تخريب تاجگردون، تهديد اصولگرايان، تحریک اصلاح طلبان

کبنا ؛ايمان محمدپورفتح
روزهاي گذشته مصاحبه هاي متعددي از سيد قدرت الله حسيني بحريني، نماينده سابق مردم گچساران و باشت در مجلس شوراي اسلامي در سايت هاي خبري استان منتشر شد.
سخنان متفاوت ايشان موجي از عكس العمل هاي مثبت و منفي در ميان همفكران و مخالفين فكريش در پي داشت. حال پس از چند روز كه بگو مگو ها در اين زمينه فروكش كرده و التهابات اوليه تسكين يافته است، مي توان از زاويه تحليلي به مصاحبه هاي مذكور پرداخت.
*انگيزه و هدف سيد چشم رنگي اصولگرايان گچساران و باشت از اين حضور غير مترقبه و مداوم، بعد از مدت ها بي خبري در رسانه ها و انجام مصاحبه هاي متعدد چيست؟؟
اين سؤالي است كه قطعا ذهن بسياري از اهل تعقل و تفكر را به خود مشغول كرده و هركس گمانه اي مي زند و فرجام را به رصد مي نشيند.
تقريبا از چند ماه پيش، اصولگرايان گچساران و باشت جلسات متعددي را در جهت رسيدن به نقطه مشترك يا به بياني ديگر ائتلاف بدون گزينه، برگزار كردند و همانطور كه خود سيد قدرت در مصاحبه با خبرنگار كبنانیوز تأييد كرده، در زمينه ائتلاف هيچ صحبتي با او نشده است.
برداشت نويسنده اين است كه اولين هدف حسيني بحريني از انجام مصاحبه با رسانه ها، تهديد دوستان اصولگرايش در گچساران و باشت است كه در صورتي كه خود يا يكي از يارانش گزينه نهايي ائتلاف نباشد، اجازه نمي دهد ائتلاف صورت پذيرد و اين يعني « منم بازي يا بازي خراب » در واقع سعي مي كند از كانال هاي مختلف به ائتلاف مذكور ضربه بزند:
1- وحدت را خوب مي داند اما استارت ائتلاف همفكرانش را عقلاني نمي داند و به اين طريق اصل آن را زير سؤال مي برد.
2-هر چند تأكيد دارد كه در انتخابات آينده كانديدا نخواهد شد، اما در لفافه بيان مي كند كه چنانچه ائتلاف هم صورت بپذيرد، گزينه نهايي يا بايد خود ايشان باشد يا از نيروهايش. در اين زمينه جملات رمز داري بيان مي كند:« به فرض كه تصميم بگيرم و بيايم، مگر نبايد پول خرج كرد و پشتوانه مالي داشت، كي مي خواهد پول خرج كند(نكته: چنانچه كسي پيدا بشود و پول خرج كند، من هستم)-اگر نماينده شوم، قطعا پاكدل را مدير نفت مي كنم(نكته:رأي ليشتر و خير آباد را نياز دارم)- در بركناري فولادي وندا خودش را بي گناه جلوه مي دهد و مقصر را سيد اكبر عليزاده معرفي مي كند(نكته: به دست آوردن دل ترك زبانان اصولگرا) - اگر من نبودم تاجگردون با رأي بيشتري پيروز مي شد، بخشي از رأي من به سمت آقاي تاجگردون مي رفت و رأي ايشان به بالاي 40000رأي مي رسيد(نكته: چنانچه من گزينه نهايي نباشم، قسمت زيادي از رأي من به سمت تاجگردون مي رود) - بركناري خواجه زاده از پيام نور را به صورت زيركانه اي به تاجگردون ربط مي دهد، آنجا كه مي گويد بركناري ايشان در دوره من نبوده و من نفوذي نداشتم » -اين جملات نشان مي دهد كه ايشان قطعا در انتخابات مجلس آينده كانديدا خواهد شد و از الأن دارد زمينه سازي مي كند.
3-براي ائتلاف نانوشته همفكرانش در گچساران و باشت تعيين تكليف مي كند و تأكيد دارد بايد كانديداي نهايي فرد جديدي باشد كه به هر حال احساس شود كه توان دارد، همچنين سعي مي كند براي تعداد زيادي از اصولگرايان گچساران و باشت توقع ايجاد كند كه مي توانند كانديداي نهايي ائتلاف باشند و از اين طريق به ائتلاف دوستانش ضربه بزند.افراد مختلفي مثل: خواجه زاده، فولادي وندا، مرادي، جشن ساز، صابري، زينل زاده، پاكدل، احمدزاده و....
دومين هدف سيد قدرت از انجام مصاحبه هاي مذكور تضعيف نماينده فعلي گچساران و باشت در مجلس شوراي اسلامي است. اين هدف خود را هم از راه هاي مختلفي دنبال مي كند:
1-قبولي دكتر تاجگردون در انتخابات 12 اسفند 90 را با ترفندي خاص حاصل رأي شهرهاي همجوار مي داند.
2-تلاش مي كند عملكرد دكتر تاجگردون را زير سؤال ببرد:«در جواب خبرنگار كه در مورد تغييرات حاصله در باشت سؤال مي كند، پاسخ مي دهد: تغيير خاصي نديدم!-در زمينه چينش مديران گچساراني و باشتي در مركز استان كار خود را همراه با سختي هاي زيادي مي داند اما كار تاجگردون را خيلي آسان مي داند! و...
3-خيلي سعي مي كند سطح توقعات مردم نسبت به تاجگردون را بالا ببرد. به اين جملات كه توجه كنيد به نيت ايشان پي مي بريد:« هم بودجه در دستان تاجگردون است، هم استاندار كاملا گوش به فرمانش است، هم مديران در اختيارش هستند براي فرمان بردن و هم خودش آدم توانمندي است- استاندار فعلي هر چه تاجگردون بگويد ردخور ندارد، كافيست بگويد فلان فرد به درد اين جايگاه مي خورد - خوبي آقاي تاجگردون در اين است كه هر چه به مديرانش بگويد نه نمي گويند و تا آن را انجام ندهند از پاي نمي نشينند - در جواب سؤال خبرنگار كه از ايشان مي خواهد كه به استاندار نمره بدهد با فرافكنی خاصي جواب مي دهد: آقاي استاندار هم خط تاجگردون است، تاجگردون ايشان را به استان آورد و از ايشان حمايت مي كند، طبيعي است كه  حرف آقاي تاجگردون بيشتر برش داشته باشد و...»- با اين سخنان دو هدف را دنبال مي كند، يكي بالابردن توقع نسبت به تاجگردون و ديگري  قرار دادن ايشان مقابل آقاي استاندار.
4- سعي دارد با ظرافت خاصي رابطه تاجگردون و زارع را تيره نشان دهد و با جملاتي خاص بر آتش اين اختلاف مي افزايد، آنجا كه عامل عدم توفيق نيروهاي زارع براي پست گرفتن را دكتر تاجگردون مي داند و باز در جاي ديگري از مصاحبه با خبرنگار كبنانيوز عنوان مي كند: تاجگردون بايد تلاش كند الان كه جو بر عليه گچساران و باشت است از فرصت استفاده كرده و تا مي تواند از بچه هاي گچساران وباشت بگذارد مركز استان.
با اين جملات زيركانه اهدافي را دنبال مي كند؛
1 - حساسيت نسبت به بچه هاي گچساران و باشت را بيشتر كند و در مقابل توقع ايجاد كند كه تاجگردون بايد نيروهاي بيشتري را به مركز استان ببرد.- در صورتي كه با يك حساب سر انگشتي مي توان پي برد كه نيروهاي گچساراني و باشتي در مركز استان به 10 درصد كل مديران ادارات كل استان نمي رسد.
5-آخرين و مهمترين راهي كه جهت ضربه زدن به دكتر تاجگردون دنبال مي كند همان جمله كليدي اولين مصاحبه ايشان در چند روز گذشته است كه از سوي خبرنگار يكي از سايت هاي محلي مورد توجه و تيتر مصاحبه قرار گرفته بود«تاجگردون قطعا نماينده دور بعد گچساران و باشت در مجلس شوراي اسلامي است».
اين جمله اكثر اصولگرايان گچساران و باشت را ناراحت و قسمتي از هوادارن تاجگردون را خوشحال كرد.
اما عكس العمل هر دو گروه به اين جمله يك نوع برداشت سطحي است و رمز اصلي مصاحبه هاي سيد قدرت در چند روز گذشته در همين يك جمله نهفته است و هدف اصلي از بيان اين جمله چيزي نيست جز مطمئن كردن تاجگردون از قبولي در انتخابات آينده و ادامه دادن راه فعلي توسط ايشان و نزديك نشدن به بزرگان اصلاحات در گچساران و باشت.
در واقع اصولگرايان گچساران و باشت پي برده اند كه تنها راه شكست تاجگردون در انتخابات آينده، جداكردن بزرگان اصلاح طلب گچساران و باشت از ايشان است و سعي دارند با تحريك هر دو طرف به نتيجه مورد نظر برسند.
**نكته: سيد قدرت حسيني در لابه لاي سخنانش در مصاحبه هاي مذكور واقعيت هاي تلخي را هم بيان مي كند كه خالي از لطف نيست.
1-اصولگرايان گچساران و باشت سبد رأي خاصي ندارند و شرط اصلي پيروزي اصولگرايان را در رد صلاحيت تاجگردون و ديگر كانديداهاي اصلاح طلب و بازي در زمين بي رقيب مي داند.
2- پيروزي بزرگواري در انتخابات هاي گذشته را حاصل بازي در زمين بي رقيب مي داند و تأكيد دارد در صورتي دوباره انتخاب مي شود كه رقيب نداشته باشد...