تاریخ انتشار
جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۰۲
کد مطلب : ۳۱۵۱۹۹

پلاسکو؛ تراژدی یا کمدی!

۱
۰
کبنا ؛محمد سلیمی راد
 
فیلم چهارراه استانبول مصطفی کیایی به چند دلیل ضعیف‌ترین اثر این فیلم‌ساز است.
بعد از حادثه تلخ ماجرای پلاسکو که درواقع از تراژدی‌های فراموش‌نشدنی برای همه است همان‌طور که انتظار هم می‌رفت قطعاً نگاه هر سینماگری را برای ساخت یک اثر دراماتیک به خود جلب می‌کرد.
چهارراه استانبول به‌عنوان اولین اثر سینمایی است که به‌صورت جدی و البته خیلی ضعیف و سطحی به این مسئله پرداخت هرچند که خود کارگردان قبلاً اعلام کرده بود که موضوع اصلی فیلم پلاسکو نیست ولی سؤال اینجاست که موضوع اصلی چیست و چرا پلاسکو؟
اتفاقاً برعکس نظر کارگردان موضوع اصلی خود ساختمان پلاسکوست و همه شخصیت‌ها بی‌دلیل و با منطق‌های ضعیف تلاش می‌کنند به ساختمان پلاسکو برسند.
فیلم حرف جدیدی برای گفتن ندارد و یک قصه کاملاً معمولی را دنبال می‌کند درواقع فیلم‌ساز تلاش می‌کند حادثه پلاسکو را با داستانش همسو کند و تأثیرگذاری را با صحنه‌هایی از ریزش ساختمان بر مخاطب بیشتر کند اما به چند دلیل مخاطب با فیلم همراه نمی‌شود و احساساتش برنمی‌انگیزد.
اول اینکه چرا یک داستانی که ردپاهایی از کمدی در آن دیده می‌شد باید در پلاسکو اتفاق می‌افتاد؟ و دوم اینکه اگر قرار بود مخاطب بخندد چرا باید فریادهای بی‌مورد مهدی پاک‌دل (شخصیت آتش‌نشان) را که نه قبل و نه بعدازآن هیچ پیش‌زمینه‌ای برای آن نداریم را تحمل کند؟ یا سکانس طعنه‌های سیاسی که بهرام رادان می‌زد که اصلاً جایگاهی در فیلم نداشت و فقط به شعاری بودن فیلم کمک می‌کرد.
چهارراه استانبول نه فیلم‌نامه و نه ساختار پیچیده‌ای نداشت و با توجه به متن اتفاقاً تنها موردی که در فیلم اصلاً جایگاهی نداشت طنزهای بی‌موردی بود که در جدی‌ترین سکانس‌های فیلم اتفاق می‌افتاد و فیلم‌ساز به‌جای اینکه به پایان غافلگیرکننده‌ای فکر کند درگیر همین موقعیت‌ها شد که هیچ سرانجامی هم نداشت.
مخاطب از اتفاقات فیلم جلوتر بود و درواقع می‌دانست چه می‌شود و اصلاً نمی‌خواست بداند که چگونه می‌شود به‌طوری‌که وقتی از سالم بودن دختر مطمئن می‌شویم دیگر دلیلی برای همدردی با پدر و خانواده‌اش نداریم و یواشکی کیف می‌کنیم و می‌خندیم چون فیلم به پایان زودرس و دور از انتظار می‌رسد.
فیلم دو بخش کاملاً مجزا داشت یکی حادثه پلاسکو و دیگری تعقیب و گریزهای بی‌موردی که قرار بود به هر نحوی به ساختمان پلاسکو ختم شوند و این سؤال ناخودآگاه در ذهن مخاطب پیش می‌آید که اگر این مکان به یک هتل یا ورزشگاه تبدیل می‌شد آیا ضربه‌ای به فیلم‌نامه وارد می‌کرد و تأثیری درروند فیلم داشت؟ و اگرنه چه کمکی در پیشرفت قصه داشت؟
در پایان باید به فیلم‌ساز گفت که نمی‌توان با هر تراژدی شوخی کرد و یک داستان بی‌سروته را از طریق یک اتفاق مهم پیش برد و قطعاً سناریوی ضعیف فیلم چهارراه استانبول مخاطبش را با رضایت روانه منزل نکرد.
نام شما

آدرس ايميل شما

ناشناس
Iran, Islamic Republic of
بله همین طوره
مصایب اعتمادزدایی میان دولت و مردم ( به قلم؛ محسن خرامین )

مصایب اعتمادزدایی میان دولت و مردم ( به قلم؛ محسن خرامین )

«اعتماد» از عناصر لازم‌ و ابتدایی حکومت‌داری است که حکومت‌ها باید در خلق و حفظ آن گام ...
اگر بایدن پیروز شود...

اگر بایدن پیروز شود...

بايدن با مطرح کردن بحث موشک‌ها، قصد توافق دارد و قطعا ايران هم خطوط قرمزي براي مذاکره ...
اصلاح‌طلبان در سه راهی انتخاب

اصلاح‌طلبان در سه راهی انتخاب

حزب ندای ایرانیان هم یک طیف نواصلاح‌طلب محسوب می‌شود خواهان حضور در رقابت‌های انتخاباتی ...
1