پاسخ ثابتی به مواضع اخیر تاجگردون

کبنا ؛ مجتبی ثابتی
جوان کهگیلویه و بویراحمدی با ارسال یادداشتی به این پایگاه اطلاع رسانی، نسبت به برخی از مواضع اخیر تاجگردون، نماینده مردم گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی انتقاداتی داشته است.
در این یادداشت پس از آغاز با نام خداوند آمده است: بیش از سی و پنج سال از انقلاب عظیم اسلامی و جمهوری اسلامی برآمده از آن، می گذرد. در این سه دهه آزمون و خطاهایی بسیار مترتب گشت، بحرانهایی که با اتکای بر حقش تبدیل بر نقطه عطف انقلاب شد و بالعکس بعضا نقاط عطفی که به بحران منتج گردید.
مدل نوع اول را میتوان جنگ هشت ساله دانست و عینیت یافته نوع دوم را فرداهای پس از انتخابات 1388. این تنها مقدمه ای بود که می تواند نتیجه عملکردهای متفاوت رجل و خواص در حوزه های مختلف باشد، به عبارت دیگر این سه دهه، آوردگاه اندیشه و کارکرد مدعیان سیاسی و اقتصادی و فرهنگیست و چه بسا مجموع رویکرد و اظهارت نماینده ای در سالیانی دیگر بتواند منشاء اثر منتهی به خیر و یا خدای ناکرده شری گردد که آثارش تا دراز مدت متعین باشد.
جامه شناسی و تبیین چرایی نمود این برایندها معلول عوامل و گزاره هایی است که متخصصین حوزه های رفتارشناسی و جامعه شناسی سیاسی بسیار بدان پرداخته اند که هر کدام از نظریات دکترین این حوزه های سیاسی یا حاکمیتی دارای نقاط افتراقی و اشتراکی هستند، از این باب مقاله حقیر مجال آن را نخواهد داشت که به این چیستی ها بپردازد لاجرم بالاجبار به دو نقطه اشتراکی بسنده می کنم: عموم تحلیگران، محافظه کاری و نگاه ابزاری و عدم نقد صحیح را عامل چالشهای پر تنش می دانند. به عبارتی اگر محافظه کاری ونبود عدم نقد منصفانه بر جامعه و مسئولین ما در دهه 1360 مستولی می شد، ما هرگز به نتایج مبارک جنگ هشت ساله نمیرسیدیم و بالعکس اگر محافظه کاری در کار نبود و نقد سازنده نمود می-داشت حتما فتنه 1388 با آن تلفات سنگینش به این شکل میسور نبود. لذا محافظه کاری و عدم ثبات اندیشه ای و گفتمانی نتایجی دارد که در بلند مدت به جامعه آسیب می رساند و در میان مدت به خود محافظه کاران.
فرصتی مغتنم برای استان هستید
سرخط عرایض حقیر با جناب آقای دکتر تاجگردون می باشد با این ملاحظه که این متن دارای گزاره های وابسته به هم می باشد. جناب آقای تاجگردون از آن سو که خودم را ملزم به نقد منصفانه می دانم باید انصاف را ملاک بدارم و حقیقت عقیده خودم را در مورد شما، اینچنین اظهار کنم که اولا به ظن بنده شما فرصتی مغتنم برای استان می باشید و گمانم این است که برخی ها ردای شما را به قامتتان بزرگ می دانند و از پویایی و شکوفایی شما در بهارستان حس خوبی ندارند، به نظر می رسد نقدشان نه از باب ضعف شماست؛ بلکه حضور شما را دلیل تنگ شدن جای خود می دانند.
بدیهیست بالندگی شما در مجلس قابل ستایش و تمجید است. حداقل این را به فال نیک باید گرفت که هم تبارمان توانست بر راس کمیسیونی قرار گیرد که می تواند فرصت های بسیاری را برای استان و کشور به ارمغان بیاورد.موهبت دیگر ریاست شما بر کمیسیون برنامه و بودجه این است که توقع مردمان استانمان بالا رفته و به این باور رسیده اند ،کهگیلویه و بویراحمد می تواند رستنگاه فعالین سیاسیِ قَدَرباشد و تراز نمایندگی مردم دهدشت و یاسوج از عضویت ساده در کمیسیونهای معمول مجلس بالاتر رفته.
مردم استان درک کردند رشد سیاسی در هر جریانی نیازمند تحلیل و نبوغ است به گونه ای که گچساران یا باید نماینده ای را انتخاب کند که برای تحقق منویاتش بشقاب پرتاب کند و النهایه این منویات هیچ اثری بر کارگزاران در سطح استان نداشته باشد و یا اینکه نماینده دیگری را انتخاب کنند که با قلم و زبان و طراحی خود، استان را مدیریت نامرئی کند.
تأثیرات استانی و فرا استانی که تاجگردون و هدایتخواه دارند
به طریق اولی مردم دهدشت نیز همین نگاه را باور کردند که دیگر زمان چماق گذشته است و باید راهی تازه پیش گیرند، آن هم در شهری که سرمایه انسانی و نخبگانش را باید از اساتید دانشگاه های مادر پرسید. جناب آقای تاجگردون برای بنده متانت، تشخص و اِشراف و تخصص موضوعی شما، قابل احترام می باشد و نگاه حقیر این است که نماینده ای با این مشخصات و با هر تفکری که در قالب ارزشها و هنجارهای انقلاب اسلامی است می تواند برای استان خیر و برکت بیافریند و به همین خاطر است که حضرتعالی و آقای هدایت خواه بیشترین تاثیر استانی و فرا استانی را محقق کردید؛ به گونه ای که این ویژگیها، دکتر هدایتخواه و حضرتعالی را به استوانه های تحزبی و سیاسی دو جریان مختلف در استان تبدیل کرده است.
به نوعی که تحرکات و اتفاقات سیاسی استان متلازم با اراده و اندیشه شما و ایشان گشته است. اینها را عرض کردم که بگویم برای بنده شما قابل احترام و کارآمد محسوب می شوید ولو اینکه مضروف نقد هم باشید وتا تاکیدی داشته باشم بر اینکه در هر صورت حضور افراد متدین و متعهد و البته کارآمد در هر جناحی می¬تواند حامل برکت باشد خواه تاجگردون اصلاح طلب باشد و خواه هدایت خواه اصولگرا.
کم کم آن روی دیگر خود را نمایان می سازید
و اما علینا بالمتون جناب آقای تاجگردون در روزهای اخیر کم کم آن روی دیگر خود را نمایان می سازید فارغ از اینکه روی تازه شما همان روی واقعی و ماهوی شماست و یا روی فصلی و دفعی؟؟؟
تا امروز نمیخواستم در نقدتان مطلبی بنویسم اما مادامیکه انعکاس مطلبتان پیرامون وزیر علوم را خواندم بر آن شدم مطالبی را بنویسم تا دیگر بیش از این از سکوت منتقدین لذت نبرید.این نقد دو خاصیت دارد اول اینکه شاید شما نیز به تفکر فرو روید و در صدد جواب باشید و دوم آنکه احتمالا دیگر یکه تازی در اظهار نظر نکنید ،بدین خاطر که ادامه یکه تازی باعث شروع نقدهایی دیگر بر شما هم میشود و این برای شخصی مثل شما که تاریخ نشان داد مترصد استفاده از همه فرصت های سالم هستید خطرناک است.
جناب آقای دکتر تاجگردون برای حقیر جای سوال دارد که چگونه حضرتعالی در مجلس اصولگرایان توانستید ریاست کمیسیون برنامه و بودجه را به عاریه بگیرید؟ شاید شما بگویید این سوال ایراد دارد ، اما کسانی که اندک مطالعه و شناختی حول اتفاقات مجلس دارند به خوبی واقفند که مقدمه مخفی سئوال این است که اساسا تمایلات سیاسی و وابستگی های جناهی بیشترین تأثیر را در تحرکات ، مناسبات و مناصب در مجلس دارد و لذا تفوق شما بر رقیبان اصولگرایی که بیشترین تعداد را در کمیسیون متبوع شما دارند جای سئوال است؟ اگر پاسختان این است که مجلسیان به تخصص و علم اقتصادی شما اعتماد کردند که خود بهتر می دانید متخصص تر از حضرتعالی هم دراین مجمع کم نیستند با این تفاوت که آنها از جنس اصولگرایان هستند واتفاقا اساتید دانشگاه هایی هستند که شما حتی تراز ورودی علمی و اکادمیک به مقطع دکترای آن دانشگاه ها را ندارید؟
ممکن است دیگر پاسختان این باشد که تمایز شما بر دیگر کاندیدا و افراد، تجربه شما می باشد، در این صورت نیز باید عرض کنم که با یک نگاه مجمل به اطراف سالن جلسات کمیسیون برنامه و بودجه می توان کسانی که از حیث تجربه سنواتی از شما غنی تر هستند را مشاهده فرمایید. و اگر پاسخ حقیررا در ترکیب تخصص و تجربه خود بدانید که باز هم نگاه انداختن مجدد و ارزیابی از اطرافیانتان در کمیسیون برنامه و بودجه پاسخی اقناعی به شما می دهد؟
آیا وقت آن نرسیده که اصلاح طلبی کنی و رییس جمهور تذکر دهی که اوفوا بالعقود؟؟
اما آن چیزی که به ذهن بنده، متبادر می شود این است که عنصر سوم که مراوده و تعامل ذی الوجه و چه بسا افراطی شما می باشد عامل تعیین کننده شما در باب ریاست کمیسون شده است ، تعاملی که در ادبیات سیاسی به معامله تشبیه می شود هرچند که نمیتوانم شما را به معامله نا مشروع متهم کنم شاید این معامله را بر اساس تکلیف اخلاقی و شرعی خود قلمداد کنید که اتفاقا قابل تمجید می باشد و نه تقبیح.
جناب آقای تاجگردون اخیرا در مصاحبه ای فرمودید که عده ای جیغ و داد می زنند و در پی دغدغه مردم نیستند و این افراد دوست ندارند مذاکرات هسته ای به نتیجه برسد و منافعشان با به نتیجه رسیدن مذاکرات مخدوش می شود!! و اتفاقا در همان مصاحبه یکی از ویژگی های مثبت آقای روحانی و دولتش را چند بعدی دیدن مسائل عنوان کردید، بنده نیز قبول دارم که جامع دیدن مسائل نشان از فهم مسائل می باشد اما تعجبم آنجاییست که اتفاقا خودتان حکم و مصداق را تطبیق ندادید و در تعریف دغدغه مردم صرفا به دغدغه های اقتصادی اشاره فرمودید.
صرف نظر از اینکه تاریخ، منطق و عقلانیت مُثَبّت این ادعاست که با دل بستن به مذاکرات نمیتوان به اقتصادی پویا با ضربه گیری محکم نائل شد. لیکن اگر به خودمان بقبولانیم که تمام مشکلات اقتصادی و معیشتی و اشتغال مردم ناشی از تحریم است باز هم آن نگاه چند بعدی که شما قبول دارید زیر سئوال می رود بدین خاطر که دغدغه اقتصادی یک بعد از دغدغه های مردم می باشد و دغدغه های مردم دغدغه های اقتصادی همراه با حفظ حیثیّت، هویت و تشخّص ملّی است.بعید می دانم مردم ایران بتوانند قبول کنند به بهای ارز ارزان و واردات قوی از حق حقه و قانونی و مشروع خویش که استفاده صلح آمیز از تکنولوژی هسته ای است منصرف شوند؟
خودتان فکر نمیکنید این اظهار نظر بالصِرفه ژورنالیستی می باشد؟ جناب آقای تاجگردون مگر فراموش کردید که رئیس همین دولت در مصاحبه تلوزیونی رسما اعلام کرد 80 درصد از مشکلات کشور معلول فقدان مدیریت صحیح می باشد و تنها 20 درصد آن ناشی از تحریم است؟ آیا وقت آن نرسیده که اصلاح طلبی کنی و به ایشان تذکر بدهی که اوفوا بالعقود؟؟شمایی که دغدغه مردم را دارید چرا نقادی نمی کنید؟
جناب آقای تاجگردون
1:حضرتعالی اقتصاد مقاومتی را باور دارید یا خیر؟
2: اگر باور دارید مختصات آن را بیان فرمایید؟
3:الگوی پیشرفت متوازن و همه جانبه شما در یک نظام ایدئولوژیک متغایر و متعارض با استکبار چیست؟
4:آیا اگر مذاکرات هسته ای به نتیجه برسد دغدغه اقتصادی مردم مرتفع می شود؟
5:آیا اگر آن عده جیغنده!! دیگر نجیغند! مذاکرات به نتیجه می رسد؟ 6
6: آیا شما معتقدید واقعیت مذاکرات منحصر به انرژی هسته ای می باشد؟
7:آیا اگر تمام تأسیسات هسته ای بدون کلید بسته شود، انتظار و مطالبات 5+1 منقطع می شود؟
8:آیا نظر وندی شرمن پیرامون ژن ایرانیان را شنیده اید؟ آیا قبول ندارید که وندی نقش تآثیرافرینی بر سیاستگزاری دستگاه سیاست خارجه آمریکا دارد؟
9: آیا نمی بایست علیه این گزافه گوییها سکوت را بشکنید؟
10:آیا این بلاهت ها جیغ و داد نیستند؟
11: شما معتقید مذاکرات با نظارت شورای عالی امنیت ملی واقع بوده و کسی نباید نقد کند !! آیا مذاکرات 1382 با نظارت شورای عالی امنیت ملی نبوده است؟؟ نتیجه اش به کجا رسید؟؟ اظهارات خود آقای خاتمی و آقای حسن روحانی در باب مذاکرات چه چیزی بوده است؟؟
12: عنوان کردید که رهبری بر مذاکرات اشراف دارد ، ما هم قبول داریم که ایشان مشرف بر مذاکرات می باشد ولی از شما قابل قبول نیست، اگر بگویید فراموش کردم که ایشان به کرّات فرمودند من به نتیجه مذاکرات خوش بین نیستم.این برداشت های انقطاعی و فتوشاپی از حضرتعالی بعید می باشد به سان شعری که میگوید کلو وشربوا حلقه گوش کرد..... ولا تصرفوا را فراموش کرد.
13:آیا تمایل و شجاعت آن را دارید متن توافقنامه مذاکرات 6 ماهه را در یک دانشگاه بخوانید و بعد مفهومش را مناظره کنید؟ اگر می توانید مناظره اش را تقبل کنید بسم الله ... ، تعجب از این است که تیم مذاکره کننده که خودشان در ریز مسائل هستند شجاعت مناظره و مباحثه را ندارند ولی شیر مردی از دیار ما اینچنین ترک تازی می کند. جناب آقای تاجگردون حتما به خاطر دارید که آقای ظریف با همان خنده های ملیحش و به همراه تیم ارشدش به صورت رسمی و علنی به صداوسیما رفتند و تقاضای استمداد کردند؟ تحلیل شما از این حرکت چیست؟
دعوت به مناظره دانشگاهی
راستی چرا اجازه حضور منتقدین به موافقتنامه را در سیمای جمهوری اسلامی ندادند؟ جناب آقای تاجگردون با کدام منطق و اسنادی مدعی هستید عده ای نمی خواهند مذاکرات به نتیجه رسد؟ آن عده چه کسانی هستند؟ افراد مذکور چه منافعی دارند؟ اگر مطالبه افراد منتقد، مالی و مادی می باشد که باید از شما گلایه کرد که ماده و اموال برای کسانی مقدس است که بعد از سالها به تمکنی رسیده باشند، حضرتعالی بهتر می دانید که اتفاقا اکثریت قاطع منتقدین زندگی متوسط دارند نه مثل دیگرانی که !!! که ماشین های چند صد میلیونی دارند؟؟؟
اگر مرادتان منافع سیاسی آن افراد می باشد، ایرادی دیگر بر نظرتان وارد است بدین خاطر که همگان و خود شما واقفید که اکثریت منتقدین رسما از مسئولیت های کلان در دولت قبل تبری جستند و بعضا بخاطر مسائل اختلافی وزارتهایی مثل بازرگانی و ارتباطات و علوم را ترک کردند؟؟؟؟؟ نه مثل دیگر عزیزانی بودند که در عین ادعای اصلاح طلبی در مجلس اصولگرا ردای ریاست کمیسیون را بر تن کنند؟آیا شما این کدها را نمی دانید؟؟ و اما اگر منظورتان منافع اجتماعی باشد اساسا محل بحث است که چه کسانی مقبولیت و منفعت اجتماعی دارند؟
کسانی که برای رأی تمام مراسمات فاتحه خوانی را تشریف فرما می شوند و دنبال خیمه های فاتحه خوانی میگردند یا کسانی که بر اساس تفکر و سابقه گفتمانی و بدون آنکه خانه به خانه بگردند نماینده می شوند؟
بورس غیر قانونی بر کدامین مبنا
اظهار نظر اخیرتان پیمانه ملاحظه سکوت در برابر شما را سرریز کرد که افاظه فرمودید 3000 بورس غیر قانونی؟؟؟
1: بر کدامین مبنا و استنادی این 3000 بورس را غیر قانونی فرمودید و مستند اظهارات شما چیست؟؟
2:ای کاش دست کم از موهبت عصر ارتباطات، کوچک استفاده ای می کردید و نگاهی بر صفحات اینترنت ناظر بر اظهارات مسولین کنونی وزارت علوم می انداختید که خود آقای صدیقی و اقای فرجی دانا رسما عنوان 3000 بورس غیر قانونی را غیر صحیح دانسته و متخلفین را درصد ناچیزی قلمداد کردند که اگر بخواهیم این عده را بسیار بدانیم کمتر از 20 درصد می باشد؟
حتما می دانید که آقای صدیقی ریاست سازمان امور دانشجویان و معاون آقای فرجی دانا و ریاست اداره کل بورس دانشجویان هست؟
3: شما به عنوان وکیل مردم و حافظ بیت المال چرا در سال گذشته و دولت قبل علیه این اقدام شنیع فریاد نزدید؟؟ آیا بی اطلاع بودید؟؟ اگر بی اطلاع بودید جای تآثر است که اساسا چرا از این بحران بزرگ علمی بی اطلاع بودید؟
بنده معتقدم نیل به درجه دکتری، به هر صورتی که استاندارد های علمی لحاظ نشود منکوب می باشد حال چه آنکه از مجرای بورس و بیت المال باشد و چه آن عده ای دیگر!!!! که دکترایی پولی آن هم در کشوری دیگر ودر کوتاه مدت بگیرند؟؟؟
4: و در آخر احتمالا می دانید که در سالیان دوم خرداد چه افرادی با کدامین رزومه علمی از بورس بیت المال استفاده کردند و بدتر آنکه می دانید الان کجا هستند ؟؟؟ اگر می دانید، عدالتخواه باشید و بیان کنید و اگر نمیدانید بگویید نمیدانم که در این صورت حقیر به شما قول میدهم شما را مطلع نمایم. لذا از صمیم قلب آرزوی توفیق الهی برای حضرتعالی مسئلت دارم و ما توفیقی الله بلله