دو کودک ژاپنی در خیابان بلادیان گچساران

همه چیزمون تکمیله فقط مونده بچه گچسارانی جای بچه ژاپنی ؟سوژه واسه خبر کم میارین به زمین و زمان گیر ندین لطفا".اتفاقا" خیلی هم کار قشنگی کرده.مهم اینه مطلبو مردم درک کنن

شما هم دیگه نمیخواد هی از کاه کوه بسازی
اینقد تناقض تو این شهر به چشم میخوره که این پیشش هیچه!

چه ربطی به شبکه بهداشت داره چاپ اذین این رو نوشته و انتشار کرده

مریدای اقای تاج هستن دیگه. اینا واسه مطیعیت و مریدیت ساخته شدن نه واسه مدیریت. مرکز بهداشت خیلی نابسامان تر ازین حرفاس. اینه مدیریت اقای تاجگردون. خود ایشون داشت تعریف میکرد،حدود یکماه قبل در یک جلسه خصوصی که ما نشستی داشتیم با مدیرای گچساران(یعنی مدیرای خود ایشون) بعد من اومدم درخصوص بنگاههای کوچیک اقتصادی و تکون دادن بنیه مالی مردم صحبت میکردم آخر صحبتم گفتم اگه نظر و دیدگاهی دارین بفرمایین من میشنوم. بعد دیدم همشون ساکت دارن نگام میکنن. گفتم احتمالا من نتونستم منظورمو خوب برسونم ! ایراد شاید از طرز بیان منه. اخه من بیانم قوی نیست. بعد یه خانوم جوون بلند شد و گفت نه خیر اقای نماینده اتفاقا جنابعالی خیلی واصح و رسا سخن گفتید. اینا نمیفهمن! بعد من گفتم حتما اینجا برره اس و من کیانوش۱ خب این دوست ما یادشون رفته این مدیرا رو خودشون تعیین فرمودن. خب وقتی خود اقای نماینده محترم سیستم مدیریتی خودشون رو به برره تشبیه میکنن باید خوند که نگاه ایشون به مردم چی میتونه باشه. کم نیستن آدمایی که میتونن در کمترین زمان و با کمترین منابع تحولات بزرگ ایجاد کنن. اما عملکرد اقای تاجگردون نشون میده که مدیرای برره ای ظاهرا بهترن واسه اداره شهر و دیارمون.

اینا چینی هستن .

خیلی کاره قشنگی است ولی افراد توی تابلو وطنی باشد بهتراست بعد از مدتها یه کار فرهنگی عمومی به جز نماز خوندنو رو دیدیم

چندنکته درمورد این عکس ها
۱-با توجه به محتوای پیامها که مقایسه را نشان می دهد و این نکته که خیلی از ماها برا مقایسه کردن وسرکوفت زدن بچه ها ژاپنی ها را مثال میزنیم....
۲-از دید اصول حرفه ای عکس اشخاص حقیقی باید بامجوز باشد و در این عکس ازتصاویرآرشیوی استفاده شده که مشکلینداشته باشد
۳-مهمتر این که محتوای پیام زیبا و به نوعی در گچساران بی سابقه بوده...پس سعی کنیم همیشه نیمه پر لیوان را ببینیم

ﻛﺎﺭﺷﻮﻥ ﻋﺎﻟﻴﻪ اﺯ ﻫﺮ ﻛﺠﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﺎﺯﻱ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﺸﻪ ﺧﻮﺑﻪ

من هردوتا بجه رو میشناسم اهل .هستن بی عقلا از کی تا حالا بجه های .رو بچه ژاپنی میبینید برو عینکت رو بزار بهتر ببینی

اینا ژاپنی نیستن . تایوانی ان

آقای عکاشه بیکار.واقعا خجالت نمبکشین؟ این کار شما یعنی عقب موندگی.عزیز من شما بجای اینکه از اصل کار حمایت کنی.که شاید برای اولین بار هست که انجام شده.میای تخریب میکنی؟ خواهشن دم از سلیقه نزنید.که خودتون سرامد بد سلیقگی هستین.ممنون

چقدبیکارید...

چرا پیام تابلو رو مد نظر قرار نمیدین، به عکسا گیر دادین!!!!!!!!!!!!!!

سلام مرکز بهداشت فقط شعار را داده مابقی هنر مسئول تیز تبلیغاتی بوده که دستش درد نکنه

به نظرم عکس نایب رییس ... را می زاشتن بهتر نبود اقای .....

ها حتما رفتین چین مجوز گرفتین از خونواده شون واسه زدن عکسا

خیلییییییی بیکاری بابا

مردم اندرحسرت فهم درست

واقعا کار قشنگی اداره بهداشت انجام داده و پیامهای اخلاقی مثل شهرداری تهران تو سطح شهر انجام داده..مخصوصا اینکه سر کوفت زدن به بچه ها تو استانهای همچون ما به وفور انجام میشه و اینگونه پیامها قطعا در تربیت بهتر فرزندان کمک میکنه....درود بر مسولان بهداشت.

سلام ..هر چند چیز مهمی نیست و مهم نیت و مطلبه که بنر به هر صورت به مخاطبش رسونده هدفش رو . ولی باز نشون میده که آقای عکاشه ژورنالیست فعالیه .
اما متاسفم برای آقا / خانم تبخال که اینهمه دیدش بسته و دلش پره از کینه .شما تبخال نیستین بلکه یه ویروسین که نمیزارین این شهر سامون بگیره . کاش تو کشور عزیزمون ایران صدها تاجگردون وجود داشت تا معنی واقعی توسعه و فقر زدایی رو میفهمیدیم .
به عظمت و عزیزی این شبها قسم من اینو صادقانه و بدور از هر گونه جانب داری گفتم . سیدالشهدا یاور همه مسلمانان باشه . انشاالله

بارها گفتیم مدیر شبکه ضعیفه کسی قبول نمیکنه در بالای زیر گذر ساندویچی کبابی سمبوسه در گاری بصورت دوره گردی ودر سی سال گچساران بی سابقه

آقای تبخال از بس بهتون شک وارد شده تبخال زدین دیگه . چرا هرچی میشه به تاجگردون نسبتش میدی شما عقده دارین عققققققققققققده ایشالا که سایه دکتر همیشه بالا سر گچساران و باشت باشه

جناب عکاشه سلام..دیدین که کسی با شما موافق نبود.پس لطف کنید دیگه از این خبرا نذارید..واز مسولان بهداشت و چاپ آذین تشکر میکنیم....

با سلام خدمت مدیر محترم سایت کبنانیوز
ازاینکه پیگیر مسائل اجتماعی درشهرستان گچساران هستید ، بعنوان یک شهروند ازشما سپاسگزاری می کنم . اما در رابطه با سوژه اخیر ( دو کودک ژاپنی در خیابان بلادیان گچساران ) ذکر چند نکته ضروری به نظر می رسد :
۱ - خوب بود به تیتر انتخابی خود بیشتر توجه می کردید زیرا تلویزیون تبلیغاتی مربوط به چاپخانه آذین در خیابان شهید بشارت نصب شده و نه خیابان بلادیان !
۲ - شما که محل نصب تلویزیون تبلیغاتی را تشخیص نمی دهید ، چگونه تشخیص داده اید که تصاویر مربوط به کودکان ژاپنی است ؟
۳ - آیا صرف تشابه ظاهری افراد می تواند ملاک تشخیص ملل جهان گردد ؟
۴ - آیا می دانید یکی از مراجع صلاحیت دار جهت تأیید آگهی در سایتها ورسانه ها ، وزارت بهداشت است ؟
پس بدانید اداره بهداشت روی تصاویر فوق نظارت دارد .
۵ - آیا می دانید برای چاپ تصاویر افراد در رسانه ها حتماً باید رضایت آنان کسب شود ؟
۶ - البته کاربران محترم نظرات درخور و مؤثری ارائه داده اند. لذا درپایان توجه شما را به اتفاقی مربوط به صدارت امیر کبیر جلب می نمایم :
سال ۱۲۶۴ قمرى، نخستین برنامه‌ى دولت ایران براى واکسن زدن به فرمان امیرکبیر آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانى ایرانى را آبله‌کوبى مى‌کردند. اما چند روز پس از آغاز آبله‌کوبى به امیرکبیر خبر دادند که مردم از روى ناآگاهى نمى‌خواهند واکسن بزنند. به‌ ویژه که چند تن از فالگیرها و دعانویس‌ها در شهر شایعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه ‌یافتن جن به خون انسان مى‌شود.

هنگامى که خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیمارى آبله جان باخته‌اند، امیر بى‌درنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. او تصور مى کرد که با این فرمان همه مردم آبله مى‌کوبند. اما نفوذ سخن دعانویس‌ها و نادانى مردم بیش از آن بود که فرمان امیر را بپذیرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبله‌کوبى سرباز زدند. شمارى دیگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان مى‌شدند یا از شهر بیرون مى‌رفتند.

روز بیست و هشتم ماه ربیع الاول، به امیر اطلاع دادند که در همه‌ى شهر تهران و روستاهاى پیرامون آن، فقط سیصد و سى نفر آبله کوبیده‌اند. در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بیمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امیر به جسد کودک نگریست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچه‌هایتان آبله‌کوب فرستادیم. پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبیم جن زده مى‌شود. امیر فریاد کشید: واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اینکه فرزندت را از دست داده‌اى، باید پنج تومان هم جریمه بدهی. پیرمرد با التماس گفت: باور کنید که هیچ ندارم. امیرکبیر دست در جیب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمى‌گردد، این پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.

چند دقیقه دیگر، بقالى را آوردند که فرزند او نیز از آبله مرده بود. این بار امیرکبیر دیگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گریستن کرد...

در آن هنگام میرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى امیرکبیر را در حال گریستن دیده بود. علت را پرسید و ملازمان امیر گفتند که دو کودک شیرخوار پاره دوز و بقالى از بیمارى آبله مرده‌اند. میرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصور مى‌کردم که میرزا احمدخان، پسر امیر، مرده است که او این چنین هاى‌هاى مى‌گرید. سپس، به امیر نزدیک شد و گفت: گریستن، آن هم به این گونه، براى دو بچه‌ى شیرخوار بقال و چقال در شأن شما نیست.

امیر سر برداشت و با خشم به او نگریست، آنچنان که میرزا آقاخان از ترس بر خود لرزید. امیر اشک‌هایش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانى که ما سرپرستى این ملت را بر عهده داریم، مسئول مرگشان ما هستیم.
میرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اینان خود در اثر جهل آبله نکوبیده‌اند.
امیر با صداى رسا گفت: و مسئول جهلشان نیز ما هستیم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خیابانى مدرسه بسازیم و کتابخانه ایجاد کنیم، دعانویس‌ها بساطشان را جمع مى‌کنند. تمام ایرانى‌ها اولاد حقیقى من هستند و من از این مى‌گریم که چرا این مردم باید این قدر جاهل باشند که در اثر نکوبیدن آبله بمیرند.

حال باید پرسید با جهل بعضی ها در قرن ۲۱ ودرسال ۱۳۹۳ چه باید کرد ؟؟؟؟ با احترام

اون که با نام تبخال نظر داده خیلی عقده ای تشریف دارن
فکر کنم کلا بدنش تبخال زده از بس بهش فشار میاد
یادش رفته زمان مدیریت خودشون چه گندی به این شهر زدن