تاریخ انتشار
شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۰۲:۰۱
کد مطلب : ۶۱۵۷۱
هفته دولت، هفته عملکرد ها است نه حرف ها
۰
کبنا ؛سید علی عباس محدث
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان کبنا نیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
هفته دولت در سال 1393 هم به سرآمد. برای مردمی که مشقت هایی چون جنگ تحمیلی، تحریم ها، بی عدالتی ها، چالش های سیاسی و غیره را تجربه کرده اند، هفته دولت، هفته امید و ورق زدن شناسنامه دولتمردان می باشد. هفته ای است که باید خادمین بگویند که برای مردم چه کرده اند و اقدامات خود و یا توانمندی های دستگاه خود را برشمارند. در این هفته مسئولین خواب آلوده از خادمان خوشفکر، بازشناسی و میان واقعیت های ظهور یافته تا حقیقت بی حضور برخی شان، فاصله به صداقت تعهد و تخصص نمایان می شود. هفته ای است که به نام رئیس جمهوری ا ست که به قول اما(ره) میان شغل دستفروشی تا ریاست جمهوری تغییری در سلوک و اخلاقش با مردم بوجود نیامد. هفته ای است که نخست وزیرش عالم به عمل بود و دانای به نیازها. در آن روز ها رئیس اول دولت از میان آتش و خون می گذشت تا صداقت و مسئولیت پذیری را به دنیا بفهماند. رجایی وقتی رجاء واثق بود که مردم فاصله میان خود و او نمی دیدند. نجابت بود و توانمندی و عشق به خدمتگذاری. تفریق خوب ها نبود، همه برای جمع شدن با مردم و در جهت مرتفع نمودن کاستی های آن روز بودند. هر تفکری که غیر از مردم داری بود، مذموم امام(ره) بود و مغلوب مردم. رسم بزرگ گویی و کوچک اندیشی نبود. قانون «من» می گویم و «تو» فقط نظاره کن نبود. فکر اینکه جیب مسئول و دولت یکی باشد به ذهن هیچکس خطور نمی کرد. قلب مسئول، مگر برای پویایی مردم نمی تپید. اعتبار به کت و شلوار و پست و مقام نبود. پستها را رجایی ها «پَست کننده» می دانستند مگر اینکه که آدم های با تزکیه نفس در مقام شان قرار گیرند. اینگونه بود که جنگ و همه مخراجش، فقر و همه مصائبش، محرومیت و همه وسعتش نتوانستند مردم را از رفتارهای مسئولین، اندکی مضطرب کند. پس از 35 سال فراز و فرودهای سیاسی و اقتصادی، باید اَلَک شایسته سالاری را برای انتخاب فرضیه هایی چون علم، تخصص، مسئولیت پذیری و تعهد مدیران نشکنیم. نمی شود ساختار صلاحیت نگری را به تبر جهالت فنا کرد. نمی توان نام شهید رجایی را بدون برشمردن خدمات عینی دولتمردان تصور کرد. بناید از اخلاق و تفکرات بنیادی مسئولین سخن گفت و یادآوری آرمان های شهید باهنر را نکرد. بعد از این سالها، طرح شهید رجایی برای تقدیر از عملکرد مؤثر مسئولین و سنجش عملکردها در کنار افتتاح پروژه ها و بازگویی دستاوردهای یکساله، یعنی خدمت رجایی گونه و ایمان به ایده های باهنر مآبانه برای مردمی که به هر شیوه ای که مورد مداقه قرار گیرند، باید در مسیر هموار اصلاحات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قرار گیرند. این روزها خیلی از مدیران در صف شناساندن خدمات خود به مردمی هستند که سکان مدیریت خود را بدست شان داده و یکسال گذشته را به باور علم و عملشان به نظاره مانده اند. خوشبخت مردمی است که رجایی را در ضمیر مسئولینش می بینند و باهنر را در مدیریتش یافته اند و بیچاره مسئولینی که در این ایام حرفی به جز حرف نداشته باشند. این گونه بود که طرح حمایت از افراد بالای 60 سال شهید رجایی، بویژه دستگیری نیازمندان مناطق روستایی و محروم کشورمان، ماندگار شد تا فقرا احساس بی سرپناهی نکرده و مسئولین باور بی نیازی به مردم را نداشته باشند. بیم آن دارم که کمیت عملکردها و کیفیت خدمات را تنها به مشق های صوری باور کنیم و این باور غلط در معیار سنجش و ارزیابی قرار گیرد و بدتر اینکه همین باور ناثواب، اندیشه مدیریت کشورمان باقی بماند. لذا باید نام شهیدان رجایی و باهنر را در کنار همه شهدای دولت، با خدمت صادقانه و امانت داری علی گونه (ع)خود پاس بداریم.
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان کبنا نیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
هفته دولت در سال 1393 هم به سرآمد. برای مردمی که مشقت هایی چون جنگ تحمیلی، تحریم ها، بی عدالتی ها، چالش های سیاسی و غیره را تجربه کرده اند، هفته دولت، هفته امید و ورق زدن شناسنامه دولتمردان می باشد. هفته ای است که باید خادمین بگویند که برای مردم چه کرده اند و اقدامات خود و یا توانمندی های دستگاه خود را برشمارند. در این هفته مسئولین خواب آلوده از خادمان خوشفکر، بازشناسی و میان واقعیت های ظهور یافته تا حقیقت بی حضور برخی شان، فاصله به صداقت تعهد و تخصص نمایان می شود. هفته ای است که به نام رئیس جمهوری ا ست که به قول اما(ره) میان شغل دستفروشی تا ریاست جمهوری تغییری در سلوک و اخلاقش با مردم بوجود نیامد. هفته ای است که نخست وزیرش عالم به عمل بود و دانای به نیازها. در آن روز ها رئیس اول دولت از میان آتش و خون می گذشت تا صداقت و مسئولیت پذیری را به دنیا بفهماند. رجایی وقتی رجاء واثق بود که مردم فاصله میان خود و او نمی دیدند. نجابت بود و توانمندی و عشق به خدمتگذاری. تفریق خوب ها نبود، همه برای جمع شدن با مردم و در جهت مرتفع نمودن کاستی های آن روز بودند. هر تفکری که غیر از مردم داری بود، مذموم امام(ره) بود و مغلوب مردم. رسم بزرگ گویی و کوچک اندیشی نبود. قانون «من» می گویم و «تو» فقط نظاره کن نبود. فکر اینکه جیب مسئول و دولت یکی باشد به ذهن هیچکس خطور نمی کرد. قلب مسئول، مگر برای پویایی مردم نمی تپید. اعتبار به کت و شلوار و پست و مقام نبود. پستها را رجایی ها «پَست کننده» می دانستند مگر اینکه که آدم های با تزکیه نفس در مقام شان قرار گیرند. اینگونه بود که جنگ و همه مخراجش، فقر و همه مصائبش، محرومیت و همه وسعتش نتوانستند مردم را از رفتارهای مسئولین، اندکی مضطرب کند. پس از 35 سال فراز و فرودهای سیاسی و اقتصادی، باید اَلَک شایسته سالاری را برای انتخاب فرضیه هایی چون علم، تخصص، مسئولیت پذیری و تعهد مدیران نشکنیم. نمی شود ساختار صلاحیت نگری را به تبر جهالت فنا کرد. نمی توان نام شهید رجایی را بدون برشمردن خدمات عینی دولتمردان تصور کرد. بناید از اخلاق و تفکرات بنیادی مسئولین سخن گفت و یادآوری آرمان های شهید باهنر را نکرد. بعد از این سالها، طرح شهید رجایی برای تقدیر از عملکرد مؤثر مسئولین و سنجش عملکردها در کنار افتتاح پروژه ها و بازگویی دستاوردهای یکساله، یعنی خدمت رجایی گونه و ایمان به ایده های باهنر مآبانه برای مردمی که به هر شیوه ای که مورد مداقه قرار گیرند، باید در مسیر هموار اصلاحات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قرار گیرند. این روزها خیلی از مدیران در صف شناساندن خدمات خود به مردمی هستند که سکان مدیریت خود را بدست شان داده و یکسال گذشته را به باور علم و عملشان به نظاره مانده اند. خوشبخت مردمی است که رجایی را در ضمیر مسئولینش می بینند و باهنر را در مدیریتش یافته اند و بیچاره مسئولینی که در این ایام حرفی به جز حرف نداشته باشند. این گونه بود که طرح حمایت از افراد بالای 60 سال شهید رجایی، بویژه دستگیری نیازمندان مناطق روستایی و محروم کشورمان، ماندگار شد تا فقرا احساس بی سرپناهی نکرده و مسئولین باور بی نیازی به مردم را نداشته باشند. بیم آن دارم که کمیت عملکردها و کیفیت خدمات را تنها به مشق های صوری باور کنیم و این باور غلط در معیار سنجش و ارزیابی قرار گیرد و بدتر اینکه همین باور ناثواب، اندیشه مدیریت کشورمان باقی بماند. لذا باید نام شهیدان رجایی و باهنر را در کنار همه شهدای دولت، با خدمت صادقانه و امانت داری علی گونه (ع)خود پاس بداریم.
اقای خادمی استاندار محترم و اقای زارعی نمایند بویراحمد چندین بار تاکید کردن که به این افراد مریض اجازه ندهید فضا ندهید که به تخریب های خود ادامه دهند ، دوستان کبنای من ایا تا بحال شما به شخصیت شوم این فرد پی نبرده اید ؟ ایا گول این دو مقاله اخری این فرد را خورده اید ؟
من مطمئنم شما اگاه تر از این هستید که یک نفر با حمایت ارباب سیاسی خود ، که اربابش هم شناخته شده است دست به تخریب مسئولین خوب این مرز و بوم می زنند، ولی در حیرتم چرا باز فضا به این شخص داداید.
من به شخصه از مخاطب های پر و پا قرص کبنا هستم اما همیشه دلگیرم چرا هر کسی در هر شرایطی و در هر موقعیتی می تواند به هر مسئولی که دلش می خواهد تهمت و دروغ ببندد!!
بچه های تحریریه سایت باید باهوش تر از این عمل کنند و جا را برای این گونه افراد مریض که مانند عفونت های سیاست هستند باز نکند و میدان ندهند.
این نوع نوشتن از حیله های انگلیسی ست که یک حرف منطقی در مقابل حرف های دروغ خود که می تواند موثر واقع شود .
خدا به داد ما برسد این کار شما باعث می شود که اشخاص مریض فرصت را غنیمت شمارند و خود را منتقد بدانند و میدان را در دست گیرند به عالم و ادم خرده بگیرند و برای اینکه دل خود و دوستان خود را خنک کنند. این رفتار ها ناپسند می باشد .
امثال این اقا دشمن های این سرزمین هستند و برای ضربه زدن به فرزندان شایسته ایران زمین یک شب خواب ندارن ، شاید می پرسید به چه دلیل این شخصیت ها خواب به چشم ندارن تا تخریب کنند ، من چند دلیل واضح برای شما می گوییم :
۱) این اقایان صورت خوب اجتماعی ندارند و در ازمون های معرفتی جامعه رد شده اند ..
۲) وقتی اندک مسئولیتی داشتن به مردم این سرزمین ضربه های جبران ناپذیری زده اند..
۳)منافع شخصی را به منافع عموم ارجح تر می داند
۴) تحت فرمان ارباب های سیاسی خود هستند
و.......
این افراد شبیه داعش می مانند که فردا به اربابان خود خیانت می کنند و در کوتاه مدت دشمن شما هم خواهد شد ...
ممنونم از سایت همیشه بیدار کبنانیوز انشالله در پناه خداوند متعال باشید