نامه‌ی سرگشاده یک جوان به شهردار دهدشت

کبنا ؛افضل هوشیاری*
 جوانترین کاندیدای دور قبل شورای شهر دهدشت نامه‌ای را خطاب به شهردار این شهر نوشت. متن این نامه بدین شرح است:
بنام خدایی که انسان راجانشین خودبرروی زمین قرار داد تا زمین را آباد گرداند.
شهردارمحترم شهردهدشت جناب آقای دکترتخشا   سلام علیکم
معتقدم پذیرفتن سمت شهرداری شهردهدشت یک ایثار و به معنای واقعی کلمه ،از خود گذشتگی برای مردم است واین کار دست کمی از کسانی که برای دفاع از این مرز وبوم جنگیدند ندارد.
جناب آقای شهردار فراموش نکنید شما شهردار انتخابی هستید و نه انتصابی پس به نوعی منتخب شهروندان دهدشتی هستید.انتخابی که برخلاف ادوار گذشته خوشبختانه رنگ وبوی سیاسی نداشت ودست نماینده ودیگرمسولان ازاین انتخاب کوتاه بود که جا دارد از این انتخاب اعضای محترم شورای شهر تشکر کنم .شهردار یک شهر کلانتر آن شهر هم هست به شرطی که قدر قدرت،منزلت وجایگاهش رابداند بااینکه دهدشت به شهر سعی وخطا تبدیل شده است شهروندان این شهر نشان دادند که مردم صبوری هستند و توقع بالایی هم ندارندآنهاخدمات می خواهند چراکه دیگر ازشعارشنیدن خسته شدندخواسته های منطقی ومعقولی نیزدارند.آیاداشتن خیابانهای سالم ،اماکن تفریحی ورفاهی ،حل مشکل ترافیک ،داشتن پارکینگ ،احترام به حقوق شهروندی وازهمه مهم ترپرکردن چاله های خیابانهاوبرداشتن موانع وسرعت گیرهایی که چون تپه هایی در وسط خیابانها خودنمایی می کنند خواسته ی غیره معقولی است؟
راستش وقتی اینجانب برای انتخابات شورای شهرمان کاندیداشده بودم از اولین ومهم ترین کارهایم درصورت راهیابی به شورای شهر پیشنهادشهرداری متخصص ، متعهدو باتجربه درحوزه مدیریت شهری وشهرداری بود که درذهنم اسم شماتداعی می شدچراکه سابقه، تخصص وتحصیلات شمادرشهرداری به اندازه سن بیست وپنج ساله من بود. زمانی که شنیدم اعضای محترم شورای شهر به شمااعتماد کردندوشمارا به عنوان شهردار شهرمان انتخاب کردند از خوشحالی درپوست خودم نمیگنجیدم .چراکه من تخصص ،تجربه، تحصیلات درحوزه شهری وشناختی که ازمردم شهرمان دارید را نقطه قوت شمامی دانم .
به هر حال آقای شهردار! ضمن آرزوی موفقیت می خواهم چند کلامی با شما حرف بزنم. اول از همه از خیابان های شهرم شروع کنم. من ازسوارشدن برماشین بخاطرسلامتیم در شهرمان می ترسم . چاله های شهرم آدمی را یاد شهر های جنگ زده می اندازد اما مگر می شود نجنگیده شهر جنگی داشت؟ بازسازی و ترمیم آسفالت خیابانها که الفبای خدمات شهری است نه تنها به زیبایی شهر کمک می کند،بلکه به فرهنگ صحیح رانندگی هم کمک می کند و در نهایت به اقتصاد خانواده ها هم کمک می کند چرا که شهروندان مجبور نیستند درآمد خود را که با هزار زحمت وبدبختی بدست می آورند صرف جبران خسارتهایی نظیر افتادن خودروهایشان در چاله های شهرویابالارفتن از سرعت گیرهایی که چون کوه در وسط خیابانهاقدعلم کردند بکنند. مگردرآمد روزانه یک راننده تاکسی چقدرهست که بخش اعظمی از درآمدروزانه خودرابایدصرف تعمیرماشینش بکند؟البته جدیدا نسبت به این قضیه حساسیت نشان داده اید ودرجهت ترمیم آسفالت خیابانها کارهایی انجام داده اید که لازم می دانم بعنوان یک شهروند از شماتشکرکنم اماجناب آقای شهردار می بینم که در ترمیم آسفالتها ،همان سیاستهای شهرداران قبلی که آسفالت بابیل پهن می کردند وباپا می کوباندند تکرار می شود. ماخوشحالیمان از انتخاب شمااین بود که حدس می زدیم مدیریت علمی داردبر شهرمان حاکم می شود.ودیگرمدیریت حدس وخطا گذشته است .مدیریت علمی یعنی مدیریتی که تجزیه وتحلیل کارها، انتخاب کارکنان بر اساس شایستگی وازهمه مهم تر آموزش صحیح کارکنان وآشنانمودن آنها باروش صحیح انجام دادن کار  از اصول اصلی آن است .
هدف اصلی مدیریت علمی افزایش کارایی است .مدیریت علمی یعنی به جای حدس وگمان بایداطلاعات صحیح وواقعی وعلمی درباره ماهیت هر کاری جمع آوری کردوآنهارابرپایه حل مساله ومشکلات سازمانی ومدیریت قرار داد.
آقای شهردار! دومین درخواست من ازشما این است که باکاشت نهال هایی متناسب باشرایط اقلیمی،آب وهوایی وجغرافیایی به توسعه فضای سبز شهرمان کمک کنید . اگرمی بینیم فضای سبز مناسبی نداریم علتش تاریخیست که درپشت سرمان قرار دارد اتفاق دهه ۸۰خاطرتان هست؟؟؟تمامی درختان بید همیشه سبزمان ازپارک جنگلی گرفته تا میدان شهر ودیگر بلوارهای اصلی شهر به دلایل گوناگون به دست بی رحم تبر نابود شدند کاش از همان ابتدای کار،کاشتن این درختان کارشناسی می شد . اگردقت کرده باشید فضای سبز شهرمان بادرختان پرتقال تزیین شده اند آیامیخواهیم استفاده اقتصادی بکنیم یاتفاوتمان رابابقیه ثابت کنیم؟! امیدوارم کاردانی شما دراین باره کارساز باشد وگرنه بااین توصیف بی شک درختان پرتقال قربانیان بعدی خواهند بود ودرختان انجیر نیز باید خود را آماده کاشت کنند واین یعنی همان حدس وخطایی که خدمتتان عرض کردم. آیا نبایدازپایه شرایط اقلیمی وآب وهوایی شهرمان کارشناسی شود تااز دوباره کاری وهزینه های هنگفت جلوگیری شود ؟!
آقای شهردار! سومین درخواست من مربوط به ترمیم ومرمت سازی شهرقدیمی مان بلادشاپور ونام گذاری و ساماندهی میادین وخیابانها وبلوارهاست. از میدان مرکزی شهرمان گرفته که هرروز دستخوش تغییرات است یااز ویرانی بلادشاپورمان که می توانست درحوزه گردشگری حرفی برای گفتن داشته باشد وبه اقتصاد شهرمان کمک کند وهم می توانست تارخ وتمدنمان را به کشور معرفی کند . آقای شهردارخوب می دانید شهری که تاریخ ندارد هویت ندارد وملتی که هویت ندارد هیچ ندارد. عاجزانه از شما میخواهم که با همکاری میراث فرهنگی ،فرما نداری ،استانداری ودیگرنهادهای خدمتگزارنظام جمهوری اسلامی نسبت به ترمیم این شهر قدیمی اقدام نمایید. همینطور می توانیم میدان ویایکی از بلوارهای اصلی شهرمان را به این نام نام گذاری کنیم چراکه نام گذاری میدان ویاخیابانی به نام بلاد شاپور نه تنها تاریخ رابرای گذشتگان بلکه درسی رابرای آیندگان آموزش می دهد که سرزمینشان درطول تاریخ چقدراهمییت داشته است.ویانصب تندیس حسین پناهی ونام گذاری بلوار ویاخیابانی به این نام، هنرمندی که درنقش خودش بی بدیل بود.
آقای شهردار! چهارمین درخواست من مربوط به سطل های زباله است .چرا که برای انداختن حتی کوچکترین زباله در خیابانهای شهرمان باید دربه در دنبال سطل زباله باشیم ،آمرزیده باد پدرمدیرعامل این شرکتهای لبنیاتی را که این سطل های آبی رنگ اهدایی را به فروشندگان محصولاتش داده تا اندکی از مشکلات ما را حل کرده باشد.
آقای شهردار! پنجمین درخواستم مربوط به پیدا کردن آدرس هایی است که خود ماجرایی دارد ...     آدرس هایی تودرتو که برای پیدا کردن منزل علی باید اسامی همسایگان بغل(محمدرضا.علیرضا و...) را داد تا شاید مقصد پیدا شود . چرا بنده باید استرس اسباب کشی منزل همسایمان "محمدکاظم " را داشته باشم که مبادا آدرس داده شده ام پستچی را گمراه کرده باشد ! جناب شهردار مگر هزینه پلاک گذاری اماکن چند هزارم ارزش وقت طلایی همشریانمان است که باید اینگونه تلف شود؟؟؟
آقای شهردار! ششمین وآخرین درخواستم مربوط به اراضی کشاورزی اطراف یا داخل شهر است که با توسعه شهر در حریم شهری قرار گرفته اند را از مالکان خریداری و اگر توان خریداری نیست با مشارکت آنان،اراضی مذکور را متناسب با اصول شهرسازی قطعه بندی و خیابان کشی نموده و به شهروندان متقاضی فروخته شود تا به توسعه و شکل و نمایی شهری کمک شود ...درپایان .درست است که مشکلات زیادی داریم اما به دیده انصاف که بنگریم جا دارد که از شهرداران سابق یادی بکنیم مثلا سنگ فرش پیاده روها وکیوسک های مطبوعاتی مرا یاد خدمات آقای مهندس عزیزی می اندازد که جا دارد از ایشان تشکر کنم و همچنین نصب تابلوهای راهنمای شهری در زمان مدیریت آقای تقوی.
امیدوارم در پایان خدمتتان در مقابل شهروندان رو سفید و سربلند باشید وتفاوت مدیریت علمی و سیاسی را به شهروندان، اعضای شورای شهر و دانشگاهیگان اثبات کنید .
موفقیت وسربلندی شما آرزوی ماست.
*جوان ترین کاندیدای چهارمین دوره شورای اسلامی شهر دهدشت