تاریخ انتشار
چهارشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۴۵
کد مطلب : ۳۱۰۱۱۴

آلترناتیو روحانی/ پس از روحانی/ ریشه نا آرامی‌ها در کشور مشخص شد / پاسخ صریح مطهری به «شریعتمداری! / دم دروغ کوتاه است!/ رئیس دولت اصلاحات به دولت تذکر دهد / اصلاحات در اصلاحات

۰
کبنا ؛
مهمترین اخبار روزنامه های ایران در چهارشنبه ۴ بهمن ماه به شرح زیر است.
روزنامه آرمان امروز(۱۳۹۶/۱۱/۰۴)


آقای شریعتمداری! معیشت را بهانه نکنید
آرمان: دیروز علی مطهری نایب رئیس مجلس به یادداشتی در روزنامه کیهان درباره بی‌توجهی دولت به وضعیت معیشتی مردم پاسخ داد. حسین شریعتمداری، شهره به برادرحسین، از مطرح‌ترین چهره‌ها در عرصه سیاسی ایران در چهار دهه گذشته است که این روز‌ها بیش از هر عنوان دیگری می‌توان او را منتقد دلواپس دولت و جریان‌های میانه‌رو کشور نامید. او پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی که مشی سیاسی متفاوتی با وی و همفکرانش داشت، تمام تلاش خود را معطوف به زیر سوال بردن دستاوردهای دولت کرد، به هر نحو دلواپسانه‌ای که بود! چنان‌که مسئولیت تمام مشکلات در کشور را از گذشته تا به امروز متوجه دولت حسن روحانی می‌داند و امروز از منتقدان برخی از طرح‌های دولت نظیر برجام است و دستاورد‌های اقتصادی توافق ۱+۵ را تقریبا هیچ می‌داند و معتقد است که هیچ‌یک از تحریم‌های اقتصادی ایران که در گذشته به واسطه فعالیت‌های هسته‌ای وضع شده بود ملغی نشده است و فشار آن همچنان بر سر سفره‌های مردم حس می‌شود که درگذشته این تحریم‌ها را نعمت، مایه سعادت ملت می‌دانست و از مخالفان هرگونه توافقی با کشور‌های اروپایی و آمریکا بود یا از سوی دیگر او که امروز از ناراضیان و منتقدان وضع موجود اقتصادی در کشور است، هرگونه اقدام دیگر دولت در زمینه‌هایی همچون حقوق شهروندی یا آزادی‌های فرهنگی و مدنی را با گره زدن به مسائل معیشتی زیر سوال می‌برد و دولت را متهم به حاشیه‌روی می‌کند که در دولت احمدی نژاد که از لحاظ مشی سیاسی نزدیک به او و همقطارانش بود، در برابر یکی از بدترین دوره‌های تنگناهای اقتصادی در کشور و فساد گسترده مالی سکوت کرد؛ همان دوره هشت ساله‌ای که دولت ایران صاحب بیشترین درآمد از فروش نفت بود اما کشور مواجه با فقر، بیکاری، گرانی و تورم ۴۰ درصدی شد و حسین شریعتمداری سکوت را بر رساندن صدای مردم و وضعیت آنها ترجیح داد. وی که امروز با تمام توان نقدهایی علیه دولتی می‌کند که بودجه موسسه متبوعش کیهان از آنجا تامین شده است بنابراین باید از او پرسید همان‌گونه که وی و همفکرانش با توجه به فضای باز سیاسی که در دولت روحانی به وجود آمده و امکان بیان تندترین نقد‌ها را به دولت فراهم آورده است، آیا در دولت قبل هم کسانی که با وی هم عقیده نبودند، می‌توانستند بدون هیچ مشقتی صدای خود را به گوش مسئولان برسانند ؟
هستیم بر آن عهد که بستیم
دوم بهمن ماه بود که مطلب انتقادی در کیهان منتشر شد: «جالب این که طی هفته‌های اخیر با وجود تشدید برخی نابسامانی‌های اقتصادی و طفره رفتن مسئولان دولتی از پاسخگویی، امثال علی مطهری در قامت وکیل الدوله سکوت اختیار کرده‌اند و این در حالی است که مردم انتظار دارند که مطالبات اقتصادی آنها از طریق نمایندگان مجلس از دولت پیگیری شود» و بعد با اشاره به افزایش قیمت دلار آمده است: «اما امثال علی مطهری که مدعی بودند ۲۰دقیقه هم برای تصویب برجام زیاد بود، اکنون درباره ثمرات وارونه و تلخ برجام کمترین موضع‌گیری و پرسش‌گری از دولت نمی‌کنند.»
پاسخ علی مطهری به شریعتمداری
پس از انتشار این متن بود که علی مطهری جوابیه‌ای را به حسین شریعتمداری ارسال کرد و نوشت: «ذکر دو نکته ضروری است: ۱-پیگیری مطالبات اقتصادی و هر مطالبه‌ای از دولت توسط نمایندگان لزوما در رسانه‌ها منعکس نمی‌شود، چنان که اخیرا جلسه‌ای با رئیس کل بانک مرکزی داشتیم و موضوع افزایش نرخ ارز و مؤسسات اعتباری بررسی شد. همین طور است پیگیری سوال از رئیس‌جمهور، علاوه بر این، اهمیت ارزش‌های انسانی مانند آزادی و حقوق بشر کمتر از معیشت و اقتصاد مردم نیست و گاه بیشتر است. مردم انتظار پیگیری اینگونه مسائل را نیز از نمایندگان دارند. درست نیست که تا دولتی به حقوق ملت توجه کرد و به آزادی‌های انسانی احترام گذارد، دائم از معیشت مردم که همیشه می‌توان نقصی در آن یافت بگوییم و وقتی دولتی همسوی خودمان روی کار آمد معیشت را فراموش کنیم. این سوال مطرح است که چرا کیهان به مسائلی مثل قتل ستار بهشتی نمی‌پردازد؟ ۲-برجام حاصل تفکر و تلاش کل نظام از جمله مقام رهبری است و هیأت مذاکره کننده با اذن ایشان آن را امضا کردند. محاسن و معایب آن که معتقدم محاسن آن بسیار بیشتر از معایب آن است، به کل نظام بر می‌گردد نه فقط به دولت. مشکلات اقتصادی امروز ریشه‌های دیگری دارد که مهم‌ترین آن ساختار اقتصادی کشور و کوچک بودن بخش خصوصی و چهارپاره بودن اقتصاد در دست دولت، نظامیان، نهادهای حکومتی و بخش خصوصی و در نتیجه، نبودن رقابت عادلانه میان شرکت‌ها و مؤسسات اقتصادی است. اگر برجام نبود و رانت‌های گذشته وجود داشت وضعمان بدتر بود. مخالفت آقای ترامپ با برجام یکی از نشانه‌های نافع بودن برجام برای ماست، گرچه هماهنگی کیهان و همفکرانش در این موضع با ترامپ و تلاش آنها از ابتدا برای اجرا نشدن این توافقنامه، قابل تأمل است.»



روزنامه آرمان امروز(۱۳۹۶/۱۱/۰۴)


رئیس دولت اصلاحات به دولت تذکر دهد
آرمان: احزاب اصلاح‌طلب بر اساس قانون جدید احزاب، باید فعالیت‌های خود را گسترش دهند. در غیر این صورت تا سال آینده منحل خواهند شد. حزب اتحاد، کارگزاران، موتلفه اسلامی و چند حزب دیگر به دلیل توسعه یافتگی مشکلی با تطبیق‌ خود با قانون جدید ندارند اما برخی از انجمن‌هایی که در قالب حزب به فعالیت می‌پردازند باید فعالیت‌های خود را گسترش دهند. انجمن مدرسین دانشگاه‌ها از جمله احزابی است که تلاش دارد خود را با قانون جدید احزاب تطبیق دهد. چندی پیش به بهانه تشکیل کنگره این حزب، شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها دیداری با رئیس دولت اصلاحات داشتند و دبیرکل این انجمن گزارشی از این جلسه و توصیه‌های رئیس دولت اصلاحات به احزاب اصلاح‌طلب مطرح کرد. در این دیدار تاکید شده هرچند جریان اصلاحات از روحانی حمایت کرده اما نباید هزینه ضعف‌های احتمالی را این جریان بپردازد. در این دیدار بر لزوم ریشه‌یابی حوادث اخیر از سوی رئیس دولت اصلاحات تاکید شده است.
گزارش
دبیرکل انجمن مدرسین دانشگاه‌ها در گفت‌وگو با ایلنا با اشاره به دیدار اخیر اعضای شورای مرکزی انجمن مدرسین دانشگاه‌ها با رئیس دولت اصلاحات گفت: این دیدار پیرو کنگره انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه بوده که در دوم آذر برگزار شد. صادقی افزود: در این دیدار برخی از اعضا اعلام کردند که از نظر مردم اصلاح آن چیزی است که در عمل دیده شود نه آنچه در شعار و حرف گفته می‌شود. مردم انتظار دارند نتیجه اصلاحات را در زندگی روزمره خود ببینند و شاهد تغییر باشند.
بازتعریف
محمود صادقی ادامه داد: ضرورت نقد درون گفتمانی اصلاح‌طلبان، انتقاد از بی‌برنامگی اصلاحات و ضرورت ارائه یک برنامه جامع و پرهیز از موضع سلبی نسبت به رقبا است و اینکه همواره دوران گذشته را نفی کنیم بدون اینکه خودمان برنامه داشته باشیم و ضرورت سازمان‌دهی جدید اصلاحات مورد تاکید قرار گرفت. برخی دوستان به صراحت بیان کردند که در حال حاضر جریان اصلاحات نقش فعالی در کشور ندارد و باید به لحاظ اینکه مردم‌محور هستند، بازتعریفی از اصلاح‌طلبی داشته باشیم.
رفتارهای هیجانی
صادقی خاطرنشان کرد: فقر و فساد و تبعیض و فقدان و سلب آزادی‌ها و به نوعی نادیده گرفته شدن اقشار مختلف در آنها احساس نادیده گرفته شدن اجتماعی را ایجاد کرده است و منجر به شکل‌گیری یک جامعه توده‌وار شده که ویژگی این جامعه این است که عقلانیت در آن ضعیف و فساد قوی می‌شود و مردم آماده رفتارهای هیجانی می‌شوند. این وضعیتی است که اخیرا هم شاهد آن بودیم و وضعیت بسیار خطرناکی است.
بیان نقدها
نماینده تهران اظهار داشت: اگرچه اصلاح‌طلبان هم‌اکنون برمسند امور نیستند اما به لحاظ پشتیبانی‌ که رئیس دولت اصلاحات هم در دوره اول و هم در دوره دوم از آقای روحانی داشت، انتظار از رئیس دولت اصلاحات این است که به نوعی ابراز موضع کرده و نقدهایی را که به آقای روحانی وجود دارد، بیان کرده و به دولت تذکر دهند. وی افزود: رئیس دولت اصلاحات هم تاکید داشتند که باید بین اصلاحات و اصلاح‌طلبی تمایز قائل شد.
سازگاری
صادقی تاکید کرد: رئیس دولت اصلاحات هم در این دیدار به تفصیل مطالبی را بیان کردند. بازگشتی به گذشته داشته و با یادآوری شعار استقلال، آزادی و‌جمهوری تاکید داشتند که به بحث اسلامیت و‌جمهوریت در عرصه حیات سیاسی و اجتماعی باید فراتر از جنبه‌های فردی توجه کرد و گفته شد که اسلام مدنظر امام هم اسلامی سازگار با دموکراسی بوده است. وقتی در شعار مردم‌جمهوری اسلامی بیان می‌شود، منظور اسلامی است که با‌جمهوریت سازگار است.
مشخص شدن مرزها
این عضو فراکسیون امید با بیان اینکه رئیس دولت اصلاحات معتقد بود در جریانات اخیر نباید مردم را خس و خاشاک و یا آشغال تعبیر کرد و باید از این گونه رفتارها بپرهیزیم، عنوان کرد: مردمی که به وضعیت معترض بودند به دنبال براندازی نبودند. آنها به دنبال جایگاه و خاستگاه خودشان بودند و نکته مهم این است که باید مرز فعالیت‌های اصلاح‌طلبی و اصلاح‌طلبان را با برخی جریان‌ها مشخص کنیم.
گفت‌وگو
نماینده مردم تهران در پاسخ به این سوال که آیا بحث گفت‌وگوی ملی که این روزها از سوی جریان‌های سیاسی مطرح می‌شود مورد بحث قرار گرفت یا خیر عنوان کرد: این نکته در صحبت ابتدایی دوستان مطرح شد و انجمن مدرسین دانشگاه‌ها با ابتکار عملی برای ورود به گفت‌وگوها از دو یا سه ماه پیش جلساتی را با جریان اصولگرایی آغاز کرده و گفت‌وگوهایی را هم ترتیب داده است که این موارد را در قالب گزارش به رئیس دولت اصلاحات ارائه کردیم. وی ادامه داد: رئیس دولت اصلاحات از این گفتمان‌سازی استقبال کردند. محمود صادقی درباره جزئیات جلسات گفتمان‌سازی انجمن مدرسین گفت: این گفت‌وگو تاکنون رسانه‌ای نشده است، بنای این کار را هم نداریم.
هزینه ضعف‌
نماینده تهران تاکید کرد: شورای عالی سیاستگذاری فراخوانی به همه اعضا و تشکل‌هایی که عضو آن هستند داد که در بحث ارزیابی شرکت و نتایج خود را بیان کنند. جریان اصلاح‌طلبی در مجموع باید نقش فعال‌تری در مواجهه با تحولات جاری داشته باشد. به خصوص نسبت به دولت معتقد هستیم ضمن حمایت نباید هزینه رفتارها و ضعف‌های دولت را جریان اصلاحات پرداخت کند. ما ضمن حفظ تعامل باید نقدها را بدون آنکه موجب سوءاستفاده جریان رقیب شود، بیان کنیم.


روزنامه ابتکار(۱۳۹۶/۱۱/۰۴)

جای خالی مسئولیت پذیری سیاسی
زهره احدی
بدون شک حسن روحانی پیروزی خود را در انتخابات ۹۶ وامدار حمایت اصلاح‌طلبان است. در حقیقت هیچ کس نمی‌تواند منکر نقش پررنگی شود که این جریان سیاسی در سرنوشت انتخابات ۹۲ و ۹۶ ایفا کرده‌است، بشود. پس از ایام انتخابات، اتفاقاتی در عرصه سیاسی کشور و وضعیت عمومی جامعه رخ داد و میزان انتقادها نسبت به دولت دوازدهم افزایش پیدا کرد. در چنین شرایطی، برخی از اصلاح‌طلبان صحبت‌هایی مطرح کردند و در حقیقت معتقد به تداوم حمایت از دولت بودند اما ضعف‌های دولت را نباید به پای اصلاحات نوشت. این در حالی است که مردم به پشتوانه حمایت همین افراد به روحانی رای دادند. در این میان سوالی مطرح می‌شود، آیا کنار کشیدن اصلاح‌طلبان از مشکلات دولت دوازدهم و یا روی آوردن به انتقاد از دولت مستقر از میزان نقشی که در تعیین در سرنوشت کشور داشته اند، می‌کاهد؟ آیا این جریان سیاسی با چنین رویکردی می‌تواند خود را در اذهان عمومی تبرئه کند؟
حمایت در خوشی و ناخوشی
دولت دوازدهم روزهای سختی را پشت سرمی‌گذارد و به دلیل اوضاع کشور متحمل انتقادات بسیاری نسبت به عملکرد دولت روحانی وجود دارد، حتی مصاحبه دوشنبه حسن روحانی در رسانه ملی نتوانست میزان این انتقادات را کاهش دهد. در این میان برخی از اصلاح‌طلبان که در روزهای انتخابات هم از حسن روحانی حمایت کردند، صحبت‌هایی در خصوص تبری جستن از ضعف‌های دولت دوازدهم را مطرح کردند. به عنوان مثال، محمود صادقی نماینده اصلاح طلب در آخرین صحبت‌های خود عنوان کرد: «شورای عالی سیاست‌گذاری یک فراخوانی به همه اعضا و تشکل‌هایی که عضو آن هستند داد که در  بحث ارزیابی  شرکت و نتایج خود را بیان کنند. جریان اصلاح‌طلبی در مجموع باید نقش فعال‌تری در مواجعه با تحولات جاری داشته باشد به خصوص نسبت به دولت من معتقد هستم ضمن حمایت نباید هزینه رفتارها و ضعف‌های دولت را جریان اصلاحات پرداخت کند، ما ضمن حفظ تعامل باید نقدها را بدون آن که موجب سو استفاده جریان رقیب شود، بیان کنیم.» در این میان بسیاری به یاد انتقادات اصلاح‌طلبان نسبت به جریان رقیب که زمانی از محمود احمدی نژاد حمایت کردند، می‌‌افتند. اصلاح‌طلبان معتقدند که اصولگرایان حتی اگر مسیر خود را از محمود احمدی‌نژاد جدا کرده‌اند باید نسبت به وقایع دوران ریاست جمهوری وی پاسخگو باشند اما آنها چنین منطقی را در قبال اقدامات خود ندارند. در این میان تکلیف مردمی که به پشتوانه چهره های اصلاح‌طلب به روحانی رای داده‌اند چیست؟ آیا این صحبت‌ها می‌تواند اذهان عمومی را راضی نگه دارد؟ در همین خصوص جهانبخش خانجانی در گفت‌وگو با «ابتکار» اظهار کرد:«این نوع رفتار اصلاح‌طلبان فرقی با آنچه اصولگرایان در مقابل احمد نژاد از خود نشان می‌دادند، ندارند. اگرقرار براین است که اصولگرایان نسبت به حمایت خود از آقای احمدی نژاد پاسخگو باشند، این موضوع شامل حال اصلاح‌طلبان هم می‌شود. این منطق به اطلاح طلبان هم تعمیم داده می‌شود و اصلاح‌طلبان هم باید نسبت به دعوتی که از مردم کردند و آنها را راضی به حمایت از دولت روحانی کردند، پاسخگو باشند.» وی با بیان اینکه اساسا اعتقاد ندارم که یک جریان سیاسی که حامی یک فرد یا گروهی می‌شود تنها به هنگام موفقیت در کنار آنها باشد، مطرح کرد: « در حقیقت این جریان سیاسی باید در هر شرایطی نسبت به حمایت خود پاسخگو باشد. این اتفاق می‌تواند در جریان اصلاحات و یا هرجریان دیگری رخ دهد. طبیعی است که وقتی ما جریان اصولگرا را به خاطر حمایتی که در گذشته نسبت به آقای احمدی نژاد داشته مقصرمی‌دانیم واشتباهات فاحش دولت‌های نهم و دهم را مرتبط به اصولگرایان تعمیم می‌دهیم، در مقابل همین منطق را نسبت به اصلاح‌طلبان به کار می‌بریم.» وی تصریح کرد: « بنابراین، اصلاح‌طلبان هم باید در مقابل حمایت‌های خود از دولت دوازدهم پاسخگو باشند. اصلاح‌طلبان به همان میزان که مردم را به مشارکت فراخواندند و از مردم دعوت کردند. باید پای این حمایت بایستند و هزینه آن را هم در نظر بگیرند.» وی در ادامه افزود: «اصلاح‌طلبان از نامزدهای شورای شهر تهران هم حمایت کردند. با وجود اینکه گمنام و ناشناخته بودند مردم به پشتوانه جریان اصلاحات به این اشخاص رای دادند و در حال حاضر هم باید پاسخگوی این حمایت خود باشند، حتی عملکرد شهردار منتخب این مجموعه هم بی ارتباط با اصلاح طلبان نیست و در برابر اقدامات وی هم باید پاسخگو باشند.» این کارشناس مسائل سیاسی خاطرنشان کرد: «این بی‌انصافی و خودخواهی است که تنها در مواقع موفقیت و یا خوشی در کنار دولت بایستند اما در ضعف‌ها و خطاها خود را کنار بکشند. این هم منجر به این می‌شود که ما بی‌محابا از جریان‌ها و افکار حمایت نکنیم و اگر می‌خواهیم مردم را دوباره به پای صندوق‌های رای بکشانیم باید پاسخگو باشیم و من مخالف این برخورد اصلاح‌طلبان هستم که معتقدند نباید خطاهای دولت را به پای آنها بنویسیم، اگر خطایی وجود دارد باید نقد شود و اگر نظری دارند باید مطرح کنند.»
تداوم همراهی
البته صحبت‌هایی که برخی اعضای جریان اصلاحات مطرح می‌کنند را نمی‌توان به تمام آنها نسبت داد بلکه هنوز هم بسیاری از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب معتقد هستند که اصلاحات باید در کنار دولت روحانی بایستند و تبعات آن را هم درنظر داشته باشد.
داریوش قنبری فعال سیاسی اصلاح طلب در رابطه با این اتفاق بیان کرد: « باتوجه به اینکه اصلاح‌طلبان در انتخابات از آقای روحانی حمایت کردند، بنابراین باید پاسخگوی عملکرد وی باشد و نباید فراموش کنند که اگر نقاط ضعف یا قوتی در عملکرد دولت وجود دارد به حساب ما نوشته می‌شود. ما در قبال تصمیمی که در انتخابات گرفتیم و مردم را ترغیب به رای دادن کردیم مسئول و پاسخگو هستیم. ما مانند اصولگرایان از زیر مسئولیتمان فرار نمی‌کنیم. اگر آنها در قبال عملکرد دولت‌های نهم و دهم که با حمایت آنها روی کار آمدند نمی‌خواهند پاسخگو باشند ما برخلافشان مسئولیت پذیر هستیم. وی در ادامه افزود: «ضمن اینکه قطعا و یقینا عملکرد منفی و مثبت آقای روحانی و دولت دوازدهم بر فعالیت و آینده اصلاح‌طلبان تاثیر خواهد داشت. با این حال ما با افتخار از عملکرد دولت دفاع می‌کنیم.» وی تصریح کرد: «اصلاح‌طلبان از آقای روحانی حمایت کردند و با افتخار هم این حمایت را ادامه می‌دهند. مسائل و مشکلاتی وجود دارد اما این مشکلات مربوط به مدیریت دولت نیست و مشکلات ساختاری است که به دولت دوازدهم به ارث رسیده است و آقای روحانی به دنبال رفع مشکلات است و مسائلی مانند رکود، تورم، سیاست خارجی و.. دولت توانست به موفقیت‌های نسبی هم دست پیدا کرد و باید الان به دنبال حفظ دستاوردها باشد.» این فعال سیاسی اصلاح‌طلب با اشاره به وضعیت نابسامان کشور زمانی که دولت یازدهم زمام امور را به دست گرفت، گفت: «ایران یک کشور به گل نشسته بود و ماشینی که به ته دره رفته محسوب می‌شد اما در مجموع دولت دوازدهم توانست دستاوردهای مطلوبی داشته است، شاید وضعیت ایده‌آل نباشد اما جایی برای شرمندگی وجود نداد و ما باید به حمایت خود ادامه دهیم. این شرمندگی را کسانی باید داشته باشند که کشور را به تحریم‌های ناعادلانه محکوم کردند.» قنبری با اشاره به صحبت های همقطاران خود توضیح داد و گفت: «منظور این دوستان چنین نیست که از حمایت دست می‌کشند بلکه معتقدند علاوه بر حمایت در صورت مشاهده ضعف و مشکل آنها را گوشزد خواهیم کرد.» وی در ادامه افزود: «اصلاح‌طلبان همواره بر این امر معتقد بودند که از دولت حمایت شود اما نباید مانند اصولگرایان بود.» وی تصریح کرد: «اصولگرایان بدون در نظر گرفتن مشکلات بی‌چون و چرا حمایت می‌کردند و اصلاح‌طلبان اینگونه نخواهند بود و مشکلات و ضعف دولت را به وی گوشزد می‌کنیم.»
تکرار اشتباه اصولگرایان
بدون تردید یکی از دلایلی که اصولگرایان در سال‌ها اخیر نتواستند در مقابل اصلاح‌طلبان پیروز شوند، نداشتن پایگاه اجتماعی است و این مسئله را نمی‌توان بی‌ارتباط با حمایت آنها از دولت احمدی نژاد دانست. این سرنوشتی است که اصلاح‌طلبان هم ممکن است به آن دچار شوند. خانجانی در این رابطه عنوان کرد: «تردید نکنید که اگر مردم کنار بگذارند و صادقانه وشفاف به مسائل نپردازند و خطاهای خود را نپذیرند، حمایت مردم را از دست خواهند داد. اگر مردم از آنها رویگردان شوند در نهایت مانند اصولگرایان در عرصه سیاسی جایگاه خود را از دست خواهند داد، ضمن اینکه اصولگرایان تمام ارکان حاکمیت و جریان‌های مختلف را دارند اما اصلاح‌طلبان تنها حمایت خود را از طریق مردم و افکار عمومی کسب کرده اند.» وی تصریح کرد: « بنابراین اگر نتوانند رضایت‌مندی سیاسی را در میان مردم ایجاد کنند سرنوشتی بدتر از اصولگریان خواهند داشت، چراکه اصولگرایان به پشتوانه حمایتی که در ارکان قدرت دارند هنوز هم به حیات خود ادامه می‌دهند اما این اتفاق برای جریان اصلاحات نخواهد افتاد.» قنبری در خصوص این اظهارات مطرح کرد: «به هیچ وجه چنین نیست و رویکرد اصلاح‌طلبان و اصولگرایان را یکی بدانیم و در عمل هم چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. اصولگرایان یک دفاع بدون تدبیر و کورکورانه داشتند اما اصلاح‌طلبان بر اساس عقل و منطق تصمیم می‌گیرند.» با این تفاسیر می‌توان چنین برداشت کرد که اوضاع به سود دولت دوازدهم نیست اما انتقادات تنها دولت دوازدهم را مورد هدف قرار نمی‌دهد بلکه این انتقادات تمام حامیان آن را شامل می‌شود. با این اوصاف اصلاح‌طلبان باید این را در نظر داشته باشند که رویکردی که در این روزها پیگیری می‌کنند، می‌تواند سرنوشت آینده سیاسی آنها را تعیین کند.


روزنامه ابتکار(۱۳۹۶/۱۱/۰۴)

 سنگ فیلترینگ پیش پای لنگ کتابخوانان
فاطمه امین‌الرعایا
«گودریدز، شبکه اجتماعی کتاب‌خوان‌ها فیلتر شده است»، صبح دیروز این خبر در میان کاربران توییتر با تعجب دست به دست می‌شد. پرسش این کاربران این بود که یک شبکه اجتماعی برای کتاب‌خوان‌ها حاوی چه محتوای مجرمانه‌ای است که تصمیم بر فیلتر شدن آن گرفته می‌شود؟
«گودریدز» (Goodreads) یک شبکه اجتماعی کتاب است. کاربران در این شبکه اجتماعی کتاب‌هایی را که خوانده‌اند، پیدا می‌کنند، به آن‌ها امتیاز می‌دهند و کتاب‌های محبوب‌شان را به دوستان خود توصیه می‌کنند. اصطلاح «گودریدز» در زبان انگلیسی به معنای کتاب، مجله یا هر نوع نوشته خوب و جالب است. در این شبکه اجتماعی کاربران به سه شکل می‌توانند وضعیت مطالعه کتاب را نشان دهند؛ یا کتاب را پیش‌تر خوانده‌اند یا در حال مطالعه‌اند یا قرار است بعدا کتاب را بخوانند. کاربران می‌توانند در مورد کتاب‌ها نظرشان را بنویسند و در کلوب‌های مجازی بحث کنند. برای هر کتاب امکان امتیازدهی اعضا هم وجود دارد و کسانی که کتاب را مطالعه کرده‌اند به کتاب امتیاز می‌دهند. اعضای این وبگاه می‌توانند در خبرنامه عضو شده و از جدیدترین کتاب‌ها، پیشنهادها، مصاحبه با نویسندگان، و شعرها مطلع شوند. از ویژگی‌های این شبکه، امکان یافتن کتاب‌های قدیمی، کتاب‌های ناشران غیررسمی یا کتاب‌هایی کمترشناخته‌شده در کنار دیگر کتاب‌های مشهور به زبان‌های گوناگون است.
واکنش‌های توییتری
هر سال آمار مختلفی از پایین بودن سرانه مطالعه در کشور منتشر می‌شود و مسئولان امر به دنبال یافتن راهکاری برای افزایش کتابخوانی هستند. در این میان از سال ۲۰۰۶ یک شبکه اجتماعی جهانی به نام «گودریدز» برای کتاب‌خوان‌ها راه‌اندازی شد. قشر کتابخوان ایرانی هم با عضویت در این شبکه اجتماعی از مزایایش بهره می‌بردند. سال ۲۰۱۰ این شبکه اجتماعی در ایران فیلتر و پس از مدتی رفع فیلتر شد. دیروز صبح دوباره خبر فیلتر شدن «گودریدز» در توییتر منتشر شد. کاربران توییتر واکنش‌های مختلفی به این خبر نشان دادند و با هشتگ‌هایی مثل #سانسور #فیلترینگ #کتاب و #بیشتر_بخوانیم به این ماجرا اعتراض کردند. یکی از کاربران نوشت: «شبکه اجتماعی کتاب‌خوان‌ها #گودریدز فیلتر شده است. در این شبکه کاربران به معرفی، مرور و نقد کتاب می‌پردازند. حدود ۷۲۰ هزار کتاب در این شبکه، کتب فارسی است. کدام مورد اخلاقی باعث شده چنین شبکه‌ای برای کتابخوان‌های ایرانی فیلتر شود؟» کاربر دیگری با نوشتن «خواندن و معرفی کتاب هم از مصادیق «محتوای مجرمانه» محسوب میشه!» اعتراض خود را به این ماجرا اعلام کرد. کاربر دیگری با کنایه به وعده‌های حسن روحانی، رئیس‌جمهوری نوشت: «تنها یک روز پس از وعده آزاد شدن فضای مجازی از سوی حسن #روحانی، شبکه اجتماعی #گودریدز که مربوط به معرفی #کتاب و تبادل نظر کتابخوان ها است #فیلتر شد!»
فیلتر کردن، ذهن‌ها را تغییر نمی‌دهد
نیلوفر یکی از کاربران گودریدز است که ادبیات خوانده و به قول خودش یک خوره کتاب است. او درباره فیلتر شدن این شبکه اجتماعی به «ابتکار» می‌گوید: من اصلا این ماجرا را نمی‌فهمم. چرا این کار را کردند؟ گودریدز یک شبکه اجتماعی است برای کسانی که کتاب می‌خوانند. مگر در ایران چند نفر وجود دارند که کتاب می‌خوانند و پیگیر کتاب‌ها هستند؟ مگر چنین نرم‌افزار یا سایتی چه تبعاتی به همراه دارد؟ شاید وجود بعضی کتاب‌ها که خط فکری متفاوتی دارند، دلیل فیلتر شدن این شبکه باشد. در این شبکه تنها عکس کتاب، شناسنامه آن و خلاصه کوتاهی از کتاب وجود دارد که کاربران درباره آن نظر می‌دهند. گودریدز مثل توییتر و تلگرام نیست، فضای آن کاملا با شبکه‌های اجتماعی دیگر فرق می‌کند.
نیلوفر ادامه می‌دهد: بیشتر به نظر می‌رسد این اقدام یک نوع سانسور کردن ذهن مخاطبان باشد یعنی حالا که سانسور محتوای کتاب امکان‌پذیر نیست، دسترسی به کتاب را سانسور می‌کنند. شاید دسترسی ما به این شبکه اجتماعی را کمی سخت‌ کنند اما ما با استفاده از فیلترشکن به هر حال از این شبکه استفاده می‌کنیم. نمی‌شود با فیلتر کردن ذهن کسی را تغییر داد.
راه رقابت، از بین بردن رقیب نیست
آرش، یکی از کاربران قدیمی «گودریدز» است. او به «ابتکار» می‌گوید: تجربه و سابقه نشان داده که هر کجا محتوایی خلاف سلیقه ساختار کلی منتشر و ارائه شود، با موانعی روبه‌رو خواهد شد، این محتوا می‌تواند موسیقی، کتاب یا هر محتوای دیگری باشد. گویا «گودریدز» هم دچار همین سرنوشت شده‌ است. «گودریدز» فضایی است که می‌توان در آن آزادانه و بدون سانسور کتاب معرفی کرد. سال‌ها است که ما از پایین بودن سرانه مطالعه در کشور صحبت می‌کنیم. پروژه‌های شهرداری مثل کتابخوانی در اتوبوس‌ها راه‌اندازی شد، در منبرها، در مدرسه‌ها، رسانه‌ها و ... فقط مدام گفتند کتاب بخوانید. حالا ماجرا شبیه این است که به فردی بگویید غذا بخور که نمیری ولی هیچگاه به او نگوییم که چه غذایی برای چه قسمتی از بدن مفید است. حالا فضایی فراهم شده که در آن بدون نظارت‌های هدفمند و ممیزی بگویند چه کتابی بخوان و این کتاب برای چه خوب است و در آن صرفا آزادانه نوع فکر منتشر شود، اما این فضا هم مشمول همان قانون کهنه شد که باید چنین محیطی بسته شود و عملا هم چنین کاری کردند. این شبکه اجتماعی هیچ محتوای خلاف اخلاقی ندارد و صرفا کتاب‌هایی به زبان‌های مختلف را به کاربران پیشنهاد می‌کنند. فیلتر شدن باعث پررنگ شدن می‌شود. تلگرام فیلتر شد، مادر و پدرهایی که هرگز نمی‌دانستند فیلتر شکن چیست پس از نصب فیلتر شکن فهمیدند که می‌شود فیلتر‌ها را هم دور زد. به نظر من به همین سادگی نمی‌شود جلوی چیزی را گرفت.
شبکه اجتماعی مشابهی در ایران هم ساخته شده‌ است. در پی فیلتر‌های اخیر برخی اپلیکیشن‌ها این شائبه در میان کاربران ایجاد شده که شاید دلیل فیلتر شدن نمونه‌های خارجی، به نوعی حمایت از تولیدات داخلی مشابه است. اما آیا فیلترینگ باعث حمایت از اپلیکیشن‌های داخلی خواهد شد؟ این کارشناس ارشد حوزه آی‌تی می‌گوید: اپلیکیشن داخلی سرویسی ارائه می‌دهد که قبلا کاربران از آن استفاده کرده‌اند و از آن راضی بوده‌اند. فیلتر کردن سرویس قدیمی برای حمایت از سرویس جدید عملی و صحیح نیست. باید سرویسی با ارزش افزوده متفاوت ارائه شود که توان رقابت با سرویس قدیمی را داشته باشد. راه رقابت از بین بردن رقیب نیست. بلکه ارائه خدمات بیشتر به کاربر است.
استارتاپ‌ها مخالف فیلترینگ مشابه‌های خارجی
عطا خلیقی، مدیر اجرایی کسب‌وکار‌های نوپا، با بیان این نکته که ما با فیلترینگ موافق نیستیم، درباره احتمال فیلتر شدن «گودرز» برای حمایت از اپلیکیشن مشابه داخلی به «ابتکار» می‌گوید: به تازگی نشستی با وزیر ارتباطات برگزار شد و اشخاصی که به نوعی در کسب‌وکارهای نوپا و استارتاپ‌ها فعالیت می‌کنند به آقای جهرمی گفتند که فیلتر کردن سرویس‌های خارجی، خیانت به سرویس‌های داخلی است چون اولا مردم گمان می‌کنند که بنیان‌گذاران این استارتاپ‌ها آقازاده هستند و با شخصی و نهادی رابطه دارند، دیدگاه دیگر این است که رقبای خارجی رقبای خوبی هستند و وجودشان باعث پیشرفت سرویس‌های مشابه داخلی خواهد شد. در هر دو صورت من ندیدم حتی یک نفر موافق باشد که با فیلتر کردن سرویس‌های خارجی از سرویس‌های داخلی حمایت شود.
مقام مسئول: در جریان نیستم!
تلاش کردیم تا علت فیلترینگ شبکه اجتماعی کتاب‌خوان‌ها، گودریدز، را از اعضای کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه جویا شویم. محمد کاظمی، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه، در پاسخ به سوال «ابتکار» درخصوص علت فیلترینگ این شبکه اجتماعی می‌گوید: در جریان نیستم. از این ماجرا خبر ندارم.
از او پرسیدیم که این اقدام در کمیته فیلترینگ انجام نشده است و او پاسخ داد: خیر!
مقام مسئول بعدی: امروز محل کار نبودم!
عبد‌الصمد خرم‌آبادی، دبیر کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه است. از او درباره فیلتر شدن گودریدز پرسیدیم. خرم‌آبادی به «ابتکار» می‌گوید: من امروز محل کار نبودم. امروز جلسه کارگروه نبوده است. البته جلسات ما آنلاین است.
از او پرسیدیم، این موضوع از صبح سه شنبه مطرح شده، آیا در چند روز گذشته در مورد فیلتر شدن این شبکه اجتماعی تصمیم‌گیری صورت گرفته است؟ خرم‌آبادی می‌گوید: نه، البته بعید هم نیست که شده باشد ولی چون در جریان نیستم، نمی‌توانم اطلاعاتی بدهم. فردا صبح تماس بگیرید که به محل کار رفته باشم!
شاعری می‌گوید: «من از مفصل این نکته مجملی گفتم/ تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل»


روزنامه اعتماد(۱۳۹۶/۱۱/۰۴)

آلترناتیو روحانی
آرزو فرشید
بر سر شاخ نشسته و بن می‌برند. همان‌هایی که ساز «عبور از روحانی» را کوک کرده و به فردای بعد از او نمی‌اندیشند. بدون در نظر گرفتن شرایط و محدودیت‌های موجود، مطالبات برحق اما بر زمین مانده را پتک کرده و بر سر دولت و حامیان اصلاح‌طلبش می‌کوبند. حال آنکه اگر رقیب هم راهی پاستور می‌شد، معلوم نبود از این بهتر عمل کند. «عبور از روحانی» آتشی است که هم اصلاح‌طلبان پشیمان بر آن هیزم می‌ریزند و هم اصولگرایان تندرو. تندروهای اصولگرا گمان می‌کنند که عبور از روحانی به منزله عبور از اصلاح‌طلبی و نهایتا بازگشت به دامن آنهاست. برخی به ظاهر اصلاح‌طلب نیز تصور می‌کنند با خالی کردن پشت رییس‌جمهور و انتقاد از او فضا را برای حضور پرقدرت‌تر در انتخابات آتی مهیا می‌کنند. از همین رو است که شاهدیم برخی به اسحاق جهانگیری پیشنهاد خروج از دولت می‌دهند تا چهار سال پیش‌رو را صرف بیان نظرات خود کند و در صورت کاندیداتوری در ۱۴۰۰ به چوب ناکامی‌های روحانی رانده نشود. بازندگان انتخابات ۹۶ که گویی در اردیبهشت ماه متوقف شده و با همان رویکرد تبلیغاتی سفر می‌روند و سخنرانی می‌کنند نیز در خیال جذب رای‌هایی هستند که از سبد روحانی می‌ریزد. هیچ یک از دو گروه مذکور اما به آخر و عاقبت این عبور کردن‌ها فکر نمی‌کنند. نه یادشان مانده حاصل «عبور از خاتمی» چه بود و نه تندروهای اصولگرا دست از خوش‌خیالی برداشته و با شنیدن شعارهای ساختارشکنانه اعتراضات اخیر به خود می‌آیند.
سناریوی بد
دود آتش «عبور از روحانی» به چشم همه می‌رود و اصلاح‌طلب یا اصولگرا نمی‌شناسد. از همین رو است که انتظار می‌رود فعالان سیاسی از هر دو جناح قبل از دمیدن بر این آتش سناریوهایی احتمالی را در نظر بگیرند. تحلیلگران خوشبین‌تر بر این باورند که با عبور از روحانی فضای سیاسی کشور به سال ۸۴ شبیه شده و زمینه ظهور رییس‌جمهوری پوپولیست فراهم می‌شود. به عنوان مثال مرتضی حاجی، وزیر دولت اصلاحات در گفت‌وگویی با هفته‌نامه صدا گفته بود: «اصلاح‌طلبان باید از اعتبار و سرمایه اجتماعی که برای حسن روحانی هزینه کردند، مراقبت کنند. از این رو عملکرد دولت او را زیر ذره‌بین دارند و نقد مصلحانه می‌کنند اما در همین حال تاکید دارند که عبور از روحانی خطایی استراتژیک است؛ خطایی که در صورت وقوع، نتیجه‌ای جز احیای پوپولیسم و افراطی‌گری ندارد.» صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز ضمن انتقاد از ایده «عبور از روحانی» بر ضرورت حمایت از دولت تاکید کرده و به اعتماد آنلاین گفته بود: «اگر آقای روحانی و دولت ایشان از نظر اقتصادی موفق نشوند در آن صورت شانس اصولگرایان به خصوص جریان‌های پوپولیست و تندرو خیلی زیاد می‌شود؛ چون اتفاقی که می‌افتد این است که کسر قابل توجهی از کسانی که به آقای روحانی رای دادند، نه تنها دیگر به نامزد اصلاح‌طلبان واعتدالیون رای نمی‌دهند بلکه اساسا پای صندوق رای حاضر نمی‌شوند و در انتخابات شرکت نمی‌کنند.»
غلامعلی دهقان، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه نیز در گفت‌وگویی با اعتماد‌آنلاین یادآور شده بود: «ممکن است بخشی از اصلاح‌طلبان به خاطر انتخابات ۱۴۰۰ نگاه دیگری به عرصه سیاسی کشور داشته باشند اما این دوستان باید توجه داشته باشند که در فضای سال‌های ۸۲ تا ۸۴ مجموعه‌ای از نیروهایی که نیروهای دلسوز بودند اما عبور از خاتمی را مطرح کردند و ندای ناامیدی در جامعه را سردادند به مطالبات خود نرسیدند و این مساله به یکی از عوامل شکست اصلاح‌طلبان در سال ۸۴ تبدیل شد.»
این سناریو قطعا خوشایند اصلاح‌طلبان نیست اما رویای برخی از اصولگرایان است. همان گروهی که دیروز از اشکنه خوردن و صرفه‌جویی حرف می‌زدند و حالا در صف اول مطالبه‌گران از دولت هستند. همان گروهی که از تریبون‌های مختلف مردم را تشویق به مقابله با دولت می‌کنند. ناآرامی‌های اخیر که از مشهد و تحت عنوان «نه به گرانی» شروع شد، مصداق این مدعا است زیرا شاهد بودیم که آقایان نه تنها از شنیدن شعارهای تند علیه رییس‌جمهور ناراحت نشدند بلکه بعد از بالا گرفتن شعله اعتراضات نیز همچنان از تجمع اولیه دفاع کردند. این گروه تصور می‌کنند که عبور از روحانی به معنای چرخش مردم به سوی کاندیداهای محبوب اما ناکام خودشان است. صادق زیباکلام پیش‌تر در این باره گفته بود: «آینده سیاسی آقای رییسی به این بستگی دارد که روند موفقیت دولت روحانی در طی سه سال آینده به چه صورت دربیاید... بنابراین صرف نظر از اینکه در عالم واقعیات دولت موفق شود، آقای رییسی و تندروها سعی خواهند کرد با تبلیغات وسیعی که انجام می‌دهند به مردم القا کنند که دولت به هیچ‌وجه موفق نبوده است.»
سناریوی بدتر
بازگشت پوپولیست‌ها و افتادن سکان اداره کشور به دست تندروهایی که قبلا موفق به جلب آرای مردم نشدند، نیمه پر لیوان است و عبور از روحانی می‌تواند پیامد بدتری نیز داشته باشد. ناامیدی مردم از دولت اعتدال‌گرای روحانی و حامیان اصلاح‌طلبش لزوما آنطور که برخی از اصولگرایان می‌خواهند به قهر با صندوق رای و تکرار تجربه انتخابات مجلس هفتم، هشتم و نهم نمی‌انجامد. برخی از تحلیلگران مسائل سیاسی معتقدند که عبور از روحانی مقصدی غیر از عبور از جمهوری اسلامی ندارد. سرعت تغییر جهت در اعتراضات اخیر نیز همین را ثابت کرد. تحلیل‌های مبتنی بر نقش عوامل بیگانه و سوءاستفاده‌گران خارج‌نشین در به آشوب کشیده شدن تجمعات اخیر نباید مانع از نگاه واقع‌بینانه به یک کنش اجتماعی ناشی از نارضایتی‌های خفته شود. شعارهای ساختارشکنانه و برخی اقدامات عجیب و تاسف‌برانگیز به مثابه زنگ خطری است و باید جدی گرفته شود. زنگی که بسیاری از عقلای اصولگرا و اصلاح‌طلب صدای آن را شنیدند. همه تاکیدها بر ضرورت انسجام ملی و در اولویت قرار دادن مصالح ملی نسبت به منافع جناحی به خاطر شنیدن همین زنگ خطر بود.
به عنوان مثال، غلامرضا مصباحی‌مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در گفت‌وگویی با هفته‌نامه مثلث تاکید کرد که اکنون زمان انتخاب بین بد و بدتر است. او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «آیا اصولگریان بعد از مشاهده ناآرامی‌های اخیر دست از دولت‌ستیزی برداشته و مدارای بیشتری می‌کنند، گفته بود: «اگر دولت روحانی به نظر من بد باشد و خدشه وارد شدن به نظام جمهوری اسلامی بدتر، حتما بد را انتخاب می‌کنیم.»
محمدرضا باهنر، فعال سیاسی اصولگرا حتی قبل از اعتراضات و همان وقتی که حرف از پشیمانی برخی اصلاح‌طلبان بود، گفت: «باید توصیه کنم که این کار را نکنند همچنان که من خودم هم که در طیف مقابل هستم معتقدم هر کمکی که می‌شود باید برای دولت انجام داد تا بتواند از این چالش‌ها عبور کند.»
ناصر ایمانی، تحلیلگر مسائل سیاسی اصولگرا نیز در گفت‌وگو با اعتماد‌آنلاین گفته بود: «وقتی که طرفداران این دولت بعد از پنج ماه از انتخابات بحث‌های عبور را مطرح کنند موجب متزلزل شدن دولت می‌شود و متزلزل شدن دولت هم اصلا به نفع منافع کشور نیست. حتی اگر منافع جناحی دوستان اصلاح‌طلب اقتضا کند که بحث عبور از روحانی را مطرح کنند، باید توجه کنند که به دلیل منافع کشور اصلا درست نیست که دولت را متزلزل کنند.»
هر دو سناریو در بدترین و بهترین حالت به تعبیر صادق زیباکلام بازی خطرناکی است و نباید اجازه شروع آن را داد. بازی خطرناکی که هیچ آینده روشنی ندارد و معلوم نیست پس عبور از روحانی چه چیزی انتظار کشور را می‌کشد. روحانی نه به مثابه یک فرد بلکه در جایگاه کسی که امید مردم برای حل مشکلات به او بسته شده اهمیت می‌یابد و اهمیتش وقتی بیشتر می‌شود که یادمان بیاید مردم پس از ۸ سال مدیریت احمدی‌نژادی امیدشان را به صندوق رای گره زدند و او را انتخاب کردند. بر این مبنا انتظار می‌رود که فعالان سیاسی با تحریک معترضان فضای سیاسی کشور را تحت تاثیر قرار نداده و اجازه دهند که دولت با آرامش بیشتری برای تحقق وعده‌هایش بکوشد.


روزنامه اعتماد(۱۳۹۶/۱۱/۰۴)

«پس از روحانی»
در یک نگاه اجمالی و با تکیه بر داده‌های موجود، می‌توان ریشه وقایع دی‌ماه سال جاری را در دو مقوله «سیاست» و «معیشت» جست. در این اعتراضات، چندین شعار به گوش رسید. گروهی دغدغه‌های اقتصادی‌ و معیشتی‌شان را مطرح کردند،گروهی اصلاح‌طلبان را خطاب قرار دادند، گروهی دیگر خواستار برکناری روحانی بودند و گروهی مجموعه حاکمیت را زیر سوال بردند و دست آخر بعضی، از بازگشت سلطنت سخن گفتند.
بخش نخست یادداشت حاضر را به بررسی ریشه‌ها و تبعات گزاره «عبور از روحانی» اختصاص داده و در بخش دوم تا حد امکان نحوه مواجهه با این اعتراضات را تشریح خواهم کرد.
دولت یازدهم زمینی سوخته‌ و مجموعه‌ای از بدهی‌های انباشته را از دولت پیش از خود به ارث برد. این ارثیه نامیمون، به همراه مطالبات هشت‌ساله (۹۲-۸۴) مردم و شعارهای مطرح شده در انتخابات سال ۹۲ به انتظارات مردم دامن زد و در نتیجه بر شدت فشارها بر دولت افزوده شد. ریشه مشکلات فعلی را لزوما نباید در عملکرد و نگرش دولت روحانی جست؛ یعنی اگر رقیب وی نیز به پاستور می‌رفت، چنین وضعیتی خواه‌ناخواه حادث می‌شد چرا که احمدی‌نژاد درآمد بادآورده کشور (از فروش نفت) را به نام عدالت، هزینه کرد و یک گام در جهت توسعه کشور
بر نداشت.
احمدی‌نژاد زمانی که تشعشع هاله نورش چشم راست‌ها را کور کرده بود، جمعیت کثیری را به استخدام دولت درآورد و دولت را فربه، لخت و ولنگار کرد. از این گذشته، او این جسارت را به مردم داد که می‌شود یک شبه ره صد ساله رفت؛ چه از طریق ساخت‌و‌ساز و چه از طریق ساخت‌و‌پاخت و در یک کلام روحیه کار را از بین برد. رییس دولت‌های نهم و دهم دایما ادعا می‌کرد از این دهستان به آن شهرستان در حال دویدن بود؛ که این عمل وی به روزه‌داری می‌مانست که فقط شکمش روزه است و نهایتا جز تشنگی چیزی عایدش نمی‌شود. لذا، روحانی، امروز با چندین ابرچالش‌ مواجه است.
کم ‌آبی کشور، آلودگی هوا، حاشیه‌نشینی، صندوق‌های بازنشستگی، موسسات مالی و اعتباری که ممکن است آفت‌شان به بانک‌ها نیز سرایت کند و بیکاری که اگر سالانه ۶۰ میلیارد دلار هزینه شود، پس از ۱۰ سال تنها می‌توان نرخ بیکاری را در حد امروز نگه داشت. روحانی در چنین وضعیتی و در حالی که آماج حملات رقیب است، باید سه سال دیگر در پاستور بماند؛ سه سالی که دستخوش اعتراضات پی در پی خواهد بود، اعتراضاتی که مانند موج دریا عقب می‌روند و با شدت بیشتر باز می‌گردند. در این شرایط، آنهایی که از ابتدای دولت روحانی در روضه‌های‌شان و از تریبون صداوسیما و نماز جمعه یأس و ناامیدی پمپاژ می‌کردند و می‌خواستند روحانی را بی‌کفایت نشان دهند، فرمان «نه_به_روحانی» را صادر کردند و شعار «مرگ بر روحانی» سر دادند در حالی که نگفتند پس از روحانی به چه فرد یا نهادی می‌رسند. پاسخ روشن است؛  عبور از روحانی یعنی گذر از دولت و رسیدن به حاکمیت و اصل نظام و در آخر عبور از جمهوری اسلامی.
فارغ از طرز تفکر حاملان و عاملان گزاره «عبور از جمهوری اسلامی» باید گفت این شعار نامفهوم است و به تونل تاریکی می‌ماند که انتهایش‌ هیچ‌گونه نوری وجود ندارد و از این روست که باید اذعان داشت که جوانان با محتوای شعارشان غریبند چرا که در دوره پهلوی زیست نکرده‌اند.
برخی از حامیان شعار «عبور از جمهوری اسلامی» تصور کردند دولت امریکا پشتیبان تحولات احتمالی است. بله؛ امریکا بعد از جنگ دوم جهانی در اروپا و در قالب طرح مارشال هزینه کرد زیرا که نمی‌خواست عرصه را به کمونیسم واگذار کند. برای ایران و ترکیه و پاکستان نیز اصل چهار ترومن را داشت چون نمی‌خواست این کشورها به اردوگاه چپ بپیوندند اما امروز برخی غافلند که ترامپ بر سر کار است؛ فردی که یک بیزنس‌من تمام‌عیار است و یک دلار برای چنین مسائلی هزینه نمی‌کند.
واقعیت آن است که مردم تمنای دولت قوی دارند و این طبیعت مردم است که زمانی تحت فشار هستند خود به خود به سمت یک شعار می‌روند؛ مصداق چنین وضعیتی را در آیه هفتاد و پنجم سوره نساء مشاهده می‌کنیم.
در این دو دهه با چند رخداد مواجه شده‌ایم؛ تیرماه ۱۳۷۸، خردادماه ۱۳۸۸ و دی‌ماه ۱۳۹۶٫ رخداد نخست، ایده مشخص و سازمان مرکزی داشت و دانشجویان مطالبه خود را به صورت سیاسی، هدفمند و بدون خشونت پی گرفتند و دولت نیز خواسته‌شان را سرکوب کرد. در رخداد دوم مردم ذیل راهپیمایی سکوت، رای خود، یعنی خواسته سیاسی‌شان را مطالبه کردند و زمانی شعارها فراتر رفت که با معترضان برخوردهای قهری صورت گرفت. اما رخداد سوم جامع بود و یکباره شعله گرفت و شعارهای معترضان حول تمامیت نظام می‌گشت. با بررسی این سه رخداد و نحوه مواجهه حاکمیت، می‌توان از تغییر و شاید تعدیل واکنش‌ها در سال ۹۶ سخن گفت. سال ۷۸ دانشجویان معترض مورد ضرب و شتم قرار گرفتند که علاوه بر مجموعه خسارت‌ها و آسیب‌ها، افرادی کور و مجروح و کشته شدند. سال ۸۸ به سوی مردم معترض تیراندازی شد و... اما در سال ۹۶ نیروی پیشین، در مقایسه با عملکرد گذشته‌اش، ضعیف‌ ظاهر شد به این معنا که هر چه اعتراضات تندتر شد، سرکوب کمتر شد. لنین در تشریح وضعیت انقلابی معطوف به سقوط حکومت‌ها از شرایطی سخن می‌گوید که «پایینی‌ها نخواهند و بالایی‌ها نتوانند» یعنی زمانی که همزمان دو بحران مشروعیت و هژمونی پدید آید. او به گفته‌ خود تکمله‌ای می‌زند و می‌گوید باید آلترناتیوی هم موجود باشد. وضعیت کنونی آن است که بالایی‌ها‌ می‌توانند، بعضی پایینی‌ها نمی‌خواهند و آلترناتیوی هم موجود نیست؛ یعنی دو ضلع از سه ضلع مثلث لنین وجود ندارد.
با این تعریف لنین به سه رخداد پیشین بازگردیم؛ سال ۷۸ معترضان از نظام عبور نکردند، خودسرها و لباس‌شخصی‌ها و نوپو آمدند و زدند. یعنی بالایی (با اتکا به نیروی غیررسمی) توانست؛ در آن سال آلترناتیو هم موضوعیت نداشت. سال ۸۸، پایین به ساختار پایبند بود، ولی حاکمیت (با تردید) با همه توان خود به صحنه آمد هر چند در نهایت از عده‌ای به ‌دلیل وقایع کهریزک و... دلجویی شد. این‌ نوبت نیز بالایی توانست و آلترناتیو موضوعیت نداشت چنانکه مهندس موسوی گفت من همراه مردم‌ هستم و نه رهبر آنها. سال ۹۶، پایین (البته بخشی از آنها) از حکومت عبور کردند، اما بالایی‌ها با وجود وسعت کار و قوت نیروی نظامی در شهرستان با تمام قوا به ماجرا ورود نکردند؛ این‌بار بالایی (با تردید) نخواست و آلترناتیوی هم موجود نبود و در انتها شرایط به وضع طبیعی خود بازگشت.
دستاورد اعتراضات اخیر، تعلیق شعار «عبور از روحانی» نزد جناح راست بود. چرا که آنها به‌صورت غریزی نتیجه گرفتند، بدیلی در مقابل روحانی ندارند و باید به هر روش او را حفظ کنند چون دریافتند با معادله‌ای‌ چند مجهولی مواجهند. جناح راست شاهد بود که در برخورد با این اعتراضات چهار عمل اصلی به کار گرفته شد؛ بعضی را جمع (بازداشت)، بعضی را ضرب (کتک)، بعضی را تفریق (تفرقه انداختن) و بعضی دیگر را تقسیم (تفکیک معترضان به معیشتی‌های بر حق و سیاسی‌های ناحق) کردند اما بنیاد اعتراضات همچنان پابرجا ماند.



روزنامه ایران(۱۳۹۶/۱۱/۰۴)

سه ریشه نا آرامی‌ها
معاون امنیتی انتظامی وزیر کشور، دیروز در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع‌رسانی این وزارتخانه، چارچوب‌های گزارش این نهاد به رئیس جمهوری درباره ناآرامی‌های اخیر را تشریح کرد.
وزارت کشور در پی مأموریت روحانی، گزارشی درباره اعتراض‌های اخیر کشور تهیه و به رئیس جمهوری ارائه کرده است که البته جزئیات آن منتشر نشده است.
حسین ذوالفقاری، دبیر شورای امنیت کشور هم اگرچه از ذکر جزئیات  این گزارش خودداری کرد، اما نکات مورد اشاره او نشان می‌دهد که این گزارش با رویکردی ملی، جزئی و‌ همه‌جانبه‌نگر تهیه و تنظیم شده و از ابتدای شکل‌گیری تا انتهای اعتراض‌ها را دربر می‌گیرد.
در این گزارش سه ضلع به عنوان پدیدآورنده این اعتراض‌ها «در سطح کلی» برشمرده شد که تنها یکی از آنها، «استمرار فعالیت‌های دشمنان» است و دو عامل دیگر «کاهش اعتماد عمومی و مدیریت ناصحیح افکار عمومی و افزایش مطالبات و انتظارات چه در رقابت‌های انتخاباتی و چه در رقابت‌های سیاسی» عنوان شده است، امری که برخی گمانه‌ها درباره نقش طیف‌هایی از داخل در بروز ناآرامی‌ها را پررنگ می‌کند. گزارش وزارت کشور همچنان ریشه اصلی بروز این حوادث را انباشت مطالبات و بی اعتمادی مردم به دستگاه‌ها عنوان می‌کند و بدون آنکه خوشبینی افراطی مبنی بر پایان یافته تلقی کردن این حوادث بدهد، تأکید دارد که اگر مشکلات با یک رویکرد انقلابی رفع نشود، «نمی‌توان انتظار داشت نارضایتی کاهش یابد.»
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت کشور، دبیر شورای امنیت کشور تأکید کرد که این گزارش فارغ از برداشت‌های شخصی و علایق جریان‌های سیاسی است، زیرا دخالت این گونه جهت‌گیری‌ها زمینه‌ساز بروز اشتباه محاسباتی خواهد شد.
ذوالفقاری ۳ ضلع پدید آورنده این حوادث را «در یک سطح کلی» شامل «۱) استمرار فعالیت‌های دشمنان خارجی کشور از جمله امریکا و اقدامات اذنابش در منطقه و گروهک‌های معاند ۲) کاهش اعتماد عمومی به دلایل گوناگون از جمله ضعف کارآمدی سازمان‌ها و نهادها در پاسخگویی به شرایط کنونی جامعه و نارضایتی ناشی از منازعات و برخی ضعف‌ها و ۳) مدیریت ناصحیح افکار عمومی و افزایش مطالبات و انتظارات چه در رقابت‌های انتخاباتی و چه در رقابت‌های سیاسی بدون توجه به منابع و امکانات کشور و در نتیجه انباشت انتظارات تحقق نیافته و نارضایتی مردمی» برشمرد.
وی، تبیین عوامل مختلف مؤثر در جلب حضور تعدادی از مردم در اعتراضات، ترسیم دقیق نقش و سهم جریان‌های مختلف در فراخوان‌های منجر به تجمعات و نیز طیف‌بندی جریانات معاند بر اساس تحریکات در فضای مجازی را از جمله ابعاد گزارش ارائه شده از سوی وزارت کشور اعلام کرد.
ذوالفقاری همچنین، احصای مناطقی از کشور که بیشترین و کم‌ترین میزان حرکت‌های اعتراضی در آن ثبت شد، ترسیم آرایش جغرافیایی دقیق مبادی و مظاهر فراخوان‌های به عمل آمده در این باره را از دیگر ابعاد مندرج در گزارش وزارت کشور
به رئیس جمهوری برشمرد.
وی با اعلام اینکه از اول آذرماه امسال شاهد تغییراتی در ترکیب افراد حاضر در تجمعات و رادیکال‌تر شدن شعارهای مطرح شده در این گونه تجمعات بودیم، افزود: در طول سال جاری ۳۷ درصد فراخوان‌ها درباره مسائل اقتصادی بوده است از این میزان ۷۴ درصد فراخوان‌ها در اعتراض به عملکرد مؤسسات مالی و اعتباری غیرمجاز بوده، در حالی که با وجود تزریق ۱۱ هزار میلیارد تومان از خزانه کشور از سوی دولت برای جبران ضرر و زیان سپرده‌گذاران و پرداخت حدود ۹۰ درصد وجوه سپرده گذاران، انتظار می‌رفت مسائل موجود در این اقشار تا حد زیادی مرتفع شده باشد اما متأسفانه در این زمینه اطلاع‌رسانی درستی از سوی مسئولان  صورت نگرفته بود، این در حالی است که اگر اقدامات، به زبان مردم و کاملاً شفاف، اطلاع‌رسانی شده بود، با وضعیت متفاوتی روبه‌رو بودیم.
وی درباره ترکیب سنی و تحصیلات معترضان گفت: ۵۹ درصد افراد بررسی شده از شرکت کنندگان در تجمعات دارای تحصیلات زیر دیپلم و دیپلم، ۲۶ درصد نامعلوم، ۱۴ درصد دارای مدرک تحصیلی کارشناسی و یک درصد با مدارک بالاتر بودند. همچنین ۸۴ درصد افراد زیر ۳۵ سال سن داشته و فاقد سابقه امنیتی بودند.
ذوالفقاری بیشترین تبلیغ از سوی معاندان را مربوط به روز ۱۱ دی ماه گذشته اعلام کرد و افزود: دشمنان در این مقطع قصد تحریک افراد برای ورود به مرحله اقدام مسلحانه علیه امنیت کشور داشتند.
دبیر شورای امنیت کشور همچنین با بیان اینکه در حوادث اخیر مردم به دلیل وجود پایه‌های ایمانی و اعتقادی و نگرانی از خدشه‌دار شدن امنیت کشور نسبت به تجمعات اقبال نشان ندادند، تأکید کرد که این امر موجب شد حوادث با واکنش خودجوش مردم مواجه شده و هدف دشمن که به دنبال ایجاد درگیری مسلحانه در کشور بود، خنثی و بی اثر شود.
معاون وزیر کشور با تبیین اجمالی زمینه‌های مختلف مؤثر در شکل‌گیری حوادث اخیر و دسته‌بندی آن در قالب زمینه‌های اقتصادی معیشتی، زمینه‌های سیاسی و زمینه‌های فرهنگی اجتماعی، تشریح دقیق طیف‌بندی موجود در هریک از این زمینه‌ها و میزان اثرگذاری هریک را به عنوان فصل دیگری از گزارش ارائه شده از سوی وزارت کشور به رئیس جمهوری و مقامات عالی کشور عنوان کرد. دبیر شورای امنیت کشور ترسیم دقیق وضعیت پیشران‌ها و شتاب دهنده‌های حوادث اخیر در کشور را از دیگر محورهای گزارش وزارت کشور اعلام کرد.
وی در ادامه، با اذعان به ضعف پاسخگویی کافی روندهای اداری در بخش‌های مختلف سازمان‌ها و نهادهای مسئول در قبال امور جاری مردم و مشکل‌زا بودن فرآیندهای غیرضرور و بوروکراسی موجود اداری و قوانین و مقررات انباشت شده، بیان کرد: چنانچه با رویکرد تحول انقلابی اقدامات اثربخش و رفع اشکالات و ایرادات قانونی – ساختاری و فرآیند انجام امور و اصلاح مدیریت کشور در دستور کار قرار نگیرد، نمی‌توان انتظار داشت که نارضایتی کاهش یابد.
ذوالفقاری در پایان هم گفت که با دستور رئیس جمهوری، اختیارات کامل مدیریت حوادث اخیر به وزیر کشور و رئیس شورای امنیت واگذار شد که با وحدت فرماندهی اعمال شده به معنای واقعی و هماهنگی همه دستگاه‌ها و نهادهای عضو شورای امنیت کشور در سطح کشور، استان‌ها و شهرستان‌ها شاهد مدیریت حوادث در کوتاه‌ترین زمان ممکن و با کم‌ترین هزینه‌ها بودیم.



روزنامه بهار (۱۳۹۶/۱۱/۰۴)


اصلاحات در اصلاحات
با نگاهی به گفته‌های اخیر سیدمحمد خاتمی که در نشستی با انجمن مدرسین دانشگاه‌ها سخنانی را به بهانه اعتراضات اخیر مطرح کرده است و همینطور برخی اظهارنظرهای چهره‌های اثرگذار و ارشد این جریان سیاسی همچون سیدمصطفی تاجزاده شاهد آن هستیم که در میان اصلاح طلبان نوعی نگاه در حال تقویت است که به دنبال تغییر رویه‌های حاکم بر جریان اصلاحات است. برخی معتقدند این نگاه که در حال فراگیر شدن است را می‌توان حاصل نقدها و اعتراضات روزهای اخیر به اصلاح طلبانی دانست که با اعتراضات۹۶ همراه نشده و حتی در برخی موارد در مقابل آن قرار گرفتند، گروهی دیگر نیز معتقدند که این تلاش برای تغییر در برنامه‌ها و الگوی عمل جریان اصلاحات ناشی از انتقادات و اعتراضات بدنه حامی این جریان است که نسبت به رفتار سیاسی اصلاح طلبان در دوره‌های اخیر انتخابات انتقاداتی جدی را به رهبران وتصمیم گیران این جریان سیاسی وارد می‌دانند.
آنان که اعتراضات اخیر را عامل اصلی تلاش اصلاح طلبان برای اصلاح درون گفتمانی می‌دانند با اشاره به برخی شعارهای مطرح شده در سطح خیابان و همراهی قابل توجه فضای مجازی با این شعارها که نوعی عبور از اصلاح طلبان در آن مشهود بود به این نتیجه رسیده‌اند که گروه‌های قابل توجهی در جامعه تمایلی به نوع کنشگری سیاسی اصلاحات در این سال‌ها ندارد و این مسیر را باعث تحقق اهداف دموکراسی خواهانه خود نمی‌داند، این گروه از رصدگران عرصه سیاست معتقدند به همین دلیل که شاهد فاصله افتادن میان متن جامعه و جریان اصلاحات هستیم سیاستگذاران این جریان‌ترغیب شده‌اند تا تغییراتی را در نحوه تصمیم گیری خود و برنامه‌های مد نظرشان برای آینده به وجود بیاورند.  بخش دیگری از تحلیلگران عملکرد منتخبان در انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و شورای شهر را دلیلی برای اصلاح در اصلاحات می‌دانند. آنان معتقدند جریان اصلاح طلبی در دوره‌های اخیر انتخابات بدون توجه به ماهیت و اهداف این جریان اصیل سیاسی و گاه با پشت کردن به آن به سمت و سوی گروه هایی همچون کارگزاران و به خصوص اصولگرایان معتدل حرکت کرده است و این تغییر مسیر اندک اندک سبب تغییر ماهیت جریان اصلاحات و فاصله گرفتن آن از بدنه اجتماعی مورد حمایت خود شده است. آنان که چنین می‌اندیشند با ذکر مثال هایی از عملکرد نامزدهای مورد حمایت اصلاح طلبان در دوره‌های اخیر انتخابات یادآور می‌شوند که این عملکرد نه به نام این افراد بلکه به نام کلیت اصلاح طلبی ثبت شده است و این موضوع می‌تواند برای آینده حیات سیاسی اصلاح طلبان حاوی خطرات قابل ملاحظه‌ای باشد.
هر کدام از این دو نگاه به استقبال رهبران اصلاحات از اصلاح در این جریان سیاسی را بپذیریم در نتیجه تفاوتی ایجاد نمی‌شود. در صورتی که این شروع برای تغییر در جریان اصلاح طلبی ادامه دار باشد و به نتیجه مشخصی برسد ما با دو وجه مثبت و منفی روبرو خواهیم شد.
وجه مثبت این تصمیم آن است که اصلاح طلبان با اصلاح خطاهای گذشته خود و تغییر در اهداف، الگوی عمل و برنامه‌های کوتاه مدت و بلند مدت خود این سیگنال را به جامعه معترضان و همینطور بدنه اجتماعی حامی اما منتقد خود خواهد فرستاد که صدای اعتراض و انتقاد آنان به گوش رهبران و تصمیم گیران این جریان سیاسی رسیده است و حرکت آینده اصلاحات بر مسیری خواهد بود که خواست مردم در آن نمود عینی‌تری داشته باشد.
اما این تصمیم مانند هر تصمیم دیگری وجه منفی نیز با خود به همراه خواهد داشت. تغییر در الگوی عمل جریان اصلاحات در عمل سبب افزایش محدودیت‌ها برای این جریان خواهد شد زیرا این تغییر که می‌توان آن را به تغییر حالت فردی نشسته به ایستاده تشبیه کرد به طور طبیعی خوشایند مراکز قدرت نخواهد بود و ممکن است سبب برخوردهایی از جنس آنچه در سال۸۸ رخ داد شود. از طرف دیگر تغییر در جریان اصلاح طلب به طور طبیعی به معنای کناره گیری از معتدلان، دولت مستقر، اصولگرایان معتدل و تا حدودی حزب کارگزاران خواهد بود، این اتفاق شاید بتواند برای آنان که در پی اصلاح طلبی اصیل هستند خوشایند باشد اما در ایرانِ امروز که «عملگرایی» حرف اول را در سپهر سیاسی آن می‌زند ممکن است سبب حذف تدریجی اصلاح طلبان از قدرت و بازگشت طیف تندرو به نهادهای انتخابی شود.  مطلب آخر آنکه آنان که به هر دلیلی به این نتیجه رسیده‌اند و یا رسانده شده‌اند و یا خواهند رسید که دوای دردهای جریان اصلاح طلبی «اصلاحات در اصلاحات» است می‌بایست پیش از هر اقدامی تمام جوانب آن را سنجیده و پس از محاسبه دقیق «هزینه – فایده» اقدامات و اثر بلندمدت آن وارد اجرای تصمیمات اتاق‌های فکر شوند. در سیاست اشتباه‌های کوچک هم تاوان هایی بزرگ خواهد داشت!


 روزنامه شرق(۱۳۹۶/۱۱/۰۴)


آنچه نگفت و باید ‌می‌گفت
شرق: روحانی چه چیزهایی را گفت و چه چیزهایی را نگفت؟ سخنانش در گفت‌وگوی خبری سیما تا چه اندازه اقناع‌کننده بود؟ آیا توانست انتظارات مردم را برآورده کند؟ آیا درباره همه آن چیزهایی که باید، سخن گفت؟ فعالان سیاسی به این پرسش‌ها پاسخ داده‌اند.
غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، در همین پیوند به «شرق» گفت: «اینکه رئیس‌جمهوری با مردم به‌صورت مستقیم صحبت می‌کند، کار خیلی خوبی است. در واقع بخشی از وظیفه مسئولان کشور این است که گزارشی از عملکرد خود را به اطلاع مردم برسانند. هرچقدر متن گفت‌وگوها در این برنامه‌ها واقعی‌تر باشد، نتایج آن بهتر خواهد بود. آقای روحانی سخنور خوبی هستند. صحبت‌های رسمی و چارچوب‌دار اگرچه برای برخی از مردم خوشایند است و آنها با این نوع گفتار ارتباط خوبی برقرار می‌کنند، اما به نسبت ایام انتخابات و گفت‌وگوهای هیجانی آن زمان افراد کمتری تحت تأثیر قرار می‌گیرند. وقتی صحبت‌ها عادی و صحبت از اعداد و ارقام است، طبیعی است که نقدها به این گفتار بیشتر می‌شود و جاذبه کمتری برای خیلی از مردم دارد. البته مجری برنامه و طرف صحبت هم می‌تواند در روند گفت‌وگو تأثیرگذار باشد اما آنچه مورد مطالبه مردم است، این است که مسائل با شفافیت بیشتر بیان شود. در گفت‌وگوی تلویزیونی اخیر رئیس‌جمهور بهتر بود که مسائل شفاف‌تر بیان می‌شد. از طرف دیگر گفت‌وگو در اتاق رئیس‌جمهور یا استودیوی صداوسیما و با بیان القاب رسمی نمی‌تواند آن تأثیر مورد انتظار را بر عامه مردم داشته باشد. رئیس‌جمهور باید در صحنه‌های واقعی زندگی مردم حضور داشته باشد و درباره این مسائل واقعی با مردم حرف بزند. مثلا در حادثه کارگری اراک من نوشته بودم آقای رئیس‌جمهور باید به اراک سفر کرده و در آنجا به صورت واقعی با مردم صحبت کند. این رفتار بسیار تأثیرگذارتر است و می‌تواند تا مدت‌ها در خاطره مردم به جای بماند. من فکر می‌کنم در حوادث اخیر رئیس‌جمهور باید به زندان می‌رفت و با زندانی‌های حوادث اخیر که معترض مسائل معیشتی، فرهنگی یا سیاسی بودند، صحبت می‌کرد. در شرایطی که تبلیغات جهانی حول محور مسائل حقوق‌بشری علیه ایران انجام می‌شود، این رفتار بسیار ماندگارتر می‌شد. مثلا در تاریخ خیلی از مردم شاه‌عباس را با حضور ناگهانی او در میان مردم به خاطر دارند یا امروزه فضای رسانه‌ای و مجازی به‌گونه‌ای است که نشان می‌دهد سلایق مردم عوض شده است. مردم به اخبار کپسولی که با زندگی واقعی آنها سروکار دارد، بیشتر رغبت نشان می‌دهند تا گوش‌دادن یک برنامه یک‌ساعته رسمی تلویزیونی. رئیس‌جمهور و مسئولان باید بتوانند با استفاده فضاهای مجازی مثل توییتر یا دیگر شبکه‌های مجازی به سؤالات روزمره مردم شفاف پاسخ بدهند. مثلا در این برنامه رئیس‌جمهور گفت ۹۸ درصد طلب سپرده‌گذاران مؤسسات مالی غیرمجاز به آنها پرداخت شده است. چقدر خوب بود که وزیر اقتصاد یا رئیس بانک مرکزی یک بار در میان تظاهرات‌کنندگان حاضر می‌شدند و از این جمعیت می‌پرسیدند که شما چقدر در این مؤسسه سپرده دارید یا دولت چقدر از طلب‌های شما را پرداخت کرده است. به غیر از رئیس‌جمهور همه وزرا و مدیران رده‌بالا باید در کنار مردم حضور داشته باشند و با آنها گفت‌وگو کنند. خاطرم است زمانی که من در شهرداری تهران بودم بارها چنین کاری را انجام می‌دادم. حتی برخی از مردم می‌گفتند فلانی با دوچرخه به کارگاه یا فلان خیابان سرکشی کرده است؛ اگر چه من همیشه با ماشین رفت‌وآمد می‌کردم ولی حضور در میان و کنار مردم در لحظات واقعی، سرمایه اجتماعی ارزشمندی برای مدیران است که با تبلیغات رسمی نمی‌توانند به آن دست یابند».
نیازی به مجری نیست
عباس عبدی هم با اشاره به اینکه من تلویزیون نگاه نمی‌کنم و متن صحبت‌ها را در رسانه‌ها می‌خوانم، به «شرق» گفت: «در این گفت‌وگو هم مطابق انتظار نکات مثبت قطعا وجود داشت. همچنین ایشان سعی کردند به جامعه آرامش بدهند و این موارد در جای خودش مثبت بود. در مورد شکل گفت‌وگو باید بگویم به‌طور کلی معتقدم هر مسئولی یا باید جلو یک یا چند روزنامه‌نگار مستقل و قابل‌اعتماد و توانا حرف بزند ولی اگر این شیوه را نمی‌خواهد، بهتر است به تلویزیون برود و یک‌طرفه حرف بزند. بنده این نوع اخیر را نسبت به گفت‌وگوی دونفره صوری ترجیح می‌دهم. خودشان می‌توانند مسائل را ریز کنند و بگویند این مسائل وجود دارد، این نکات هم مطرح است و این هم پاسخ‌های و برنامه من است. اصلا نیاز نیست کسی از او سؤال کند؛ چراکه همه می‌دانند این سؤالات چندان جدی نیست و بنابراین این مصاحبه‌ها بیشتر مصنوعی می‌شود. بنابراین ترجیح من این است که رئیس‌جمهور یا هر مسئول دیگری به‌طور مستقیم در تلویزیون در مقابل مردم قرار گیرد و یک‌طرفه با مردم حرف بزند. هیچ نیازی هم به پرسش و پاسخ نیست چراکه سؤالات مردم معلوم است و اگر او به سؤالات بی‌ربط دیگری پاسخ دهد، مردم از گفت‌وگوی مزبور رضایت نخواهند داشت و اگر هم به سؤالات درست جواب دهد، مردم هم متوجه می‌شوند که او سؤالات مردم را فهمیده است و می‌داند که نکته ابهام کجاست. حالا یا او می‌تواند رفع ابهام کند یا نمی‌تواند. بنابراین فکر می‌کنم باید از این فضای گفت‌وگوی دونفره خارج شد. اما در کل گمان نمی‌کنم آقای روحانی قادر باشد بخش اعظم سؤالات مقدر جامعه و مردم را پاسخ دهد. بخشی از این ناتوانی ناشی از ضعف دولت است و بخشی از آن هم ناشی از وضعیت عمومی مملکت است؛ چراکه اساسا او در مقامی نیست که به بعضی از سؤالات جواب دهد. بنابراین این نوع سؤال و جواب‌ها کمکی بنیادی در رفع ابهام‌ها نمی‌کند بلکه در بهترین حالت این گفت‌وگوها ابهام جدیدی به‌وجود نمی‌آورد».
حسین انصاری‌راد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، نیز به «شرق» گفت: «گفت‌وگوی مسئولانی که با رأی مردم مسئولیت دریافت می‌کنند، باید صمیمی، صریح، شفاف و بی‌پرده باشد و آنچه تحویل می‌گیرند و آنچه انجام می‌دهند، بی‌پرده و مرتب به مردم بگویند و درباره وعده‌هایی که می‌دهند و مشکلاتی که وجود دارد و انجام داده‌اند یا نتوانسته‌اند، ابهامی باقی نگذارند و مردم را با توضیحات کافی روشن کنند؛ اما حقیقت این است که آنچه دولت یازدهم و دوازدهم تحویل‌ گرفته، محصول مشکلات و سوء‌مدیریت‌های گذشته و به‌ویژه هشت سال مدیریت آقای احمدی‌نژاد است که درباره طرح تحول اقتصادی برخلاف نظر کارشناسان می‌گفت کاری خواهم کرد که بعد از من هیچ‌کس نتواند آن را تغییر دهد. در‌عین‌حال، آقای روحانی می‌توانست با استفاده از گروهی از دانشمندان علوم اقتصادی و اجتماعی، وضعیت کشور را با شفافیت کامل برای مردم بازگو کند و هیچ نقطه ابهامی نگذارد. کشور مشکلاتی ریشه‌دار دارد؛ تبعیض‌های کمرشکنی وجود دارد و مجلس و دولت در چارچوب این تبعیض‌ها تشکیل می‌شوند.
نتوانست به دغدغه‌های مردم پاسخ دهد
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب، هم دیروز به «شرق» گفت: «رئیس‌جمهور در گفت‌وگوی زنده خود نتوانست به دغدغه‌های جدی مردم پاسخ دهد. این اولین حضور او بعد از ناآرامی‌های اخیر در تلویزیون بود؛ شاید من اگر جای او بودم، سعی می‌کردم ریشه‌یابی اعتراضات اخیر را که به‌ نوعی از سوی همه به رسمیت شناخته شد، مدخل بحث خود قرار دهم. اگرچه این پذیرش نارسایی‌هایی هم داشت؛ اما بهترین مدخل برای ورود به بحث بود. بسیاری از مسائلی که مردم دنبال می‌کردند، می‌شد به این صورت مطرح کرد. یا موضع اخیر وزیر دفاع را که در آن گفته شد نیروهای مسلح باید از فعالیت اقتصادی کنار بکشند؛ این خبر بسیار خوبی برای جامعه است. حتما باید آقای روحانی از این موارد حرف می‌زد. اگر این خبر جدی باشد، بازگوکردن ابعاد آن از سوی رئیس‌جمهور که وزیر کابینه خودش آن را خبری کرده بود، بسیار تأثیرگذار می‌بود. از طرفی دیگر، باید ابعاد اعتراضات اخیر گفته می‌شد. این اعتراضات به‌جز اینکه به مسائل معیشتی برمی‌گشت، مطالبه‌گری در حوزه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم بود؛ اما در گفت‌وگوی دیشب مغفول واقع شد. مثلا گروه‌های هنری در برخی از استان‌ها بلاتکلیف هستند. از زمان جنگ تا امروز این وزارت ارشاد بود که آیین‌نامه‌ها و مجوزها را صادر می‌کرد؛ اما در شرایط حاضر، امام‌جمعه فلان استان به قانون بی‌توجهی کرده و مانع تحقق خواست مردم می‌شود. اینها مواردی بود که باید روحانی در گفت‌وگوی خودمانی با مردم مطرح می‌کرد. اگرچه پرسشگر نیز در جهت‌دادن به مصاحبه خیلی مهم است؛ اما رئیس‌جمهور می‌توانست با هوشمندی خود، مسیر بحث را به نفع خود تغییر دهد. به‌تازگی وزیر کشور که در اوایل انتخاب او انتقادهای زیادی به عملکردش وارد بود و گفته می‌شد بین امر توسعه سیاسی، شعار انتخاباتی رئیس‌جمهور و انتخاب وزیر اصولگرای غیرمعتقد به توسعه سیاسی، همخوانی وجود ندارد؛ اما شورای گفت‌وگوی احزاب مطرح شده است. امید می‌رفت در این برنامه صداوسیما، بیشتر درباره ابعاد این طرح با مردم و معتقدان به امر توسعه سیاسی گفت‌وگو می‌شد. تأثیر گفت‌وگوهای کلی، فرمایشی و خطابه‌ای روی مردم خوب نیست. اگرچه نوع گفت‌وگوها نسبت به قبل بهتر شده بود. شاید اگر به‌جای یک مجری رسمی، فعال یا کنشگر سیاسی بی‌رودربایستی با رئیس‌جهمور گفت‌وگو می‌کرد، این بحث‌ها اثرگذارتر می‌بود».
هنوز نفهمیده‌ایم سرنوشت برجام چه شد
احمد کریمی‌اصفهانی، دبیرکل جامعه اسلامی اصناف، نیز به «شرق» گفت: «مردم در عمل احساس نمی‌کنند که مسائل گفته‌شده با عمل مسئولان مطابقت دارد. مثلا برجام یکی از همین موارد است؛ ما هنوز نفهمیده‌ایم که سرنوشت برجام با بدعهدی آمریکا به کجا رسیده است. باید مسئولان این موارد را با مردم در میان بگذارند. بدون تکیه بر مردم، این مسائل حل نمی‌شود. در روزهای اخیر بار دیگر شاهد هستیم اروپا در کنار شریک همیشگی خود یعنی آمریکا قرار گرفته است و معلوم نیست باید تا چه زمانی منتظر نتایج برجام بمانیم. اشتغال برای امروز جامعه بسیار پراهمیت است. بخشی از این اغتشاشات ریشه در همین مسئله داشت. ما اگر به حل مشکلات مردم و اصلاح امور اعتقاد داشته باشیم، باید گفته و عمل ما مطابق هم باشد. دولت باید زمینه را برای واگذاری بنگاه‌های خود به بخش خصوصی واقعی –نه خصولتی‌ها و شبه‌دولتی‌ها– فراهم کند. یا اینکه دولت بارها درباره اصلاح نظام بانکی و ارزی (تک‌نرخی‌شدن ارز) گفته است؛ اما هنوز خروجی چندانی نداشته است. در گفت‌وگوی دیشب رئیس‌جمهور هم به این ابهامات پاسخی داده نشد. زمانی این گفت‌وگوها می‌توانند اثرگذار باشند که حرف و عمل مطابق هم باشد.
واکنش‌ها در فضای مجازی
برای حل مشکل ریزگردها، کلانتری را عزل کنید
آیت‌الله عباس کعبی، نماینده خوزستان در مجلس خبرگان رهبری، نیز در رشته توییتی نوشت: ‏آقای رئیس‌جمهور اگر می‌خواهد مشکل ریزگردهای خوزستان را حل کند، در اقدام اول بهتر است آقای کلانتری را عزل کند‌. ‏فردی که ایشان برای حل مشکل ریزگردها به استان خوزستان فرستاده‌اند، خود یکی از عوامل مشکل است.‏ ایشان به نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی گفته بود شما آب زیاد دارید. جالب است که همین آقای کلانتری به استان خوزستان آمده و در اولین موضع‌گیری، عامل خارجی را عمده‌ عامل بحران ریزگردها دانسته و سیاست‌های غلط انتقال آب رودخانه‌های استان خوزستان و اقدامات غلط و بی‌تدبیری‌ها را نادیده گرفته است. ‏این در حالی است که خود ایشان پیش از این گفته بود «منشأ ریزگردهای پاییزه و زمستانه‌ای که در کشور داریم، عمدتا داخلی است».‏ ‏فردی که تا این حد دچار تناقض‌گویی است و نظر غیرکارشناسی می‌دهد، صلاحیت مدیریت سازمان مهم محیط زیست را ندارد».
علیرضا رحیمی، نماینده مردم تهران و عضو فراکسیون امید در واکنش به برنامه تلویزیونی رئیس‌جمهور در کانال تلگرامی خود نوشت: مصاحبه رئیس‌جمهور گرچه تاحدی در فرم و فریم متفاوت بود اما در محتوای مطالب حرف جدیدش هوشمندی دکتر روحانی بود. زمانی چنین گفت‌وگوهایی را می‌شود پربار ارزیابی کرد که اقلا بر دو میلیون بیننده و ۵۰ نماینده مجلس تأثیر مستقیم داشته باشد. گویا قرار بر این بوده است که گفت‌وگو اصلا وارد مقوله سیاسی اعم از داخلی و خارجی نشود و زاویه توییتر و فیلتر هم تعریضی کنایی بود و نه سؤالی اصلی. پرداختن به وضعیت نرخ ارز و هوای خوزستان و تاحدی حادثه سانچی موضوعات روز بودند که در سؤال‌ها به چشم می‌آمد. امیدواریم تیم رسانه‌ای دولت و نیز سیمای ملی هر دو در عمل، درستی رویکرد و واقع‌نگری بیشتری نسبت به ظرفیت و تأثیر چنین گفت‌وگوهایی از خود نشان دهند».
باید می‌گفت مؤسسات مالی چگونه شکل گرفتند
حسام‌الدین آشنا رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری نیز در دو توییتی بلافاصله پس از پایان گفت‌وگو نوشت: «سلام؛ اگرچه در اثر کوتاه‌شدن زمان گفت‌وگو بسیاری از سؤالات مجال طرح نیافت ولی بر خود لازم می‌دانم ضمن تشکر از کسانی که این مسیر را برای انتقال پیام خود به ریاست‌جمهوری انتخاب کردند عرض کنم کلیات سؤالات به اطلاع ایشان رسیده است و جدول تفصیلی هم به اطلاع ایشان و همگان خواهد رسید. تلاش می‌شود که ریاست‌جمهور - نه فقط روحانی - وارد سطح جدیدی از قرارگرفتن در قاب تلویزیون شود. مصاحبه خبرنگار می‌خواهد نه فقط مجری! اگر برنامه زنده است باید تعاملی‌تر باشد. نزدیک‌شدن به استانداردهای گفت‌وگویی و استفاده از فناوری‌های تعاملی در برنامه‌های آتی دنبال خواهد شد». گفتی است که آشنا کمی بعد از مصاحبه حسن روحانی یک نظرسنجی توییتری نیز برای بررسی عملکرد رئیس‌جمهور انجام داد که تا ساعت پایانی آن حدود هفت‌‌هزار و ۵۰۰ نفر عضو توییتر در آن شرکت کردند. در این نظرسنجی بیش از ۸۰ درصد «پاسخ‌های» رئیس‌جمهور را «ضعیف» ارزیابی کردند. آذر منصوری، قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت هم به ایسنا گفت: «مهم‌ترین نقد در ارتباط با آخرین گفت‌وگوی تلویزیونی رئیس‌جمهور به این است که فضایی ایجاد شد که انگار قرار است در این گفت‌وگوی یک‌ساعته آقای روحانی به همه مشکلات اشاره کنند و راه‌حل همه ضعف‌ها را بیان کنند. مسائل سیاسی و اقتصادی مهمی در سخنرانی دیشب رئیس‌جمهور مطرح شد، از جمله آنکه به موضوع مؤسسات مالی و اعتباری اشاره شد. ایشان باید در این سخنرانی برای مردم تشریح می‌کردند که چگونه این مؤسسات شکل گرفتند؟ چگونه بدهکار شدند؟ و چگونه هزینه‌های گزافی را برای دولت فعلی به جای گذاشتند. این در حالی است که پرداخت بدهی مؤسسات اصلا بر عهده دولت نبوده است و تنها در راستای تأمین منافع مؤسسات شکل گرفته است».
چرا درباره ناآرامی‌ها چیزی نگفت؟
غلامرضا ظریفیان گفته است: «معقدم گفت‌وگوی دیشب بد نبود اما کمتر از انتظار مردم و افکار عمومی بود. باز هم تأکید می‌کنم رئیس‌جمهور باید فاصله را با مردم کم کند و در هر گفت‌وگو به مسائل به صورت جداگانه بپردازد و در کنار پرداختن به مسائل صراحت را نیز در نظر داشته باشد. او ادامه داد: نرخ ارز، مشکلات مناطق زلزله‌زده، مسائل اقتصادی از مشکلات مردم بود که باید در آنان بسیاری از مسائل دیگر نیز بیان می‌شد اما آن چیزی که در این میان مهم است این بود که رئیس‌جمهور باید مقداری صریح‌تر و روشن‌تر با مردم صحبت کند. از طرفی هم باید ابعاد پرسش‌هایی که مطرح ‌شد، گستردگی بیشتری پیدا می‌کرد و رئیس‌جمهور هم باید با زمان بیشتری به این سؤالات پاسخ می‌داد. حادثه‌ای در کشور رخ داده و بخشی از جامعه اعتراضاتی داشتند که اگر بخش رادیکال نامناسب و هنجارشکن آن را در نظر نگیریم، پاسخ به این امر بخشی از نیاز جامعه و افکار عمومی است. نکته دیگر ارائه راهکارهایی برای حل مسئله اشتغال بود. مردم انتظار دارند که در رابطه با این موضوع پاسخ درست بشنوند. مثلا در بحث بودجه که مردم هم بسیار حساس شده‌اند، رئیس‌جمهور باید به دور از نگاه  پوپولیستی و به‌صورت واقع‌بینانه و به‌طور صریح درباره این موضوع توضیح می‌دادند. جامعه مایل است به‌صورت شفاف مسئله‌های خودش را از زبان مسئولان بشنود و پاسخ بگیرد». حجت‌الاسلام محسن غرویان هم گفت: «مردم توقع بیشتری از سخنان رئیس‌جمهور داشتند، آنان منتظر بودند به برخی از مسائل عینی جامعه و به پرسش‌هایی که در ذهنشان بود، پاسخ داده شود. حتی طرفداران ایشان هم این‌گونه اظهار می‌کردند که ضمن حمایت از اندیشه‌های آقای روحانی، سطح مصاحبه و سخنرانی بسیار پایین بود. باید در سخنرانی شب گذشته مشخص می‌شد ناآرامی‌های اخیر منشأ داخلی یا خارجی داشت و آیا کشورهای منطقه در این امر دخالت داشتند یا خیر؟ این ناآرامی‌ها ابتدا توسط چه کسانی و از کدام شهر آغاز شد و بعد در دست جریان‌های دیگر افتاد؟ ما و مردم توقع داریم که آقای روحانی توضیح و تشریح کنند». رضا اکرمی، عضو جامعه روحانیت مبارز هم گفته است: «سخنرانی روحانی خوب بود اما مشکل امروز جامعه و کاهش واردات و قاچاق مورد توجه قرار نگرفت. روحانی باید با سران قوای دیگر بنشیند و برای ایجاد رونق اقتصادی و اشتغال تصمیم بگیرند و بعد مردم را به کمک بطلبند».
سؤالات پیش‌پاافتاده
محمد هاشمی اما انتقادش بیشتر به نحوه سؤالات بود تا پاسخ‌ها. او به انتخاب گفته است: «بیشتر این سؤالات سطحی و پیش‌پاافتاده و بعضا غیرمعقول بود که هیچ ارتباطی هم به رئیس‌جمهور و وظایف او نداشت. به‌طور مثال اینکه چرا شما با ماشین ضدگلوله از مناطق زلزله‌زده بازدید کردید؟ مگر رئیس‌جمهور مسئول حفاظت از خودش است؟
رئیس‌جمهور تیم حفاظت دارد که با دستورالعمل مشخصی عمل می‌کنند و ترکیب محافظان نیز معلوم است. اشکال اساسی در سؤالاتی بود که در اختیار مجری گذاشته شده بود. این سؤالات مربوط به صداوسیما و منتقدان رئیس‌جمهور بود و تنها می‌خواستند از رئیس‌جمهور قول بگیرند و او را اذیت کنند. طرح مسائل سطحی و جزئی در این برنامه باعث شد تا به طور مثال نه گزارش چهار‌ماهه رئیس‌جمهور به ملت را شاهد باشیم و نه سخنرانی‌ای بود که رئیس‌جمهور در آن حق انتخاب داشته باشد. طراحان سؤال‌های گفت‌وگوی رئیس‌جمهور بسیار ناشیانه عمل کردند و با این کار خود هم وقت ملت را گرفتند، هم وقت رئیس‌جمهور را. البته در نهایت این موضوع به ضرر خود جریانی است که صحنه را این‌گونه صحنه‌آرایی و اجرا کرد». اما عزت‌الله ضرغامی برخلاف محمد هاشمی در کانال تلگرامی‌اش نوشته است: «سخنان «تکراری»! کلیشه‌ای و غیرمتفاوت رئیس‌جمهور باعث شد تا همه قضاوت‌ها به سمت مجری برود و این خوب نیست! پیشنهاد می‌کنم آقای روحانی به خاطر استفاده از کلمه «قوطی» برای سرپناه میلیون‌ها نفر از مردم عزیزمان از آنان عذرخواهی کند. درست است که خانه آنان در مقابل خانه‌های دولتمردان، حکم قوطی را دارد؛ ولی روضه مکشوف هم خوب نیست!».
شبکه‌های سرنگونی‌طلب را در خماری گذاشت
حمیدرضا جلایی‌پور هم در کانال تلگرامی‌اش نوشته است: «به نظر من در مجموع روحانی در شبکه یک صداوسیما در ساعت ۹ شب دوم بهمن ۹۶ خوب صحبت کرد. مثل رئیس‌جمهور یک کشور با‌ثبات. دنبال تحریک مخاطب نبود؛ همچنین دنبال تحریک منتقدان درون‌حاکمیتی‌اش نبود. ثبات کشور برای او ارزش پایه‌ای است. حق اعتراض مردم را پذیرفت. راجع به ارز به مردم نشانه خوبی داد. گفت درآمد ارزی ما از مخارج ما بیشتر است. حرف‌های او درباره زلزله، بافت فرسوده و ماشین‌های فرسوده و مؤسسه‌های ورشکسته اعتباری واقعی و غیرتبلیغاتی بود. امشب صحبت‌های او شبکه‌های سرنگونی‌طلب را در خماری گذاشت». غلامعلی دهقان، عضو حزب اعتدال و توسعه، هم به ایلنا گفت: با توجه به تجربه پنج دهه روحانی از پیش از انقلاب تا به امروز، روحانی توانست با آرامش به دغدغه‌های مردم به‌ویژه پس از روزهای شورش دی‌ماه پاسخ دهد. خونسردی و اعتمادبه‌نفس، همچنین ادبیات شمرده آقای روحانی حکایت از نوعی آرامش فکری داشت که براساس عملکرد کارهایش ایجاد شده است. با توجه به اینکه روحانی بیش از پنج دهه در صحنه سیاست حضور داشته، می‌تواند با ادبیات پذیرفتنی و وزین شرایط را برای مردم شرح دهد. روحانی با آرامش درباره مسائل روز کشور صحبت کرد و با همین آرامش به مسئله ارز؛ موضوعی که این روزها ذهن مردم را به خود مشغول کرده، پرداخت. روحانی اشاره کرد که به دلیل اجرائی‌نشدن دقیق برجام از سوی برخی قدرت‌ها مشکلاتی در اقتصاد ایجاد شد؛ اما در مجموع شرایط اقتصادی در ماه‌های آینده رو به بهبود می‌روند.



روزنامه ایران(۱۳۹۶/۱۱/۰۴)


سه ریشه نا آرامی‌ها
معاون امنیتی انتظامی وزیر کشور، دیروز در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع‌رسانی این وزارتخانه، چارچوب‌های گزارش این نهاد به رئیس جمهوری درباره ناآرامی‌های اخیر را تشریح کرد.
وزارت کشور در پی مأموریت روحانی، گزارشی درباره اعتراض‌های اخیر کشور تهیه و به رئیس جمهوری ارائه کرده است که البته جزئیات آن منتشر نشده است.
حسین ذوالفقاری، دبیر شورای امنیت کشور هم اگرچه از ذکر جزئیات  این گزارش خودداری کرد، اما نکات مورد اشاره او نشان می‌دهد که این گزارش با رویکردی ملی، جزئی و‌ همه‌جانبه‌نگر تهیه و تنظیم شده و از ابتدای شکل‌گیری تا انتهای اعتراض‌ها را دربر می‌گیرد.
در این گزارش سه ضلع به عنوان پدیدآورنده این اعتراض‌ها «در سطح کلی» برشمرده شد که تنها یکی از آنها، «استمرار فعالیت‌های دشمنان» است و دو عامل دیگر «کاهش اعتماد عمومی و مدیریت ناصحیح افکار عمومی و افزایش مطالبات و انتظارات چه در رقابت‌های انتخاباتی و چه در رقابت‌های سیاسی» عنوان شده است، امری که برخی گمانه‌ها درباره نقش طیف‌هایی از داخل در بروز ناآرامی‌ها را پررنگ می‌کند. گزارش وزارت کشور همچنان ریشه اصلی بروز این حوادث را انباشت مطالبات و بی اعتمادی مردم به دستگاه‌ها عنوان می‌کند و بدون آنکه خوشبینی افراطی مبنی بر پایان یافته تلقی کردن این حوادث بدهد، تأکید دارد که اگر مشکلات با یک رویکرد انقلابی رفع نشود، «نمی‌توان انتظار داشت نارضایتی کاهش یابد.»
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت کشور، دبیر شورای امنیت کشور تأکید کرد که این گزارش فارغ از برداشت‌های شخصی و علایق جریان‌های سیاسی است، زیرا دخالت این گونه جهت‌گیری‌ها زمینه‌ساز بروز اشتباه محاسباتی خواهد شد.
ذوالفقاری ۳ ضلع پدید آورنده این حوادث را «در یک سطح کلی» شامل «۱) استمرار فعالیت‌های دشمنان خارجی کشور از جمله امریکا و اقدامات اذنابش در منطقه و گروهک‌های معاند ۲) کاهش اعتماد عمومی به دلایل گوناگون از جمله ضعف کارآمدی سازمان‌ها و نهادها در پاسخگویی به شرایط کنونی جامعه و نارضایتی ناشی از منازعات و برخی ضعف‌ها و ۳) مدیریت ناصحیح افکار عمومی و افزایش مطالبات و انتظارات چه در رقابت‌های انتخاباتی و چه در رقابت‌های سیاسی بدون توجه به منابع و امکانات کشور و در نتیجه انباشت انتظارات تحقق نیافته و نارضایتی مردمی» برشمرد.
وی، تبیین عوامل مختلف مؤثر در جلب حضور تعدادی از مردم در اعتراضات، ترسیم دقیق نقش و سهم جریان‌های مختلف در فراخوان‌های منجر به تجمعات و نیز طیف‌بندی جریانات معاند بر اساس تحریکات در فضای مجازی را از جمله ابعاد گزارش ارائه شده از سوی وزارت کشور اعلام کرد.
ذوالفقاری همچنین، احصای مناطقی از کشور که بیشترین و کم‌ترین میزان حرکت‌های اعتراضی در آن ثبت شد، ترسیم آرایش جغرافیایی دقیق مبادی و مظاهر فراخوان‌های به عمل آمده در این باره را از دیگر ابعاد مندرج در گزارش وزارت کشور
به رئیس جمهوری برشمرد.
وی با اعلام اینکه از اول آذرماه امسال شاهد تغییراتی در ترکیب افراد حاضر در تجمعات و رادیکال‌تر شدن شعارهای مطرح شده در این گونه تجمعات بودیم، افزود: در طول سال جاری ۳۷ درصد فراخوان‌ها درباره مسائل اقتصادی بوده است از این میزان ۷۴ درصد فراخوان‌ها در اعتراض به عملکرد مؤسسات مالی و اعتباری غیرمجاز بوده، در حالی که با وجود تزریق ۱۱ هزار میلیارد تومان از خزانه کشور از سوی دولت برای جبران ضرر و زیان سپرده‌گذاران و پرداخت حدود ۹۰ درصد وجوه سپرده گذاران، انتظار می‌رفت مسائل موجود در این اقشار تا حد زیادی مرتفع شده باشد اما متأسفانه در این زمینه اطلاع‌رسانی درستی از سوی مسئولان  صورت نگرفته بود، این در حالی است که اگر اقدامات، به زبان مردم و کاملاً شفاف، اطلاع‌رسانی شده بود، با وضعیت متفاوتی روبه‌رو بودیم.
وی درباره ترکیب سنی و تحصیلات معترضان گفت: ۵۹ درصد افراد بررسی شده از شرکت کنندگان در تجمعات دارای تحصیلات زیر دیپلم و دیپلم، ۲۶ درصد نامعلوم، ۱۴ درصد دارای مدرک تحصیلی کارشناسی و یک درصد با مدارک بالاتر بودند. همچنین ۸۴ درصد افراد زیر ۳۵ سال سن داشته و فاقد سابقه امنیتی بودند.
ذوالفقاری بیشترین تبلیغ از سوی معاندان را مربوط به روز ۱۱ دی ماه گذشته اعلام کرد و افزود: دشمنان در این مقطع قصد تحریک افراد برای ورود به مرحله اقدام مسلحانه علیه امنیت کشور داشتند.
دبیر شورای امنیت کشور همچنین با بیان اینکه در حوادث اخیر مردم به دلیل وجود پایه‌های ایمانی و اعتقادی و نگرانی از خدشه‌دار شدن امنیت کشور نسبت به تجمعات اقبال نشان ندادند، تأکید کرد که این امر موجب شد حوادث با واکنش خودجوش مردم مواجه شده و هدف دشمن که به دنبال ایجاد درگیری مسلحانه در کشور بود، خنثی و بی اثر شود.
معاون وزیر کشور با تبیین اجمالی زمینه‌های مختلف مؤثر در شکل‌گیری حوادث اخیر و دسته‌بندی آن در قالب زمینه‌های اقتصادی معیشتی، زمینه‌های سیاسی و زمینه‌های فرهنگی اجتماعی، تشریح دقیق طیف‌بندی موجود در هریک از این زمینه‌ها و میزان اثرگذاری هریک را به عنوان فصل دیگری از گزارش ارائه شده از سوی وزارت کشور به رئیس جمهوری و مقامات عالی کشور عنوان کرد. دبیر شورای امنیت کشور ترسیم دقیق وضعیت پیشران‌ها و شتاب دهنده‌های حوادث اخیر در کشور را از دیگر محورهای گزارش وزارت کشور اعلام کرد.
وی در ادامه، با اذعان به ضعف پاسخگویی کافی روندهای اداری در بخش‌های مختلف سازمان‌ها و نهادهای مسئول در قبال امور جاری مردم و مشکل‌زا بودن فرآیندهای غیرضرور و بوروکراسی موجود اداری و قوانین و مقررات انباشت شده، بیان کرد: چنانچه با رویکرد تحول انقلابی اقدامات اثربخش و رفع اشکالات و ایرادات قانونی – ساختاری و فرآیند انجام امور و اصلاح مدیریت کشور در دستور کار قرار نگیرد، نمی‌توان انتظار داشت که نارضایتی کاهش یابد.
ذوالفقاری در پایان هم گفت که با دستور رئیس جمهوری، اختیارات کامل مدیریت حوادث اخیر به وزیر کشور و رئیس شورای امنیت واگذار شد که با وحدت فرماندهی اعمال شده به معنای واقعی و هماهنگی همه دستگاه‌ها و نهادهای عضو شورای امنیت کشور در سطح کشور، استان‌ها و شهرستان‌ها شاهد مدیریت حوادث در کوتاه‌ترین زمان ممکن و با کم‌ترین هزینه‌ها بودیم.




روزنامه بهار(۱۳۹۶/۱۱/۰۴)


اصلاحات در اصلاحات
با نگاهی به گفته‌های اخیر سیدمحمد خاتمی که در نشستی با انجمن مدرسین دانشگاه‌ها سخنانی را به بهانه اعتراضات اخیر مطرح کرده است و همینطور برخی اظهارنظرهای چهره‌های اثرگذار و ارشد این جریان سیاسی همچون سیدمصطفی تاجزاده شاهد آن هستیم که در میان اصلاح طلبان نوعی نگاه در حال تقویت است که به دنبال تغییر رویه‌های حاکم بر جریان اصلاحات است. برخی معتقدند این نگاه که در حال فراگیر شدن است را می‌توان حاصل نقدها و اعتراضات روزهای اخیر به اصلاح طلبانی دانست که با اعتراضات۹۶ همراه نشده و حتی در برخی موارد در مقابل آن قرار گرفتند، گروهی دیگر نیز معتقدند که این تلاش برای تغییر در برنامه‌ها و الگوی عمل جریان اصلاحات ناشی از انتقادات و اعتراضات بدنه حامی این جریان است که نسبت به رفتار سیاسی اصلاح طلبان در دوره‌های اخیر انتخابات انتقاداتی جدی را به رهبران وتصمیم گیران این جریان سیاسی وارد می‌دانند.
آنان که اعتراضات اخیر را عامل اصلی تلاش اصلاح طلبان برای اصلاح درون گفتمانی می‌دانند با اشاره به برخی شعارهای مطرح شده در سطح خیابان و همراهی قابل توجه فضای مجازی با این شعارها که نوعی عبور از اصلاح طلبان در آن مشهود بود به این نتیجه رسیده‌اند که گروه‌های قابل توجهی در جامعه تمایلی به نوع کنشگری سیاسی اصلاحات در این سال‌ها ندارد و این مسیر را باعث تحقق اهداف دموکراسی خواهانه خود نمی‌داند، این گروه از رصدگران عرصه سیاست معتقدند به همین دلیل که شاهد فاصله افتادن میان متن جامعه و جریان اصلاحات هستیم سیاستگذاران این جریان‌ترغیب شده‌اند تا تغییراتی را در نحوه تصمیم گیری خود و برنامه‌های مد نظرشان برای آینده به وجود بیاورند.  بخش دیگری از تحلیلگران عملکرد منتخبان در انتخابات مجلس، ریاست جمهوری و شورای شهر را دلیلی برای اصلاح در اصلاحات می‌دانند. آنان معتقدند جریان اصلاح طلبی در دوره‌های اخیر انتخابات بدون توجه به ماهیت و اهداف این جریان اصیل سیاسی و گاه با پشت کردن به آن به سمت و سوی گروه هایی همچون کارگزاران و به خصوص اصولگرایان معتدل حرکت کرده است و این تغییر مسیر اندک اندک سبب تغییر ماهیت جریان اصلاحات و فاصله گرفتن آن از بدنه اجتماعی مورد حمایت خود شده است. آنان که چنین می‌اندیشند با ذکر مثال هایی از عملکرد نامزدهای مورد حمایت اصلاح طلبان در دوره‌های اخیر انتخابات یادآور می‌شوند که این عملکرد نه به نام این افراد بلکه به نام کلیت اصلاح طلبی ثبت شده است و این موضوع می‌تواند برای آینده حیات سیاسی اصلاح طلبان حاوی خطرات قابل ملاحظه‌ای باشد.
هر کدام از این دو نگاه به استقبال رهبران اصلاحات از اصلاح در این جریان سیاسی را بپذیریم در نتیجه تفاوتی ایجاد نمی‌شود. در صورتی که این شروع برای تغییر در جریان اصلاح طلبی ادامه دار باشد و به نتیجه مشخصی برسد ما با دو وجه مثبت و منفی روبرو خواهیم شد.
وجه مثبت این تصمیم آن است که اصلاح طلبان با اصلاح خطاهای گذشته خود و تغییر در اهداف، الگوی عمل و برنامه‌های کوتاه مدت و بلند مدت خود این سیگنال را به جامعه معترضان و همینطور بدنه اجتماعی حامی اما منتقد خود خواهد فرستاد که صدای اعتراض و انتقاد آنان به گوش رهبران و تصمیم گیران این جریان سیاسی رسیده است و حرکت آینده اصلاحات بر مسیری خواهد بود که خواست مردم در آن نمود عینی‌تری داشته باشد.
اما این تصمیم مانند هر تصمیم دیگری وجه منفی نیز با خود به همراه خواهد داشت. تغییر در الگوی عمل جریان اصلاحات در عمل سبب افزایش محدودیت‌ها برای این جریان خواهد شد زیرا این تغییر که می‌توان آن را به تغییر حالت فردی نشسته به ایستاده تشبیه کرد به طور طبیعی خوشایند مراکز قدرت نخواهد بود و ممکن است سبب برخوردهایی از جنس آنچه در سال۸۸ رخ داد شود. از طرف دیگر تغییر در جریان اصلاح طلب به طور طبیعی به معنای کناره گیری از معتدلان، دولت مستقر، اصولگرایان معتدل و تا حدودی حزب کارگزاران خواهد بود، این اتفاق شاید بتواند برای آنان که در پی اصلاح طلبی اصیل هستند خوشایند باشد اما در ایرانِ امروز که «عملگرایی» حرف اول را در سپهر سیاسی آن می‌زند ممکن است سبب حذف تدریجی اصلاح طلبان از قدرت و بازگشت طیف تندرو به نهادهای انتخابی شود.  مطلب آخر آنکه آنان که به هر دلیلی به این نتیجه رسیده‌اند و یا رسانده شده‌اند و یا خواهند رسید که دوای دردهای جریان اصلاح طلبی «اصلاحات در اصلاحات» است می‌بایست پیش از هر اقدامی تمام جوانب آن را سنجیده و پس از محاسبه دقیق «هزینه – فایده» اقدامات و اثر بلندمدت آن وارد اجرای تصمیمات اتاق‌های فکر شوند. در سیاست اشتباه‌های کوچک هم تاوان هایی بزرگ خواهد داشت!



روزنامه بهار(۱۳۹۶/۱۱/۰۴)


گفتگویی‌که ۵ درصد را راضی کرد!
سخنان شب دوشنبه رئیس‌جمهور متفاوت از گفت‌وگوهای گذشته او بود. این مصاحبه مجری مسلط تری نسبت به نمونه های پیشین داشت و از طرفی اولین مصاحبه رسمی حسن روحانی پس از حوادث مهمی چون اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ و گرانی ارز محسوب می‌شد. دلایل فوق باعث می‌شد تا سخنان رئیس‌جمهور در این گفت‌وگو اهمیتی بیش از پیش داشته باشد و حساسیت نخبگان جامعه به فحوای کلام روحانی برانگیخته شود. ازهمان ابتدای شروع مصاحبه واکنش ها آغاز شد و هرکدام از شخصیت های سیاسی به فراخور تحلیلشان از سخنان رئیس‌جمهور واکنشی را نشان دادند. واکنش ها اغلب با انتقاد همراه بود و تیم رسانه ای دولت را مجبور به وعده بهبود گفت‌وگوها در آینده نزدیک کرد.
ابطحی: کشور غرق در ناامیدی است
به مصاحبه دیگری احتیاج بود
محمد علی ابطحی در واکنش به سخنان دوشنبه شب رئیس‌جمهور در تلویزیون، نوشت: « مصاحبه رئیس‌جمهور با کلی توقع که ایجاد شده بود پایان یافت. متاسفانه سوالات آقای رشید پور متفاوت نبود. حتی نگذاشت طعم سخنرانی های آزاد خود روحانی را داشته باشد.از سیاست داخلی وخارجی و حتی اقتصاد حرف مهمی پرسیده نشد. وجواب هم طبعا داده نشد. کشور غرق در ناامیدی است. به مشکلات اخیر اشاره نشد. حتی سئوالات از برنامه های عادی رشید پور هم خیلی محافظه کارانه‌تر بود. کشور به مصاحبه دیگری احتیاج داشت.»
صادق زیباکلام: این گفت‌وگو پوک و سطحی بود
صادق زیباکلام نیز نسبت به گفت‌وگوی تلویزیونی دیشب روحانی با مردم واکنش نشان داد. او در توئیتی نوشت: « ایکاش آقای روحانی متوجه می‌شدند که هربار که با مردم صحبت می‌کنند بخش دیگری از ۲۴میلیون رای شان را از دست می‌دهند. ایکاش ایشان می‌توانستند متوجه شوند که وقتی به جای پرداختن به مشکلات و مسائل جدی و واقعی جامعه به سئوال و جوابهای تصنعی، پوک و سطحی میپردازند در حقیقت به شعور مردم توهین می‌کنند.»
ظریفیان: موضوعاتی که نیاز روز جامعه بود، مطرح نشد
غلامرضا ظریفیان فعال سیاسی اصلاح‌طلب درباره گفت‌وگو شب گذشته رئیس‌جمهور گفت: « با مشکلاتی که پیش آمده باید ارتباطی بین رئیس‌جمهور و مردم صورت می‌گرفت اما به نظر می‌رسدیک ساعت زمان کمی برای پاسخ‌گویی به افکار عمومی بود. این زمان کوتاه برای بیان مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی که ابعاد گسترده‌ای هم دارد، وقت کوتاهی بود. هرچند نکات و پرسش‌هایی مطرح شد که بخشی از آنها مشکلات جدی مردم بود اما زمان کمی برای پاسخگویی در نظر گرفته شده بود.گفت‌وگوی دوشنبه شب را نمی‌توان بد نامید اما کمتر از انتظار مردم و افکار عمومی بود. باز هم تاکید می‌کنم رئیس‌جمهور باید فاصله را با مردم کم کند و در هر گفت‌وگو به مسائل به صورت جداگانه بپردازد و در کنار پرداختن به مسائل صراحت را نیز در نظر داشته باشد. بود.حادثه‌ای در کشور رخ داده و بخشی از جامعه اعتراضاتی داشتند که اگر بخش رادیکال نامناسب و هنجارشکن آن را در نظر نگیریم پاسخ به این امر بخشی از نیاز جامعه و افکار عمومی است. نکته دیگر ارائه راهکارهایی برای حل مسئله اشتغال بود. مردم انتظار دارند که در رابطه با این موضوع پاسخ درست بشنوند.»
مافی: گفت‌وگوی رئیس‌جمهور تا اندازه‌ای متفاوت و امیدبخش بود
پروانه مافی، عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس گفت: « گفت‌وگوی رئیس‌جمهور نسبت به گفت‌وگوهای قبلی ایشان تا اندازه‌ای متفاوت و امیدبخش بود. امیدواریم صداوسیما در قبال سایر قوا و بقیه مسئولین نیز چنین شیوه‌ای را در پیش گیرد و این آغاز تحولی در شیوه پاسخگویی مسئولان باشد. برای تداوم روند کنونی شفاف‌سازی یک ضرورت است.»
نظرسنجی حسام الدین آشنا درباره رضایت مردم از سخنان حسن روحانی
آشنا مشاور رئیس‌جمهور نیز حین گفتگو نظرسنجی گذاشت و نظر مردم را در مورد پاسخ های روحانی پرسید. نتیجه نظرسنجی به طور عجیبی شوکه کننده بود. تنها ۵ درصد مردم از این سخنان رضایت داشتند. ۱۹ درصد به گزینه متوسط رای دادند و ۷۶ درصد شرکت کنندگان این مصاحبه را بسیار ضعیف ارزیابی کردند. نظرسنجی مشابهی نیز در اکانت توئیتر سایت اصلاح‌طلب جماران مطرح گردید که با اندکی اغماض دقیقا همین نتایج تکرار شد. اتفاقی که نشان می‌دهد مردم از عدم بیان برخی موضوعات و همچنین سخن گفتن از برخی موضوعات نه چندان مهم شاکی بودند و سخنان رئیس‌جمهور نتوانست اثرگذاری لازم را بر سطوح مختلف جامعه داشته باشد. اشتباه مصاحبه کننده در نپرسیدن سئوالات مهم برای مردم نباید باعث می‌شد تا مصاحبه شونده فرصت سخن گفتن در آن باره را از دست دهد و به هیچ وجه توجیه مناسبی برای این غفلت نیست. آشنا در انتها با توئیتی خطاب به مردم، نوشت: « تلاش می‌شود که ریاست جمهور - نه فقط شخص رئیس‌جمهور- وارد سطح جدیدی از قرار گرفتن در قاب تلویزیون شود. مصاحبه خبرنگار می خواهد نه فقط مجری! اگر برنامه زنده است باید تعاملی‌تر باشد. نزدیک شدن به استانداردهای گفت‌وگویی و استفاده از فناوری‌های تعاملی در برنامه های آتی دنبال خواهد شد.»
امید است با به سمع رسیدن انتقادات دلسوزان و نخبگان گامی به سوی تعاملی‌تر شدن گفت‌وگوهای رئیس‌جمهور با مردم برداشته شود تا دوباره شاهد ایجاد نارضایتی جدید به جای رفع مشکلات نباشیم.
انتخاب رشیدپور چه پیامی داشت؟
رضا رشیدپور در گفت‌وگو اخیر با رئیس‌جمهوری نقش مجری را به عهده داشت که از همان دقایق آغازین اعلام نامش با واکنش‌ها و حاشیه‌های زیادی از تعریف و تجمید گرفته تا انتقاد و گلایه همراه شد.
گفت‌وگوی زنده حجت‌الاسلام حسن روحانی از ساعت ۲۱ و ۵۰ دقیقه آغاز شد و از همان ابتدا رشیدپور تاکید کرد که مخاطبان گفت‌وگوی «خاص و متفاوتی» را تجربه خواهند کرد و البته بر این عبارات تا انتهای مصاحبه نیز چند بار دیگر از سوی او تاکید شد.
زمان چندانی از آغاز مصاحبه نگذشته بود که واکنش‌های زیادی درباره عملکرد رشیدپور در گفت‌وگو با رئیس‌جمهوری کشورمان در شبکه‌های اجتماعی آغاز شد. برخی معتقد بودند که این مصاحبه نسبت به ساختارهای کلی سازمان صداوسیما در گفت‌وگو با روسای جمهوری کاملا متفاوت بوده است و به همین دلیل هم توانسته مخاطبان بیشتری را به ویژه مردم عادی به دیدن ترغیب کند، از طرفی دیگر عده‌ای نیز بر این باور بودند که سوالات رشیدپور از حسن روحانی چالشی و مهم نبود و به غیر از تاکیدات او بر متفاوت بودن این گفت‌وگو، تفاوت دیگری در این مصاحبه دیده نمی‌شد.
ادامه این حواشی، واکنش رضا رشیدپور در برنامه روز گذشته «حالا خورشید» را به دنبال داشت. او در این برنامه با تشکر از نقدهای مردم درباره مصاحبه او با رئیس‌جمهوری، در واکنش به این نقدها گفت: سه نکته را مردم بدانند؛ من مسئول مصاحبه با رئیس‌جمهوری بودم نه مناظره با ایشان. وظیفه داشتم از مشکلات و دغدغه مردم پرسش کنم، نه اینکه به آنها پاسخ دهم. زمان برنامه باید طولانی‌تر می‌بود چرا که بخش مهمی از پرسش‌ها باقی ماند. در همین راستا مهدی‌مطهرنیا، کارشناس رسانه و مجری برنامه‌های گفت‌وگومحور تلویزیون درباره عملکرد رضا رشیدپور در گفت‌وگو با رئیس‌جمهوری گفت: گفت‌وگوی رشیدپور با روحانی تجربه خوبی بود که توانست در جذب مخاطب هم موفق باشد، اما در عین حال باید گفت‌وگوهای تخصصی‌تری هم در کنار این گفت‌وگوهای دوستانه با رئیس‌جمهوری و سایر مسئولان کشوری صورت بگیرد.
او معتقد است که گفت‌وگوی رشیدپور با روحانی تجربه خوبی بود که توانست در جذب مخاطب هم موفق باشد، اما در عین حال باید گفت‌وگوهای تخصصی‌تری هم در کنار این گفت‌وگوهای دوستانه با رئیس‌جمهوری و سایر مسئولان کشوری صورت بگیرد.او معتقد است که «انتخاب رضا رشیدپور برای نشستن مقابل رئیس‌جمهوری نشان‌دهنده چند پیام متفاوت و در عین حال دارای اثرات گوناگون است. نخست اینکه رضا رشیدپور در سال ۹۲ یکی از مجریان همراه حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی بود. امثال رضا رشیدپور و مهران مدیری در دوران دولت‌هایی که رئیس‌جمهور دارای گرایش‌های اعتدالی یا اصلاح‌طلبانه است به صداوسیما بازگردانده می‌شوند تا از زبان آنها دولت مورد نقد قرار بگیرد و در عین اینکه نقد از سوی آنها بیان می‌شود، جاذبه‌هایی را نیز به همراه دارد. این جاذبه‌ها دلایل متفاوتی دارد که در این میان می‌توان به ممنوع‌التصویری مقطعی این افراد در دوران‌ دیگر همانند دولت‌های نهم و دهم، اشاره کرد.»
«به نظر می‌رسد که صداوسیما به تجربه استفاده ابزاری سیاسی از چهره‌هایی چون رضا رشیدپور نایل آمده است و این استفاده ابزاری را هم کاملا به نمایش می‌گذارد. البته اینکه رضا رشیدپور و مهران مدیری تا چه اندازه به این ابزاری شدن تن می‌دهند، مساله‌ای کاملا شخصی است که خود آنها باید در این باره تصمیم بگیرند.»



روزنامه قانون(۱۳۹۶/۱۱/۰۴)


فر مان عبور از تنگنا
شخص رییس جمهور نمی‌تواند برداشتی از صندوق توسعه ملی داشته باشد مگر اینکه مجلس شورای اسلامی در بودجه سالیانه و با توجه به طرح و لایحه‌ای که از قبل به این نهاد ارسال شده، اجازه برداشت را تصویب کرده باشد
هر زمان مقام معظم رهبری صلاح بدانند، دستور برداشت از صندوق توسعه ملی داده می‌شود
این روزها نمایندگان سخت در تلاش‌ هستند تا تکلیف بودجه را قبل از ۲۲بهمن مشخص کنند. در همین راستا روز گذشته علی اصغر یوسف نژاد، سخنگوی کمیسیون تلفیق بودجه سال ۹۷ مجلس شورای اسلامی از آخرین مصوبه این کمیسیون خبر داد. یوسف نژاد با اشاره به آخرین مصوبه کمیسیون تلفیق بودجه سال ۹۷، بیان داشت که جدول تبصره(۴) بندهای (الف)،(و) و (ز) لایحه بودجه پس از تایید مقام معظم رهبری در کمیسیون تصویب شد. عضو هیات رییسه کمیسیون تلفیق بودجه سال ۹۷ مجلس ادامه داد: این جدول در خصوص برداشت از صندوق توسعه ملی است.
جدول تبصره ۴چه می گوید؟
طبق لایحه تقدیمی دولت به مجلس در تبصره شماره ۴ آمده‌است:
الف- به‌منظور تحقق بخشی از اهداف مندرج در قانون حمایت از شرکت‌ها و موسسات دانش‌بنیان و تجاری‌سازی نوآوری و اختراعات مصوب ۵/۸/۱۳۸۹ به‌ویژه تبصره (۲) ماده (۵) قانون مذکور و ماده (۵۱) قانون احکام دائمی برنامه‌های توسعه معادل ریالی مبلغ دویست میلیون (۲۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰) دلار از محل صندوق توسعه ملی بابت حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان خصوصی و تعاونی اختصاص می‌یابد. مبلغ ارزی مذکور برای صندوق توسعه ملی بازگشت از منابع محسوب می‌شود. تبدیل دلار به ریال موضوع این بند زیر نظر بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران صورت می‌گیرد.
ب- به بانک‌های عامل اجازه داده می‌شود در سال ۱۳۹۷ از محل منابع در اختیار از جمله منابعی را که با تصویب هیات عامل صندوق توسعه ملی در آن بانک سپرده‌گذاری شـده اسـت نسـبت بـه اعطـای تسهیلات ارزی به موارد زیر اقدام کنند:
سرمایه‌گذاران بخش‌های خصوصی، تعاونی و نهادهای عمومی غیردولتی برای طرح‌های توسع‌های بالادستی نفت و گاز با اولویت میادین مشترک و جمع‌آوری گازهای همراه در راستای افزایش ضـریب بازیافت مخازن و احیای چاه‌های قدیمی با داشتن ذخایر نفتی درجا و بدون انتقال مالکیت نفت و گاز موجود در مخازن و تولیدی از آن‌ها.
طرح‌های توسعه‌ای و زیربنایی سازمان‌های توسعه‌ای بخش صنعت و معدن با مشارکت حداقل پنجاه و یک (۵۱) درصدی بخش‌ خصوصی و تعاونی.
ج- به بانک‌های عامل اجازه داده می‌شود در سال ۱۳۹۷ از محل منابع در اختیار از جمله منابعی که با تصویب هیات عامل صندوق توسعه ملی در آن بانـک سـپرده‌گذاری شـده اسـت، نسـبت بـه اعطـای تسهیلات ارزی به سرمایه‌گذاران بخش‌های خصوصی، تعاونی و شهرداری‌ها برای طرح‌های توسعه‌ای انواع مختلف حمل و نقل درون و برون‌شهری بدون انتقال مالکیت و با معرفی وزارت راه و شهرسازی و تضمین سازمان‌ها و شرکت‌های تابعه و ذیربط این وزارتخانه یا وزارت کشور با تضمین سازمان امور شهرداری‌ها و دهیاری‌های کشور در قبال اخذ حق دسترسی یا فروش خدمات به اسـتفاده‌کنندگان تـا استهلاک اصل سرمایه و سود آن اقدام کنند.
د- عبارت «یک درصد» مندرج در تبصره (۲) ماده (۵۲) قانون الحاق برخی مواد به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت(۲) به عبارت «یک واحد درصد» اصلاح می‌شود.
هـ- بانک‌های عامل مجازند در سال ۱۳۹۷ مبلغ چهل هزار میلیارد (۴۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰) ریال تسهیلات از محل منابع در اختیار از جمله منابعی که با تصویب هیات عامل صندوق توسـعه ملی در آن بانک‌ها سپرده گذاری شده است برای خرید تجهیزات و به‌روزرسانی آزمایشگاه‌ها و کارگاه‌های دانشگاه‌ها و موسسات آموزشی و پژوهشی و فناوری براساس فهرست مورد توافق وزارتخانه‌ها و سـازمان‌های ذی‌ربط و سازمان برنامه و بودجه کشور و با تصویب هیات امنای آن‌ها پرداخت کند.
تضمین این تسهیلات پس از تصویب هیات امنا بر عهده مراکز فوق بوده و پس از تنفس دو ساله از محل درآمد اختصاصی آن‌ها و متناسب با میزان دریافتی و مبتنی بر زمان‌بندی مورد تفاهم با بانک‌ها بازپرداخت می‌شود.
تجهیزات آزمایشگاه‌های تحقیقاتی موضوع این بند فقط در مواردی که بنا به اعلام معاونت علمی و فناوری رییس‌جمهور و یا وزارتخانه تخصصی مربوطه مشابه داخلی ندارند، از شرکت خارجی تامین می‌شود.
و- به منظور تحقق اهداف مندرج در قانون برنامه برنامه ششم توسعه، به دولت اجازه داده می‌شود براساس جدول زیر، نسبت به برداشت از ورودی سال ۱۳۹۷ صندوق توسعه ملی اقدام و منابع حاصـله را به ردیف درآمد عمومی به شماره طبقه بندی ۳۱۰۷۰۵ نزد خزانه‌داری کل کشور واریز نماید.
اعتبارات موضوع این بند برای صندوق توسعه ملی بازگشت از منابع محسوب می‌شود.
هرگونه پرداخت در غیر از موارد مشخص شده از جمله حقوق و دستمزد از محل منابع این بند ممنوع است. تبدیل دلار به ریال منابع موضوع این بند زیر نظر بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران صورت می‌گیرد.
ز- به دولت اجازه داده می‌شود به منظور تکمیل طرح انتقال آب کشاورزی با لوله به ۴۶ هزار هکتار اراضی سیستان، مبلغ سیصد و پنجاه میلیون (۳۵۰٫۰۰۰٫۰۰۰) دلار را از منابع صندوق توسعه ملـی بـه صورت تسهیلات با نرخ سود متعارف نظام‌نامه آن صندوق برداشت کند. با اعلام سازمان برنامه و بودجه کشور به صندوق توسعه ملی، معادل ریالی تسهیلات یاد شده از طریق بانک مرکـزی جمهـوری اسلامی ایران در اختیار بانک عامل که توسط دولت تعیین می‌شود، قرار می‌گیرد تا در چارچوب موافقتنامه‌های ذی‌ربط مصرف شود.
صندوق توسعه ملی چیست؟
صندوق توسعه ملی با هدف ذخیره سازی ارزی تاسیس شده و برداشت از آن نیازمند طی مسیر قانونی و شرایط خاص است. صندوق توسعه ملی در سال ۱۳۷۹ و پس از گذشت بیش از یک دهه از عملکرد حساب ذخیره ارزی و انتقادات متعدد مبنی بر چگونگی بهره‌گیری از آن توسط دولت‌های قبلی تاسیس شد. این صندوق با هدف تبدیل بخشی از عواید ناشی از فروش«نفت»، «گاز»،«میعانات گازی» و فراورده‌های نفتی به ثروت‌های ماندگار، مولد و سرمایه‌های زاینده اقتصادی و نیز حفظ سهم نسل‌های آینده تشکیل شده که می‌توان گفت این صندوق بخش مغفول مانده لایحه بودجه ۸۹ بود که در قالب تصویب لایحه برنامه پنجم توسعه تشکیل شد تا جایگزین حساب ذخیره ارزی شود.
پشتیبانی برای بحران
صندوق توسعه ملی به فرمان مقام معظم رهبری با دو منظور تشکیل شد؛ منظور اول این بود چون ذخایر نفت ما یک روز به اتمام می‌رسد و نسل‌های آینده نیز در این ذخایر سهیم هستند باید سالانه ۲۰ درصد از فروش نفت در صندوق توسعه ملی ذخیره شود، البته ۲۰ درصد پیشنهاد ایشان بود که بعدها مجلس با افزودن سالی سه درصد سقف پرداخت دولت از محل در آمدهای نفتی را تا ۳۰ درصد نیز رساند. به هرحال دولت‌ها موظف به پرداخت و ذخیره این پول در صندوق بودند اما دولت یازدهم در سال گذشته مدعی شد به دلیل تحریم‌ها و برخی مشکلات ناشی از آن‌ها ۳۰ یا ۳۳ درصد ذخیره صندوق از فروش نفت به ۲۰ درصد عدول کند. نکته دومی نیز که مدنظر مقام معظم رهبری در تشکیل این صندوق بود، به این موضوع برمی‌گردد که پول صندوق چرخش داشته باشد و بتواند در تنگناها، به کشور کمک کند؛ به ویژه در بخش تولید و صنعت و آن هم به صورت ارزی در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد و استفاده آن در بخش دولتی ممنوع باشد ولی بعضی مواقع هم تخلفاتی در این بخش صورت گرفته و بخش‌های دولتی‌ها و شبه‌دولتی‌ها از اندوخته صندوق توسعه ملی استفاده کرده‌اند. مجلس شورای اسلامی در چند سال اخیر مصوب کرد که هر سال از ورودی صندوق ۱۰درصد برای کمک به صنعت و ۱۰ درصد به تولید و کشاورزی به صورت ریالی در اختیار آن‌ها قرار گیرد. این اجازه هم در نص صریح اساسنامه داده شده و هم در بودجه سالیانه مصوب می‌شود؛ گرچه متاسفانه یکسری برداشت‌هایی از صندوق توسعه ملی بدون اجازه و آگاهی مجلس شورای اسلامی و بدون مصوبه انجام می‌شود که این‌ها خلاف صریح اساسنامه است.
اجازه برداشت دست چه کسانی است؟
در زمان تشکیل این صندوق مسئولان وقت اعلام کردند که صندوق به عنوان یک نهاد مالی موثر با هیات مدیره و مدیرعامل، نقش خود را ایفا می‌کند و هرگونه برداشت دولت و شرکت‌های دولتی از این صندوق ممنوع است. برهمین اساس، اساسنامه صندوق توسعه ملی نه تنها بر هدایت منابع این صندوق به سمت بخش‌های خصوصی، تعاونی و عمومی غیردولتی تاکید دارد بلکه نسبت به استفاده نکردن دولت از منابع صندوق توسعه ملی نیز پافشاری می‌کند.‌ قانون‌گذار به میزانی نسبت به جلوگیری از صرف منابع صندوق توسعه ملی در بخش‌های دولتی حساسیت نشان داده که در ماده ۸۴ قانون برنامه پنجم توسعه آورده بنگاه‌های اقتصادی که صرف‌نظر از نوع مالکیت، بیش از ۲۰ درصد اعضای هیات مدیره آن‌ها توسط مقامات دولتی تعیین می‌شوند، از نظر این ماده دولتی محسوب می‌شوند و پرداخت از منابع صندوق به آن‌ها ممنوع است. با وجود این سختگیری‌های قانونی، اما بندی در قانون وجود دارد که براساس آن دولت‌ها می‌توانند برای بهره‌گیری از منابع صندوق توسعه از مجلس شورای اسلامی مجوز دریافت کنند.
شخص رییس جمهور نمی‌تواند برداشتی از صندوق توسعه ملی داشته باشد مگر اینکه مجلس شورای اسلامی در بودجه سالیانه و با توجه به طرح و لایحه‌ای که از قبل به این نهاد ارسال شده، اجازه برداشت را تصویب کرده باشد. هر زمان مقام معظم رهبری صلاح بدانند، دستور برداشت از صندوق توسعه ملی داده می‌شود. در گذشته نیز ایشان مجوز برداشت از این صندوق جهت کنترل آب‌های مرزی را صادر کردند تا این امر به سرعت انجام شود. اگر دقت بر این موضوع نشود، سرنوشت صندوق توسعه ملی‌مان به صندوق توسعه ارزی مبتلا و گرفتار خواهد شد.



روزنامه وطن امروز(۱۳۹۶/۱۱/۰۴)


دم دروغ کوتاه است!
مرتضی عبدی: سرعت تحولات کشور ظاهراً در عرصه رسانه‌ها بسیار است. هر روز می‌توان در بین خبرهای انبوه فضای مجازی، روزنامه‌ها و... چند اظهارنظر شاذ و خبر شاخدار دید. در عالم واقع اما زندگی آرام‌تر در جریان است و اوضاع از دیروز تا امروز تفاوت چندانی نمی‌کند. در نگاه مردم، اساساً اظهارنظرهای شاذ و عجیب و غریب، بخشی از زندگی نیست و اگر هم باشد، تنها برای وقت‌گذرانی و خنده‌ای کوتاه خوب است. زندگی در نظر مردم عادی همان است که بر سر سفره می‌بینند، زندگی یعنی «سود سهام‌عدالت چقدر است؟» زندگی یعنی «یارانه من حذف می‌شود یا نه؟» زندگی یعنی «دیروز که به بازار رفتی، اوضاع قیمت‌ها چطور بود؟» از این منظر ظاهراً کسی مخالف نیست تا بگوییم دولت به‌رغم وعده‌های متعدد اقتصادی، نتوانسته در صحنه عمل اقدام چندانی برای چرخیدن چرخ اقتصاد انجام دهد.
این حتماً خبر خوبی نیست و ما همه موظفیم به دولت برای حل معضلات اقتصادی کشور کمک کنیم. مساله این نیست که رئیس همین دولت، تا همین دیروز به ما «بی‌شناسنامه»، «عصر حجری»، «بی‌سواد» و صدها لقب زشت دیگر داده و ما را به جهنم حواله کرده است. مهم این است که ما به‌رغم همه اختلاف‌ها بر سر «کلید» حل معضلات کشور، سوار یک کشتی به پیش می‌رویم. همه اینها درست، این اما حتما درست نیست که کسانی بخواهند مسؤولیت خود در زمینه اوضاع فعلی را بر دوش نگیرند. اجازه دهید دولت را همین ابتدا قلم بگیریم. سخن ما اینجا از دولت نیست، چرا که دولت خود دستپخت کسانی دیگر است. کسانی که این روزها به هر ترفندی سعی دارند خود را از گناه «تَکرار» مبرا بدانند و دامن اصلاح‌طلبان را از پدید آمدن «رکود اقتصادی» تمام نشدنی کنونی، پاک کنند!
حاشیه‌سازی و فرافکنی اما هر چقدر هم قوی باشد، حافظه عمومی را نمی‌تواند از بین ببرد. یادمان نرفته ماه‌های نخست دولت یازدهم، ابراهیم اصغرزاده، چهره تندرو اصلاح‌طلبان گفته بود: «چند وقت پیش به دوستانی به شوخی گفتم این [دولت] رحم اجاره‌ای برای پرورش یک نطفه است». وی در ادامه با اشاره به نقش اصلاح‌طلبان در روی کار آمدن دولت حسن روحانی تاکید کرده بود: «دولت نمی‌تواند فقط تصور کند برای ماندن بر کرسی قدرت باید رفتار کند... اصلاح‌طلبان بخشی از صورت مساله و حل مشکلات هستند. اصلاح‌طلبان فرصتند، نه چالش، شما نمی‌توانید بدون توجه به مطالبات عمومی اصلاح‌طلبان احساس کنید که این بدنه اجتماعی از شما همچنان دفاع می‌کند». تاکید اصلاح‌طلبان بر نقش مهم خود در دولت اما به همین‌جا ختم نشد.
سعید حجاریان ابتدای سال ۹۳ طی گفت‌وگو با ویژه‌نامه روزنامه اعتماد، گفت: «اگر اصلاح‌طلبان نباشند روحانی هم وجود نخواهد داشت». وی با بیان اینکه اصلاح‌طلبان حامی و ستون فقرات برنامه‌های روحانی هستند، تاکید کرده بود: «اگر اصلاح‌طلبان بشکنند روحانی هم شکسته است، چرا که وی با حمایت هاشمی و خاتمی و همچنین کناره‌گیری عارف و بسیج اصلاح‌طلبان رای آورد». سخنان حجاریان در آن مقطع البته بیشتر بوی تهدید و باج‌خواهی از دولت داشت، با این حال راوی واقعیتی انکارناشدنی بود و آن، چیزی جز نقش مهم اصلاح‌طلبان در روی کار آمدن حسن روحانی نبود. حجاریان بعدها البته ادبیات خود را مهربانانه‌تر کرد و گفت: «اصلاح‌طلبان حاضرند «دندانه‌های کلید» روحانی باشند». حالا اما ظاهراً هیچ کسی دوست ندارد هیچ جای کلید روحانی باشد!
چنین است که اصلاح‌طلبان با آگاهی از شکست ایده مرکزی دولت در مساله برجام، قصد دارند دولت و شخص رئیس‌جمهور را تنها مقصر وضع موجود معرفی کنند. بر همین اساس، در حالی که اصلاح‌طلبان تندرویی چون محمدرضا خاتمی، پیش از انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری به مردم می‌گفتند «ما تضمین روحانی هستیم»، اکنون برخی رسانه‌ها و چهره‌های اصلاح‌طلب در ساز جدایی معاون اول از دولت می‌دمند. محمدعلی ابطحی، از اعضای مجمع روحانیون مبارز اخیراً طی گفت‌وگویی در همین زمینه می‌گوید: «درباره حضور جهانگیری در انتخابات آینده تصور من این است اگر کاندیداتوری جهانگیری قطعی است، باید از دولت روحانی جدا شود و فاصله بگیرد؛ شرایط بهتری برای رای آوردن خواهد داشت!»
عبدالله ناصری، مشاور خاتمی صریحا از تنبلی روحانی و دولتش سخن می‌گوید و در کلامی کنایه‌آمیز می‌گوید: «آقای روحانی در مقایسه با همه روسای‌جمهور پیشین بعد از انقلاب، چه آنهایی که همانند بنی‌صدر عزل شدند و چه آنهایی که همانند رجایی شهید شدند و چه بقیه که بودند، وقت برای دولت نمی‌گذارد. می‌گویند ایشان از ساعت ۹:۳۰ صبح تا ۱۹ سرکار است. این را تردید ندارم و یکی از اعتراضات و انتقاداتی است که دوستان آقای روحانی به ایشان دارند. آقای ناطق‌نوری در همین زمینه به ایشان اعتراض کردند و گفتند من که الان فقط یک حوزه علمیه در لواسان دارم از ساعت ۶:۳۰ صبح آنجا حاضر می‌شوم و شما باید کمی زودتر بروید و به سخن وزرای‌تان گوش کنید». آنها معتقدند خود و نمایندگان‌شان را باید از دولت جدا کنند. رئیس دفتر دولت اصلاحات در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرده است: «اگر آقای جهانگیری خودش را از دولت فعلی کنار بکشد می‌تواند تنها پاسخگوی کارهای خودش باشد!» همه اینها در حالی است که اتاق فکر اصلاح‌طلبان تا همین چند ماه پیش، به جد طرفدار حضور جهانگیری در قامت کاندیدای پوششی بود و با وارد کردن وی به میدان رقابت‌ها، نقش اصلی را در رای‌آوری مجدد رئیس‌جمهور ایفا کرده است. مساله عجیب‌تر اما این واقعیت است که اصلاح‌طلبان با آنکه عملکرد دولت را آنقدر بد می‌دانند که تداوم حضور جهانگیری را مساوی سوختن او در انتخابات ۱۴۰۰ تصور می‌کنند، همزمان به جد از توافق برجام و نتایج آن هم دفاع می‌کنند! در این شرایط سوال این است: اگر نتایج اقتصادی ناشی از برجام، اینقدر درخشان بوده است، چرا تمایل به نوشتن آن پای حساب خود ندارید؟
مثلاً مهدی رحمانیان، مدیرمسؤول روزنامه اصلاح‌طلب شرق نه‌تنها به عنوان حامی برجام در دو سالگی آن به مناظره می‌پردازد، که می‌گوید: «ما در برجام پیروز شدیم. برجام همچنان قابل دفاع است و تصور فضای بدون برجام غیر قابل تحمل است». در این شرایط، معلوم نیست مردم آخر باید کدام چهره اصلاح‌طلبان را باور کنند و اگر ما در برجام پیروز شده‌ایم، چرا عضو مجمع روحانیون مبارز باید تداوم حضور جهانگیری در دولت را منافی مصالح او و اصلاح‌طلبان بداند؟ پاسخ دادن به این تناقضات وظیفه من نیست. در همین زمینه جمله مشهوری ظاهراً از یک شاعر آلمانی وجود دارد که می‌گوید: «می‌توان به یک نفر برای همیشه دروغ گفت و می‌توان برای یک‌بار به همه دروغ گفت اما هرگز نمی‌توان برای همیشه به همه دروغ گفت!»

نام شما

آدرس ايميل شما

آوایی که جاودان شد؛ نگاهی به زندگی و کارنامهٔ هنری محمدرضا شجریان

آوایی که جاودان شد؛ نگاهی به زندگی و کارنامهٔ هنری محمدرضا شجریان

محمدرضا شجریان، استاد موسیقی سنتی و ملقّب به خسرو آواز ایران، پس از یک دورهٔ طولانی دست‌وپنجه ...
ترامپ: ابتلا به کرونا، نعمت خداوند بود

ترامپ: ابتلا به کرونا، نعمت خداوند بود

دونالد ترامپ که تنها دو روز پس از مرخصی از بیمارستان نظامی والتر رید، مشتاق احیای مبارزات ...
یک تاجر، بانکی که ۲۰ سال پیش به او وام نداد را خرید!

یک تاجر، بانکی که ۲۰ سال پیش به او وام نداد را خرید!

تاجری انگلیسی بانکی را که ۲۰ سال پیش از وام دادن به او امتناع کرد را خرید که این موضوع ...
1