تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۸:۰۲
کد مطلب : ۵۸۵۶۷

مادر خیلی دیر شد

۳
۰
کبنا ؛ روح اله امیدوار
مطلبی که می‌خوانید از سری یادداشت‌های بینندگان کبنا نیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان می‌توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
یادم نیست کودکی چند ساله بودم، فقط به یاد دارم در یک صبح گرم تابستانی تو به من اصرار کردی با هم برای خرید به بازار برویم،ولی من دوست نداشتم بیایم.نتوانستم جلوی اصرارهایت مقاومت کنم،آن روز من با تو رفتم ولی هنوز چند قدمی از در خانه بیرون نرفته بودیم که مهمانی که قصد آمدن  به خانه ما را داشت را در کوچه دیدیم و من آن لحظه در دلم خیلی خوشحال شدم که به بازار نرفتیم و به خانه بازگشتیم.
حالا پس از گذشت سالیان طولانی از آن روز،در یک روز گرم تابستانی دیگر سرم را که از بابت جدا شدن از آن خاطره دور تکان می دهم تا به خود بیایم می بینم که تو چند روزیست که برای همیشه رفته ای و من در خلوت و سکوت چشمانم را که به نقطه ای خیره می کنم فرصت خوبیست تا واقعا بفهمم که تو دیگر نیستی و من چقدر دلم می خواهد با هم به بازار برویم.می دانم خیلی دیر شد تا به این آرزو رسیدم...خیلی دیر شد.
وقتی به اطراف نگاه می کنم در این روزهایی که سر نخواستن آدم دعواست ،تو چقدر بی چشمداشت مرا دوست داشتی،حالا من تهی ام از این دوست داشتن ها،حالا خوب می فهمم که عشق های امثال تو گوهری ناب در میان سیاهیهای امروز بودند.و من چند روز پیش با تو خودم را هم از دست دادم،بعد از تو دیگر مرا خوشحال نخواهی دید،من با تو خنده هایم را،انگیزه هایم را و شوق تمامم را سپردم...ولی به خاطر تو زندگی خواهم کرد.چند خطی نوشتم تا برای مادرانی که هنوز هستند قدر بدانیم،برای کسانی که بالاخره روزی دم رفتن نیمی از وجودمان را با خود خواهند برد.پس باشد که همه فرزندان این فرصتهای زیبا را از دست ندهند.باشد که مادران نسل قدیم که فداکاری،بی توقعی و همه خوبیهایشان الگوی مادران نسل جدید باشد.
و در آخر مادر سلام،نامه ای را که روی گلبرگ هایی از دلتنگی نوشتم در سکوتی زیبا آب برد،من خدا را نقاشی کردم،خدا به شکل بوسه های تو بر پیشانی من بود،من از آن آخرین بدرقه ات تا پشت دیوار بیکسی نوشتم و بغض کردم،در اینسوی بی خوابی من هر شب تو را پرنورترین ستاره می بینم،شنیده ام کوله بار دوران کودکی مرا سنگ صبور خویش کرده ای،من هم در آن آیینه که دادی یادگاری،در آن هر شب تصویری از تبسم تو را می بینم،مادر ای زیباترین احساس،ستاره ام را چندیست گم کرده ام.تقدیم به روح همه مادران مهربان ایران زمین...نکند روزی یادت مرا زندگی ،یادم تو را فراموش.
نام شما

آدرس ايميل شما

الالن
Iran, Islamic Republic of
به بهشت نمیروم اگر مادرم آنجا نباشد
رضا
Iran, Islamic Republic of
برای شادی روح پدر و مادرانی که دیگر در بین ما نیستند طلب مغفرت کنیم و برای شادی روحشان رحم الله من یقرا فاتحه مع الصلوات و دوستان واقع قدر پدر و مادر خود را بدانیم کهوقتی رفتد می فهمیم کهچه گوهر گران بهایی را از دست داده ایم
بهاره
Iran, Islamic Republic of
بسیارزیبا.احسنت برشما.سپاس ودرودبرشما.
محمد امامی کیست و اتهامش چیست؟

محمد امامی کیست و اتهامش چیست؟

محمد امامی از تهیه کنندگان جوان و مشهور سینماست که در سال‌های اخیر نامش با فساد کلان ...
آوایی که جاودان شد؛ نگاهی به زندگی و کارنامهٔ هنری محمدرضا شجریان

آوایی که جاودان شد؛ نگاهی به زندگی و کارنامهٔ هنری محمدرضا شجریان

محمدرضا شجریان، استاد موسیقی سنتی و ملقّب به خسرو آواز ایران، پس از یک دورهٔ طولانی دست‌وپنجه ...
ترامپ: ابتلا به کرونا، نعمت خداوند بود

ترامپ: ابتلا به کرونا، نعمت خداوند بود

دونالد ترامپ که تنها دو روز پس از مرخصی از بیمارستان نظامی والتر رید، مشتاق احیای مبارزات ...
1