تاریخ انتشار
شنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۷ ساعت ۰۱:۰۵
کد مطلب : ۳۳۰۷۰۹
مسئولان برای نجات آموزش و پرورش همت کنند
۰
کبنا ؛متن ارسالی
در خبرها خواندم دولت فرانسه با کاهش سن ورود دانش آموزان به مدرسه از شش سال به سه سال، پدر و مادرها را مکلف کرده فرزندانشان را از سه سالگی راهی مدرسه کنند.
با علم به این که کشور فرانسه یکی از پیشگامان در طراحی نظام آموزشی بوده و با علم به این که نظام آموزشی قبلی ما هم به نوعی تقلید از فرانسویها بوده، حدس زدم دولت این کشور کاهش سن مدرسه رفتن بچهها را فی البداهه و الابختکی انجام نداده است و این تغییر، نتیجه سالها مطالعه و تحقیق و پژوهش بوده است.
ضمناً با شنیدن این خبر تاسف خوردم که چرا دولتهای گذشته و حال، علیرغم گذشت حدود چهل سال از وقوع انقلاب اسلامی، آموزش و پرورش را رها کردهاند و برای تحول و ترقی آن برنامهای ندارند. یا اگر برنامهای تبیین کرده و یا کاری برای آموزش و پرورش انجام دادهاند بر اساس آزمون و خطا و طرحهای بدون مطالعه جامع و فراگیر بوده است.
یاد روزهای واپسین اسفند ۱۳۹۶ و حرف پسرم که کلاس یازدهم است افتادم که میگفت دبیرانمان گفتهاند هفته آخر اسفند (روزهای ۲۶، ۲۷ و ۲۸ اسفند) دانش آموزان میتوانند غیبت کنند. ضمناً به این هم فکر کردم که احتمالاً روزهای ۱۴ و ۱۵ فروردین ۱۳۹۷ هم مدارس تعطیل و یا به قول دانش آموزان تق و لق باشد. یعنی یک تعطیلی طولانی از ۲۴ اسفند ۹۶ تا ۱۸ فروردین ۹۷ (جمعاً ۲۳ روز)، روزهایی که جزو بهترین روزهای سال از لحاظ آب و هوایی بوده و نه گرم است و نه سرد. ولی متاسفانه دانش آموزان به جای حضور در کلاسها در مسافرت بوده، یا در خانه در حال تماشای فیلمهای بی کیفیت سیما و یا طبق معمول با گوشیهای پیشرفته خود در حال جولان و پست گذاشتن در شبکههای اجتماعی هستند. پستهایی که اکثراً تکراری بوده و کمکی به بالا بردن سطح علمی و تجربی دانش آموزان نمیکند.
بی تعارف باید عرض کنم که در حال حاضر نظام آموزشی ما از گذشته فشلتر و بی برنامهتر شده است. بسیاری از آموزگاران، معلمان و دبیران در چنبره مشکلات اقتصادی خود گرفتار بوده و حال و حوصله آموزش و پرورش فرزندانمان را ندارند. مدارس دولتی و غیر دولتی با بهانههای مختلف از پدران و مادران دانش آموزان پول میگیرند و در عوض هیچ تحولی در مدرسه ایجاد نمیکنند. اکثر معلمان و دبیران شغل دوم دارند. یا در آموزشگاههای خصوصی مشغول کار هستند و یا در شغلهای دیگر درآمدی علاوه بر درآمد معلمی کسب میکنند. حتی شماری از آنها به شغل مسافرکشی مشغول هستند. شغلی که غیر از خستگی و اعصاب خردی چیزی برای معلمان در پی نخواهد داشت. این عزیزان با این مشکلات و با این خستگی و اعصاب خردی، دیگر حال و حوصله و انگیزهای برای آموزش و پرورش فرزندان این مرز و بوم نخواهند داشت. کسی که تا پاسی از شب دنبال یک لقمه نان و کسب درآمد از شغل دوم است آیا زمانی هم برای مطالعه و برنامه ریزی خواهد داشت؟ بنابراین اکثر معلمان و دبیران این سرزمین علمشان، علم روز نمیباشد. کسی که علمش علم روز نبوده و در طول سالها معلمی وقت و حوصلهای برای مطالعه و به روز شدن نداشته چگونه میتواند پاسخ سوالهای انبوه دانش آموزان را بدهد؟ بنابراین بسیاری از معلمان و دبیران در مقابل پرسشهای انبوه دانش آموزان از پاسخ گفتن باز میمانند. حنی بعضاً تعدادی از آنها به جای گفتن نمیدانم از کوره در میروند و عصبانی میشوند که این چه سوالی است میپرسید؟ مگر وظیفه من است به این مزخرفات پاسخ بدهم و چنین و چنان.....
بنابراین بی تعارف باید خدمت جناب رییس جمهور، دولتمردان محترم و به ویژه وزیر محترم آموزش و پرورش عرض کنم که آقایان دوره شعار و حرف گذشته است. دیگر زمان متهم کردن گذشته و به فکر بچههای مردم نبوده گذشته است. آموزش و پرورش ایران نیازمند یک برنامه ریزی جامع و کامل، یک همت همگانی و یک بودجه کافی و وافی میباشد، تا از این وضعیت بغرنج و ملال آور کنونی و دانش آموز گریز خارج شود. آقایان چهل سال آزمون و خطا برای نظام آموزشی کافی است.
به خدا فرزندان این آب و خاک حق دارند خوب آموزش ببینند و خوب پرورش داده شوند. آنها حق دارند با آمادگی و علم و تجربه وارد عرصه کار و تلاش و زندگی شوند. ایران ما آباد و مستقل و خودکفا نمیشود مگر با نجات آموزش و پرورش از وضعیت کنونی.
آقای رییس جمهور آلمان و ژاپن شکست خورده در جنگ جهانی دوم، آلمان و ژاپن محکوم به پرداخت غرامت جنگی برای سر بر آوردن از خاکستر آن جنگ خانمان سوز به آموزش و پرورش متوسل شدند. این دو کشور که هم اکنون جزو ثروتمندترین کشورهای دنیا هستند از آموزش و پرورش شروع کردند.
کشور ما هم باید از آموزش و پرورش شروع کند. توجه به آموزش و پرورش و برنامه ریزی و سرمایه گذاری در این بخش و توجه به وضع معیشتی آموزگاران، معلمان و دبیران میتواند نظام آموزشی و پرورشی ایران را از وضعیت فشل کنونی خارج و متحول کند. کاری که باید از چهل سال پیش شروع میشد به بهانه جنگ، سازندگی خرابیهای ناشی از جنگ، سامان دادن به اقتصاد و تحریمهای سالیان اخیر، سالهاست که مسکوت مانده است. لطفاً از هم اکنون شروع کنید و دوباره نگذارید چهل سال دیگر بگذرد.
آقای رییس جمهور لطفاً همت لطفاً.
در خبرها خواندم دولت فرانسه با کاهش سن ورود دانش آموزان به مدرسه از شش سال به سه سال، پدر و مادرها را مکلف کرده فرزندانشان را از سه سالگی راهی مدرسه کنند.
با علم به این که کشور فرانسه یکی از پیشگامان در طراحی نظام آموزشی بوده و با علم به این که نظام آموزشی قبلی ما هم به نوعی تقلید از فرانسویها بوده، حدس زدم دولت این کشور کاهش سن مدرسه رفتن بچهها را فی البداهه و الابختکی انجام نداده است و این تغییر، نتیجه سالها مطالعه و تحقیق و پژوهش بوده است.
ضمناً با شنیدن این خبر تاسف خوردم که چرا دولتهای گذشته و حال، علیرغم گذشت حدود چهل سال از وقوع انقلاب اسلامی، آموزش و پرورش را رها کردهاند و برای تحول و ترقی آن برنامهای ندارند. یا اگر برنامهای تبیین کرده و یا کاری برای آموزش و پرورش انجام دادهاند بر اساس آزمون و خطا و طرحهای بدون مطالعه جامع و فراگیر بوده است.
یاد روزهای واپسین اسفند ۱۳۹۶ و حرف پسرم که کلاس یازدهم است افتادم که میگفت دبیرانمان گفتهاند هفته آخر اسفند (روزهای ۲۶، ۲۷ و ۲۸ اسفند) دانش آموزان میتوانند غیبت کنند. ضمناً به این هم فکر کردم که احتمالاً روزهای ۱۴ و ۱۵ فروردین ۱۳۹۷ هم مدارس تعطیل و یا به قول دانش آموزان تق و لق باشد. یعنی یک تعطیلی طولانی از ۲۴ اسفند ۹۶ تا ۱۸ فروردین ۹۷ (جمعاً ۲۳ روز)، روزهایی که جزو بهترین روزهای سال از لحاظ آب و هوایی بوده و نه گرم است و نه سرد. ولی متاسفانه دانش آموزان به جای حضور در کلاسها در مسافرت بوده، یا در خانه در حال تماشای فیلمهای بی کیفیت سیما و یا طبق معمول با گوشیهای پیشرفته خود در حال جولان و پست گذاشتن در شبکههای اجتماعی هستند. پستهایی که اکثراً تکراری بوده و کمکی به بالا بردن سطح علمی و تجربی دانش آموزان نمیکند.
بی تعارف باید عرض کنم که در حال حاضر نظام آموزشی ما از گذشته فشلتر و بی برنامهتر شده است. بسیاری از آموزگاران، معلمان و دبیران در چنبره مشکلات اقتصادی خود گرفتار بوده و حال و حوصله آموزش و پرورش فرزندانمان را ندارند. مدارس دولتی و غیر دولتی با بهانههای مختلف از پدران و مادران دانش آموزان پول میگیرند و در عوض هیچ تحولی در مدرسه ایجاد نمیکنند. اکثر معلمان و دبیران شغل دوم دارند. یا در آموزشگاههای خصوصی مشغول کار هستند و یا در شغلهای دیگر درآمدی علاوه بر درآمد معلمی کسب میکنند. حتی شماری از آنها به شغل مسافرکشی مشغول هستند. شغلی که غیر از خستگی و اعصاب خردی چیزی برای معلمان در پی نخواهد داشت. این عزیزان با این مشکلات و با این خستگی و اعصاب خردی، دیگر حال و حوصله و انگیزهای برای آموزش و پرورش فرزندان این مرز و بوم نخواهند داشت. کسی که تا پاسی از شب دنبال یک لقمه نان و کسب درآمد از شغل دوم است آیا زمانی هم برای مطالعه و برنامه ریزی خواهد داشت؟ بنابراین اکثر معلمان و دبیران این سرزمین علمشان، علم روز نمیباشد. کسی که علمش علم روز نبوده و در طول سالها معلمی وقت و حوصلهای برای مطالعه و به روز شدن نداشته چگونه میتواند پاسخ سوالهای انبوه دانش آموزان را بدهد؟ بنابراین بسیاری از معلمان و دبیران در مقابل پرسشهای انبوه دانش آموزان از پاسخ گفتن باز میمانند. حنی بعضاً تعدادی از آنها به جای گفتن نمیدانم از کوره در میروند و عصبانی میشوند که این چه سوالی است میپرسید؟ مگر وظیفه من است به این مزخرفات پاسخ بدهم و چنین و چنان.....
بنابراین بی تعارف باید خدمت جناب رییس جمهور، دولتمردان محترم و به ویژه وزیر محترم آموزش و پرورش عرض کنم که آقایان دوره شعار و حرف گذشته است. دیگر زمان متهم کردن گذشته و به فکر بچههای مردم نبوده گذشته است. آموزش و پرورش ایران نیازمند یک برنامه ریزی جامع و کامل، یک همت همگانی و یک بودجه کافی و وافی میباشد، تا از این وضعیت بغرنج و ملال آور کنونی و دانش آموز گریز خارج شود. آقایان چهل سال آزمون و خطا برای نظام آموزشی کافی است.
به خدا فرزندان این آب و خاک حق دارند خوب آموزش ببینند و خوب پرورش داده شوند. آنها حق دارند با آمادگی و علم و تجربه وارد عرصه کار و تلاش و زندگی شوند. ایران ما آباد و مستقل و خودکفا نمیشود مگر با نجات آموزش و پرورش از وضعیت کنونی.
آقای رییس جمهور آلمان و ژاپن شکست خورده در جنگ جهانی دوم، آلمان و ژاپن محکوم به پرداخت غرامت جنگی برای سر بر آوردن از خاکستر آن جنگ خانمان سوز به آموزش و پرورش متوسل شدند. این دو کشور که هم اکنون جزو ثروتمندترین کشورهای دنیا هستند از آموزش و پرورش شروع کردند.
کشور ما هم باید از آموزش و پرورش شروع کند. توجه به آموزش و پرورش و برنامه ریزی و سرمایه گذاری در این بخش و توجه به وضع معیشتی آموزگاران، معلمان و دبیران میتواند نظام آموزشی و پرورشی ایران را از وضعیت فشل کنونی خارج و متحول کند. کاری که باید از چهل سال پیش شروع میشد به بهانه جنگ، سازندگی خرابیهای ناشی از جنگ، سامان دادن به اقتصاد و تحریمهای سالیان اخیر، سالهاست که مسکوت مانده است. لطفاً از هم اکنون شروع کنید و دوباره نگذارید چهل سال دیگر بگذرد.
آقای رییس جمهور لطفاً همت لطفاً.