کبنا ؛سیدولی موسوی نژاد*
مدتی پیش در مراسم ترحیم یکی از بستگان شرکت کردم؛ دختری ۲۳ ساله که در پی برخورد یک دستگاه خودرو در شهر یاسوج جان خود را از دست داده بود.
این موضوع از دو جهت برای من مهم بود، یکی اینکه از بستگان بود و لابد باعث ناراحتی می شد و از سوی دیگر، تصادف، دقیقا در جلوی خیابان خبرنگار رخ داده بود، خیابانی که خبرگزاری ایرنا هم در آن قرار داشت و من چند سال است که از این خیابان گذر می کنم و از خطرناک بودن آن آگاهی کامل دارم.
خیابان مطهری یاسوج، که خیابان خبرنگار هم در آن قرار دارد نزدیک به یک کیلومتر است که راننده ها تقریبا با هر سرعتی که خودرویشان بتواند در آن سرعت می گیرند.
*** دالان ۵۰۰ متری مرگ
در ۵۰۰ متر انتهایی خیابان مطهری، در دو سوی این خیابان، بیشتر سازمان ها و اداره های دولتی قرار دارند که روزانه صدها شهروند برای انجام کارهایشان به آنها مراجعه می کنند.
شعبه هایی از بانک های کشاورزی، صنعت و معدن، ملی و توسعه تعاون در همین محدوده هستند و می توان تصور کرد روزی چه تعداد از مردم به این بانک ها مراجعه می کنند و بخش زیادی از آنها مجبور هستند از دالان خطرناک این خیابان عبور کنند.
سازمان جهاد کشاورزی کهگیلویه و بویراحمد، دانشگاه علوم پزشکی، اداره کل منابع طبیعی استان ، اداره آموزش و پرورش شهرستان بویراحمد، اداره کل آب و فضلاب شهری استان، تعاون روستایی، بنیاد مسکن، صنعت و معدن، بازرگانی، اداره کل کار و رفاه اجتماعی، اداره کل فنی و حرفه ای، آب منطقه ای، محیط زیست، صنایع دستی، میراث فرهنگی و گردشگری، شرکت پخش فرآورده های نفتی استان هم در همین محدوده ۵۰۰ متری قرار دارند.
با این حساب می توان حدس زد که روزانه چه تعداد کارمند و ارباب رجوع باید روزانه در این محدوده تردد کنند، از دو سوی خیابان رد شوند تا بتوانند به کار خود برسند.
باید توجه کرد که بخش زیادی از این افراد، پیاده هستند و بدون تردید باید با تاکسی، رفت و آمد کنند که لازمه آن عبور از یک سوی خیابان به طرف دیگر آن است که به دالان مرگ شبیه تر است تا به بلوار.
اگر به این تعداد افراد، مردم و ساکنان این منطقه و شمار زیاد فروشگاه ها را هم اضافه کنیم، می توان خطرناک بودن این منطقه را حدس زد.
این ۵۰۰ متر با این خطرناکی، خط عابر پیاده، چراغ راهنمایی و رانندگی، زیر گذر و رو گذر ندارد.
به تازگی، یک پل هوایی در یک مکان نامناسب نصب کرده اند که تنها شماری از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج می توانند از آن استفاده کنند و سایر مردم به دلیل دوری از آن، خطر عبور از خیابان را می پذیرند و از آن استفاده نمی کنند.
از همین رو این پل هوایی تقریبا بدون استفاده مانده است و معلوم نیست کسی که مکان این پل را تعیین کرده بود با چه توجیهی آن را در این مکان پیش بینی کرده است.
***سخن پایانی:
رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی کهگیلویه و بویراحمد در آخرین گزارش ارائه شده گفته بود که بیش از ۷۰ درصد تلفات تصادفات درون شهری این استان، عابران پیاده هستند.
به گفته سرهنگ ابوالحسن ملکی در سال ۹۲ دراین استان ۲۴ تصادف فوتی با ۲۵کشته رخ داد که یاسوج با ۱۳نفر فوتی ۵۲ درصد تلفات تصادفات شهری را به خود اختصاص داد.
با وجود این خطرات، هنوز محدودیتی برای سرعت خودروها در این خیابان و خیابان های مشابه، به گونه ای که مردم آرامش را احساس کنند وضع نشده است به طوری که مردم می گویند زور کسی به راننده های یاسوج نمی رسد.
چراغ راهنمایی و رانندگی برای کم کردن سرعت ترافیک در بسیاری از نقطه های خطرناک این شهر ۱۰۰ هزار نفری در نظر گرفته نشده که این مساله تاثیر زیادی بر ناامنی خیابان های این شهر داشته است.
با توجه به طولانی بودن این خیابان و سرعت بالای خودروها و نبودن چراغ راهنمایی و رانندگی و نیز شمار بسیار زیاد نهادهای دولتی و جمعیت مسکونی منطقه، دست کم باید چهار پل هوایی در این منطقه نصب می شد اما تنها یک پل هوایی نصب شده که به دلیل نامناسب بودن محل نصب، در عمل هم بدون استفاده مانده است.
خط عابر پیاده رنگ و رو رفته ای تنها در یک نقطه کشیده شده است که کسی به آن هم بها نمی دهد و راننده ها خود را ملزم به کاهش سرعت در این نقطه نمی دانند.
با این وصف آیا این گمان پیش نمی آید که لابد جان مردم ارزشی ندارد وگرنه چرا این خیابان و خیابان های مشابه با این همه خطر نباید پل هوایی، چراغ راهنمایی و یا حضور پررنگ پلیس را به خود ببیند.
نتیجه این بی توجهی و نشانه آن هم شمار کسانی است که در سال در این خیابان و خیابان های مشابه یاسوج کشته می شوند و به ظاهر کسی در اندیشه بهبود وضعیت آنها نیست، جان آدمی، منی چند؟!
* خبرنگار ایرنا مرکز یاسوج
مدتی پیش در مراسم ترحیم یکی از بستگان شرکت کردم؛ دختری ۲۳ ساله که در پی برخورد یک دستگاه خودرو در شهر یاسوج جان خود را از دست داده بود.
این موضوع از دو جهت برای من مهم بود، یکی اینکه از بستگان بود و لابد باعث ناراحتی می شد و از سوی دیگر، تصادف، دقیقا در جلوی خیابان خبرنگار رخ داده بود، خیابانی که خبرگزاری ایرنا هم در آن قرار داشت و من چند سال است که از این خیابان گذر می کنم و از خطرناک بودن آن آگاهی کامل دارم.
خیابان مطهری یاسوج، که خیابان خبرنگار هم در آن قرار دارد نزدیک به یک کیلومتر است که راننده ها تقریبا با هر سرعتی که خودرویشان بتواند در آن سرعت می گیرند.
*** دالان ۵۰۰ متری مرگ
در ۵۰۰ متر انتهایی خیابان مطهری، در دو سوی این خیابان، بیشتر سازمان ها و اداره های دولتی قرار دارند که روزانه صدها شهروند برای انجام کارهایشان به آنها مراجعه می کنند.
شعبه هایی از بانک های کشاورزی، صنعت و معدن، ملی و توسعه تعاون در همین محدوده هستند و می توان تصور کرد روزی چه تعداد از مردم به این بانک ها مراجعه می کنند و بخش زیادی از آنها مجبور هستند از دالان خطرناک این خیابان عبور کنند.
سازمان جهاد کشاورزی کهگیلویه و بویراحمد، دانشگاه علوم پزشکی، اداره کل منابع طبیعی استان ، اداره آموزش و پرورش شهرستان بویراحمد، اداره کل آب و فضلاب شهری استان، تعاون روستایی، بنیاد مسکن، صنعت و معدن، بازرگانی، اداره کل کار و رفاه اجتماعی، اداره کل فنی و حرفه ای، آب منطقه ای، محیط زیست، صنایع دستی، میراث فرهنگی و گردشگری، شرکت پخش فرآورده های نفتی استان هم در همین محدوده ۵۰۰ متری قرار دارند.
با این حساب می توان حدس زد که روزانه چه تعداد کارمند و ارباب رجوع باید روزانه در این محدوده تردد کنند، از دو سوی خیابان رد شوند تا بتوانند به کار خود برسند.
باید توجه کرد که بخش زیادی از این افراد، پیاده هستند و بدون تردید باید با تاکسی، رفت و آمد کنند که لازمه آن عبور از یک سوی خیابان به طرف دیگر آن است که به دالان مرگ شبیه تر است تا به بلوار.
اگر به این تعداد افراد، مردم و ساکنان این منطقه و شمار زیاد فروشگاه ها را هم اضافه کنیم، می توان خطرناک بودن این منطقه را حدس زد.
این ۵۰۰ متر با این خطرناکی، خط عابر پیاده، چراغ راهنمایی و رانندگی، زیر گذر و رو گذر ندارد.
به تازگی، یک پل هوایی در یک مکان نامناسب نصب کرده اند که تنها شماری از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی یاسوج می توانند از آن استفاده کنند و سایر مردم به دلیل دوری از آن، خطر عبور از خیابان را می پذیرند و از آن استفاده نمی کنند.
از همین رو این پل هوایی تقریبا بدون استفاده مانده است و معلوم نیست کسی که مکان این پل را تعیین کرده بود با چه توجیهی آن را در این مکان پیش بینی کرده است.
***سخن پایانی:
رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی کهگیلویه و بویراحمد در آخرین گزارش ارائه شده گفته بود که بیش از ۷۰ درصد تلفات تصادفات درون شهری این استان، عابران پیاده هستند.
به گفته سرهنگ ابوالحسن ملکی در سال ۹۲ دراین استان ۲۴ تصادف فوتی با ۲۵کشته رخ داد که یاسوج با ۱۳نفر فوتی ۵۲ درصد تلفات تصادفات شهری را به خود اختصاص داد.
با وجود این خطرات، هنوز محدودیتی برای سرعت خودروها در این خیابان و خیابان های مشابه، به گونه ای که مردم آرامش را احساس کنند وضع نشده است به طوری که مردم می گویند زور کسی به راننده های یاسوج نمی رسد.
چراغ راهنمایی و رانندگی برای کم کردن سرعت ترافیک در بسیاری از نقطه های خطرناک این شهر ۱۰۰ هزار نفری در نظر گرفته نشده که این مساله تاثیر زیادی بر ناامنی خیابان های این شهر داشته است.
با توجه به طولانی بودن این خیابان و سرعت بالای خودروها و نبودن چراغ راهنمایی و رانندگی و نیز شمار بسیار زیاد نهادهای دولتی و جمعیت مسکونی منطقه، دست کم باید چهار پل هوایی در این منطقه نصب می شد اما تنها یک پل هوایی نصب شده که به دلیل نامناسب بودن محل نصب، در عمل هم بدون استفاده مانده است.
خط عابر پیاده رنگ و رو رفته ای تنها در یک نقطه کشیده شده است که کسی به آن هم بها نمی دهد و راننده ها خود را ملزم به کاهش سرعت در این نقطه نمی دانند.
با این وصف آیا این گمان پیش نمی آید که لابد جان مردم ارزشی ندارد وگرنه چرا این خیابان و خیابان های مشابه با این همه خطر نباید پل هوایی، چراغ راهنمایی و یا حضور پررنگ پلیس را به خود ببیند.
نتیجه این بی توجهی و نشانه آن هم شمار کسانی است که در سال در این خیابان و خیابان های مشابه یاسوج کشته می شوند و به ظاهر کسی در اندیشه بهبود وضعیت آنها نیست، جان آدمی، منی چند؟!
* خبرنگار ایرنا مرکز یاسوج
