مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛اشاره؛ گروه سیاسی کبنا نیوز در خصوص مسائل مختلف سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد مطالبی را به صورت گزارش میدانی و تحقیقاتی برای اطلاع مخاطبین گرامی انتشار میدهد، این مطالب بدون شک با نقص و ایراد همراه است، مخاطبین گرامی می‌توانند با انتشار یادداشت‌های خود نوشتارهای که در پی می‌آید را نقد یا تأیید نمایند.
در قسمت قبلی به «اختلافات دنباله‌دار اصولگرایان بویراحمد [کلیک کنید]» پرداخت شد و در قسمت پایانی اما و اگرهای انتخابات مجلس دهم؛ گزینه نهایی اصولگرایان بویراحمددر انتخابات آینده را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
با همه این تفاسیر زارع خواهد آمد و به نظر می‌رسد که او اینبار تمایل دارد اعتدالی خوانده شود. طرفدارانش در هفته های اخیر مدام تلاش میکنند زارع را یک نیروی اعتدالی معرفی کنند. اما اینکه چنین جریانی در انتخابات حضور خواهد داشت یا خیر هنوز معلوم نیست. مجموعه دولتی ها تا کنون در تعریف این به اصطلاح گفتمان کار چندانی نکرده اند، او البته میانه خوبی با دولت و اصلاح‌طلبان دارد.
اما باید پذیرفت که اتفاقات آینده هر احتمالی را ممکن مینماید و هیچ بعید نیست باز هم اتفاقات به سمتی پیش برود که شاهد یک دو قطبی در انتخابات باشیم که در نهایت دولتی ها و حتی اصلاح طلبان تندرو مجبور به حمایت از زارع باشند و حاجی و طرفدارانش بیش از هر احتمال دیگری به امید این مورد نشسته اند. چیزی که در انتخابات قبلی هم بیشترین کمک را به پیروزی حاج زارع نمود. در کنار همه ی این اما و اگرها زارع بین اصولگرایی و اصلاح طلبی خود را کماکان اصولگرا می‌داند، تندروی نداشته است و بدش هم نمی‌آید اصولگرایان بر روی وی اجماع نمایند هر چند احتمال حمایت اصولگرایان نزدیک به لاریجانی و باهنر از او وجود دارد. زارع در کل جریان اصولگرایی رقبای قدرتمندی دارد که مهم ترین آنها ستار هدایتخواه میباشد.
علی محمد دانشی رئیس دفتر حزب موتلفه در استان کهگیلویه و بویراحمد در مصاحبه ای گفته است: هنوز آمدن هدایتخواه به طور قطع منتفی نیست. هدایتخواه که در رسانه ها عنوان شد به عنوان معاون پارلمانی رئیس سازمان بسیج کشور معرفی شده است در نهایت معلوم نشد که آیا در جایگاه ذکر شده مشغول به کار گردید و اصلا آیا چنین انتصابی اتفاق افتاد یا خیر. او در این مدت گذشته هیچ صحبتی از حضور در انتخابات نکرده است. هر چند خود و نزدیکانش طی این مدت فعالیت هایشان را شدت بخشیده اند و هدایتخواه که به ندرت به فاتحه خوانی ها می‌رفت حالا حضور چشمگیری در این مراسمات دارد.
هدایتخواه در انتخابات قبلی هم در ابتدا گفته بود نمی‌آید و حتی مدعی شد که استخاره اش بد آمده است و قصد شرکت ندارد اما در نهایت آمد و بخشی از اعتبار خود را هزینه کرد.
آمدن یا نیامدن هدایتخواه در آینده جریان اصولگرایی بویراحمد و دنا و حضور نیروهای دیگر بسیار تاثیرگذار خواهد بود. شکی نیست که اگر او بیاید خیلی ها نخواهند آمد و ریسک حضور به عنوان رقیب هم جریانی در کنار هدایتخواه را نخواهند کرد. اما اگر او نیاید آن وقت است که خیلی ها خواهند آمد. در این صورت برخی از نزدیکان او با اعتبار و امید به حمایت او خواهند آمد که محتمل ترین گزینه در این میان خلیفه خلقی پور میباشد.
خلقی پور در دولت اول احمدی نژاد معاون پشتیبانی و توسعه منابع انسانی استاندار بود. او سابقه حضور در شورای دوم شهر یاسوج و ریاست بر این شورا را هم دارد. در دور قبلی انتخابات مجلس و در روزهایی که صحبت از نیامدن هدایتخواه بود خلقی پور عزم خود را برای حضور جزم کرده بود اما وقتی هدایتخواه اعلام حضور کرد خلقی پور هم بی سر وصدا کنار رفت. وی در مصاحبه ای در آخرین روز سال ۱۳۹۲ راجع به حضور خود درانتخابات گفته بود: قبلا خیلی دوست داشتم وارد این عرصه شوم ولی از هفت سال پیش تا الان نظرم عوض شده است و دوست ندارم به صورت خصوصی در این عرصه حضور پیدا کنم. خلقی پور رئیس موسسه علمی-آموزشی قلم چی میباشد که یک موسسه موفق در عرصه آزمون های کنکور سراسری به حساب می‌آید. با این اوصاف باید خلقی پور بهتر از هر کس دیگری شباهت های بین کنکور در ایران و انتخابات را اطلاع داشته باشد.
شیرعلی خرامین گزینه ی دیگری است که این روزها هم صحبت از آمدن اوست. وی در انتخابات گذشته مجلس نیز قصد حضور در صحنه را داشت و حتی با همین بهانه از ریاست دانشگاه پیام نور استان استعفا داد ولی در نهایت ثبت نام نکرد.
خرامین در زمان معرفی به عنوان رئیس پیام نور آن چنان که باید مورد حمایت مدیریت ارشد استان کهگیلویه و بویراحمد سید مسعود حسینی قرار نگرفت و تنها بزرگواری از او حمایت کرد.با این وجود حالا گفته میشود سید مسعود نظرش بر آن است که اگر هدایتخواه نیاید خرامین بهترین گزینه برای اصولگرایان خواهد بود. ضمنا گفته میشود بعد از سال ها دلخوری بین هدایتخواه و خرامین اخیرا روابطی بین این دو ایجاد شده است. خرامین در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری رئیس ستاد دکتر ولایتی بود.وی بعد از انتخابات کمتر در عرصه رسانه ای استان حاضر شد. تنها چندی پیش یکی از سایت های خبری استان به نقل از برخی منابع خبری خود نوشت: خرامین جهت حضور در صحنه انتخابات از سوی برخی بزرگان اصولگرا دعوت به حضور در صحنه شده است. البته منتقدین خرامین ایشان را بیشتر یک شخصیت علمی و دانشگاهی می‌دانند تا یک فرد سیاسی. هر چند خرامین سعی دارد با برخی اظهارنظرها بویژه در عرصه جنگ نرم این خلاء را پوشش دهد.
حبیب الله پیشوا یکی دیگر از شخصیت هایی است که این روزها صحبت از آمدن او در صحنه انتخابات میشود. پیشوا وکیل پایه یک دادگستری و از معروفترین و موفق ترین وکلای استان محسوب میشود او هم چنین از قدیمی‌ترین اعضای حزب جمهوری اسلامی‌است که در اوایل انقلاب در دهدشت و در دفتر این حزب در خیابان امام خمینی جنوبی فعال بود.
پیشوا بعد از راهیابی یکی از نزدیکانش به شورای شهر یاسوج که آنرا نتیجه نفوذ و لابی خود می‌داند عزمش را برای حضور در انتخابات دهم مجلس جزم کرده است. هر چند تاکنون سابقه نداشته است کسی در انتخابات شورا موفقیتی حاصل کرده باشد و بعد در انتخابات مجلس نیز آنرا تکرار نموده باشد چه رسد به اینکه فرد موفق در شورا خود فرد نیست بلکه یکی از نزدیکان وی میباشد. پیشوا اخیرا اقدام به راه اندازی یک وب سایت خبری و تحلیلی نموده است و گاه و بیگاه مقالاتی با نام خود به چاپ میرساند. البته بعد از مقاله انتقادی اش به سید باقر موسوی که حملات شدید رسانه ای طرفداران سید باقر را در پی داشت دیگر خبری از ایشان در عرصه ی رسانه ای نیست و ظاهرا عطای رسانه را به لقایش بخشید.البته پیشوا منتقدین زیادی هم دارد آنها می‌گویند پیشوا علی رغم برخی ویژگی ها فاقد یک پایگاه قوی اجتماعی است.
ایروان مسعودی اصل که در دوران حکمرانی بلامنازع برادران دانشجو بر دانشگاه های کشور معاونت آموزشی فرهاد دانشجو رئیس دانشگاه آزاد کشور را بر عهده داشت ظاهرا به پشتوانه ی همین رزومه مدیریتی و حضور در مرکز پژوهش های مجلس و آشنایی نزدیک با مجلس قصد حضور در صحنه را دارد. گر چه با توجه به عدم شناخت کافی در سطح جامعه از او بسیار بعید است که تا پایان بماند و احتمالا آمده است که کمی‌شناخته شود و بعد برای دوره های آینده برنامه ریزی نماید.
کرم جانی‌پور که در کارنامه خود ریاست دو دانشگاه ازاد بزرگ یاسوج و گچساران را دارد چند صباحی است به نزدیکانش گفته است که میخواهد کاندید شود. جانی پور در زمان بررسی گزینه های استانداری استان به جد دنبال رایزنی برای خود بود اما در نهایت نه تنها توفیقی در این زمینه به دست نیاورد که اندکی بعد از دانشگاه آزاد هم رفت..
پیرامون برنامه انتخاباتی محمد رحیم دهراب پور باید کماکان صبرکرد او ابدا قابل پیش بینی نیست وی که در انتخابات چهارم شورای شهر موفق به حضور در شورا نشد مدت هاست سکوت پیشه کرده است. البته در مقطعی صحبت از حضور یکی از نزدیکان دهراب پور در صحنه بود ولی بعد ها این موضوع در نطفه خفه شد. دهراب پور در چند جا گفته است که اگر اصولگرایان بر روی گزینه ی توانمندی به اجماع برسند حتما حمایت خواهد کرد. هر چند او تحت هیچ شرایطی از هدایتخواه حمایت نخواهد کرد حتی اگر همه اصولگرایان بر روی وی اجماع کنند. در حال حاضر خرامین و دهراب پور روابط نزدیک و دوستانه ای با هم دارند و هر دو از منتقدین سرسخت زارع به حساب می‌آیند.
شخصیت‌ها و چهره‌های دیگری هم هستند که در کمین تحولات و اتفاقات آینده نشسته اند و به امید اما و اگرها برای خود طرح و برنامه می‌ریزند و قطعا تا موعد شروع جدی انتخابات چهره های جدیدتری رو خواهند شد. برخی ها نیز با اتکا به حمایت های قومی‌و قبیله ای شروع به فعالیت کرده اند. مسائل قومی‌موضوع غیرقابل انکار و تاثیرگذاری در انتخابات های استان بوده است اما به تنهایی نمیتواند تعیین کننده باشد در ضمن نمود رفتارهای قومی‌در بویراحمد بیشتر از دو حوزه انتخابیه دیگر استان میباشد. تفاوت دیگر این حوزه با دو حوزه دیگر استان در آن است که یاسوج شهر مهاجر پذیری است و از همه شهرستان ها و بخش های استان بویژه دهدشت جمعیت قابل توجهی در ان ساکن هستند و رای این جمعیت رای تاثیر گذار و چشم گیری میباشد و نامزدها به صورت ویژه بر روی جذب این آراء برنامه ریزی میکنند.
مع الوصف آنچه که فعلا مشخص است اصولگرایان فعال در بویراحمد جهت حضور در صحنه تعدادشان زیاد نیست شاید که آنها از گذشته درس عبرت گرفته اند و کسی نمی‌خواهد به عنوان مقصر شکست احتمالی آنها در انتخابات اینده معرفی گردد و شاید هم بخشی به امید روزهای آخر و تحولات پیش رو نشسته اند تا بعد تصمیم بگیرند.
برنامه و استرتژی انتخاباتی اصلاح طلبان نیز در برنامه و نوع حضور اصولگرایان تاثیر گذار خواهد بود شکی نیست اگر اصلاح طلبان با یک گزینه قوی حاضر شوند اصولگرایان نیز مجبور خواهند بود اجماع نمایند.
مسئله دیگری که در انتخابات آینده و طراحی انتخاباتی اصولگرایان نقش بازی خواهد کرد. تصمیم گیری از بالای این جریان خواهد بود همان گونه که ابتدای این نوشتار اشاره شد اصولگرایان مدت هاست از اختلاف و چند دستگی رنج می‌برند و همین موضوع هم در شکست سنگین آنها در انتخابات ریاست جمهوری قبلی دخیل بود حال اینکه آنها با این همه تشتت به وحدت خواهند رسید یا خیر سوالی است که بخشی از جواب آن منفی است و احتمال می‌رود که طیفی که ناطق نوری، لاریجانی و باهنر را به عنوان رهبران خود می‌شناسد نه تنها شرایط برای ائتلاف شان با طیف پایداری حاصل نخواهد گردید که ممکن است با جریان نزدیک به دولت و حتی کارگزاران نیز یک دست شوند. در این صورت این دو گروهِ درون اصولگرایی در شهرستان ها هر کدام کاندید مستقلی معرفی مینمایند و این کار را برای انها مشکل تر خواهد کرد. در این میان نیز وضعیت و تصمیم حزب موتلفه اسلامی‌مهم خواهد بود برای آنها ائتلاف هم با کارگزارنی ها و هم با پایداری ها سخت خواهد بود. گرچه اینجا علی محمد دانشی خود مستقلا گاهی به همه قول حمایت میدهد ولی تصمیم از بالای این حزب تعیین کننده خواهد بود. دانشی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به محسن رضایی قول همکاری داده بود و قبل از انتخابات با جمعی از هم استانی ها به دیدار رضایی در تهران رفتند اما در نهایت به تبعیت از حزبش در ستاد ولایتی فعال بود.
یاسوج مرکز استان میباشد این شهر به تنهایی بیش از دویست هزار نفر جمعیت دارد یعنی چیزی در حدود یک سوم جمعیت کل استان که با اضافه کردن جمعیت شهرستان دنا و هم چنین سایر بخش های شهرستان بویراحمد این جمعیت به مراتب بیشتر خواهد شد. پس طبیعی است نماینده این حوزه انتخابیه بالقوه بیشترین قدرت را در بین سه نماینده استان دارا باشد. اتفاقی که در این دوره رخ نداد و قدرت و نفوذ تاجگردون از یک طرف و انفعال زارع از سوی دیگر باعث شد که گچساران در سه سال گذشته در کانون توجهات قرار گیرد. موضوعی که هم اصلاح طلبان و هم اصولگرایان بویراحمد بر آن وحدت نظر دارند و از این اتفاق نگرانند و حتی سید باقر در نطقی تند به این مسئله اعتراض کرد.
و نکته پایانی آنکه هر اتفاقی در جریان اصولگرایی بیفتد و هر کسی که بیاید و حتی در نهایت به مجلس راه پیدا کند با یک مشکل بزرگ از همان ابتدا مواجه خواهد بود و آن اینکه حداقل دو سال اول نمایندگی اش را باید با دولت مدارا کند و امیدوار باشد که دولت دهم با او مدارا نماید چرا که با دولت همسو نخواهد بود. و چنین نماینده ای شاید بیشتر به درد نطق های قبل از دستور بخورد تا دنبال کردن برنامه‌ی تشکیلاتی خود و دست و پا کردن منصب و جایگاه برای لیدرهایش.
باید پذیرفت و تجربه هم نشان داده است در انتخابات های ایران هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و مردم تا روز اخر منتظر می‌مانند و بعد تصمیم خود را خواهند گرفت. اما هرچه باشد بویراحمد و دنا از این اسفند تا اسفند ۹۴ روزهای پر جنب و جوش و پر التهابی خواهد داشت.
در قسمت قبلی به «اختلافات دنباله‌دار اصولگرایان بویراحمد [کلیک کنید]» پرداخت شد و در قسمت پایانی اما و اگرهای انتخابات مجلس دهم؛ گزینه نهایی اصولگرایان بویراحمددر انتخابات آینده را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
با همه این تفاسیر زارع خواهد آمد و به نظر می‌رسد که او اینبار تمایل دارد اعتدالی خوانده شود. طرفدارانش در هفته های اخیر مدام تلاش میکنند زارع را یک نیروی اعتدالی معرفی کنند. اما اینکه چنین جریانی در انتخابات حضور خواهد داشت یا خیر هنوز معلوم نیست. مجموعه دولتی ها تا کنون در تعریف این به اصطلاح گفتمان کار چندانی نکرده اند، او البته میانه خوبی با دولت و اصلاح‌طلبان دارد.
اما باید پذیرفت که اتفاقات آینده هر احتمالی را ممکن مینماید و هیچ بعید نیست باز هم اتفاقات به سمتی پیش برود که شاهد یک دو قطبی در انتخابات باشیم که در نهایت دولتی ها و حتی اصلاح طلبان تندرو مجبور به حمایت از زارع باشند و حاجی و طرفدارانش بیش از هر احتمال دیگری به امید این مورد نشسته اند. چیزی که در انتخابات قبلی هم بیشترین کمک را به پیروزی حاج زارع نمود. در کنار همه ی این اما و اگرها زارع بین اصولگرایی و اصلاح طلبی خود را کماکان اصولگرا می‌داند، تندروی نداشته است و بدش هم نمی‌آید اصولگرایان بر روی وی اجماع نمایند هر چند احتمال حمایت اصولگرایان نزدیک به لاریجانی و باهنر از او وجود دارد. زارع در کل جریان اصولگرایی رقبای قدرتمندی دارد که مهم ترین آنها ستار هدایتخواه میباشد.
علی محمد دانشی رئیس دفتر حزب موتلفه در استان کهگیلویه و بویراحمد در مصاحبه ای گفته است: هنوز آمدن هدایتخواه به طور قطع منتفی نیست. هدایتخواه که در رسانه ها عنوان شد به عنوان معاون پارلمانی رئیس سازمان بسیج کشور معرفی شده است در نهایت معلوم نشد که آیا در جایگاه ذکر شده مشغول به کار گردید و اصلا آیا چنین انتصابی اتفاق افتاد یا خیر. او در این مدت گذشته هیچ صحبتی از حضور در انتخابات نکرده است. هر چند خود و نزدیکانش طی این مدت فعالیت هایشان را شدت بخشیده اند و هدایتخواه که به ندرت به فاتحه خوانی ها می‌رفت حالا حضور چشمگیری در این مراسمات دارد.
هدایتخواه در انتخابات قبلی هم در ابتدا گفته بود نمی‌آید و حتی مدعی شد که استخاره اش بد آمده است و قصد شرکت ندارد اما در نهایت آمد و بخشی از اعتبار خود را هزینه کرد.
آمدن یا نیامدن هدایتخواه در آینده جریان اصولگرایی بویراحمد و دنا و حضور نیروهای دیگر بسیار تاثیرگذار خواهد بود. شکی نیست که اگر او بیاید خیلی ها نخواهند آمد و ریسک حضور به عنوان رقیب هم جریانی در کنار هدایتخواه را نخواهند کرد. اما اگر او نیاید آن وقت است که خیلی ها خواهند آمد. در این صورت برخی از نزدیکان او با اعتبار و امید به حمایت او خواهند آمد که محتمل ترین گزینه در این میان خلیفه خلقی پور میباشد.
خلقی پور در دولت اول احمدی نژاد معاون پشتیبانی و توسعه منابع انسانی استاندار بود. او سابقه حضور در شورای دوم شهر یاسوج و ریاست بر این شورا را هم دارد. در دور قبلی انتخابات مجلس و در روزهایی که صحبت از نیامدن هدایتخواه بود خلقی پور عزم خود را برای حضور جزم کرده بود اما وقتی هدایتخواه اعلام حضور کرد خلقی پور هم بی سر وصدا کنار رفت. وی در مصاحبه ای در آخرین روز سال ۱۳۹۲ راجع به حضور خود درانتخابات گفته بود: قبلا خیلی دوست داشتم وارد این عرصه شوم ولی از هفت سال پیش تا الان نظرم عوض شده است و دوست ندارم به صورت خصوصی در این عرصه حضور پیدا کنم. خلقی پور رئیس موسسه علمی-آموزشی قلم چی میباشد که یک موسسه موفق در عرصه آزمون های کنکور سراسری به حساب می‌آید. با این اوصاف باید خلقی پور بهتر از هر کس دیگری شباهت های بین کنکور در ایران و انتخابات را اطلاع داشته باشد.
شیرعلی خرامین گزینه ی دیگری است که این روزها هم صحبت از آمدن اوست. وی در انتخابات گذشته مجلس نیز قصد حضور در صحنه را داشت و حتی با همین بهانه از ریاست دانشگاه پیام نور استان استعفا داد ولی در نهایت ثبت نام نکرد.
خرامین در زمان معرفی به عنوان رئیس پیام نور آن چنان که باید مورد حمایت مدیریت ارشد استان کهگیلویه و بویراحمد سید مسعود حسینی قرار نگرفت و تنها بزرگواری از او حمایت کرد.با این وجود حالا گفته میشود سید مسعود نظرش بر آن است که اگر هدایتخواه نیاید خرامین بهترین گزینه برای اصولگرایان خواهد بود. ضمنا گفته میشود بعد از سال ها دلخوری بین هدایتخواه و خرامین اخیرا روابطی بین این دو ایجاد شده است. خرامین در انتخابات یازدهم ریاست جمهوری رئیس ستاد دکتر ولایتی بود.وی بعد از انتخابات کمتر در عرصه رسانه ای استان حاضر شد. تنها چندی پیش یکی از سایت های خبری استان به نقل از برخی منابع خبری خود نوشت: خرامین جهت حضور در صحنه انتخابات از سوی برخی بزرگان اصولگرا دعوت به حضور در صحنه شده است. البته منتقدین خرامین ایشان را بیشتر یک شخصیت علمی و دانشگاهی می‌دانند تا یک فرد سیاسی. هر چند خرامین سعی دارد با برخی اظهارنظرها بویژه در عرصه جنگ نرم این خلاء را پوشش دهد.
حبیب الله پیشوا یکی دیگر از شخصیت هایی است که این روزها صحبت از آمدن او در صحنه انتخابات میشود. پیشوا وکیل پایه یک دادگستری و از معروفترین و موفق ترین وکلای استان محسوب میشود او هم چنین از قدیمی‌ترین اعضای حزب جمهوری اسلامی‌است که در اوایل انقلاب در دهدشت و در دفتر این حزب در خیابان امام خمینی جنوبی فعال بود.
پیشوا بعد از راهیابی یکی از نزدیکانش به شورای شهر یاسوج که آنرا نتیجه نفوذ و لابی خود می‌داند عزمش را برای حضور در انتخابات دهم مجلس جزم کرده است. هر چند تاکنون سابقه نداشته است کسی در انتخابات شورا موفقیتی حاصل کرده باشد و بعد در انتخابات مجلس نیز آنرا تکرار نموده باشد چه رسد به اینکه فرد موفق در شورا خود فرد نیست بلکه یکی از نزدیکان وی میباشد. پیشوا اخیرا اقدام به راه اندازی یک وب سایت خبری و تحلیلی نموده است و گاه و بیگاه مقالاتی با نام خود به چاپ میرساند. البته بعد از مقاله انتقادی اش به سید باقر موسوی که حملات شدید رسانه ای طرفداران سید باقر را در پی داشت دیگر خبری از ایشان در عرصه ی رسانه ای نیست و ظاهرا عطای رسانه را به لقایش بخشید.البته پیشوا منتقدین زیادی هم دارد آنها می‌گویند پیشوا علی رغم برخی ویژگی ها فاقد یک پایگاه قوی اجتماعی است.
ایروان مسعودی اصل که در دوران حکمرانی بلامنازع برادران دانشجو بر دانشگاه های کشور معاونت آموزشی فرهاد دانشجو رئیس دانشگاه آزاد کشور را بر عهده داشت ظاهرا به پشتوانه ی همین رزومه مدیریتی و حضور در مرکز پژوهش های مجلس و آشنایی نزدیک با مجلس قصد حضور در صحنه را دارد. گر چه با توجه به عدم شناخت کافی در سطح جامعه از او بسیار بعید است که تا پایان بماند و احتمالا آمده است که کمی‌شناخته شود و بعد برای دوره های آینده برنامه ریزی نماید.
کرم جانی‌پور که در کارنامه خود ریاست دو دانشگاه ازاد بزرگ یاسوج و گچساران را دارد چند صباحی است به نزدیکانش گفته است که میخواهد کاندید شود. جانی پور در زمان بررسی گزینه های استانداری استان به جد دنبال رایزنی برای خود بود اما در نهایت نه تنها توفیقی در این زمینه به دست نیاورد که اندکی بعد از دانشگاه آزاد هم رفت..
پیرامون برنامه انتخاباتی محمد رحیم دهراب پور باید کماکان صبرکرد او ابدا قابل پیش بینی نیست وی که در انتخابات چهارم شورای شهر موفق به حضور در شورا نشد مدت هاست سکوت پیشه کرده است. البته در مقطعی صحبت از حضور یکی از نزدیکان دهراب پور در صحنه بود ولی بعد ها این موضوع در نطفه خفه شد. دهراب پور در چند جا گفته است که اگر اصولگرایان بر روی گزینه ی توانمندی به اجماع برسند حتما حمایت خواهد کرد. هر چند او تحت هیچ شرایطی از هدایتخواه حمایت نخواهد کرد حتی اگر همه اصولگرایان بر روی وی اجماع کنند. در حال حاضر خرامین و دهراب پور روابط نزدیک و دوستانه ای با هم دارند و هر دو از منتقدین سرسخت زارع به حساب می‌آیند.
شخصیت‌ها و چهره‌های دیگری هم هستند که در کمین تحولات و اتفاقات آینده نشسته اند و به امید اما و اگرها برای خود طرح و برنامه می‌ریزند و قطعا تا موعد شروع جدی انتخابات چهره های جدیدتری رو خواهند شد. برخی ها نیز با اتکا به حمایت های قومی‌و قبیله ای شروع به فعالیت کرده اند. مسائل قومی‌موضوع غیرقابل انکار و تاثیرگذاری در انتخابات های استان بوده است اما به تنهایی نمیتواند تعیین کننده باشد در ضمن نمود رفتارهای قومی‌در بویراحمد بیشتر از دو حوزه انتخابیه دیگر استان میباشد. تفاوت دیگر این حوزه با دو حوزه دیگر استان در آن است که یاسوج شهر مهاجر پذیری است و از همه شهرستان ها و بخش های استان بویژه دهدشت جمعیت قابل توجهی در ان ساکن هستند و رای این جمعیت رای تاثیر گذار و چشم گیری میباشد و نامزدها به صورت ویژه بر روی جذب این آراء برنامه ریزی میکنند.
مع الوصف آنچه که فعلا مشخص است اصولگرایان فعال در بویراحمد جهت حضور در صحنه تعدادشان زیاد نیست شاید که آنها از گذشته درس عبرت گرفته اند و کسی نمی‌خواهد به عنوان مقصر شکست احتمالی آنها در انتخابات اینده معرفی گردد و شاید هم بخشی به امید روزهای آخر و تحولات پیش رو نشسته اند تا بعد تصمیم بگیرند.
برنامه و استرتژی انتخاباتی اصلاح طلبان نیز در برنامه و نوع حضور اصولگرایان تاثیر گذار خواهد بود شکی نیست اگر اصلاح طلبان با یک گزینه قوی حاضر شوند اصولگرایان نیز مجبور خواهند بود اجماع نمایند.
مسئله دیگری که در انتخابات آینده و طراحی انتخاباتی اصولگرایان نقش بازی خواهد کرد. تصمیم گیری از بالای این جریان خواهد بود همان گونه که ابتدای این نوشتار اشاره شد اصولگرایان مدت هاست از اختلاف و چند دستگی رنج می‌برند و همین موضوع هم در شکست سنگین آنها در انتخابات ریاست جمهوری قبلی دخیل بود حال اینکه آنها با این همه تشتت به وحدت خواهند رسید یا خیر سوالی است که بخشی از جواب آن منفی است و احتمال می‌رود که طیفی که ناطق نوری، لاریجانی و باهنر را به عنوان رهبران خود می‌شناسد نه تنها شرایط برای ائتلاف شان با طیف پایداری حاصل نخواهد گردید که ممکن است با جریان نزدیک به دولت و حتی کارگزاران نیز یک دست شوند. در این صورت این دو گروهِ درون اصولگرایی در شهرستان ها هر کدام کاندید مستقلی معرفی مینمایند و این کار را برای انها مشکل تر خواهد کرد. در این میان نیز وضعیت و تصمیم حزب موتلفه اسلامی‌مهم خواهد بود برای آنها ائتلاف هم با کارگزارنی ها و هم با پایداری ها سخت خواهد بود. گرچه اینجا علی محمد دانشی خود مستقلا گاهی به همه قول حمایت میدهد ولی تصمیم از بالای این حزب تعیین کننده خواهد بود. دانشی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به محسن رضایی قول همکاری داده بود و قبل از انتخابات با جمعی از هم استانی ها به دیدار رضایی در تهران رفتند اما در نهایت به تبعیت از حزبش در ستاد ولایتی فعال بود.
یاسوج مرکز استان میباشد این شهر به تنهایی بیش از دویست هزار نفر جمعیت دارد یعنی چیزی در حدود یک سوم جمعیت کل استان که با اضافه کردن جمعیت شهرستان دنا و هم چنین سایر بخش های شهرستان بویراحمد این جمعیت به مراتب بیشتر خواهد شد. پس طبیعی است نماینده این حوزه انتخابیه بالقوه بیشترین قدرت را در بین سه نماینده استان دارا باشد. اتفاقی که در این دوره رخ نداد و قدرت و نفوذ تاجگردون از یک طرف و انفعال زارع از سوی دیگر باعث شد که گچساران در سه سال گذشته در کانون توجهات قرار گیرد. موضوعی که هم اصلاح طلبان و هم اصولگرایان بویراحمد بر آن وحدت نظر دارند و از این اتفاق نگرانند و حتی سید باقر در نطقی تند به این مسئله اعتراض کرد.
و نکته پایانی آنکه هر اتفاقی در جریان اصولگرایی بیفتد و هر کسی که بیاید و حتی در نهایت به مجلس راه پیدا کند با یک مشکل بزرگ از همان ابتدا مواجه خواهد بود و آن اینکه حداقل دو سال اول نمایندگی اش را باید با دولت مدارا کند و امیدوار باشد که دولت دهم با او مدارا نماید چرا که با دولت همسو نخواهد بود. و چنین نماینده ای شاید بیشتر به درد نطق های قبل از دستور بخورد تا دنبال کردن برنامه‌ی تشکیلاتی خود و دست و پا کردن منصب و جایگاه برای لیدرهایش.
باید پذیرفت و تجربه هم نشان داده است در انتخابات های ایران هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و مردم تا روز اخر منتظر می‌مانند و بعد تصمیم خود را خواهند گرفت. اما هرچه باشد بویراحمد و دنا از این اسفند تا اسفند ۹۴ روزهای پر جنب و جوش و پر التهابی خواهد داشت.
