تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۴۹
کد مطلب : ۳۰۶۹۱۵
کلید خوردن دوباره پروژه اختلاف افکنی میان استاندار و اصلاح طلبان
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛علی سبحانزاده
یکی از خوانندگان کبنا نیوز متن زیر را در پاسخی به برخی مطالب منتشر شده، برای این سایت خبری ارسال کرده که عیناً منتشر میشود.
ظاهراً عالم سیاست و کنشهای سیاسی در کهگیلویه و بویراحمد با بقیه کشور متفاوت است و اینجا در حالی که برخیها رسماً رسانه جریان رقیب هستند اما دوستیهای محفلی آن هم به قیمت برخی منافع کاملاً شخصی برایشان بر هر چیزی اولویت دارد.
نمونه بارز آن در نوع برخورد رسانهها و برخی تریبون به دستان جریان اصولگرا در مواجه با استاندار جدید در روزهای ابتدای معرفی ایشان بود رسانههای اصولگرا به گونه ای تیتر میزدند که گویی یک استاندار اصولگرا معرفی شده است و بعد هم شروع به اختلاف افکنی و متهم کردن اصلاح طلبان به سهم خواهی کردند.
گفت و گوی سید ضیاءالدین رضا توفیقی با اصحاب رسانه و اعلام آمادگی وی در مقام رئیس ستاد روحانی برای همکاری با استاندار جدید آب پاکی بر روی خیالات این حضرات ریخت.
در کنار رسانه ها، تریبون داران جریان مخالف دولت نیز شروع به تعریف و تمجیدهای زورکی کردند صرفاً برای آن که نشان دهند استاندار با دولت نیست و علیه دولت است و در رأس همه اینها همچنان میگویند «ما انتخابات ریاست جمهوری در استان را بردیم پس لابد باید مدیران اینگونه باشند»(یک تعریف خاص و بسیار خاص از دموکراسی).
آغاز تغییر و تحولات مدیریتی در استان کهگیلویه و بویراحمد اما نشان داد که احمدی پخته تر و دنیا دیده تر از برخی تیتر نویسان برخی رسانههای استان است که بخواهد به همین راحتی از اصول و خواستههایی دولت عدول کند و تسلیم خواستههای سیاسی جریان رقیب شود.
معرفی معاونان احمدی سبب برانگیختن خشم حامیان ابتدایی احمدی شد گویا انها انتظار داشتند احمدی چند تن از اعضای بلند پایه ستاد رقیب را به عنوان معاون معرفی کند و از اصلاحات و حتی دولت اعلام برائت کند.
فعالان رسانه ای این جریان، تعامل و روابط کاری مدیرکل حوزه استاندار با خودشان را تفسیر به رأی کردند و این تصور برایشان شکل گرفت که لابد مجتبی مرادی هم اصولگراست و هیچ تمایلی به اصلاحات ندارد ولی آنها در ادامه هم بدون اینکه گزندی به احمدی یا مرادی بزنند به سراغ تخریب گزینههای معاونت استاندار رفتند ولی احمدی قاطعانه و با در نظر گرفتن خواست عمومی هیچ وقعی به خواستههای طلبکارانه و غیر منطقی مخالفان نداد.
هر چند در معرفی این نیروها ممکن است اشکالات بعضاً کاری و یا اداری باشد اما حضرات جریان رقیب هرگز یک نگاه این چنینی و معقولانه نداشتند.
هیچ نقد و ایرادی بر مطالبه گری عمومی این رسانهها و یا سخنرانان نیست و اتفاقاً جای استقبال دارد ولی در طی این مدت و در مورد این موضوعات خاص کسی از این عزیزان مطالبه گری ندیده است و حال که پروژه ابتدایی آنها شکست خورده است دوباره دست به کار شدن و با کلید زدن مجدد پروژه تخریب و اختلاف افکنی میان استاندار و چهرههای شاخص اصلاح طلب دنبال آن هستند که از همراهی این دو گروه کم کنند.
در این میان ظاهراً دیواری کوتاه تر از دیوار اصلاح طلبان بی چشمداشت و هزینه داده هم نیست که به سراغ آنها رفتهاند. به ظن این اقایان اصلاح طلبان باید سکوت کنند و هیچ اظهار نظر و یا نقدی نداشته باشند چون در غیر این صورت متهم به سهم خواهی میشوند. اولاً که اصلاح طلبان به واسطه شرایط خاص کشور و ضرورت حفظ ارامش و حمایت از دولت برای حل مشکلات تا کنون کمترین اظهار نظر را داشتهاند چه رسد به نقد در ثانی این حق طبیعی این جریان و چهرههای شاخص آن است که نسبت به مسائل مختلف کشور و استان حساس و پیگیر باشند.
امروز اصلاح طلبان را متهم به سهم خواهی میکند که در روز سخنرانی جهانگیری در یاسوج و در روز روشن با یک دروغ بزرگ و نشان دادن چند عکس ادعا میکردند مصلی خالی است و در همان لحظات همین چهرههای اصلاح طلب با کمترین امکانات رسانه ای دنبال برگزاری یک مراسم ماندگار و بزرگ بوند. حال چگونه چنین کسانی حق حرف زدن دارند ولی سید ضیاالدین رضا توفیقی نباید حرف بزند.
البته این همه این پروژه نیست بلکه بخشی دیگر از این پروژه تخریب چهرههای اصلاح طلب و در رأس آن دو فرد هزینه داده و همیشه حاضر در جریان است. چه اصلاح طلب و چه اصولگرا سید ضیاالدین رضا توفیقی را میشناسند و هم سید رضا عسکری را. خیلیها هم وضع مادی این دو فرد را دیده و میدانند و همه هم حضور این چهرهها در طول اینهمه سال در کنار جریان را به عینه مشاهده کردهاند که بهانه همه کنارهم بودنها و پویشهای این جریان در استان بودهاند. و تنها سؤال این است اگر این دو و یکی دو نفر دیگر نباشند ایا مشکلات ادعایی حل خواهد شد و یا بالعکس این اندک داشتهها هم باقی خواهد ماند؟
این دو فرد نه دنبال مدیرکلی بودند و نه هستند و اتفاقاً تنها در موسم سخت پای کار آمدند حال اگر کسی ادعای حل مشکلات جریان در استان را دارد این گوی و این میدان.
وضعیت اصلاح طلبی چه در کهگیلویه و چه در بویراحمد و یا هر جای دیگر اگر ایرادی بر آن وارد است بخشی از آن نتیجه برخی محدودیتها وسختگیری های خارج از مدیریت رهبران جریان است و بخشی دیگر هم ریشه در خودخواهی و منفعت طلبی برخی افراد دارد و چون این چهرهها از آنها حمایتی ندارند پس محکوم به عناوین و القابی میشوند که بعضاً بدون رعایت ابتداییترین مسائل اخلاقی باید نام کوچکشان نوشته شود تا به گمان نویسندگان جعلی انها کوچک شوند. ولی افراد بزرگ با نام کوچک هم بزرگ هستند.
یکی از خوانندگان کبنا نیوز متن زیر را در پاسخی به برخی مطالب منتشر شده، برای این سایت خبری ارسال کرده که عیناً منتشر میشود.
ظاهراً عالم سیاست و کنشهای سیاسی در کهگیلویه و بویراحمد با بقیه کشور متفاوت است و اینجا در حالی که برخیها رسماً رسانه جریان رقیب هستند اما دوستیهای محفلی آن هم به قیمت برخی منافع کاملاً شخصی برایشان بر هر چیزی اولویت دارد.
نمونه بارز آن در نوع برخورد رسانهها و برخی تریبون به دستان جریان اصولگرا در مواجه با استاندار جدید در روزهای ابتدای معرفی ایشان بود رسانههای اصولگرا به گونه ای تیتر میزدند که گویی یک استاندار اصولگرا معرفی شده است و بعد هم شروع به اختلاف افکنی و متهم کردن اصلاح طلبان به سهم خواهی کردند.
گفت و گوی سید ضیاءالدین رضا توفیقی با اصحاب رسانه و اعلام آمادگی وی در مقام رئیس ستاد روحانی برای همکاری با استاندار جدید آب پاکی بر روی خیالات این حضرات ریخت.
در کنار رسانه ها، تریبون داران جریان مخالف دولت نیز شروع به تعریف و تمجیدهای زورکی کردند صرفاً برای آن که نشان دهند استاندار با دولت نیست و علیه دولت است و در رأس همه اینها همچنان میگویند «ما انتخابات ریاست جمهوری در استان را بردیم پس لابد باید مدیران اینگونه باشند»(یک تعریف خاص و بسیار خاص از دموکراسی).
آغاز تغییر و تحولات مدیریتی در استان کهگیلویه و بویراحمد اما نشان داد که احمدی پخته تر و دنیا دیده تر از برخی تیتر نویسان برخی رسانههای استان است که بخواهد به همین راحتی از اصول و خواستههایی دولت عدول کند و تسلیم خواستههای سیاسی جریان رقیب شود.
معرفی معاونان احمدی سبب برانگیختن خشم حامیان ابتدایی احمدی شد گویا انها انتظار داشتند احمدی چند تن از اعضای بلند پایه ستاد رقیب را به عنوان معاون معرفی کند و از اصلاحات و حتی دولت اعلام برائت کند.
فعالان رسانه ای این جریان، تعامل و روابط کاری مدیرکل حوزه استاندار با خودشان را تفسیر به رأی کردند و این تصور برایشان شکل گرفت که لابد مجتبی مرادی هم اصولگراست و هیچ تمایلی به اصلاحات ندارد ولی آنها در ادامه هم بدون اینکه گزندی به احمدی یا مرادی بزنند به سراغ تخریب گزینههای معاونت استاندار رفتند ولی احمدی قاطعانه و با در نظر گرفتن خواست عمومی هیچ وقعی به خواستههای طلبکارانه و غیر منطقی مخالفان نداد.
هر چند در معرفی این نیروها ممکن است اشکالات بعضاً کاری و یا اداری باشد اما حضرات جریان رقیب هرگز یک نگاه این چنینی و معقولانه نداشتند.
هیچ نقد و ایرادی بر مطالبه گری عمومی این رسانهها و یا سخنرانان نیست و اتفاقاً جای استقبال دارد ولی در طی این مدت و در مورد این موضوعات خاص کسی از این عزیزان مطالبه گری ندیده است و حال که پروژه ابتدایی آنها شکست خورده است دوباره دست به کار شدن و با کلید زدن مجدد پروژه تخریب و اختلاف افکنی میان استاندار و چهرههای شاخص اصلاح طلب دنبال آن هستند که از همراهی این دو گروه کم کنند.
در این میان ظاهراً دیواری کوتاه تر از دیوار اصلاح طلبان بی چشمداشت و هزینه داده هم نیست که به سراغ آنها رفتهاند. به ظن این اقایان اصلاح طلبان باید سکوت کنند و هیچ اظهار نظر و یا نقدی نداشته باشند چون در غیر این صورت متهم به سهم خواهی میشوند. اولاً که اصلاح طلبان به واسطه شرایط خاص کشور و ضرورت حفظ ارامش و حمایت از دولت برای حل مشکلات تا کنون کمترین اظهار نظر را داشتهاند چه رسد به نقد در ثانی این حق طبیعی این جریان و چهرههای شاخص آن است که نسبت به مسائل مختلف کشور و استان حساس و پیگیر باشند.
امروز اصلاح طلبان را متهم به سهم خواهی میکند که در روز سخنرانی جهانگیری در یاسوج و در روز روشن با یک دروغ بزرگ و نشان دادن چند عکس ادعا میکردند مصلی خالی است و در همان لحظات همین چهرههای اصلاح طلب با کمترین امکانات رسانه ای دنبال برگزاری یک مراسم ماندگار و بزرگ بوند. حال چگونه چنین کسانی حق حرف زدن دارند ولی سید ضیاالدین رضا توفیقی نباید حرف بزند.
البته این همه این پروژه نیست بلکه بخشی دیگر از این پروژه تخریب چهرههای اصلاح طلب و در رأس آن دو فرد هزینه داده و همیشه حاضر در جریان است. چه اصلاح طلب و چه اصولگرا سید ضیاالدین رضا توفیقی را میشناسند و هم سید رضا عسکری را. خیلیها هم وضع مادی این دو فرد را دیده و میدانند و همه هم حضور این چهرهها در طول اینهمه سال در کنار جریان را به عینه مشاهده کردهاند که بهانه همه کنارهم بودنها و پویشهای این جریان در استان بودهاند. و تنها سؤال این است اگر این دو و یکی دو نفر دیگر نباشند ایا مشکلات ادعایی حل خواهد شد و یا بالعکس این اندک داشتهها هم باقی خواهد ماند؟
این دو فرد نه دنبال مدیرکلی بودند و نه هستند و اتفاقاً تنها در موسم سخت پای کار آمدند حال اگر کسی ادعای حل مشکلات جریان در استان را دارد این گوی و این میدان.
وضعیت اصلاح طلبی چه در کهگیلویه و چه در بویراحمد و یا هر جای دیگر اگر ایرادی بر آن وارد است بخشی از آن نتیجه برخی محدودیتها وسختگیری های خارج از مدیریت رهبران جریان است و بخشی دیگر هم ریشه در خودخواهی و منفعت طلبی برخی افراد دارد و چون این چهرهها از آنها حمایتی ندارند پس محکوم به عناوین و القابی میشوند که بعضاً بدون رعایت ابتداییترین مسائل اخلاقی باید نام کوچکشان نوشته شود تا به گمان نویسندگان جعلی انها کوچک شوند. ولی افراد بزرگ با نام کوچک هم بزرگ هستند.