تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۳۲
کد مطلب : ۶۱۸۹۵
پلی که رنگ ماشین به خود ندید و تخریب شد
۰
کبنا ؛
پل سوم بشار؛ روزگاری قریب برای ساخت پلی که سه استاندار استان رابرای خود دید اما نه خبری از افتتاح آن و نه خبری از تکمیل نشد؟!و امروز در بلاتکلیفی و راکد شدن،هنوز در گیر دار سیاسی بازی برخی افراد قرار گرفته است.
پل سوم بشار که یکی از مصوبه های سفر اول دولت نهم به استان بود، به دستور هیئت دولت برای کاهش ترافیک و پیوند دادن ضلع جنوبی شهر یاسوج به کمربندی یاسوج به شیراز کلنگ زنی شد.
این پل که در انتهای شهرک بلکو و چسپیده به پارک بزرگ مهرورزی قرار دارد در زمان بهرامی شهردار اسبق مرکز استان و استانداری حاج حسینی آغاز به فعالیت کرد.
بهرامی که می خواست تحولی عظیم را در شهرسازی برای مردم این دیار به بار آورد با احداث کمربندی جنوبی شهر یاسوج از طریق جاده بلکو ،سعی در تعریض خیابانها و بازگشایی هرچه سریعتر برای اجرای پل سازی پل سوم بشار کرد.
اما یک باره بعد از اینکه بهرامی آخرین روزهای صدرات خود را بر شهرداری یاسوج می دید با اتمام این جاده کمربندی ،راه احداث پل را به اداره دیگری به راه و شهرسازی و بخش خصوصی واگذار کرد و خود را از این دایره کنار کشید.
پل سوم بشار که ساختاری لاک پشتی با پایه های ضعیف را به خود می دید در زمان استانداری نوذری آنچنان که باید و شاید بر روی زبانها نیفتاد، تا اینکه نیکزاد کمر به تکمیل این پروژه و برون رفت شهر یاسوج از بلاتکلیفی ترافیک زیاد در ورودی آن از سمت جنوب گرفت.
نیکزاد که نمی خواست با دست خالی از این استان برود، سعی در شکوفایی تحولی عظیم در ساختار عمرانی برای مرکز استان داشت ودر همان روزهای اول حضورش در استان شروع به فعالیت منحصر به فردی برای بازسازی و افتتاح زودهنگام این پل گرفت .
نیکزاد با تزریق بودجه برای پروژه حیاتی و مهم پل سوم بشار سعی در به پایان رساندن فاز اول گرفت و رشدی 75درصدی را در عرض چند ماه به ثمر نشاند.
نیکزاد رفت و پل سوم بشار دوباره در بلاتکلیفی خود گرفتار شد؟!
پروژه ای افتتاح و تکمیل پل سوم بشار که هر کدام از مدیران بعد از رفتن نیکزاد ،اتمام آن را بر گردن هم دیگر می گذاشتند.
این پل که می توانست ،نیمی از ترافیک جنوبی شهر یاسوج از طرف شیراز با ورود به دروازه های زیبای پایتخت طبیعت را روان تر کند ،در یک بروکراسی اداری گیر کرد و نداشتن پول،بودجه عمرانی مشخص،داشتن معارضات اجتماعی و همه و همه، مزید به علت شد تا رشد 75درصدی این پل دوباره در رکودی خاص قرار گیرد.
شهر زیبای یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد با طبیعت منحصر به فرد خود وبا داشتن منابع طبیعی خدادادی به عنوان یک شبه جزیر در جنوب کشور میان دو رودخانه پر آب بشار و مهریان گرفته است، که می توان با ساختار حرمی شکل آن، یک منبع درآمدی خوب در جذب توریسم و سرمایه گذار را داشته باشد.
رود خروشان بشار که در صدها کیلومتر پایین تر کارون را شکل می دهد، همچون نیم دایره ای از شرق تا غرب این شهر یاسوج(پایتخت طبیعت ایران)کشیده شده و برای عبور از این رودخانه و ارتباط با دشت سررود جنوبی و روستاهای اقماری، تنها دو پل در جنوب این شهر پیش بینی شده که یکی به مسیر رفت و دیگری برگشت اختصاص دارد.
بعد از رفتن نیکزاد وآمدن صابرری برمسند ریاست استانداری استان کهگیلویه وبویراحمد ،تغییرو تحولات به گونه دیگر رونق گرفت.
صابری در اولین روزهای حضورش به غیر از پارک ولایت و پل مهریان و چندین طرح دیگر، ساخت این پل در جنوب غربی شهر یاسوج را آنچنان که باید و شاید مهم نمی دانست.
استاندار سابق استان و آخرین استاندار دولت دهم در کهگیلویه وبویراحمد ،برای برون رفت شهر یاسوج از بن بست ترافیکی و نزدیک شدن به بیمارستان بالای تپه ای شهر یاسوج ،دستور به ساخت پلی در شمال شهر یاسوج واقع در چم گنجشکی گرفت تا بتواند شمال پایتخت طبیعت را با اجرای ساخت یک پل به بیمارستان یاسوج متصل کند.
باید گفت، آیا می توان ترافیک سنگین شهر یاسوج به عنوان شهری گردشگری وتوریستی را به بالا دست و در نقطه ای دور از دسترس مسافران قرار داد؟!
جای سئوال اینجاست که چرا صابری که می دانست که فقط چند ماه می تواند بر مسند ریاست استانداری استان کهگیلیوه بویراحمدبنشیند ،چرا عجولانه دست به چنین تغییری در ساختار پل سازی رودخانه بشار زد.
در روزهایی که مهندسان ولودرهای اداره راه برای پل سازی در شمال شهر یاسوج شروع به فعالیت می کردند صابری بار خود را از این استان بست و جای خود را به خادمی اولین نماینده دولت تدبیر و امید در استان داد.
بعد از سرکار آمدن خادمی و پست دادن به نیروهای بومی برای از بین بردن معارضات پروژه های عمرانی، پروژه پل سوم بشار دوباره در یک پیچ تاریخی دیگر گیرد افتاد و اتمام یا به بهره برداری آن باز هم در بروکراسی اداری و معارضات اجتماعی گیرکرد.
معارضاتی که به گفته نیک اقبال ،باید به شیوه ای دیگر حل و فصل شود و ساختار پل سوم بشار به خاطر ازیاد ترافیک بالا بایید با فاز دیگری شروع شود.
با این حال نه تنها این پل پس از یک دهه به بهره برداری نرسیده بلکه برداشت های بی رویه واحدهای تولید شن و ماسه از بستر رودخانه موجب خالی شدن زیر پل و خطر ریزش آن شده به گونه ای که پایه های اصلی و شمع های نگهدارنده پل به کلی نابوده شدند و شاید باید گفت، این پل هنوز رنگ ماشین ندیده در حال تخریب است.
تقصیری که بر گردن کارخانه های شن و ماسه شویی های بستر رودخانه افتاد؟!
پژمان نیک اقبال معاون عمرانی استاندار در این خصوص به خبرنگاران گفته بود،یکی از علل جمع آوری کارخانه های شن و ماسه در حاشیه رود بشار این گونه مشکلات بوده است.
وی با بیان این موضوع که برداشت بی رویه و بیش از اندازه از بستر رودخانه موجب خالی شدن زیر پایه این پل شده است گفت:چند لوله آب و گاز از این مسیر می گذرد که قبلا در زیر بستر پل قرار داشتند و الان بالاتر از سطح شمع های پل قرار گرفته اند.
اما در ادامه باید گفت،آیاخالی شدن زیر پایه های پل تنها مشکل پل سوم بشار است، یا کمبود اعتبار و معارض اجتماعی نیز دلیلی بر روند اجرای کند این پروژه شده است؟!
معاون عمرانی استاندار با انتقاد از نبود اعتبار کافی برای اتمام این پروژه حیاتی در شهر یاسوج ادامه روند تکمیل این پروژه را با اعتباری بالغ بر 50میلیارد ریال می داند و می گوید؛ هم اکنون یک میلیارد تومان اعتبار به این طرح اختصاص یافته که برای تکمیل آن کافی نیست.
وی با بیان این موضوع که با این یک میلیارد فقط می توانیم معارضات را حل کنیم و به هیچ وجه پل راه اندازی نمی شود،خاطر نشان می کند: مطالبات معارضان چیزی حدود 700 تا 800 میلیون تومان است و بقیه اعتبار را باید صرف رم های شروع و پایان پل کنیم.
اما با تمام این همه منوال ،مشکل این پل که می تواند بار زیادی از ترافیک بالای شهر یاسوج را از بین ببرید از کجا نشأت می گیرد، آیا تمامی پروژه های عمرانی شهر یاسوج بدون کارشناسی بوده است؟!!
سئوالی که جوابی برای آن پیدا نشده ؟!
با این حال دو پل قدیمی ورودی شهریاسوج آن هم از سمتی که بیشترین سیر مسافر را روانه شهر یاسوج به عنوان یک جاذبه تفریحی می کند، امروز جوابگوی حجم ترافیک بالای این شهرنیست و در ماههایی از سال تردد بر روی این دو پل با مشکل مواجه شده است که نمونه آن ورود بیش از یک میلیون مسافر در تعطیلات عید فطر به این شهر بودکه بر همه عیان است.
اما پل سوم بشار با چه هدفی ساخته شد؟ کاهش بار ترافیکی در ورودی شهر یاسوج و ارتباط با دشت سررود جنوبی و روستاهای آن یا سیاسی بازی برخی افراد؟!
نکته ای که امروز مسئولان دولت یازدهم در استان با آن سرکار دارند، نکته های کوری است که آنان را در تکمیل این پل سردرگم کرد است.
نیک اقبال در مورد مسیر ادامه پل سوم بشار با بیان این موضوع که سه طرح در این زمینه وجود دارد، می گوید: این پل قرار است اول به جاده اکبرآباد و با یک قوس به کمربندی متصل شود و همچنین طرحی وجود دارد که به محور یاسوج به تل خسرو وصل گردد.
وی می افزاید: همچنین پیشنهاد داده ایم که طرح مجددی برای ادامه پل تا پلیس راه به صورت مستقیم مطالعه شود تا بتواند مشکل ترافیکی شهر را در آینده حل کرد.
باید گفت : این روزها که بار سنگین ترافیک بر گرده شهر یاسوج سنگینی می کند و نیاز به احداث این پل ضرورت دارد ،چرا مسئولان استانی راه و علاجی برای این مشکل نکرده اند و هر روز با کلنگ زنی این طرح و آن و افتتاح طرح هایی که در اولویت خاص نیستند، نوش دارویی برای تسکین این پروژه حیاتی در شهر یاسوج آماه نمی کنند.
باید به مسئولان محترم دولت یازدهم گفت:ساختن یک پل در دنیا و ایران پروژه ای زمان بر نیست و هر روز در شهرهای بزرگی مانند تهران، اصفهان وشیراز یک پروژه زیر گذر روگذر را در عرض چند ماه به پایان می رسانند ولی این در حالی است که مردم شهر یاسوج یک دهه است که در انتظار احداث این پل هستند.
موضوعی که باعث انتقاد نماینده ولی فقیه در استان از مسئولان اجرایی دولت یازدهم در بحث معارضات پروژه های مهم عمرانی شد و به آنان در سالروز هفته دولت گفت، اگر نمی توانید معارضی را در یک پروژه عمرانی حل کنید دیگر بر روری آن پروژه کار نکنید و به صورتی دیگر این موضوع را حل کنید.
لازم به ذکر است؛ پل سوم بشار به طول130 متر و دارای دو دهانه 25 متری و دو دهانه 45 متری است وداری دو باند رفت و برگشت با عرض هر کدام 11 متراست که تاکنون 35 میلیارد ریال هزینه در برداشته و در سالهای اخیر به دلیل کمبود اعتبار و تملک 21 هزار مترمربع از زمین های کشاورزی اطراف آن متوقف شده است.
گزارش: سید روح‌الله اخلاقی
پل سوم بشار؛ روزگاری قریب برای ساخت پلی که سه استاندار استان رابرای خود دید اما نه خبری از افتتاح آن و نه خبری از تکمیل نشد؟!و امروز در بلاتکلیفی و راکد شدن،هنوز در گیر دار سیاسی بازی برخی افراد قرار گرفته است.
پل سوم بشار که یکی از مصوبه های سفر اول دولت نهم به استان بود، به دستور هیئت دولت برای کاهش ترافیک و پیوند دادن ضلع جنوبی شهر یاسوج به کمربندی یاسوج به شیراز کلنگ زنی شد.
این پل که در انتهای شهرک بلکو و چسپیده به پارک بزرگ مهرورزی قرار دارد در زمان بهرامی شهردار اسبق مرکز استان و استانداری حاج حسینی آغاز به فعالیت کرد.
بهرامی که می خواست تحولی عظیم را در شهرسازی برای مردم این دیار به بار آورد با احداث کمربندی جنوبی شهر یاسوج از طریق جاده بلکو ،سعی در تعریض خیابانها و بازگشایی هرچه سریعتر برای اجرای پل سازی پل سوم بشار کرد.
اما یک باره بعد از اینکه بهرامی آخرین روزهای صدرات خود را بر شهرداری یاسوج می دید با اتمام این جاده کمربندی ،راه احداث پل را به اداره دیگری به راه و شهرسازی و بخش خصوصی واگذار کرد و خود را از این دایره کنار کشید.
پل سوم بشار که ساختاری لاک پشتی با پایه های ضعیف را به خود می دید در زمان استانداری نوذری آنچنان که باید و شاید بر روی زبانها نیفتاد، تا اینکه نیکزاد کمر به تکمیل این پروژه و برون رفت شهر یاسوج از بلاتکلیفی ترافیک زیاد در ورودی آن از سمت جنوب گرفت.
نیکزاد که نمی خواست با دست خالی از این استان برود، سعی در شکوفایی تحولی عظیم در ساختار عمرانی برای مرکز استان داشت ودر همان روزهای اول حضورش در استان شروع به فعالیت منحصر به فردی برای بازسازی و افتتاح زودهنگام این پل گرفت .
نیکزاد با تزریق بودجه برای پروژه حیاتی و مهم پل سوم بشار سعی در به پایان رساندن فاز اول گرفت و رشدی 75درصدی را در عرض چند ماه به ثمر نشاند.
نیکزاد رفت و پل سوم بشار دوباره در بلاتکلیفی خود گرفتار شد؟!
پروژه ای افتتاح و تکمیل پل سوم بشار که هر کدام از مدیران بعد از رفتن نیکزاد ،اتمام آن را بر گردن هم دیگر می گذاشتند.
این پل که می توانست ،نیمی از ترافیک جنوبی شهر یاسوج از طرف شیراز با ورود به دروازه های زیبای پایتخت طبیعت را روان تر کند ،در یک بروکراسی اداری گیر کرد و نداشتن پول،بودجه عمرانی مشخص،داشتن معارضات اجتماعی و همه و همه، مزید به علت شد تا رشد 75درصدی این پل دوباره در رکودی خاص قرار گیرد.
شهر زیبای یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد با طبیعت منحصر به فرد خود وبا داشتن منابع طبیعی خدادادی به عنوان یک شبه جزیر در جنوب کشور میان دو رودخانه پر آب بشار و مهریان گرفته است، که می توان با ساختار حرمی شکل آن، یک منبع درآمدی خوب در جذب توریسم و سرمایه گذار را داشته باشد.
رود خروشان بشار که در صدها کیلومتر پایین تر کارون را شکل می دهد، همچون نیم دایره ای از شرق تا غرب این شهر یاسوج(پایتخت طبیعت ایران)کشیده شده و برای عبور از این رودخانه و ارتباط با دشت سررود جنوبی و روستاهای اقماری، تنها دو پل در جنوب این شهر پیش بینی شده که یکی به مسیر رفت و دیگری برگشت اختصاص دارد.
بعد از رفتن نیکزاد وآمدن صابرری برمسند ریاست استانداری استان کهگیلویه وبویراحمد ،تغییرو تحولات به گونه دیگر رونق گرفت.
صابری در اولین روزهای حضورش به غیر از پارک ولایت و پل مهریان و چندین طرح دیگر، ساخت این پل در جنوب غربی شهر یاسوج را آنچنان که باید و شاید مهم نمی دانست.
استاندار سابق استان و آخرین استاندار دولت دهم در کهگیلویه وبویراحمد ،برای برون رفت شهر یاسوج از بن بست ترافیکی و نزدیک شدن به بیمارستان بالای تپه ای شهر یاسوج ،دستور به ساخت پلی در شمال شهر یاسوج واقع در چم گنجشکی گرفت تا بتواند شمال پایتخت طبیعت را با اجرای ساخت یک پل به بیمارستان یاسوج متصل کند.
باید گفت، آیا می توان ترافیک سنگین شهر یاسوج به عنوان شهری گردشگری وتوریستی را به بالا دست و در نقطه ای دور از دسترس مسافران قرار داد؟!
جای سئوال اینجاست که چرا صابری که می دانست که فقط چند ماه می تواند بر مسند ریاست استانداری استان کهگیلیوه بویراحمدبنشیند ،چرا عجولانه دست به چنین تغییری در ساختار پل سازی رودخانه بشار زد.
در روزهایی که مهندسان ولودرهای اداره راه برای پل سازی در شمال شهر یاسوج شروع به فعالیت می کردند صابری بار خود را از این استان بست و جای خود را به خادمی اولین نماینده دولت تدبیر و امید در استان داد.
بعد از سرکار آمدن خادمی و پست دادن به نیروهای بومی برای از بین بردن معارضات پروژه های عمرانی، پروژه پل سوم بشار دوباره در یک پیچ تاریخی دیگر گیرد افتاد و اتمام یا به بهره برداری آن باز هم در بروکراسی اداری و معارضات اجتماعی گیرکرد.
معارضاتی که به گفته نیک اقبال ،باید به شیوه ای دیگر حل و فصل شود و ساختار پل سوم بشار به خاطر ازیاد ترافیک بالا بایید با فاز دیگری شروع شود.
با این حال نه تنها این پل پس از یک دهه به بهره برداری نرسیده بلکه برداشت های بی رویه واحدهای تولید شن و ماسه از بستر رودخانه موجب خالی شدن زیر پل و خطر ریزش آن شده به گونه ای که پایه های اصلی و شمع های نگهدارنده پل به کلی نابوده شدند و شاید باید گفت، این پل هنوز رنگ ماشین ندیده در حال تخریب است.
تقصیری که بر گردن کارخانه های شن و ماسه شویی های بستر رودخانه افتاد؟!
پژمان نیک اقبال معاون عمرانی استاندار در این خصوص به خبرنگاران گفته بود،یکی از علل جمع آوری کارخانه های شن و ماسه در حاشیه رود بشار این گونه مشکلات بوده است.
وی با بیان این موضوع که برداشت بی رویه و بیش از اندازه از بستر رودخانه موجب خالی شدن زیر پایه این پل شده است گفت:چند لوله آب و گاز از این مسیر می گذرد که قبلا در زیر بستر پل قرار داشتند و الان بالاتر از سطح شمع های پل قرار گرفته اند.
اما در ادامه باید گفت،آیاخالی شدن زیر پایه های پل تنها مشکل پل سوم بشار است، یا کمبود اعتبار و معارض اجتماعی نیز دلیلی بر روند اجرای کند این پروژه شده است؟!
معاون عمرانی استاندار با انتقاد از نبود اعتبار کافی برای اتمام این پروژه حیاتی در شهر یاسوج ادامه روند تکمیل این پروژه را با اعتباری بالغ بر 50میلیارد ریال می داند و می گوید؛ هم اکنون یک میلیارد تومان اعتبار به این طرح اختصاص یافته که برای تکمیل آن کافی نیست.
وی با بیان این موضوع که با این یک میلیارد فقط می توانیم معارضات را حل کنیم و به هیچ وجه پل راه اندازی نمی شود،خاطر نشان می کند: مطالبات معارضان چیزی حدود 700 تا 800 میلیون تومان است و بقیه اعتبار را باید صرف رم های شروع و پایان پل کنیم.
اما با تمام این همه منوال ،مشکل این پل که می تواند بار زیادی از ترافیک بالای شهر یاسوج را از بین ببرید از کجا نشأت می گیرد، آیا تمامی پروژه های عمرانی شهر یاسوج بدون کارشناسی بوده است؟!!
سئوالی که جوابی برای آن پیدا نشده ؟!
با این حال دو پل قدیمی ورودی شهریاسوج آن هم از سمتی که بیشترین سیر مسافر را روانه شهر یاسوج به عنوان یک جاذبه تفریحی می کند، امروز جوابگوی حجم ترافیک بالای این شهرنیست و در ماههایی از سال تردد بر روی این دو پل با مشکل مواجه شده است که نمونه آن ورود بیش از یک میلیون مسافر در تعطیلات عید فطر به این شهر بودکه بر همه عیان است.
اما پل سوم بشار با چه هدفی ساخته شد؟ کاهش بار ترافیکی در ورودی شهر یاسوج و ارتباط با دشت سررود جنوبی و روستاهای آن یا سیاسی بازی برخی افراد؟!
نکته ای که امروز مسئولان دولت یازدهم در استان با آن سرکار دارند، نکته های کوری است که آنان را در تکمیل این پل سردرگم کرد است.
نیک اقبال در مورد مسیر ادامه پل سوم بشار با بیان این موضوع که سه طرح در این زمینه وجود دارد، می گوید: این پل قرار است اول به جاده اکبرآباد و با یک قوس به کمربندی متصل شود و همچنین طرحی وجود دارد که به محور یاسوج به تل خسرو وصل گردد.
وی می افزاید: همچنین پیشنهاد داده ایم که طرح مجددی برای ادامه پل تا پلیس راه به صورت مستقیم مطالعه شود تا بتواند مشکل ترافیکی شهر را در آینده حل کرد.
باید گفت : این روزها که بار سنگین ترافیک بر گرده شهر یاسوج سنگینی می کند و نیاز به احداث این پل ضرورت دارد ،چرا مسئولان استانی راه و علاجی برای این مشکل نکرده اند و هر روز با کلنگ زنی این طرح و آن و افتتاح طرح هایی که در اولویت خاص نیستند، نوش دارویی برای تسکین این پروژه حیاتی در شهر یاسوج آماه نمی کنند.
باید به مسئولان محترم دولت یازدهم گفت:ساختن یک پل در دنیا و ایران پروژه ای زمان بر نیست و هر روز در شهرهای بزرگی مانند تهران، اصفهان وشیراز یک پروژه زیر گذر روگذر را در عرض چند ماه به پایان می رسانند ولی این در حالی است که مردم شهر یاسوج یک دهه است که در انتظار احداث این پل هستند.
موضوعی که باعث انتقاد نماینده ولی فقیه در استان از مسئولان اجرایی دولت یازدهم در بحث معارضات پروژه های مهم عمرانی شد و به آنان در سالروز هفته دولت گفت، اگر نمی توانید معارضی را در یک پروژه عمرانی حل کنید دیگر بر روری آن پروژه کار نکنید و به صورتی دیگر این موضوع را حل کنید.
لازم به ذکر است؛ پل سوم بشار به طول130 متر و دارای دو دهانه 25 متری و دو دهانه 45 متری است وداری دو باند رفت و برگشت با عرض هر کدام 11 متراست که تاکنون 35 میلیارد ریال هزینه در برداشته و در سالهای اخیر به دلیل کمبود اعتبار و تملک 21 هزار مترمربع از زمین های کشاورزی اطراف آن متوقف شده است.
گزارش: سید روح‌الله اخلاقی
