کبنا ؛نوری عبدالهی*
یکی از مخاطبان کبنا نیوز متن زیر را برای این پایگاه اطلاع رسانی ارسال نموده که عیناً انتشار داده میشود.
چند مدت پیش با ابو قراضهی خود و با سختی پیچهای آب حیات را به قصد یاسوج بالا می آمدم و هزار رحمت و مغفرت هم به درگذشتگان همه کسانی که این جاده مالرو را پگیری کردن و به اینجا رساندن فرستادم و البته به حوادثی فکر می کردم که در انتظار این جاده ی غیر استاندارد می باشد. در انتهای همان پیچ ها و نزدیک همان پلی که سال گذشته آن اتفاق ناگوار افتاد و یکی از جوانان استان در برف گرفتار شد و از دنیا رفت ،خودروی با عظمت و دوکابینه ای که لوگوی استانداری را بر روی خود داشت جلب توجه می نمود. خودرویی که در تعریف ادرای بایستی در مواقع مشکل به داد مردم برسد و و به قولا خودروی خدمت است . ولی در آن عصر پاییزیِ دلگیر تنها مشکل آقای مدیرکل حال زار پسر بچه اش بود که پیچ های آب حیات اصطلاحا بد ماشینش کرده بود و داشت کنار جاده ........
موارد این چنینی زیاد است اما نکته جالب در این مورد مدیر محترمی بود که با همان کت و شلوار مدیرکلی پشت فرمان نشسته بود و به احتمالا به ریش همه ی ما می خندید و حالا هم می خندد که رسانه ها بیکارند که این چیزها را می نویسند.
مدیر محترمی که به لطف شعار اعتدال و ظاهرا با برخی پادرمیانی بزرگان قومی نه تنها از مسئولیت قبلی اش که از دولت مهرورز گرفته شده بود عزل نگردید که اتفاقا ارتقاء هم گرفت.
در ابقاء و ارتقاء و انتصابات معمولا اصول و منطق روشنی وجود ندارد و مسائل دیگری که همه می دانیم شان و نیازی به تکرارشان نیست دخیل هستند. و اینگونه است که هر کس میلش می کشد و از هر نهادی و با هر سابقه ای دنبال مدیریت و بعضا انتقال به مجموعه استانداری می باشد.
اینک نیز وقتی در راهروهای استانداری قدم می زنی و به اتاق های خدمت سرک می کشی کارمندان محترمی را می بینی که یا در حال کامنت گذاشتن در سایت های استان هستند و یا در واتس آپ تشریف دارند و یا در بهترین حالت در حال بحث پیرامون اضافه کار هستند. و جالب آنکه اکثرا نیز در سابقه ی کاریشان فرمانداری و مدیرکلی دیده می شود و حال چرا به صورت اصولی و علمی از این نیروها استفاده نمی شود و برگشت دادن آنها مثلا به آموزش و پرورش و استفاده از معلمی آنها چه مشکل قانونی دارد را باید از آقای محنایی و محمدی تبار جویا شد. و البته نکته غم انگیز این وضعیت جوانان بیکار و هزینه ای داده ای است که هر روز باید بالا و پایین استانداری را بروند و ببینند که نامه اش باز روی کی پاراف شده است.
همزمان با پیروزی دکتر روحانی در جامعه امیدواری های زیادی به وجود آمد و انتظار می رفت حداقل در عرصه ی مدیریتی سر و وضعی به امور داده شود و مدیرانی که به قول آقای روحانی مملکت را به این روز انداخته اند تشریف ببرند ولی متاسفانه در این دولت و در این بخش هیچ اراده ای برای تحقق خواست مردم وجود ندارد و گاهی در خود مجموعه استاندار یرخی دوستان کار که نمی کنند هیچ، تازه به قول دکتر چمن زبان شکرشان خیلی هم کوتاه است.
مدیران کل صنعت، معدن و تجارت، بهزیستی، هلال احمر، فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس دانشگاه علمی کاربردی، رئیس جهاد دانشگاهی، حج و زیارت،حفاظت محیط زیست، بنیاد شهید و امور ایثارگران، شرکت توزیع و پخش فرآورده های نفتی، شرکت آب منطقه ای، نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس، هواشناسی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، امور بحران استانداری، مدیرکل اداری و مالی استانداری، بسیاری از ادرات شهرستان های کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده و ... با خیال راحت با همان سیاست سابق بر جای خود جا خوش کرده اند و درد آور آن که این مدیران در طول سال های قبل نه تنها توفیق کاری و موفقیتی نداشته اند که اتفاقا دوران صدارتشان از ضعیف ترین دوران ها بوده است.
حال شما خود جواب بدهید به راستی راز این ابقاء و ارتقاء که سهم عزیزان می شود ولی نیروهای فعال ستاد دکتر روحانی از آن بی نصیبند چیست؟
یکی از مخاطبان کبنا نیوز متن زیر را برای این پایگاه اطلاع رسانی ارسال نموده که عیناً انتشار داده میشود.
چند مدت پیش با ابو قراضهی خود و با سختی پیچهای آب حیات را به قصد یاسوج بالا می آمدم و هزار رحمت و مغفرت هم به درگذشتگان همه کسانی که این جاده مالرو را پگیری کردن و به اینجا رساندن فرستادم و البته به حوادثی فکر می کردم که در انتظار این جاده ی غیر استاندارد می باشد. در انتهای همان پیچ ها و نزدیک همان پلی که سال گذشته آن اتفاق ناگوار افتاد و یکی از جوانان استان در برف گرفتار شد و از دنیا رفت ،خودروی با عظمت و دوکابینه ای که لوگوی استانداری را بر روی خود داشت جلب توجه می نمود. خودرویی که در تعریف ادرای بایستی در مواقع مشکل به داد مردم برسد و و به قولا خودروی خدمت است . ولی در آن عصر پاییزیِ دلگیر تنها مشکل آقای مدیرکل حال زار پسر بچه اش بود که پیچ های آب حیات اصطلاحا بد ماشینش کرده بود و داشت کنار جاده ........
موارد این چنینی زیاد است اما نکته جالب در این مورد مدیر محترمی بود که با همان کت و شلوار مدیرکلی پشت فرمان نشسته بود و به احتمالا به ریش همه ی ما می خندید و حالا هم می خندد که رسانه ها بیکارند که این چیزها را می نویسند.
مدیر محترمی که به لطف شعار اعتدال و ظاهرا با برخی پادرمیانی بزرگان قومی نه تنها از مسئولیت قبلی اش که از دولت مهرورز گرفته شده بود عزل نگردید که اتفاقا ارتقاء هم گرفت.
در ابقاء و ارتقاء و انتصابات معمولا اصول و منطق روشنی وجود ندارد و مسائل دیگری که همه می دانیم شان و نیازی به تکرارشان نیست دخیل هستند. و اینگونه است که هر کس میلش می کشد و از هر نهادی و با هر سابقه ای دنبال مدیریت و بعضا انتقال به مجموعه استانداری می باشد.
اینک نیز وقتی در راهروهای استانداری قدم می زنی و به اتاق های خدمت سرک می کشی کارمندان محترمی را می بینی که یا در حال کامنت گذاشتن در سایت های استان هستند و یا در واتس آپ تشریف دارند و یا در بهترین حالت در حال بحث پیرامون اضافه کار هستند. و جالب آنکه اکثرا نیز در سابقه ی کاریشان فرمانداری و مدیرکلی دیده می شود و حال چرا به صورت اصولی و علمی از این نیروها استفاده نمی شود و برگشت دادن آنها مثلا به آموزش و پرورش و استفاده از معلمی آنها چه مشکل قانونی دارد را باید از آقای محنایی و محمدی تبار جویا شد. و البته نکته غم انگیز این وضعیت جوانان بیکار و هزینه ای داده ای است که هر روز باید بالا و پایین استانداری را بروند و ببینند که نامه اش باز روی کی پاراف شده است.
همزمان با پیروزی دکتر روحانی در جامعه امیدواری های زیادی به وجود آمد و انتظار می رفت حداقل در عرصه ی مدیریتی سر و وضعی به امور داده شود و مدیرانی که به قول آقای روحانی مملکت را به این روز انداخته اند تشریف ببرند ولی متاسفانه در این دولت و در این بخش هیچ اراده ای برای تحقق خواست مردم وجود ندارد و گاهی در خود مجموعه استاندار یرخی دوستان کار که نمی کنند هیچ، تازه به قول دکتر چمن زبان شکرشان خیلی هم کوتاه است.
مدیران کل صنعت، معدن و تجارت، بهزیستی، هلال احمر، فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس دانشگاه علمی کاربردی، رئیس جهاد دانشگاهی، حج و زیارت،حفاظت محیط زیست، بنیاد شهید و امور ایثارگران، شرکت توزیع و پخش فرآورده های نفتی، شرکت آب منطقه ای، نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس، هواشناسی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، امور بحران استانداری، مدیرکل اداری و مالی استانداری، بسیاری از ادرات شهرستان های کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده و ... با خیال راحت با همان سیاست سابق بر جای خود جا خوش کرده اند و درد آور آن که این مدیران در طول سال های قبل نه تنها توفیق کاری و موفقیتی نداشته اند که اتفاقا دوران صدارتشان از ضعیف ترین دوران ها بوده است.
حال شما خود جواب بدهید به راستی راز این ابقاء و ارتقاء که سهم عزیزان می شود ولی نیروهای فعال ستاد دکتر روحانی از آن بی نصیبند چیست؟