تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۳ ساعت ۲۲:۵۵
کد مطلب : ۸۲۴۰۰

آنچه بر سر دکتر عسکریان رئیس دانشگاه یاسوج گذشت؟

۲۸
۰
کبنا ؛احسان یوسفی*

برای مردی، که چراغ فهم را روشن کرد askrian
و درخت سبز را در بیابان یاسوج کاشت

و از اشک چشمش، مهر و اندیشه را جاری کرد
تا دیگر رنج محرومیت بر قلم و اندیشه نتازد
تا قلم در کنار تفنگ پدری رعنا بماند

تا جهل و تعصب بشکند و نور و رشنایی زایش کند

تا دیگر غم نام و نان و قلم بر سیمای انسانی سیلی نزند

برای انسانی که سوخت تا چراغ دانشگاه روشن بماند
برای تو ، که انسانی درد آشنا بودی
و اشک شوق را از فهم علم بر گونه سرخمان جاری کردی
تا کبودی صورت سرخمان از جهل دیروز
به لبخند بی پایان هستی امروزمان تبدیل شود
کلاه از سربرمیداریم، به اقتدار قلمت تعظیم می کنیم و به پاس احترام به فهم و اندیشه،نام جاودانت را ستایش میکنیم.

برای استادی که کلنگ تاسیس دانشگاه را بر زمین زد تا مامنی برای پرورش فرزندان فردایش شود تا دگر روز زیر تابوت اندیشه پر مهرش خالی نماند،

برای کسی که ثابت کرد، با تبر نمی توان به جنگ اندیشه ها رفت.

نقل است که امیر کبیر ایران زمین می گوید: اگر نیت یک ساله دارد،گندم بکارید!

اگر نیت ده ساله دارید، درخت بکارید و اگر نیت صد ساله دارید ، انسان تربیت کنید.

همواره نوشتن سخت و دشوار بوده است، و سخت تر آنکه بخواهی در وصف نام، یاد و اندیشه استادی قلم فرسایی کنی که اگرچه هیچ گاه توفیق حضور در کلاس تدریسش را نداشته ای اما چنان عطر دانش، کرامت و شعور انسانی را ترویج داده است که گویی با گذشت چندین سال هنوز هم کلاس استاد و نطق رسا و بیان پر مهرش دایر و روشن است.

سخن از زنده یاد دکتر محسن عسکریان، تنها سخن از یک مرد نیست، بلکه حکایت از اندیشه ای ماندگار و بنایی سترگ و استوار و چراغی فروزان ، راهی روشن و آینده ای با شکوهیست که سالها پیش در کنار تلی از خاک در مجاورت رود بشار یاسوج تاسیس شد تا جوانه سبز واژگان و اندیشه، از رود زلال بشار بجوشد و روح تشنه و پاک و مقدس پسران و دختران این دیار را سیراب کند تا بر این توفیق اجباری خشکسالی، باران فهم و اندیشه پایان دهد.

دکتر مصطفی معین وزیر علوم آن دوران در باب خاطره ای از دکتر عسکریان می گوید:" دکتر عسکریان با عملکردش پیوندی زیبای بین نخبگان دانشگاهی و توده مردم ایجاد کرد. منتها من از یک جهت متاسف شدم که یک فردی با این مشخصات در چنین منطقه ای به جای اینکه مورد حمایت مسئولین محلی قرار بگیرد به خاطر مسائل پوچ سیاسی و جناحی مورد کم لطفی قرار می گیرد.

من سالهای اخر مسئولیتم یادم می آید که بارها ایشان را به دادگاه احضار کرده و مواخده کردند و من می گفتم که شما آگاهانه برخورد کنید و این را از این لحاظ می گفتم آگاهانه که اینها به قصد تحقیر نهاد دانشگاه و رئیس دانشگاه که شما باشید این کار را می کنند و آگاهی شما به شما استقامت و اعتماد به نفس می دهد و محکم بایستید.خوشبختانه علی رغم همه برخوردهای غیر منطقی ونامهربانانه که با ایشان شد ایشان تا آخر مقاوم ماند و مسئولیت خود را به اتمام رساند و و خوشبختانه با حسن فرجام واقعی از دنیا رفت."(هفته نامه خروش/شماره ۲۳)

اما این پایان راه نبود و استاد افق را نظاره می کرد. دکتر عسکریان برای ساخت مامنی امن و آرام از جان و وجود خویش هزینه می کرد تا از یک کلاس، دانشگاه بسازد.ایشان در باب تخصیص بودجه برای ساخت و تکمیل دانشگاه می گوید: "...وقتی دیدم علیرغم چانه زنی ها با سازمان مدیریت و برنامه ریزی منابعی را که این سازمان برای دانشگاه مد نظر قرار داده در حد قابل قبول نیست به همین خاطر طی ملاقاتی با مقام معظم رهبری و همچنین رئیس جمهور مشکلات دانشگاه را بیان کردیم و اینجا باید بگویم غیر از وزیر امور خارجه که ملاقاتی با ایشان نداشتم با تمام اعضاء کابینه ملاقات داشته و از آنها جهت توسعه دانشگاه استمداد طلبیدم. الحمدالله این عزیزان کمک های زیادی هم کردند".(ویژه نامه خروش/شهریور۸۴)

خواندن و درک آنچه بر جسم و جان دکتر عسکریان روا شد درد دارد، دردی به وسعت سوختن و ساختن و به بلندای فهمیدن و زجر کشیدن.

با خود بینشدیم که ساختن در این مهد، چه تاوان های سنگینی با خود به همراه داشته است!چنان سخت و دشوار که راه مقابله با قلم دکتر عسکریان را در نه در قلم، بلکه در شکستن آن دیدند. راه مانع شدن بر دریایی از فهم و شعور آن استاد را نه در پرسش و پاسخ دانشگاهی، بلکه بر میز محاکمه یک طرفه و از پیش تعیین شده شناختند تا او را تسلیم اراده خود کنند.

آن زمان که تبر، چکمه و باتوم بر اندیشه استاد کار ساز نبود و قامت رعنای سرو گونه اش را قطع نکرد و کار را تا جای پیش بردند که حتی بر سر منافع دانشجو و دانشگاه در برابر عده ای قلیل حاضر به مذاکره نشد، بی اخلاقانِ ناجوانمردِ قدرت طلب، تصمیم به برکناری استاد با نقشه ای از پیش تعیین شده را در پیش گرفتند تا که شاید بر اریکه قدرت سوار شوند و دانشگاهی که سیاسی بود اما سیاست زده نبود را به دست بگیرند و آن را میدانی برای رسیدن اغراض و کادر سازی سیاسی خود کنند که بعد از ۸ سال تشت رسوایشان بالاخره برملا گشت و حاصل آن دروغ و انحصار گرایی هویدا و آشکار شد.

حسودان و انحصار طلبان ، حضور سبز و استوار دکتر عسکریان را بر نتابیدند و او را که پدر و بنیان گذار دانشگاه یاسوج بود پیش از آنکه اجازه دهند دکتر عسکریان شاهد شکوفایی خدمات زیربنایی اش باشد، ایشان را از دل دانشگاه با رفتار به دور از انسانیت برکنارش کردند تا به خیال خام خود از آن اندیشمند فرزانه انتقام گرفته و با این رفتارنابخردانه به تهدید دانشجو و دانشگاهیانی بپردازند که دیگر سردار میهن پرستی چون عسکریان که خط قرمزش را پیش تر ترسیم کرده بود ثابت کنند که مدافع تمام قد زبان صریح و قلم شجاع جامعه دانشگاهی دیگر حضور ندارد.

و بالاخره قلب استاد ایستاد تا قلب دانشگاه شروع به نواختن کند و قامت استوار استاد خم شد تا قلم دانشجو تبیین کننده راهش باشد و نطق صریح استاد کوتاه و ناتمام ماند تا ندای آرمان خواهی و عدالت طلبی دانشگاه جوانه زند و پژواک دهنده آزادی،استقلال و عدالت باشد.

اوج این حسادت و بی اخلاقی تا جای پیش رفت که صدا و سیمای که باید دانشگاه افکار عمومی می بود و بیانگر صدای تمامی ملت باشد، متاسفانه با رفتاری زشت و به دور از عقلانیت در برابر ساعات و روزهای ابتدایی هجرت آن دانشمند گرانقدر، خود را به بی تفاوتی محض و بی اعتنایی معنادار زدند تا به خیال خود دکتر عسکریان را کوچک و فردی کم اهمیت جلوه دهند؛ اما نمی دانستند که خدا بار ها فرموده است تنها در دو صورت می خندد ؛ ابتدا آنکه وقتی تمام عالمیان تصمیم می گیرند فردی را به عرش ببرند در حالی که خداوند او را به فرش می کشاند و دوم آنکه زمانی که کل بندگان با تمام ابزار های مادی تصمیم میگیرند فردی را به فرش بکشانند و غرور و هویتش را له کنند اما خدا با تبسمی بر لب او را به عرش می برد؛ که این گفتار در حقیقت بیانگر روزهای شرمندگی مجریان،مدیران، رئیسان و دستگاهای است که در آن روزها با تمام ابزار های خود در مقابل نام و قلم و اندیشه استاد عسکریان قد بر افراشتند تا شمع وجودیش را خاموش و یاد پر مهرش را تحریف و تخریب کنند ؛ اما افسوس که نمی دانستند عزت و بزرگی نه در سیمای جادوی میلی استان بلکه در زبان های سرخ و سرهای سبز دانشجو و دانشگاهیانیست که لباس جهالت را پائین کشیدند و جامه فهم و آگاهی را بر تن خویش بافتند و با جوهر قلم از زندگی و عشق نوشتند.

 اما اینک که بر بلندای دنا به بشار می نگری ستون های بلند دانشگاهی را می بینی که مردی کمرش خم شد، اما نشکست تا ستون اندیشه استوار بماند.

ولی آنچه در برابر واژه انسانیت سرخ می شود این است که آنان که میراث دار بعد از این دانشمند فرزانه شدند آیا رسم انسانیت را به جا آوردند؟

آیا آنانی که بر کرسی ها تکیه زدند حرمت استاد را نگه داشتند ؟

آیا آنان که بر اراده دانشجو قد برافراشتند و بر میدان ستاد دانشگاه رژه رفتند یاد و نام پدر علم و اندیشه استان را زنده نگه داشتند؟

آیا آنان دانشگاهی را که استاد جلیل القدر از موفقیت ستاره باران کرد آن راه را ادامه دادند؟

یا آنکه بر شانه های دانشجویانشان برچسپ ستاره زدند و بر دهانشان مهر سکوت دوختند و تعلیق و اخراجشان کردند تا ثابت کنند دیگر دانشگاه محلی از آزادی بیان واندیشه نیست بلکه مکانی امنیتی و سازمانی برای تفتیش عقاید و میعاد گاهی برای تسویه حساب با روح های پاک و طینت های نیک سرشت جامعه دانشگاهیست.

بی اخلاقی و ناجوانمردی و کینه از دکتر عسکریان تا جای رسید که حتی نامش را بر سر در دانشکده کشاورزی برنتابیدند و اسمش را از سربرگه های آن دانشکده حذف کردند تا به خیال خام خود نام دکتر عسکریان را محو و حذف کنند تا آیندگان نشانی از او نجویند و ندانند او که بود و چه کرد که بعد از سال ها هنوز هم دلی از شنیدن نامش به لرزه می افتد و چشمی از ندیدش خیس می شود؟

همه راه ها را امتحان کردند، همه گزینه های موجود را انجام دادند تا یاد دکترعسکریان محو شود اما هرچه کردند نتوانستند چرا که آنان در دانشگاه با اجسام و سایه ها می جنگیدند در حالی که دکترعسکریان ، یک تندیس ، یک مجسمه ،یک نام و حتی یک قلم نبود ؛ بلکه دکتر عسکریان اندیشه و فهمی همراه با شعور بود که نمی توان و نمی شد آن را حذف کرد؛ در واقع ایشان بلورهای از جام انسان شناسی در پرتو فهم، گفتمان و اندیشه بود که عده ای با چکمه و دیدگاه امنیتی ، باتوم قلم نویسی و دریل تخریبی به استقبالش رفته بودند اما هر چه با تیشه زهرآگین خود بر سنگ یاد و نامش کوبیدند خدشه ای به عظمت آن وارد نشد؛ چرا که اگر دیروز یک دکتر عسکریان وجود داشت ؛ امروز تمام آنان که در مهد دانشگاه یاسوج پرورش می یابند همگان فرزندان پر مهر، فهیم ، آگاه و انسان دوست دکتر عسکریان هستند که چون باران رحمت و اکسیر اندیشه و عقلانیت در جامعه گام میگذارند و ادامه دهنده راه دکتر عسکریان می شوند.

لب کلام آنکه گمام مبریم که دکتر عسکریان زنده نیست، بلکه او زنده است تا زمانی که قلب دانشگاه و دانشجو می تپد.


*مشاور فرماندار در امور جوانان

*مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنا نیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
نام شما

آدرس ايميل شما

#@
Iran, Islamic Republic of
با تمام احترامی که برای آن مرحوم قائل هستم باید بگویم بزرگترین احترام به هرکسی بیان واقعیات در ارتباط با اون هست. آقای یوسفی بیش از حد اغراق کردین. خوب نیست. آن مرحوم در حد کارهایی که کرده و کارهای بسیاری که نکرده قابل توصیف است. خدایش بیامرزد. شادی روحش صلوات
محسن زارع پور
Iran, Islamic Republic of
آفرین بر این قلم. خیلی متن قشنگ و پر احساسی می باشد امیدواریم که قلمهایی اینچنین همیشه در راه اعتلای دانشگاه و اساتید فرزانه ای مانند این استاد عزیز بچرخد
(محسن زارع پور؛مدرس دانشگاه)
دانشجوی سال 84
Canada
با وازه واژه این متن اشک ریختم.
سخت گذشت!
چه توهین ها که به دکتر عسکریان انجام نشده، اما پاسخش را با سنگ و شکستن شیشه خودرویش دادند...
واقعا اون سالها دکتر عسکریان مظلوم و تنها بود و هیچ کس یاری رسانش نبود. به قدری که تنها امید و نیروهاش همین دانشجویانی بودند که گاهی براش گل میفرستادند و روز بعد بر اثر احساسات جوانی راهش رو سد میکردن...
این نوشته باز هم تلخی های اون روزها رو که با عده ای حرمت دکتر عسکریان رو نگه نداشتن رو زنده کرد...و جالبه که بعد از ۹ سال همچنان اسم دکتر عسکریان زنده هست و انان که امدند و شخم زندند بر باد رفت
هئیت علمی
Canada
دوستان گرانقدر نمی دانم کدام یک از بند های این نوشته اغراق آمیز بود که شما دلواپس شدید!؟
۱- اینکه قرار بود اسم دانشکده کشاورزی به اسم دکتر عسکریان باشه دروغه بود؟
۲- اینکه اسم ایشون رو از سر برگ نامه های اون دانشکده حذف کردن اغراق امیز بود؟
۳- اینکه صدا و سیما نسبت به فوت ایشان بی تفاوتی اشکار داشت حقیقت نداره؟
خدا رو شکر آرشیو صدا و سیما موجود هست و شما میتونید به ان مراجعه کنید تا این حقیقت برای شما اشکار بشه که صدا و سیما چه واکنش ناپسندی نسبت به خبر فوت دکتر عسکریان داشت!
Iran, Islamic Republic of
بی انصافی است که بیان نکنیم که بر هیچ کس پوشیده نیست که ستون های بلند دانشگاهی که بلندای دنا در کنار بشار پیدا هستند حاصل زحمات دکتر ارژنگ هستند!!!!!
Iran, Islamic Republic of
بابا دانشگاه یاسوج هرکی رییسش بود توسعه پیدا می کرد به خدا این حرفها همش اغراقه وایشان یه رییس معمولی بود خدایش بیامرزد
اصلاحات
Iran, Islamic Republic of
مرحوم دکتر عسکریان انسانی صبور ، شریف و متین بود
خدا رحمتش کند
اما ارژنگ را خودش به دانشگاه اورد و هیات علمی کرد و بعد با دهراب پور واسطه هدایتخواه ..و دکتر ارژنگ را گذاشت معاون دانشجویی و بعد بخیال اینکه در دولت هدایتخواه و احمدی نژاد ماندگار بشود
اما آن ها ن. و ارژنگ . بر جای ایشان تکیه زد و ،،،،،
دانشجوی 79
Iran, Islamic Republic of
واقعا برخوردهای خیلی تندی از طرف دانشجویان با دکتر شد ولی سعه صدر بالایی داشت و مثل .کسی را به .نفرستاد و ستاره دار نکرد
روحش شاد باد
اصلاح طلب گچسارانی
Iran, Islamic Republic of
یادمه دکتر عسکریان با خودروی۴۰۵ خودش میومد دانشگاه اما زمانی که نکبت ارژنگ وارد دانشگاه شد بلافاصله با خودروی پارس دانشگاه شروع به خاک کردن کرد.
وای بر روزی که گدا معتبر شود!
اصلاح طلب
Iran, Islamic Republic of
عسکریان فقید نه در دانشگاه بلکه در بیابانی که نام دانشگاه را یدک می کشید کار می کرد اما ارژنگ اومد روی تل آماده!
مدیریت باید در روز سختی و بحران صورت بگیره و نه در روز خوشی!
بیطرف
Iran, Islamic Republic of
..و جبهه ..بر هیچ کسی پوشیده نیست.
کرائی
Iran, Islamic Republic of
درود بر یوسفی شجاع.
حمید
Iran, Islamic Republic of
.خودتی که این همه بی ادبی . در هر صورت ایشان یک انسان و یک دکتر در این مملکت می باشد . شما بی دینها و بی توجهان به آخرت منطقتون همینه ؟؟؟؟؟؟؟؟
رئالیست
Iran, Islamic Republic of
جناب آقای یوسفی تقصیر نداری؟ آدم بزرگ ندیدی، خیال می کنی عسکریان خیلی بزرگ بود. بابا چشماتو بازکن. از این دایره تنگ بیرون برو. صدها عسکریان دور و برت می بینی.
Iran, Islamic Republic of
مسوولین خجالت بکشید
قابيل
Iran, Islamic Republic of
خداوند همه خادمین را رحمت فرمایند
يا نخوانيد يا تا آخر بخوان
Iran, Islamic Republic of
با واژه ها بازی کردی آقای مشاور . احساساتی نوشتی . نه عزیزم بت نسازید آن مرحوم که خداوند رحمتش کند آن طوری که هم شما فکر می کنید مغضوب و مطرود بوده نیست . دوما انسان های شریفی برای این استان زحمت کشیدن و اگر کاری شده محصول فکر و عمل یک نفر نیست بلکه محصول خرد و عمل جمعی است که در برهه ای با شخصی گره خورده و چهره ها هم آنچنان کاریزما نیستند که ابتدا و انتها را به آنها منوط بدانیم دیگران هم آنچنان سیاه نیستند که بخواهید روشنایی به اصطلاح روز درست کنید لازم است کمی به قول ادبیات خودتون لیبرالی فکر کنید سیاه و سفید نبینید من و او نبینید در خارج از ادبیات گفتاری و کرداری شما ها موجودات و ابناء بشری هستند که در این مملکت زندگی می کنند و این طور نیست که امثال شما و یا حالا رقیبانتان فکر می کنند در این وسط افرادی هستند که تندروی های شما ها ( از هر دو جناح و طیف ) را نه تنها قبول ندارند که حالتی مسموم کننده و مشمئذ کننده دارد فقط کافی است سلاح عقل به دست گیرید تا صلاح مردم بدانید می گویید نه سری به خوارو بار فروسی ها - خبازی ها و پنچر گیری ها بزنید تا فهم والا را آنجا ببینید تا کرامت بیان و نوشتار را آنجا ببینید ما همه عادت کرده ایم با نوشتن این چنین یادداشت هایی که برای گرفتن نمره ی ( قبولی ) در نزد ... و در جهت مطامع ظالمانه خویش می باشد بر گرده صالحان و وارستگان فشار بیاوریم و شاید چند صباحی دور به این هیاهوهای پر تملق طریق پیشرفت بپیماییم و به اعلی برسیم . نه جانم راهش این نیست بر غایبین نمی توان بد نوشت و بر حاضرین حمد . آنگاه ما شایسته ستایشیم که رای مان ، فکرمان ، عملمان فی سبیل الله باشد و آنگاه رضایت خلق الله هم خواهد آمد. قصد ما تنویر افکار است نه افگار دل شماها که دلتان محل تاخت و تاز قرار گیرد . به درود
گچ سار
Iran, Islamic Republic of
یه طوری نوشتی انگار عسکریان بهمن بیگی بوده بابا اینقدر تملق نگویید
على
United States
دورود بر تو اى دلیر مرد بویر احمدى که با گفتن واقعیتها حسره را بر بزدلان .تنگ کرده اى ،بزرگى و ارزشمندى و زحمت کشى جناب مرحوم دکتر عسکریان یک واقعیت بزرگ و ارزشمند است ، پس واقعیت براى بعضیا تلخ است و شاید تلخ تر از زهر مار است
دانشجوی 80
Iran, Islamic Republic of
درود بر دکتر عسکریان..واقعا دانشجو در زمان دکتر حرمت داشت..
در جواب اصلاحات
Iran, Islamic Republic of
اومدن ارژنگ حکایت های دیگری داشت ایمان خودت نسوزون و حرف تو و امثال نویه که ما میگم دکتر عسکریان مظلوم
اصلاحات
Iran, Islamic Republic of
هنوز از دکتر عسکریان هم می ترسین ایشون چقد بزرگ بوده که اینچنین ...حضرات افراظی هشت سال کمتون نبود درود به دکتر عسکریان ایشون یک اصلاحطلب واقعی و انسانی بود
بویر احمد
Iran, Islamic Republic of
اقای یوسفی از نماینده ات چه خبر استان را که تحویل اقای تاجگردون دادید .مشکلات بویر احمد را هم که حل کردیداقای مشاور
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
کامنتی که با عنوان تا آخر بخوانید اومده واقعا کولاکه همین پاسخ کافیته آقای به اصطلاح مشاور.
h.m
Iran, Islamic Republic of
درود خداوند بر دکتر عسکریان ،،انسانی وارسته و با صداقت ک در زمان مدیریتش هیچ کوتاهی نکرد ،،ولی مرگ بر دشمنان حسود دکتر عسکریان عزیز،،روحش شاد و یادش تا ابد گرامی باد.
Iran, Islamic Republic of
س
h.mصیدال محمدیان .حمید اباد
Iran, Islamic Republic of
باسلام ،،دکتر عسکریان عزیز یکی از نخبه های کشوری بود ،ایشان با صداقت و مرد عمل بود که متاسفانه قدر ایشان ب خوبی دانسته نشد،و ایشان را وارد بحث جناحی کردند ،که زحمات ایشان برای دانشگاه یاسوج ب خوبی دیده نشه ،دکتر عسکریان عزیز مرد میدان بود ،مرد عمل بود ،وهمین هم باعث شد که عده ای ب ایشان حسودی کنند،بعد از عسکریان عزیز توانستند ،یک سوم ایشان کار مفید داشته باشند ،چون تمام زحمات دانشگاه یاسوج را دکتر عسکریان عزیز انجام داده بود ،ولی این را تا ابد همه میدانند ک کل زحمات و پایه گذاری دانشگاه ازاد یاسوج را دکتر عسکریان عزیز انجام داد،گذشته سندی هست برای اینده،،روحش شاد و یادش تا ابد گرامی باد.
ناشناس
United States
روحشان شاد دکتر عسکریان بزرگوار و بزرگ منش که در راه خدمت ذره‌ای کوتاهی ننمودند
ناگفته‌هایی از زنان درون باند‌های مواد مخدر

ناگفته‌هایی از زنان درون باند‌های مواد مخدر

نویسنده این کتاب در کولیاچان در مکزیک در مورد زنان مختلفی نوشت که در صفوف کارتل ال چاپو ...
هندبالی‌های کهگیلویه و بویراحمد روی دور افتخار؛ هیئت هندبال استان در جایگاه دوم کشوری قرار گرفت (+ سند)

هندبالی‌های کهگیلویه و بویراحمد روی دور افتخار؛ هیئت هندبال استان در جایگاه دوم کشوری قرار گرفت (+ سند)

فدراسیون هندبال کشور، ارزیابی عملکردهیات‌‌های استانی در سال 1401 را در حالی اعلام کرد ...
خالص‌سازی بیشتر؟

خالص‌سازی بیشتر؟

محمد مهاجری گفت: جبهه پایداری همیشه انتخاب اصلح را مطرح می‌کند، اما این یک اصطلاح بازاری ...
1