تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۴۸
کد مطلب : ۳۱۶۷۸۷
جناب استاندار؛ دانشگاههای مادر استان (دانشگاه دولتی و آزاد اسلامی یاسوج) را از سیطره یک طایفه خاص آزاد کنید/ این شماره دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج (۲)
۰
کبنا ؛غلامعباس امیدوار - شماره دوم
درآمد: بدیهی است که این نوشتار درصدد تقیبح و مذمت طایفه گرایی است و بر آن است که با تشریح این امر، افکار عمومی را نسب به آن بدبین نموده تا چنین امر مذمومی به صورت رویه و معمول درنیاید و آنگونه نباشد که مدیری یا نمایندهای (اعم از انتصابی یا انتخابی) از پلکان مردم بالا رود و درصدد طایفه گرایی و فامیل بازی برآید و هشداری باشد برای کلیه مدیران استانی تا بدانند افکار عمومی جامعه شاهد و ناظر بر اعمال آنها هستند.
ادامه شماره قبل......
در شماره قبل تشریح شد که با تغییر دولت، و ضرورت تغییر مدیران دانشگاه آزاد، به موازات تغییر رؤسای دانشگاه یاسوج و دانشگاه پیام نور استان کهگیلویه و بویراحمد، تلاش شد که ریاست دانشگاه آزاد یاسوج نیز به این طایفه برسد که این امر محقق نشد و نهایتاً کاندیدای این مسئولیت (دکتر زاده باقری)، با نگاه به آینده و برای جایگزینی ریاست، به معاونت آموزشی و قائم مقام دانشگاه آزاد یاسوج منصوب شد. وی نیز با نوید به همین امر که نهایتاً ریاست دانشگاه بعد از دکتر بوستانی به وی خواهد رسید، حاضر به حضور در شهر یاسوج و تصدی معاونت این دانشگاه شد؛ چراکه وی عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز است. به هر حال دکتر بوستانی به ریاست دانشگاه و دکتر زاده باقری به معاونت وی منصوب شدند و این امر تا مدت یکسال ادامه یافت. از آنجایی که ریاست این دانشگاه به این طایفه نرسید، علاوه بر سمت معاونت آموزش آن (دکتر زاده باقری)، در این مدت تلاش شد برخی دیگر از پستهای مدیریتی این دانشگاه برای این طایفه در نظر گرفته شود؛ از این رو دکتر عبدالخالق غلامی با پسوند «همان طایفه» از وابستگان همین طایفه (که در واقع بزرگ شده منطقهای در نورآباد ممسنی میباشد که از قدیم الایام از مناطق قشلاقی این طایفه است) به سمت معاونت دانشجویی و فرهنگی دانشگاه آزاد یاسوج منصوب شد و همچنین دکتر پناهی کردلاغری از همین طایفه به سمت معاونت پژوهشی منصوب شد. در همین دوره (دوره یکساله دکتر بوستانی)، دکتر کرم الله باقری فرد از همین طایفه مدیرکل آموزش و تحصیلات تکمیلی دانشگاه میشود. گودرز صفرپور از همین طایفه مسئولیت امور آزمایشگاهها (که این شخص در بسیاری از امور دانشگاه فعال و اثرگذار و به تعبیری آچارفرانسه هستند) میشود و آقای داراب جوکار (از همین طایفه) که از قبل مدیر حراست دانشگاه بود، در سمت خود ابقاء میشود و فرماندهی گروه موسوم به ۱+۵ را در قسمت اداری دانشگاه دارا است.
نهایتاً پس از سپری شدن یکسال از ریاست دکتر بوستانی بر دانشگاه، به طور ناگهانی ایشان استعفاء دادند و اگرچه ظاهر امر استعفا قلمداد شد، ولی با توجه به شواهد و اظهارات گنگ و مبهم ایشان با رسانهها و جلسه تودیع، به نظر میرسد تحت فشارهایی عطای این پست را به لقای آن بخشیده است؛ چراکه ایشان از سابق (در دولت سازندگی) در زمره مدیران دارای سابقه در ساختار دانشگاه آزاد بوده و تحقیقاً جز با وجود نارضایتی باطنی و فشار بیرونی و برخی درخواستهای غیرمنطقی، ناچار به استعفاء نشده است. اما علیرغم خوشحالی برخی از استعفای دکتر بوستانی، ریاست دانشگاه به دکتر زاده باقری که اضطراراً معاونت آموزشی دانشگاه را پذیرفته بود تا در وقت مقتضی به سمت ریاست منصوب شود، نرسید و ریاست دانشگاه به حجتالاسلام دکتر آل بویه رسید. در پی این اتفاق، بلافاصله دکتر زاده باقری از سمت معاونت آموزشی استعفا داد و به شیراز و دانشگاه محل تدریس خویش عزیمت نمود. زیرا ایشان به امید تصدی ریاست دانشگاه، به یاسوج آمده بود و سمت معاونت آموزشی را متناسب با شأن خویش نمیدید.
به هر حال دوره کوتاه ریاست دکتر آل بویه بر دانشگاه آزاد یاسوج نیز آغاز شد و ایشان حمایت بسیاری از چهرههای سیاسی را نیز با خود به همراه داشت. در دوره وی مسئولیتهای رسیده به این طایفه محفوظ ماند و صرفاً با بازنشستگی دکتر پناهی کردلاغری، دکتر صمد نجاتیان از همین طایفه جایگزین وی در سمت معاونت پژوهشی دانشگاه شد. (در شمارههای آینده به وضعیت پژوهشی دانشگاه و عملکردهای آن خواهیم پرداخت) اگرچه دکتر آل بویه مقبول جریان اصلاح طلبی بود و عملکردی مناسب و بیحاشیه داشت، اما از ریاست دانشگاه کنار گذاشته شد تا در نهایت، ریاست دانشگاه به این طایفه خاص برسد. با انتصاب دکتر آرمین محمودی به ریاست دانشگاه آزاد، برنامه بلند مدت تصاحب کرسی ریاست دانشگاه با انتصاب معاونتها و پرورش نیرو و زمینهسازی برای تصاحب ریاست دانشگاه به اتمام رسید و سرانجام تلاشها برای تصدی این کرسی از سوی این طایفه و نماینده مجلس به بار نشست.
دکتر محمودی در دولت قبل ریاست دانشگاه آزاد اسلامی گچساران را بر عهده داشت و موفق شد در این دولت نیز به ریاست دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج دست یابد؛ واضح است که امکان این موفقیت جز در سایه انتساب به یکی از نمایندگان و یا سایر مقامات میسر نمیشد. تحقیقاً این امر در خصوص دیگر مدیران سابق و لاحق (جدید و آینده) اتفاق نخواهد افتاد؛ جز اینکه برخی از آنها بدون انقطاع مدیریتی همچنان در سمت خود فعالیت داشته باشند. از این رو سؤال پیش میآید که آیا سایر مدیرانی که در دولت قبل بودهاند و نسبتی با نمایندهای و ... ندارند، نیز میتوانند در این دولت از صفر و از نو مسئولیت جدید بگیرند و یا مدیران فعلی (جز در موارد خاص و استثنائی) در آینده چنین امکانی را خواهند داشت؟ (قابل ذکر است که کارنامه سیاسی مبهم دکتر محمودی خود قصهای دیگر خواهد بود)
در این دوره، حاکمیت نگرش طایفهای در دانشگاه شتاب فزآیندهای گرفت و دایره آن تا گروههای آموزشی و مدیریتهای اداری توسعه یافت و حتی دروس حق التدریس دانشگاه را نیز تحت الشعاع خود قرار داد که به دلیل تطویل کلام از ذکر جزئیات این امور صرفنظر خواهد شد و در گزارش مبسوط و مستند تهیه شده برای دستگاههای نظارتی دولتی و قضایی، به کلیه موارد اشاره خواهد شد. تنها از باب مثال به صورت اجمالی به وضعیت گروه حقوق در این دانشگاه پرداخته خواهد شد:
ادامه دارد (همچنان با ما باشید).......
.........................................................................
پی نوشت:
آحاد جامعه (شهروندان عادی، مقامات سیاسی، اداری، قضایی و ...) خوشحال باشیم که رسانهها برای تقبیح این مسائل و اصلاح آنها تلاش میکنند. مسرور باشیم که چهرههای دانشگاهی در عرصه رسانهها به نقد و بررسی مسائل آموزشی و پژوهشی میپردازند و مجادله دانشگاهی در عرصه عمومی را زیبا بدانیم تا شاید بتواند به ارتقاء کیفیت آموزشی و پژوهشی استان منجر شود که به تعبیر آن پیر فرزانه (امام خمینی)؛ اگر دانشگاه اصلاح شود، کشور اصلاح میشود.
دانستن حق مردم است و خوشحال باشیم که رسانهها حقایق را فریاد میزنند و برای اصلاح امور پیشگاماند و در راستای تحقق عینی قانون ارتقاء سلامت نظام اداری و مقابله با فساد به وظیفه خود در ماده ۱۷ این قانون که دولت را به حمایت از رسانهها موظف میکند، تلاش مینمایند.
شرح قضایای دانشگاه دولتی یاسوج نیز بسیار جذاب و البته پرغُصه خواهد بود که نوید شرح آن بهزودی داده خواهد شد.
برای دیدن مطلب شماره یک کلیک کنید «جناب استاندار؛ دانشگاههای مادر استان (دانشگاه دولتی و آزاد یاسوج) را از سیطره یک طایفه خاص آزاد کنید/ نگذارید این شائبه ایجاد شود که دولت تدبیر و امید مروج طایفهگرایی دانشگاهی است!/ این شماره دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج (۱)»
درآمد: بدیهی است که این نوشتار درصدد تقیبح و مذمت طایفه گرایی است و بر آن است که با تشریح این امر، افکار عمومی را نسب به آن بدبین نموده تا چنین امر مذمومی به صورت رویه و معمول درنیاید و آنگونه نباشد که مدیری یا نمایندهای (اعم از انتصابی یا انتخابی) از پلکان مردم بالا رود و درصدد طایفه گرایی و فامیل بازی برآید و هشداری باشد برای کلیه مدیران استانی تا بدانند افکار عمومی جامعه شاهد و ناظر بر اعمال آنها هستند.
ادامه شماره قبل......
در شماره قبل تشریح شد که با تغییر دولت، و ضرورت تغییر مدیران دانشگاه آزاد، به موازات تغییر رؤسای دانشگاه یاسوج و دانشگاه پیام نور استان کهگیلویه و بویراحمد، تلاش شد که ریاست دانشگاه آزاد یاسوج نیز به این طایفه برسد که این امر محقق نشد و نهایتاً کاندیدای این مسئولیت (دکتر زاده باقری)، با نگاه به آینده و برای جایگزینی ریاست، به معاونت آموزشی و قائم مقام دانشگاه آزاد یاسوج منصوب شد. وی نیز با نوید به همین امر که نهایتاً ریاست دانشگاه بعد از دکتر بوستانی به وی خواهد رسید، حاضر به حضور در شهر یاسوج و تصدی معاونت این دانشگاه شد؛ چراکه وی عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی شیراز است. به هر حال دکتر بوستانی به ریاست دانشگاه و دکتر زاده باقری به معاونت وی منصوب شدند و این امر تا مدت یکسال ادامه یافت. از آنجایی که ریاست این دانشگاه به این طایفه نرسید، علاوه بر سمت معاونت آموزش آن (دکتر زاده باقری)، در این مدت تلاش شد برخی دیگر از پستهای مدیریتی این دانشگاه برای این طایفه در نظر گرفته شود؛ از این رو دکتر عبدالخالق غلامی با پسوند «همان طایفه» از وابستگان همین طایفه (که در واقع بزرگ شده منطقهای در نورآباد ممسنی میباشد که از قدیم الایام از مناطق قشلاقی این طایفه است) به سمت معاونت دانشجویی و فرهنگی دانشگاه آزاد یاسوج منصوب شد و همچنین دکتر پناهی کردلاغری از همین طایفه به سمت معاونت پژوهشی منصوب شد. در همین دوره (دوره یکساله دکتر بوستانی)، دکتر کرم الله باقری فرد از همین طایفه مدیرکل آموزش و تحصیلات تکمیلی دانشگاه میشود. گودرز صفرپور از همین طایفه مسئولیت امور آزمایشگاهها (که این شخص در بسیاری از امور دانشگاه فعال و اثرگذار و به تعبیری آچارفرانسه هستند) میشود و آقای داراب جوکار (از همین طایفه) که از قبل مدیر حراست دانشگاه بود، در سمت خود ابقاء میشود و فرماندهی گروه موسوم به ۱+۵ را در قسمت اداری دانشگاه دارا است.
نهایتاً پس از سپری شدن یکسال از ریاست دکتر بوستانی بر دانشگاه، به طور ناگهانی ایشان استعفاء دادند و اگرچه ظاهر امر استعفا قلمداد شد، ولی با توجه به شواهد و اظهارات گنگ و مبهم ایشان با رسانهها و جلسه تودیع، به نظر میرسد تحت فشارهایی عطای این پست را به لقای آن بخشیده است؛ چراکه ایشان از سابق (در دولت سازندگی) در زمره مدیران دارای سابقه در ساختار دانشگاه آزاد بوده و تحقیقاً جز با وجود نارضایتی باطنی و فشار بیرونی و برخی درخواستهای غیرمنطقی، ناچار به استعفاء نشده است. اما علیرغم خوشحالی برخی از استعفای دکتر بوستانی، ریاست دانشگاه به دکتر زاده باقری که اضطراراً معاونت آموزشی دانشگاه را پذیرفته بود تا در وقت مقتضی به سمت ریاست منصوب شود، نرسید و ریاست دانشگاه به حجتالاسلام دکتر آل بویه رسید. در پی این اتفاق، بلافاصله دکتر زاده باقری از سمت معاونت آموزشی استعفا داد و به شیراز و دانشگاه محل تدریس خویش عزیمت نمود. زیرا ایشان به امید تصدی ریاست دانشگاه، به یاسوج آمده بود و سمت معاونت آموزشی را متناسب با شأن خویش نمیدید.
به هر حال دوره کوتاه ریاست دکتر آل بویه بر دانشگاه آزاد یاسوج نیز آغاز شد و ایشان حمایت بسیاری از چهرههای سیاسی را نیز با خود به همراه داشت. در دوره وی مسئولیتهای رسیده به این طایفه محفوظ ماند و صرفاً با بازنشستگی دکتر پناهی کردلاغری، دکتر صمد نجاتیان از همین طایفه جایگزین وی در سمت معاونت پژوهشی دانشگاه شد. (در شمارههای آینده به وضعیت پژوهشی دانشگاه و عملکردهای آن خواهیم پرداخت) اگرچه دکتر آل بویه مقبول جریان اصلاح طلبی بود و عملکردی مناسب و بیحاشیه داشت، اما از ریاست دانشگاه کنار گذاشته شد تا در نهایت، ریاست دانشگاه به این طایفه خاص برسد. با انتصاب دکتر آرمین محمودی به ریاست دانشگاه آزاد، برنامه بلند مدت تصاحب کرسی ریاست دانشگاه با انتصاب معاونتها و پرورش نیرو و زمینهسازی برای تصاحب ریاست دانشگاه به اتمام رسید و سرانجام تلاشها برای تصدی این کرسی از سوی این طایفه و نماینده مجلس به بار نشست.
دکتر محمودی در دولت قبل ریاست دانشگاه آزاد اسلامی گچساران را بر عهده داشت و موفق شد در این دولت نیز به ریاست دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج دست یابد؛ واضح است که امکان این موفقیت جز در سایه انتساب به یکی از نمایندگان و یا سایر مقامات میسر نمیشد. تحقیقاً این امر در خصوص دیگر مدیران سابق و لاحق (جدید و آینده) اتفاق نخواهد افتاد؛ جز اینکه برخی از آنها بدون انقطاع مدیریتی همچنان در سمت خود فعالیت داشته باشند. از این رو سؤال پیش میآید که آیا سایر مدیرانی که در دولت قبل بودهاند و نسبتی با نمایندهای و ... ندارند، نیز میتوانند در این دولت از صفر و از نو مسئولیت جدید بگیرند و یا مدیران فعلی (جز در موارد خاص و استثنائی) در آینده چنین امکانی را خواهند داشت؟ (قابل ذکر است که کارنامه سیاسی مبهم دکتر محمودی خود قصهای دیگر خواهد بود)
در این دوره، حاکمیت نگرش طایفهای در دانشگاه شتاب فزآیندهای گرفت و دایره آن تا گروههای آموزشی و مدیریتهای اداری توسعه یافت و حتی دروس حق التدریس دانشگاه را نیز تحت الشعاع خود قرار داد که به دلیل تطویل کلام از ذکر جزئیات این امور صرفنظر خواهد شد و در گزارش مبسوط و مستند تهیه شده برای دستگاههای نظارتی دولتی و قضایی، به کلیه موارد اشاره خواهد شد. تنها از باب مثال به صورت اجمالی به وضعیت گروه حقوق در این دانشگاه پرداخته خواهد شد:
ادامه دارد (همچنان با ما باشید).......
.........................................................................
پی نوشت:
آحاد جامعه (شهروندان عادی، مقامات سیاسی، اداری، قضایی و ...) خوشحال باشیم که رسانهها برای تقبیح این مسائل و اصلاح آنها تلاش میکنند. مسرور باشیم که چهرههای دانشگاهی در عرصه رسانهها به نقد و بررسی مسائل آموزشی و پژوهشی میپردازند و مجادله دانشگاهی در عرصه عمومی را زیبا بدانیم تا شاید بتواند به ارتقاء کیفیت آموزشی و پژوهشی استان منجر شود که به تعبیر آن پیر فرزانه (امام خمینی)؛ اگر دانشگاه اصلاح شود، کشور اصلاح میشود.
دانستن حق مردم است و خوشحال باشیم که رسانهها حقایق را فریاد میزنند و برای اصلاح امور پیشگاماند و در راستای تحقق عینی قانون ارتقاء سلامت نظام اداری و مقابله با فساد به وظیفه خود در ماده ۱۷ این قانون که دولت را به حمایت از رسانهها موظف میکند، تلاش مینمایند.
شرح قضایای دانشگاه دولتی یاسوج نیز بسیار جذاب و البته پرغُصه خواهد بود که نوید شرح آن بهزودی داده خواهد شد.
برای دیدن مطلب شماره یک کلیک کنید «جناب استاندار؛ دانشگاههای مادر استان (دانشگاه دولتی و آزاد یاسوج) را از سیطره یک طایفه خاص آزاد کنید/ نگذارید این شائبه ایجاد شود که دولت تدبیر و امید مروج طایفهگرایی دانشگاهی است!/ این شماره دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج (۱)»