کبنانیوز - حواشی نشست خبری تاجگردون در گچساران+تصاویر

آرش کنارکوهی
آخر هفته گذشته دفتر غلامرضا تاجگردون در گچساران، میزبان خبرنگاران و اصحاب رسانه بود تا ضمن تقدیر از خبرنگاران، جلسه پرسش و پاسخ نیز برگزار شود، و آنچه در این نشست گذشت در ادامه می آید.

این نشست طبق معمول می بایست در 17 مردادماه و روز خبرنگار برگزار می شد اما با توجه به حضور آقای نماینده در تهران، با دو هفته تاخیر برگزار شد.

برخلاف سال گذشته، از خبرنگاران باشت هم دعوت شده بود و آنها طی مسیر کرده و در این جلسه حضور داشتند. خبرنگاران کبنانیوز، صدا و سیما، جمهوری اسلامی، فارس، خامی...

از مهمانان برای ساعت 21 دعوت بعمل آمده بود که آقای نماینده با تاخیر یک ساعته آمد و دلیل آن هم حضور در باشت عنوان شد.

برخی خبرنگاران که کمی بی حوصله شده بودند برای سرگرم شدن دنبال سوژه در بین دوستان می گشتند و عکس می گرفتند و...

برخی خبرنگاران هم سوالاتی که قصد پرسیدنش را داشتند با دوستان همکار هماهنگ و مرور می کردند.

محمود کاظمی، فرد زحمتکش دفتر نماینده از مهمانان پذیرایی کرد تا دقایقی نیز اینگونه بگذرد و البته برخی نیز انتظار صرف شام داشتند.

بالاخره آقای نماینده آمد و یک به یک با آقایان خبرنگار دست داد و خوش و بشی کرد و رفت تا پشت میزش بنشیند اما قبل از نشستن خطاب به خبرنگاران گفت که اگر اجازه دهید به طبقه پایین بروم و آبی به دست و صورتم بزنم.

آقای نماینده رفت و برگشت و البته تغییر لباس هم داد و پیراهن سبز چارخونه ای و لباسی راحت تر بر تن کرد.

جلسه با تلاوت قران توسط آقای کاییدی(سایت کرونا) آغاز شد.

چهره آقای نماینده خسته به نظر می رسید.

رییس جدید دفتر آقای نماینده(حشمت دشتی) آغاز کلام کرد و به مهمانان خیر مقدم گفت.

آقای نماینده نیز کلامش را آغاز و از بابت تاخیرش عذرخواهی کرد و البته گفت که خبرنگاران به تاخیر مسئولین عادت کرده اند.

خبرنگاران یک به یک سوالات شان را مطرح می کردند و سوالات حول موضوعات کشوری پیش می رفت و البته کمی نیز حوصله بر می نمود تا اینکه پرسشها با محوریت چالش های استانی آغاز شد و البته آقای نماینده نیز سعی کرد با دقت بیشتری پاسخ دهد.

شروع پرسشهای داغ تر را علیمراد کاظم پور(خبرنما) آغاز کرد، جایی که خطاب به آقای نماینده گفت: در رابطه با اسامی که ذکر میکنم کوتاه نظر بدهید.
فرجی دانا: یک انسان بسیار مومن، کاردان، شایسته و... و حرفش را قاطعانه در مجلس زد و سر افرازانه رای عدم اعتمادش را از مجلس گرفت/ عبدالرحیم رحیمی فرماندار گچساران: بیش از حد انتظار خوب کار کرد/ حاج بهرام تاجگردون: اسطوره مقاومت و مبارزه در منطقه ما/ سید قدرت: نماینده دور قبلی ما و انسانی باهوش/ بزرگترین رقیب دور بعدی تاجگردون : نمی دانم...

کمی یخ جلسه آب شد تا خبرنگاران دیگر، به سوالات حاشیه ای بعدی بپردازند... از تغییرات مدیریتی در شرکت نفت، تا فرودگاه گچساران که به قول یکی از خبرنگاران روزگاری در آن جت می نشسته...

بهنام عکاشه(کبنا) و حسام رحمانی(عصردنا) کنار هم نشسته بودند و پچ پچ می کردند و به نظر می رسید در حال هماهنگی برای به چالش کشیدن آقای نماینده بودند.

یکی از خبرنگاران سوالی را مطرح کرد و بحث تا زیباسازی شهر و... رسید و خبرنگار به آقای نماینده گفت که در فلکه ستاد شیراز هم دکه های روزنامه فروشی و اغذیه وجود دارد که آقای نماینده هم منکر این قضیه شد و به قولی با هم به کل کل پرداختند و البته هیچکدام قانع نشدند تا شاید سفر بعدی ام به شیراز که از فلکه ستاد عبور می کنم، یادم به این بحث بیافتد...

دیالوگ دیگری هم بین آقای نماینده و یکی از خبرنگاران رد و بدل شد که آقای نماینده با کنایه به او گفت که معلوم است برخی سوالاتت را توسط پیامک، از خارج جلسه دریافت می کنی و...

جلسه گرم شده بود و اکثر سوالات حاشیه دار بودند و آقای نماینده هم با زیرکی سعی می کرد به نحوی پاسخ دهد و در یکی از دیالوگ ها بین آقای نماینده و بهنام عکاشه، آقای نماینده به سردبیر کبنا گفت که متعجبم از برخی تحلیل هایتان و در برخی مطالب تحلیل غلط به مردم تحویل می دهید و عکاشه نیز تنها لبخندی زد و البته من که او را می شناسم، می دانستم که این شگردش است. چه موقعی که کم می آورد و چه موقعی که نمی خواهد کم بیاورد...

حسام رحمانی هم که متوجه شده بود بیش تر از یکی دو سوال نمی تواند بپرسد، سر در بین نوشته ها و خیل سوالاتش کرد و با وسواس مشغول انتخاب بود و برای پرسش بیشتر چانه می زد و می خواست تا به جای سعید جنتی که در جلسه حضور نداشت سوالی بپرسد که آخرش هم دو سه سوال پرسید.

نوبت به خبرنگار بذله گو حبیب قلندری(هفته نامه مروارید جنوب) رسید تا بی مقدمه و با صدای بلند بگوید:

باید گرفتارم شوی تا من گرفتارت شوم/وزجان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم

من نیستم چون دیگران بازیچه بازیگران/اول به دام آرم ترا و آنگه گرفتارت شوم
با این شعر که البته با تغییراتی سروده شد، بمب خنده ای ترکید و چهره آقای نماینده هم خندان شد و البته یک دفعه حبیب قلندری چهره ای جدی به خود گرفت و خطاب به آقای نماینده گفت: نظرتان در رابطه با میزان پیشرفت طرح بافت فرسوده چیست!!

آقای نماینده که از شعر قلندری خوشش آمده بود، در پاسخ به یکی از سوالات از آن استفاده کرد تا باز هم فضا عوض شود. باید گرفتارم شوی تا من گرفتارت شوم...

تعداد خبرنگاران (28 نفر) و البته سوالات زیاد بود و آقای نماینده هم کم کم داشت تحلیل می رفت و پرسید چند سوال و چند خبرنگار دیگر مانده و به شوخی گفت مگر همه باید سوال بپرسند؟ و البته تا آخرین نفر به سوالات پاسخ گفت.

جلسه پرسش و پاسخ تمام شد تا به جای خوب نشست رسید! هدیه به خبرنگاران. اسامی خوانده می شد و آقای نماینده یک به یک هدیه ها را که دوربین دیجیتال بود به خبرنگاران تقدیم کرد.

همه خبرنگاران جمع شدند تا با آقای نماینده عکسی به یادگار گرفته شود. عکسی که عکاسش خودم بودم تا در آن عکس نباشم...

پس از جلسه و در آن ساعت شب، تعدادی ارباب رجوع آقای نماینده در پشت درب و در کوچه منتظر بیرون آمدنش بودند...
.