح باشند ولی به هر حال از حمایت جریان های سیاسی برخوردار نخواهند بود.

**حوزه بویراحمد و دنا

شرایط موجود رضایت بخش است ولی از بهبود اوضاع نیز استقبال می شود. بشرطی که ...

اصلاح طلبان: کاندیدای نهایی اصلاح طلبان «مهندس بهرامی» است ولی چون فضای عمومی اصلاح طلبان بشدت منتظر ورود سیدباقر موسوی است، فعلاً برنامه ای برای معرفی تشکیلاتی بهرامی وجود ندارد تا بعد از ثبت نام و مشخص شدن وضعیت صلاحیت ها. هرچند در بین تصمیم گیران سطح بالای جریان اصلاح طلب، بنابدلایل متعددی، آقای موسوی نیروی مطلوبی برای نمایندگی مجلس، حداقل در حال حاضر، نیست ولی تصور آقای موسوی چنین است که تاجگردون در شکل گیری چنین تصمیمی کم تأثیر و یا بی تأثیر نبوده است!

اعتدالیون: بطور قطع از «حاج زارع» حمایت خواهند کرد. چون ایشان با برنامه های طیف لاریجانی در مجلس کاملا هماهنگ است و شرایط اصلاح طلبان و اصولگرایان این حوزه به نحوی است که بهترین حالت ممکن، حمایت تمام قد از آقای زارعی است.

اصولگرایان: هرچند آقای «پیشوا» بعنوان کاندیدای جریان اصولگرای این حوزه معرفی شده ولی هنوز هم می توان انتظار تغییر در گزینه نهایی را داشت. باتوجه به اینکه اکثریت قریب به اتفاق لیدرهای این جریان در این حوزه، دیدگاه‌های بسیار نزدیک به دولت قبل و طیف پایداری دارند، کاندیداهای اعتدالیون و اصلاح طلبان مأمور به تلاش برای عدم قبولی کاندیدای اصولگرا خواهند بود و همانند حوزه کهگیلویه ابتکار عمل و به تبع آن مسؤولیت این امر بیشتر متوجه طیف اصلاح طلبان است.

بنابراین کاندیداهای جریانی این حوزه عبارتنداز آقایان پیشوا (فعلا)، بهرامی و زارعی. در این حوزه، همانند حوزه کهگیلویه، کاندیداهای دیگری نیز حضور خواهند داشت که شاید پایگاه رأی خود را بالاتر از کاندیداهای منتسب به جریان های سیاسی بدانند.

باتوجه به هماهنگی اصلاح طلبان و اعتدالیون در انتخابات پیش رو، می توان مجموع نظرات و شرایط ایده آل آنها را در سطح استان کهگیلویه و بویراحمد اینگونه بیان کرد:

تاجگردون حتما قبول شود!

بزرگواری حتما قبول نشود! کاندیدای اصلاح طلب یا اعتدالی هرکدام توانست وارد مجلس شود.

زارع خوب است ولی اگر اصلاح طلبی «میانه رو» جایگزین ایشان شود، اشکالی ندارد ولی تحت هیچ شرایطی کاندیدای اصولگرا قبول نشود.

مطالب مهم مصاحبه دکتر تاجگردون با روزنامه اعتماد:

«من یک سری اطلاعات و آگاهی ها دارم که شاید همشهری من یا فلان فعال اصلاح طلب در منطقه آن را نداشته باشد و بیشتر بر اساس یک سری آمال و آرزوها تصمیم می گیرند و کار می کنند. یعنی فکر می کنند خیلی سریع می توانند یک سری آرزوها را برآورده کنند. در صورتی که این طور نیست و باید روی آنها کار شود.»

«به نظر من الان باید یک مقداری مطالبات تعدیل شوند، چون اصلا خیلی از آنها امکان پذیر نیستند، نه اینکه درست نباشند ولی با شرایط همخوانی ندارند.»

«یکی از راه های عبور کشور از وضعیت فعلی این است که اصلاح‌طلبان معتدل با اصولگرایان معتدل به هم نزدیک بشوند. حتی بحث شده که حداقل به طور موقت به هم نزدیک شویم تا از این وضعیت عبور کنیم. چون به هر حال دو طرف می دانیم که درنهایت نمی توانیم برای همیشه در قالب یک گروه یا جریان کنار هم باشیم و تفاوت هایی جدی با یکدیگر داریم. ولی الان این درک از شرایط وجود دارد که فعلا نیاز به همکاری بین ما بسیار زیاد و حتی لازم است. به طور مثال اگر ما آقای لاریجانی را در قم داشته باشیم آیا اصلاح طلبان باید کاری کنند که او رای نیاورد یا اینکه به شکل دیگری رفتار کنند؟ مثلا فضا را برای او باز بگذارند یا حتی کمکش کنند. در فضای کلی امکانی برای لیست مشترک اصولگرایان و اصلاح طلبان معتدل وجود ندارد. چیزی که هست این است که به نظر می رسد برخی جاها باید به نفع همدیگر به اصطلاح رایج «جا خالی» بدهیم».

«[صحبت ها]جدی بوده ولی رسمی نیست. چون برای رسمیت پیدا کردن آن مشکلاتی وجود دارد. خیلی صریح مثلا اگر آقای لاریجانی اکنون بیاید و بگویید که می خواهم با اصلاح طلبان معتدل کنار بیایم، شاید خیلی از اصولگرایان ایشان را کنار بگذارند. به هر حال هم آن طرف و هم این طرف قاعده بازی خودشان را دارند. فعلا این موضوع در بحث های حاشیه ای قرار دارد و نتیجه تا اینجا این بوده که نباید خیلی همدیگر را در انتخابات اذیت کنیم. چون آن طرف یک جریانی است که بین ما به عنوان اصلاح طلب و جریان معتدل اصولگرا تقریبا فرقی نمی گذارد و همه را از یک جنس می بیند و با یک شدت به همه حمله می کند.»

«به عنوان طیف اصلاح طلب مجلس، نزدیک ترین گروه به جریان اصولگرای معتدل در بهارستان هستید؟ بله این گونه است. به هر حال این اواخر حتی نزدیکی ما با یکدیگر از نزدیک اصولگرایان سنتی به آنها هم بیشتر و جدی تر بوده است».

«ببینید خیلی از این گفت وگوها و همکاری ها منجر به لیست مشترک و اعلام موجودیت یک ائتلاف نخواهد شد. دلیلش را هم گفتم که چرا این اتفاق می افتد. پتانسیلی که وجود دارد نهایتا این گونه خود را نشان می دهد که این جریان ها یک توافق ضمنی با هم انجام دهند که جلوی هم رقیب نتراشند. یعنی به نفع هم جا خالی بدهند. من حرفی از لیست مشترک نمی زنم. ولی فرض کنیم تاجگردون در حوزه انتخابیه خودش کاندیدا است. جناح آقای لاریجانی در مقابل آن نامزدی ندهد یا بالعکس مثلا آقای جلالی در شاهرود. آیا اصلاح طلبان در شاهرود اگر آقای دکتر جلالی بیایند باید تلاش کنند تا ایشان رای نیاورد یا اینکه یک همکاری و ائتلاف نانوشته داشته باشند. الان بحث جدی این است.»

*«آقای لاریجانی به دنبال ائتلاف با دولت نیست. بیشتر به دنبال این است که عقلای جریان‌ها را کنار هم بیاورد تا برای خروج از شرایط فعلی یک سری بسترها مهیا شود.»

*الان این جریان روی کلانشهرها کار می کند و برای آنها هنوز دیر نشده است. در حوزه های انتخابیه کوچک تر موضوعات تا حدود زیادتری مشخص شده و اینکه خبر رسانی نمی شود دلیلش این است که باید تکلیف کلانشهرها و لیست های محوری مشخص شود.»

*«بعد از آمدن دولت یازدهم باید بگوییم اصلاح طلبان مجلس را می توان در سه سطح به لحاظ کمی و کیفی طبقه بندی کرد. سطح اول شامل چیزی حدود ۱۵ نماینده می شود که اصالتا از جریان اصلاحات هستند. یعنی گرایش آنها ربطی به این دولت و آن دولت ندارد. به عبارتی اگر در ۲۴ خرداد دولت را آقای قالیباف یا حتی سعید جلیلی هم گرفته بودند، این عده همچنان خود را متعلق به جریان اصلاحات می دانستند. سطح دوم حدود ۴۰ نفر نماینده ای می شود که نسبت روشن و محکمی با جریان اصلاحات ندارند اما در همان دوران احمدی نژاد هم خصوصا در سال های آخر بسیاری از حرف هایی که می زدند اشتراکات زیادی با اصلاح طلبان داشت. یعنی کاری نداریم که از موضع یک اصولگرا یا یک فرد مستقل سخن می گفتند. حرفی که می زدند فصل مشترک قابل توجهی با مواضع ما داشت. یک عده دیگر هم هستند که من فکر می کنم حدود ۶۰ تا ۸۰ نفر باشند که فضای سیاسی دولت روی آنها اثر می گذارد. یعنی سعی می کنند قدری همسو با فضای غالب سیاسی کشور جلو بروند. بعضا هم از این افراد می آیند و در گوشی به ما می گویند که ما اصلاح طلب هستیم و خیال شما راحت باشد. کسانی که حتی شاید بیرون از مجلس کسی حدس هم نزند.»

«روی آن گروه دوم و سوم چقدر می توان حساب کرد؟ قطعا ما نمی توانیم اینها را به چشم افرادی هم مسلک خود در اصلاحات ببینیم. آن جریان دوم در شرایطی وجودشان و حضورشان در قدرت به نفع اصلاحات هم هست. چون هم دارای عقلانیت هستند و دارای نفوذ سیاسی و مقبولیتی قابل اعتنا در نهادهایی که اصلاح طلبان را خیلی به دید مثبت نگاه نمی کنند. یعنی اگر جریانی به موضوع نگاه نکنیم و در پی این باشیم که برخی اقدامات در کشور صورت بگیرد، بدون اینکه مهم باشد چه دسته یا فردی این کارها را می کند، این جریان حضورش مغتنم است.»

«ببینید در یک نگاه واقع بینانه خیلی از این افراد ]گروه دوم و سوم[ در حوزه های خود دارای موقعیت و جایگاه هستند و این ربطی به فضای سیاسی کلی کشور ندارد. از این تعداد هم یک عده چه خوب و چه بعد در مجلس بعدی حضور خواهند داشت. من حرفم نه این است که این افراد را کاملا کنار بگذاریم و نه اینکه به بهانه همین پایگاه های منطقه ای به هر طریقی سعی در جذب آنها کنیم. جریان اصلاحات برای مجلس دهم مجبور است راجع به این دست از افراد تصمیم بگیرد. یعنی این تصمیم از همه چیز مهم تر است. اینکه اگر کنار می گذاریم و می گوییم حمایت از فلانی به صلاح نیست، هم بدانیم چرا این کار را می کنیم و هم اینکه تاثیرش برای ما مشخص باشد.»

«اگر به یک جایی برسیم که مقدر بین انتخاب یکی از این دو نفر [لاریجانی و عارف] باشیم، فضای مجلس آینده آنقدر اصلاح طلب نخواهد داشت که بتوانیم آقای عارف را در قامت رییس ببینیم. منظور من اصلاح طلب خالص است. یعنی کسی که پایبندی به این جریان در هر شرایطی داشته باشد. من حدس می زنم که مجلس آینده مجلسی قطعا معتدل است».

«به هر حال در پشت پرده مجلس مواردی بسیار وجود دارد که گروه تصمیم گیر برای جریان اصلاحات باید از آن مطلع شود و اطلاع از آن به گمان ما در تصمیمات نهایی تاثیر خواهد گذاشت. ما به هر حال مواردی داریم که اگر به بیرون منتقل کنیم مثلا برخی نگاه ها احتمالا نسبت به جریان اصولگرای معتدل تغییر خواهد کرد. یا شاید نظر اصلاح طلبان نسبت به آقای لاریجانی عوض شود. اینها مسائلی است که طرح عمومی آنها شاید به مصلحت نباشد اما قطعا شنیدن آنها برای بزرگان جریان اصلاحات خالی از تاثیر نخواهد بود.»