تاریخ انتشار
جمعه ۶ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۰۰:۵۵
کد مطلب : ۱۴۲۰۲۹
تحلیل رفتار انتخاباتی شهروندان کهگیلویه و بویر احمد
۰
کبنا ؛نوراله محمدی
ایران سرزمینی متشکل از اقوام، گروهها، فرهنگها و جریانهای گوناگون حادثه ساز تاریخ میباشد که هر کدام دارای ویژگیهای فرهنگی خاص خود بوده و در همه رخدادهای اجتماعی بویژه انتخابات تاثیر گذار هستند. استان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان بخشی از کشور بزرگ ایران از این قاعده مستثنی نبوده واز میان ویژگیهای فرهنگی، ایل گرایی و طایفه گرایی مهمترین ویژگی فرهنگی سیاسی آن میباشد..
فرهنگ سیاسی حاکم بر استان ما فرهنگی با ساختار ایلی و طایفهای است، این فرهنگ نوعی فرهنگ غیر دموکراتیک است که با روح آنچه که در جوامع مدرن از آن مردم سالاری و در کشور ایران مردم سالاری دینی می گویند سازگاری ندارد. انتخابات در هر سطحی که باشد چه ریاست جمهوری، چه مجلس شورای اسلامی،چه شوراها تنها برچسب مردم سالاری را به دنبال دارد ولی از محتوای مردم سالاری خالی است. هر چه انتخابات از سطوح بالاتر به سطوح پایینتر تغییر مییابد نقش طایفه گرایی غلیظتر میگردد. در انتخابات شوراها و نمایندگی مجلس بیشتر از انتخابات ریاست جمهوری نقش طایفهگرایی دیده میشود.
از عوامل موثر بر فرهنگ انتخاباتی ایلی و طایفه ای میتوان به برخی از آنا ن اشاره کرد:
۱-عدم انجام علاقه به فعالیت های مشارکتی به دلیل نوع جامعه پذیری پذیرفته شده توسط آن هاو تحت الشعاع قرار گرفتن فرهنگ مدرسه ای و دانشگاهی بوسیله فرهنگ های محلی و بو می
۲-داشتن روحیه محافظ کاری ناشی از آداب و رسوم نانوشته که در عرف ما وجود دارد
۳-استبداد و مطلق گرایی حاکم و عدم شکل گیری پایه های جامعه مدنی و تکیه نمودن به فرهنگ دوموکراتیک در یک ساختار غیر دموکراتیک،نبود سنخیت میان ساختار اجتماعی حاکم با ساختار جامعه مدرن
۴-شاید علت اصلی در ساختاراجتماعی جامعه باشد که در حال گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن است و ما نه توانستیم ساختار ستی خود راحفظ نماییم و نه توانستهایم به یک جامعه مدرن تبدیل شویم و ناچاراً برخی از هنجارهای انتخاباتی جامعه سنتی و برخی از هنجارهای انتخاباتی جامعه مدرن را قبول داریم.
از آنجایی که در جوامع مدرن افراد و گروههای اجتماعی برای دست یابی به سرمایههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از احزاب و تشکل های مدنی کمک میگیرند اما در این جامعه بدلیل ناتوان بودن احزاب و تشکل های موجود به ناچارا از ابزار ایلی و قومیتی برای دستیابی به سرمایههای اجتماعی و فرهنگی و دسترسی به منابع کمیاب استفاده میشود.
مردم استان کهگیلویه و بویراحمد چون نمیتوانند با عضویت در تشکلهای سیاسی و اجتماعی موجود از نظر هویتی خود را اقناع نمایند به ناچار سعی میکنند هویت مورد نظر خویش را از طریق ساختار ایلی و طایفهای باز تولید کنند.
گرچه ساختار ایلی و قومیتی کارکردهای مثبتی برای جوامع به دنبال دارد و میتوان در جاهای دیگر از این ساختار برای دستیابی به جامعه توسعه یافته استفاده نمود اما استفاده از آن در انتخابات پیامدهای منفی برای همه استان و کل کشور به دنبال دارد.
متاسفانه تجربههای انتخاباتی در استان کهگیلویه و بویراحمد نشان میدهد زمانی که نخبگان سیاسی و اقتصادی و.... نتوانند با استفاده از ابزارهای جامعه مدرن به اهداف مورد نظر خورد برسند با جایگزین کردن ابزارهای قومی و قبیلهای به جای ابزارهای مشروع با احساسات این اقوام بازی میکنند و تعارضاتی را به وجود میآورند.
البته این خصوصیت در اکثر استانهای کشور وجود دارد ولی در استان ما شکل غلیظتری دارد و گاه رقابت های مکانی مثل رقابتهای شهرستانی را جایگزین رقابتهای ایلی می نمایند، در میان مناطق استان نیز شدت و ضعف دارد در برخی مناطق مانند گچساران کمتر است که میتواند به دلیل وجود مهاجرین زیاد که اکثرا از استانهای دیگر هستند باشد ولی در شهرستانهای یاسوج و دهدشت شدت بیشتری دارد.
متاسفانه جو حاکم بر رفتار انتخاباتی استان کهگیلویه و بویراحمد جو قومیتی است وبر اساس قومیت رفتار می کنیم و در عین حال همه میگوییم نباید قومیتی عمل نمود و انتخابات قومی را مانع توسعه استان می دانیم ، به عبارتی ما در انتخابات یک طور حرف میزنیم ولی طور دیگر عمل می نماییم و از پیامدهای دراز مدت آن غافل هستیم.
از آنجایی که ترقی و تعالی و سقوط و فروپاشی هر مملکتی در درجه اول به نقش مردم و در درجه بعد به نقش نخبگان سیاسسی اجتماعی فرهنگی وابسته است، از همه مردم استان بویژه نخبگان تقاضا دارم درجهت فرهنگ سازی و آگاهی دادن به مردم در مورد پیامدهای منفی چنین انتخاباتی حداکثر تلاش خود را به خرج دهند
دراین جا به سهم خود از همه کسانی که خود را برای کسب کرسی نمایندگی نامزد می نمایند تشکر می نمایم زیرا وارد شدن به عرصه چنین انتخاباتی ریسک بالایی دارد و جرات و جسارت زیاد می خواهد ،واز آز آنها تقاضای عاجزانه دارم تا با در پیش گرفتن سیاست انتخاباتی مناسب، الگویی خوبی برای تغییر فرهنگی بوده به و در فرهنگ سازی نقش خود را به حداکثر رسانند
با تقدیم احترام
*دکترای جامعه شناسی فرهنگی
ایران سرزمینی متشکل از اقوام، گروهها، فرهنگها و جریانهای گوناگون حادثه ساز تاریخ میباشد که هر کدام دارای ویژگیهای فرهنگی خاص خود بوده و در همه رخدادهای اجتماعی بویژه انتخابات تاثیر گذار هستند. استان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان بخشی از کشور بزرگ ایران از این قاعده مستثنی نبوده واز میان ویژگیهای فرهنگی، ایل گرایی و طایفه گرایی مهمترین ویژگی فرهنگی سیاسی آن میباشد..
فرهنگ سیاسی حاکم بر استان ما فرهنگی با ساختار ایلی و طایفهای است، این فرهنگ نوعی فرهنگ غیر دموکراتیک است که با روح آنچه که در جوامع مدرن از آن مردم سالاری و در کشور ایران مردم سالاری دینی می گویند سازگاری ندارد. انتخابات در هر سطحی که باشد چه ریاست جمهوری، چه مجلس شورای اسلامی،چه شوراها تنها برچسب مردم سالاری را به دنبال دارد ولی از محتوای مردم سالاری خالی است. هر چه انتخابات از سطوح بالاتر به سطوح پایینتر تغییر مییابد نقش طایفه گرایی غلیظتر میگردد. در انتخابات شوراها و نمایندگی مجلس بیشتر از انتخابات ریاست جمهوری نقش طایفهگرایی دیده میشود.
از عوامل موثر بر فرهنگ انتخاباتی ایلی و طایفه ای میتوان به برخی از آنا ن اشاره کرد:
۱-عدم انجام علاقه به فعالیت های مشارکتی به دلیل نوع جامعه پذیری پذیرفته شده توسط آن هاو تحت الشعاع قرار گرفتن فرهنگ مدرسه ای و دانشگاهی بوسیله فرهنگ های محلی و بو می
۲-داشتن روحیه محافظ کاری ناشی از آداب و رسوم نانوشته که در عرف ما وجود دارد
۳-استبداد و مطلق گرایی حاکم و عدم شکل گیری پایه های جامعه مدنی و تکیه نمودن به فرهنگ دوموکراتیک در یک ساختار غیر دموکراتیک،نبود سنخیت میان ساختار اجتماعی حاکم با ساختار جامعه مدرن
۴-شاید علت اصلی در ساختاراجتماعی جامعه باشد که در حال گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن است و ما نه توانستیم ساختار ستی خود راحفظ نماییم و نه توانستهایم به یک جامعه مدرن تبدیل شویم و ناچاراً برخی از هنجارهای انتخاباتی جامعه سنتی و برخی از هنجارهای انتخاباتی جامعه مدرن را قبول داریم.
از آنجایی که در جوامع مدرن افراد و گروههای اجتماعی برای دست یابی به سرمایههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی از احزاب و تشکل های مدنی کمک میگیرند اما در این جامعه بدلیل ناتوان بودن احزاب و تشکل های موجود به ناچارا از ابزار ایلی و قومیتی برای دستیابی به سرمایههای اجتماعی و فرهنگی و دسترسی به منابع کمیاب استفاده میشود.
مردم استان کهگیلویه و بویراحمد چون نمیتوانند با عضویت در تشکلهای سیاسی و اجتماعی موجود از نظر هویتی خود را اقناع نمایند به ناچار سعی میکنند هویت مورد نظر خویش را از طریق ساختار ایلی و طایفهای باز تولید کنند.
گرچه ساختار ایلی و قومیتی کارکردهای مثبتی برای جوامع به دنبال دارد و میتوان در جاهای دیگر از این ساختار برای دستیابی به جامعه توسعه یافته استفاده نمود اما استفاده از آن در انتخابات پیامدهای منفی برای همه استان و کل کشور به دنبال دارد.
متاسفانه تجربههای انتخاباتی در استان کهگیلویه و بویراحمد نشان میدهد زمانی که نخبگان سیاسی و اقتصادی و.... نتوانند با استفاده از ابزارهای جامعه مدرن به اهداف مورد نظر خورد برسند با جایگزین کردن ابزارهای قومی و قبیلهای به جای ابزارهای مشروع با احساسات این اقوام بازی میکنند و تعارضاتی را به وجود میآورند.
البته این خصوصیت در اکثر استانهای کشور وجود دارد ولی در استان ما شکل غلیظتری دارد و گاه رقابت های مکانی مثل رقابتهای شهرستانی را جایگزین رقابتهای ایلی می نمایند، در میان مناطق استان نیز شدت و ضعف دارد در برخی مناطق مانند گچساران کمتر است که میتواند به دلیل وجود مهاجرین زیاد که اکثرا از استانهای دیگر هستند باشد ولی در شهرستانهای یاسوج و دهدشت شدت بیشتری دارد.
متاسفانه جو حاکم بر رفتار انتخاباتی استان کهگیلویه و بویراحمد جو قومیتی است وبر اساس قومیت رفتار می کنیم و در عین حال همه میگوییم نباید قومیتی عمل نمود و انتخابات قومی را مانع توسعه استان می دانیم ، به عبارتی ما در انتخابات یک طور حرف میزنیم ولی طور دیگر عمل می نماییم و از پیامدهای دراز مدت آن غافل هستیم.
از آنجایی که ترقی و تعالی و سقوط و فروپاشی هر مملکتی در درجه اول به نقش مردم و در درجه بعد به نقش نخبگان سیاسسی اجتماعی فرهنگی وابسته است، از همه مردم استان بویژه نخبگان تقاضا دارم درجهت فرهنگ سازی و آگاهی دادن به مردم در مورد پیامدهای منفی چنین انتخاباتی حداکثر تلاش خود را به خرج دهند
دراین جا به سهم خود از همه کسانی که خود را برای کسب کرسی نمایندگی نامزد می نمایند تشکر می نمایم زیرا وارد شدن به عرصه چنین انتخاباتی ریسک بالایی دارد و جرات و جسارت زیاد می خواهد ،واز آز آنها تقاضای عاجزانه دارم تا با در پیش گرفتن سیاست انتخاباتی مناسب، الگویی خوبی برای تغییر فرهنگی بوده به و در فرهنگ سازی نقش خود را به حداکثر رسانند
با تقدیم احترام
*دکترای جامعه شناسی فرهنگی