کبنا ؛بهنام عکاشه
اپیزود اول
از رستوران صالحی تا سلف سرویس دانشگاه.
این همان فاصله ای است که بین دکتر جمال زاده و دکتر راهگشا وجود دارد و به نظر می رسد هنوز عزمی برای پرکردن این فاصله ها نیست.
دکتر جمال زاده و دکتر راهگشا دیروز حتی خاضر نشدند نهار را روی یک سفره بخورند و هر کدام راه خود را رفت و به نظر می رسد این راه سرانجام خوبی نخواهد داشت.
اینکه به داراب بازیار مدیر اتحادیه تشکلهای کشور اجازه داده نمی شود صحبت کند ظاهرا بهانه خوبی است که دکتر دومی در دانشگاه با خبرنگاران مصاحبه کند و توپ این انتقادات را به زمین دکتر اولی بیندازد.
اما دکتر اولی هم بیکار نمی نشیند و از بررسی گزینه های جانشینی دکتر اولی می گوید و به نظر می رسد با تغییر در روند دانشگاه آزاد کشور هنوز دانشگاه های آزاد در شهرستانها و استانها به همان شکل اداره می شود.
از بیانیه تشکل ها بر علیه دکتر اولی که در تهران خوانده می شود تا حرف های نگفته بازیار در گچساران مدت زیادی نمی گذرد و به نظر می آید باید فکری برای اختلافات میان دکتر اول و دکتر دوم کرد و به نوعی آنها باید از هم جدا شوند.
به نظر می آمد بعد از اینکه دانشگاه به دست هاشمی رفسنجانی افتاد این رویه ها و اختلافات و حاشیه افکنی ها ادامه پیدا نخواهد کرد ولی ظاهرا...
اپیزود دوم
با رشد قارچ گونه دانشگاها در ایران و به طور کلی ایران و رقابت ناصحیح دانشگاه ها با یکدیگر گوی سبقت از دانشگاه آزاد گرفته شده است و این بحثی جداگانه را می طلبد.
بدهکاری و عدم توسعه و نیاز مبرم به تجهیزات جدید موضوع امروز دانشگاه آزاد در گچساران می باشد که به نظر می رسد تنهاراه رفع این معضلات روی آرودن به توسعه رشته ها در دانشگاه می باشد.
رشته های نسبتا خوبی در دانشگاه آورده شده ولی فی المثل ارشد حسابداری یا دکترای شیمی هنوز در سرویس علمی دانشگاه قرار نگرفته اند یا ارشد زبان انگلیسی در حالی که لیسانس آن را نداریم موضوعیت ندارد و فقط برای راضی کردن دانشگاهیان در لیست آمده است.
دکتر ملک زاده بایستی با انتخاب تیم مدیریتی خود و تفویض اختیار از تمام انرژی خود برای جذب اعتبار و رشته های جدید اقدام کند که این امری حیاتی است و می تواند آینده علمی دانشگاه و حتی شهرستان را تضمین نماید.
اپیزود سوم
ساعت ۸ و نیم صبح مراسم تودیع و معارفه است. یکی از دانشجویان در اتاقی را نشانم می دهد که از مدتی قبل از آن تعطیل شده و بهانه آن هم انجام مراسم در دانشگاه است.
البته این تصویری آشنا برای کسانی است که وقتی برای انجام کاری به دانشگاه مراجعه می کنند با آن روبرو می شوند و البته فقط یکی از تصاویر آشنا. استعمال دخانیات توسط برخی از کارکنان در دانشگاه و دمپائی پوشیدن عده ای دیگر که تقریبا امری روتین می باشد.
حالا دکتر ملک زاده که خود اهل این دانشگاه است و پیش از این هم مدیر بوده و معاون می داند با این مسائل و مسائل ناگفته دیگر باید برخوردی جدی شود تا شاهد دانشگاهی بهتر باشیم.
دیروز همه دانشگاهیان این دغدغه را داشتند که چه کسانی قرار است به دکتر ملک زاده برای کنترل دانشگاه مشاوره دهند؟ اسم های زیادی به میان آمد و رفتار برخی نیز در روز اول نشان می داد مقاصدی برای نزدیکی به دکتر سومی وجود دارد و نگرانی دانشگاهیان در این زمینه جدی بود.
نگرانی هائی درباره آینده دانشگاه وجود دارد ولی به نظر می رسد حمایت جریان مسلط سیاسی و استقبال خوب از ورود دکتر ملک زاده نشانه هائی برای به پایان رسیدن این نگرانی ها باشند.
باید فقط منتظر ماند و روزها و هفته های پیش رو را دید.
اپیزود اول
از رستوران صالحی تا سلف سرویس دانشگاه.
این همان فاصله ای است که بین دکتر جمال زاده و دکتر راهگشا وجود دارد و به نظر می رسد هنوز عزمی برای پرکردن این فاصله ها نیست.
دکتر جمال زاده و دکتر راهگشا دیروز حتی خاضر نشدند نهار را روی یک سفره بخورند و هر کدام راه خود را رفت و به نظر می رسد این راه سرانجام خوبی نخواهد داشت.
اینکه به داراب بازیار مدیر اتحادیه تشکلهای کشور اجازه داده نمی شود صحبت کند ظاهرا بهانه خوبی است که دکتر دومی در دانشگاه با خبرنگاران مصاحبه کند و توپ این انتقادات را به زمین دکتر اولی بیندازد.
اما دکتر اولی هم بیکار نمی نشیند و از بررسی گزینه های جانشینی دکتر اولی می گوید و به نظر می رسد با تغییر در روند دانشگاه آزاد کشور هنوز دانشگاه های آزاد در شهرستانها و استانها به همان شکل اداره می شود.
از بیانیه تشکل ها بر علیه دکتر اولی که در تهران خوانده می شود تا حرف های نگفته بازیار در گچساران مدت زیادی نمی گذرد و به نظر می آید باید فکری برای اختلافات میان دکتر اول و دکتر دوم کرد و به نوعی آنها باید از هم جدا شوند.
به نظر می آمد بعد از اینکه دانشگاه به دست هاشمی رفسنجانی افتاد این رویه ها و اختلافات و حاشیه افکنی ها ادامه پیدا نخواهد کرد ولی ظاهرا...
اپیزود دوم
با رشد قارچ گونه دانشگاها در ایران و به طور کلی ایران و رقابت ناصحیح دانشگاه ها با یکدیگر گوی سبقت از دانشگاه آزاد گرفته شده است و این بحثی جداگانه را می طلبد.
بدهکاری و عدم توسعه و نیاز مبرم به تجهیزات جدید موضوع امروز دانشگاه آزاد در گچساران می باشد که به نظر می رسد تنهاراه رفع این معضلات روی آرودن به توسعه رشته ها در دانشگاه می باشد.
رشته های نسبتا خوبی در دانشگاه آورده شده ولی فی المثل ارشد حسابداری یا دکترای شیمی هنوز در سرویس علمی دانشگاه قرار نگرفته اند یا ارشد زبان انگلیسی در حالی که لیسانس آن را نداریم موضوعیت ندارد و فقط برای راضی کردن دانشگاهیان در لیست آمده است.
دکتر ملک زاده بایستی با انتخاب تیم مدیریتی خود و تفویض اختیار از تمام انرژی خود برای جذب اعتبار و رشته های جدید اقدام کند که این امری حیاتی است و می تواند آینده علمی دانشگاه و حتی شهرستان را تضمین نماید.
اپیزود سوم
ساعت ۸ و نیم صبح مراسم تودیع و معارفه است. یکی از دانشجویان در اتاقی را نشانم می دهد که از مدتی قبل از آن تعطیل شده و بهانه آن هم انجام مراسم در دانشگاه است.
البته این تصویری آشنا برای کسانی است که وقتی برای انجام کاری به دانشگاه مراجعه می کنند با آن روبرو می شوند و البته فقط یکی از تصاویر آشنا. استعمال دخانیات توسط برخی از کارکنان در دانشگاه و دمپائی پوشیدن عده ای دیگر که تقریبا امری روتین می باشد.
حالا دکتر ملک زاده که خود اهل این دانشگاه است و پیش از این هم مدیر بوده و معاون می داند با این مسائل و مسائل ناگفته دیگر باید برخوردی جدی شود تا شاهد دانشگاهی بهتر باشیم.
دیروز همه دانشگاهیان این دغدغه را داشتند که چه کسانی قرار است به دکتر ملک زاده برای کنترل دانشگاه مشاوره دهند؟ اسم های زیادی به میان آمد و رفتار برخی نیز در روز اول نشان می داد مقاصدی برای نزدیکی به دکتر سومی وجود دارد و نگرانی دانشگاهیان در این زمینه جدی بود.
نگرانی هائی درباره آینده دانشگاه وجود دارد ولی به نظر می رسد حمایت جریان مسلط سیاسی و استقبال خوب از ورود دکتر ملک زاده نشانه هائی برای به پایان رسیدن این نگرانی ها باشند.
باید فقط منتظر ماند و روزها و هفته های پیش رو را دید.
یکم غلط املاییت رو درست کن اما رو نوشتی امام ..دکتر دکتر..و.... عزیزم املاتو یکم درست کن