اثرگذاری تفکر شورایی-شهروندی بر سیستم مدیریت شهری

کبنا ؛ سیدچمران موسوی
یاسوج برای کسب و بهبود جایگاه فرهنگی و اجتماعی خود نیازمند حضور و مشارکت آگاهانه شهروندان است که با درک صحیح از حقوق شهروندی خویش بتوانند به نحو احسن بر تصمیمات اخذ شده اثر گذار باشند
شهروند نمود انسانی شهر است و حقوق شهروندی کاتالیزوری جهت تسهیل روابط و تعاملات اجتماعی در راستای بهره گیری هرچه مطلوب‌تر از خدمات ارائه شده می‌باشد. دنیای امروز شهر را به مثابه سیستم یکپارچه ای قلمداد می‌کند که ممکن است در صورت عدم مدیریت هوشمند و هدفمند، به دلیل اعمال موازی کاری‌ها به مردابی از صرف بودجه‌های دولتی بدون حصول حداقل پیشرفت و توسعه مدنظر تبدیل شود. شاید یکی از راهکارهای مسلم مواجهه با این پدیده، مدیریت جامع و یکپارچه شهری است که ضمن کاستن از دوباره کاری‌ها، افزایش خدمات رسانی، افزایش رضایت عمومی و افزایش مشارکت مردمی (شورای شهر – گروه‌های مردم نهاد) را به همراه خواهد آورد. امروزه سیستم مدیریت موفق شهری به گونه ای کارآمدتر است که یک نهاد خاص متولی امر بوده و سایر سازمان‌های خدمات رسان از قبیل ناوگان حمل و نقل عمومی، امداد رسان‌ها، سازمان‌های فرهنگی و هنری و گروه‌های مردمی و … در عمود آن نهاد خاص (شهرداری) فعالیت نمایند. از جمله مزایای سیستم مدیریت جامع شهری اقدامات به موقع و هماهنگ در مواقع بحران است که می‌توان با بسیج ضربتی تمامی تجهیزات و امکانات به رویارویی با بحران پرداخت. مدیریت در شهر زیبا، کوچک و توریستی یاسوج چون سایر شهرهای کشور نیازمند سیستم مدیریت جامع شهری است که بتواند در ازای ارائه خدمات حداکثری به شهروندان، اعتماد به مدیران شهری و افزایش رضایتمندی اجتماعی را به همراه آورد. یاسوج برای کسب و بهبود جایگاه فرهنگی و اجتماعی خود نیازمند حضور و مشارکت آگاهانه شهروندان است که با درک صحیح از حقوق شهروندی خویش بتوانند به نحو احسن بر تصمیمات اخذ شده اثر گذار باشند. از این حیث با کاستن از هزینه‌های شهری، بر توانایی مدیریت شهری نیز افزوده خواهد شد. انتخاب آگاهانه اعضای شورای شهر به عنوان اهرم نظارتی که رسالت مهم آن مانیتورینگ و اقدام بر مبنای شورا و خرد جمعی باشد از مصادیق بارز این حضور فعالانه است. شورای شهری که متشکل از کارشناسان و متخصصین دلسوز، متعهد و خلاق در عرصه‌های مختلف علمی باشد که پس از انجام مطالعات میدانی به برنامه-ریزی و نظارت بر چگونگی و الویت اجرای پروژها بپردازند. نکته حائز اهمیت دیگر آنست که تلاش شود معماری المان‌های شهری به عنوان شناسنامه تاریخی – فرهنگی شهر اجرا و به نسل آینده منتقل شود. همچنین ایجاد انگیزه و مشوق برای جذب منابع مالی و اسپانسر برای توسعه شهری از دیگر الزامات است، که این مهم محقق نمی‌شود مگر از طریق بکارگیری سرمایه‌های عظیم شهروندی و ایده‌های ناب آن‌ها.