تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۶ ساعت ۰۰:۳۴
کد مطلب : ۳۰۷۰۱۸
تقلب آشکار در مقالهسازی برای رئیس یکی از دانشگاههای مرکز استان
۰
کبنا ؛ متن زیر توسط جمعی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دانشگاهیان برای این سایت خبری ارسال شده است که صرفاً برای اطلاع رسانی و اصلاح امور منتشر میشود.
** در دو سال منتهی به ریاست تنها ۳ مقاله سطح پایین، در دوران کوتاه ریاست دانشگاه ۱۵ مقاله مشارکتی-سفارشی!!
تاکید خاصی همواره در کلام بزرگان بر ارزشهای دینی و معنوی وجود دارد زیربنای اقداماتی است که جهت حفظ مقام و ارزش انسانها در نظرگرفته شده است. بطور کلی در میان علوم مختلف به اخلاق پزشکی به طور عام توجه خاصی شده است که به جایگاه و نقش پر اهمیت و انسانی آن بر میگردد. امّا بی توجهی به اخلاق در سایر علوم آسیبهای زیربنائی و عمیق تری را از مورد پیشین وارد مینماید. از طرفی دانشگاه، جایگاه علم و حقیقت جویی، تحقیق و پژوهش ناب و واقعی است و پژوهشهای نتیجه از پیش معلوم و آلوده به انواع دخل و تصرف، گزارشهای ناصحیح و دستکاری شده، زد و بندهای دوستانه، نان قرض دادنهای متأسفانه مرسوم، ضربات جبران ناپذیری به جایگاه کلی دانشگاه، محقق و اخلاق پژوهشی وارد میکند بالاخص اگر فراگیر شده و عمومیت تحقیق و پژوهش یک کشور را در برگیرد.
آیا به نتایج پژوهشهایی که مبانی اخلاقی را نادیده میگیرند در حوزههای پزشکی، صنعتی، علوم انسانی و ... میتوان دل بست؟ آیا با این نتایج میشود داروئی در کام کسی ریخت؟ آیا سوق دادن پژوهش به سمت صرفاً چاپ مقاله هدر دادن سرمایههای مالی و انسانی کشور نیست؟ و آیا...
در همین راستا به عنوان قشر جوان و فهیم جامعه که در دورههای کارشناسی ارشد و دکتری مشغول به تحصیل هستیم، شمه ای از شیوههای پژوهش یکی از رؤسای دانشگاههای استان را که خود میبایست پاسدار و دیدبان اخلاق در پژوهش باشد و یار و یاور وی در امور مختلف دانشگاه از جمله پژوهش را جهت آگاهی بخشی و قضاوتهای احتمالی طرح مینماییم. بخشی از این روشها مشتمل است بر: گروگان گیری علمی دانشجوی مقاطع تحصیلات تکمیلی و جلوگیری از فارغ التحصیلی برای چاپ چندین مقاله بیشتر و رسیدن به ارتقاء مرتبه بالاتر، عناوین مشابه پایان نامههای مشترک، علیرغم متفاوت بودن رشتههای تخصصی و مشابهت با پایان نامههای رشتههای کاملاً متفاوت دیگر که یار و یاور وی در آنها نقش راهنما یا مشاور مشترک را دارد! آیا مشابهت این عناوین پایان نامه ای حکایت از نقش محوری یک تخصص را ندارد؟. سرنوشت علمی ما دانشجویان نگون بخت با رشتههای مختلف چه میشود؟ آیا این اتفاق، همان مقاله سفارشی و احیاناً سوءاستفادههای مالی بر بستر پژوهش نمیباشد؟ آری، سرویس دادن به دانشجویان دانشگاهها دیگر به همان کیفیت بالا توسط بازوی راست رئیس با امکانات دانشگاه رئیس و دریافت مشکوک هزینهها مؤید این سوءاستفادههای مالی و مقاله ای است.
نوع دیگری از این انحراف از پژوهشهای ناب آقای رئیس، طراحی و اجراء انواع تخلفات مانند چاپ کتاب مشکوک، داوری کتاب و پرونده صوری و دستوری، فشار بر کمیسیونهای تصمیم گیرنده، استفاده از مقالات چاپ شده توسط جناب ماشین چاپ مقاله یعنی همان دوست و یاور مذکور و فشار معاونین وی در جریان پرونده ارتقاء مرتبه است. موضوعی که میبایست صد در صد علمی و بدون هر گونه اعمال فشاری بررسی و مورد تأیید قرار گیرد.
رئیس دانشگاه به عنوان رهبر و هدایت کننده امور آموزشی، پژوهشی و... میبایست یک الگوی کاملی از کلیه صفات نیک در محیط دانشگاه باشد. رئیس عزیز در دو سال منتهی به ریاست، ۳ مقاله غیر ISI سطح پایین چاپ نمود ولی فقط در مدت ریاست خود ۱۵ مقاله در مجلات معتبر ISI با مشارکت دوست و همراه معروف خود به چاپ رسانید!!!!!! سؤال این است که در این مدّت ایشان ریاست میکرد یا تحقیق؟ آیا این موضوع تبانی آشکار در مقاله سازی برای رئیس را نشان نمیدهد به ویژه که منتظر چاپ و جمع آوری مقاله برای تکمیل پرونده ارتقاء خود بوده است. به راستی اگر توان علمی و تحقیقاتی در این حد داشته چرا تقریباً در ۹ سال ما قبل ریاست که مسئولیت نداشت این چنین ندرخشید و این نبوغ را آشکار ننمود. بله واقعیت تلخ این است که اسم ایشان کاملاً صوری در لیست نویسندگان درج شده است. البتّه باید یادآوری نمود که این خوش خدمتی جناب یار و یاور بی پاسخ نماند و همانگونه که در سطور بعد میآید ایشان از نعمات ریاست آقای رئیس به وفور استفاده برد.
یار عزیز اینچنین بی اخلاقیهای پژوهشی که در مورد رئیس انجام داده و با کمال تأسف رئیس مجموعه را به کج راه کشانده، در مورد خیلی از افراد دیگر از جمله معاون و مدیران دور و بر رئیس انجام داده و میدهد. علت نیز عواملی مانند: رانت پژوهشی، تقویت سوابق پژوهشی دوستان و همفکران و ارتقاء مرتبه آنها،... است. پیشنهاد میشود با یک جستجوی ساده تعداد افراد غیر دانشجو در مقالات ایشان را پیدا کنید تا اثبات شود این دانشمند چه بلای بر سر دانشگاهها و مراکز آموزشی استان و اطراف آورده است.
به پاس این همه لطف و تلاش در جهت بالا بردن سطح کمّی رزومههای علمی پژوهشی رئیس و تیم محفل ایشان توسط فرد مذکور که البتّه خود وی عضو اصلی محفل است، مدیریت دانشگاه انواع و اقسام امتیازات و رانتها و پرداختهای مالی برای این ماشین چاپ مقاله را فراهم نمود که وجود و ایجاد این امتیازات نیز ترویج بی اخلاقی در حوزه پژوهش و تحقیقات دانشگاهی است. در مجالی دیگر اگر فرصتی باشد به تشریح ابعاد این انحرافات و کج رویها در حوزه پژوهش پرداخته خواهد شد. البته ایشان در حمایت بی پروا از رئیس ما دانشجویان را به انواع کارها مجبور مینماید.
ایشان به علت حمایت رئیس و احساس امنیت خاطر، بیشتر وقت کلاس را به تعریف و تمجید از خود گذرانده و همچنین انجام کارهای شخصی خود را از ما مطالبه میکند. این استاد! به قدری مغرور شده که فریب موقعیت علمی و خیالی خود ساخته را خورده و خود را در کلاسهای درس علامه و جامع الشرایط اعلام میکند و ادعا مینماید من در کلیه علوم همانندی ندارم. به نظر میرسد تا دیر نشده باید جلوی این انحرافات را گرفت واخلاق و منش صحیح پژوهشی را به دانشگاه مذکور برگرداند تا دانشجویان بعدی بیش از این الوده نشوند. به امید روزی دانشگاه از وجود این «خود علامه پندار» رهایی یابد.
جمعی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی
** در دو سال منتهی به ریاست تنها ۳ مقاله سطح پایین، در دوران کوتاه ریاست دانشگاه ۱۵ مقاله مشارکتی-سفارشی!!
تاکید خاصی همواره در کلام بزرگان بر ارزشهای دینی و معنوی وجود دارد زیربنای اقداماتی است که جهت حفظ مقام و ارزش انسانها در نظرگرفته شده است. بطور کلی در میان علوم مختلف به اخلاق پزشکی به طور عام توجه خاصی شده است که به جایگاه و نقش پر اهمیت و انسانی آن بر میگردد. امّا بی توجهی به اخلاق در سایر علوم آسیبهای زیربنائی و عمیق تری را از مورد پیشین وارد مینماید. از طرفی دانشگاه، جایگاه علم و حقیقت جویی، تحقیق و پژوهش ناب و واقعی است و پژوهشهای نتیجه از پیش معلوم و آلوده به انواع دخل و تصرف، گزارشهای ناصحیح و دستکاری شده، زد و بندهای دوستانه، نان قرض دادنهای متأسفانه مرسوم، ضربات جبران ناپذیری به جایگاه کلی دانشگاه، محقق و اخلاق پژوهشی وارد میکند بالاخص اگر فراگیر شده و عمومیت تحقیق و پژوهش یک کشور را در برگیرد.
آیا به نتایج پژوهشهایی که مبانی اخلاقی را نادیده میگیرند در حوزههای پزشکی، صنعتی، علوم انسانی و ... میتوان دل بست؟ آیا با این نتایج میشود داروئی در کام کسی ریخت؟ آیا سوق دادن پژوهش به سمت صرفاً چاپ مقاله هدر دادن سرمایههای مالی و انسانی کشور نیست؟ و آیا...
در همین راستا به عنوان قشر جوان و فهیم جامعه که در دورههای کارشناسی ارشد و دکتری مشغول به تحصیل هستیم، شمه ای از شیوههای پژوهش یکی از رؤسای دانشگاههای استان را که خود میبایست پاسدار و دیدبان اخلاق در پژوهش باشد و یار و یاور وی در امور مختلف دانشگاه از جمله پژوهش را جهت آگاهی بخشی و قضاوتهای احتمالی طرح مینماییم. بخشی از این روشها مشتمل است بر: گروگان گیری علمی دانشجوی مقاطع تحصیلات تکمیلی و جلوگیری از فارغ التحصیلی برای چاپ چندین مقاله بیشتر و رسیدن به ارتقاء مرتبه بالاتر، عناوین مشابه پایان نامههای مشترک، علیرغم متفاوت بودن رشتههای تخصصی و مشابهت با پایان نامههای رشتههای کاملاً متفاوت دیگر که یار و یاور وی در آنها نقش راهنما یا مشاور مشترک را دارد! آیا مشابهت این عناوین پایان نامه ای حکایت از نقش محوری یک تخصص را ندارد؟. سرنوشت علمی ما دانشجویان نگون بخت با رشتههای مختلف چه میشود؟ آیا این اتفاق، همان مقاله سفارشی و احیاناً سوءاستفادههای مالی بر بستر پژوهش نمیباشد؟ آری، سرویس دادن به دانشجویان دانشگاهها دیگر به همان کیفیت بالا توسط بازوی راست رئیس با امکانات دانشگاه رئیس و دریافت مشکوک هزینهها مؤید این سوءاستفادههای مالی و مقاله ای است.
نوع دیگری از این انحراف از پژوهشهای ناب آقای رئیس، طراحی و اجراء انواع تخلفات مانند چاپ کتاب مشکوک، داوری کتاب و پرونده صوری و دستوری، فشار بر کمیسیونهای تصمیم گیرنده، استفاده از مقالات چاپ شده توسط جناب ماشین چاپ مقاله یعنی همان دوست و یاور مذکور و فشار معاونین وی در جریان پرونده ارتقاء مرتبه است. موضوعی که میبایست صد در صد علمی و بدون هر گونه اعمال فشاری بررسی و مورد تأیید قرار گیرد.
رئیس دانشگاه به عنوان رهبر و هدایت کننده امور آموزشی، پژوهشی و... میبایست یک الگوی کاملی از کلیه صفات نیک در محیط دانشگاه باشد. رئیس عزیز در دو سال منتهی به ریاست، ۳ مقاله غیر ISI سطح پایین چاپ نمود ولی فقط در مدت ریاست خود ۱۵ مقاله در مجلات معتبر ISI با مشارکت دوست و همراه معروف خود به چاپ رسانید!!!!!! سؤال این است که در این مدّت ایشان ریاست میکرد یا تحقیق؟ آیا این موضوع تبانی آشکار در مقاله سازی برای رئیس را نشان نمیدهد به ویژه که منتظر چاپ و جمع آوری مقاله برای تکمیل پرونده ارتقاء خود بوده است. به راستی اگر توان علمی و تحقیقاتی در این حد داشته چرا تقریباً در ۹ سال ما قبل ریاست که مسئولیت نداشت این چنین ندرخشید و این نبوغ را آشکار ننمود. بله واقعیت تلخ این است که اسم ایشان کاملاً صوری در لیست نویسندگان درج شده است. البتّه باید یادآوری نمود که این خوش خدمتی جناب یار و یاور بی پاسخ نماند و همانگونه که در سطور بعد میآید ایشان از نعمات ریاست آقای رئیس به وفور استفاده برد.
یار عزیز اینچنین بی اخلاقیهای پژوهشی که در مورد رئیس انجام داده و با کمال تأسف رئیس مجموعه را به کج راه کشانده، در مورد خیلی از افراد دیگر از جمله معاون و مدیران دور و بر رئیس انجام داده و میدهد. علت نیز عواملی مانند: رانت پژوهشی، تقویت سوابق پژوهشی دوستان و همفکران و ارتقاء مرتبه آنها،... است. پیشنهاد میشود با یک جستجوی ساده تعداد افراد غیر دانشجو در مقالات ایشان را پیدا کنید تا اثبات شود این دانشمند چه بلای بر سر دانشگاهها و مراکز آموزشی استان و اطراف آورده است.
به پاس این همه لطف و تلاش در جهت بالا بردن سطح کمّی رزومههای علمی پژوهشی رئیس و تیم محفل ایشان توسط فرد مذکور که البتّه خود وی عضو اصلی محفل است، مدیریت دانشگاه انواع و اقسام امتیازات و رانتها و پرداختهای مالی برای این ماشین چاپ مقاله را فراهم نمود که وجود و ایجاد این امتیازات نیز ترویج بی اخلاقی در حوزه پژوهش و تحقیقات دانشگاهی است. در مجالی دیگر اگر فرصتی باشد به تشریح ابعاد این انحرافات و کج رویها در حوزه پژوهش پرداخته خواهد شد. البته ایشان در حمایت بی پروا از رئیس ما دانشجویان را به انواع کارها مجبور مینماید.
ایشان به علت حمایت رئیس و احساس امنیت خاطر، بیشتر وقت کلاس را به تعریف و تمجید از خود گذرانده و همچنین انجام کارهای شخصی خود را از ما مطالبه میکند. این استاد! به قدری مغرور شده که فریب موقعیت علمی و خیالی خود ساخته را خورده و خود را در کلاسهای درس علامه و جامع الشرایط اعلام میکند و ادعا مینماید من در کلیه علوم همانندی ندارم. به نظر میرسد تا دیر نشده باید جلوی این انحرافات را گرفت واخلاق و منش صحیح پژوهشی را به دانشگاه مذکور برگرداند تا دانشجویان بعدی بیش از این الوده نشوند. به امید روزی دانشگاه از وجود این «خود علامه پندار» رهایی یابد.
جمعی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی