تاریخ انتشار
جمعه ۸ دی ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۱۹
کد مطلب : ۳۰۳۵۲۲
دستفروشی اقتصاد شهر یاسوج را ویران میکند/ ایرادات و راهکارها
۰
کبنا ؛
یاسوج این روزها به معنای واقعی به شهر دستفروشان تبدیل شده اما مدیران شهری با دیدگاه قهرمان سازی از خود ظاهر میشوند و با توجیههایی چون بیکاری، اجازه دادهاند اقتصاد شهر یاسوج از سطح فروشگاه و مغازه به کف پیاده روها و خیابانها بیاید و این به معنی شمارش معکوس برای اعلام ویرانی اقتصاد شهری یاسوج است.
روشن است که ساختار تجاری بخشی از سیستم شهر است و بدون بخش تجاری که اغلب در مراکز شهرها هستند، تعریف یک شهر بی معنا و مفهوم است لذا همین بخش تجاری اگرچه در قیاس با اقتصاد ملی و کلان زیاد بزرگ و تاثیرگذار، بویژه در شهرهای کوچک به حساب نمیآید اما اگر به نسبت خود شهر و جوامع اطرافِ بهره مند از این اقتصاد به آن بنگریم نه تنها تاثیرگذار، مهم و ضروری است بلکه حیات همه ساکنان به همین اقتصاد وابسته است.
اما شغل کاذب دستفروشی که در اثر عدم شکوفایی اقتصاد ملی و بحران و فاجعه بیکاری شکل میگیرد، اقتصاد شهر را نشانه میرود.
دستفروشی مقبول و مورد تأیید نیست اما با وضعیت فعلی اقتصاد، حدودی از آن تا آنجایی که شهر را فلج و اقتصاد شهر را از پویایی نیاندازد، مورد تأیید جوامع محلی قرار گرفته و اتفاقاً دیگر مشکل ساز هم نیست.
اما وضعیت وقتی بحرانی میشود که ساختار و سیستمی به نام دستفروشی شکل بگیرد که زور آن بر سر حوزه تجارت در شهر سایه بیندازد، اینجاست که در عرف اقتصادی ما بازارچههایی بوجود آمدهاند که فضا را برای مدتهای تعیین شده ای برای فعالیت دستفروشان فراهم میکنند.
اما ایرادات اساسی دستفروشی چیست و چرا باید با آن مقابله شود؟
۱- پویایی اقتصادی و تجاری شهر را میگیرد، دستفروشی با فضایی که ایجاد میکند، ابتدا اقتصاد شهر را نشانه میرود، فضای دستفروشی تفکر خرید ارزان را رونق میدهد، البته خرید ارزان ممکن است از بی کیفیتی کالا ناشی شود و یا از هزینههایی که دستفروشان مجبور به تحمل آن نیستند مانند هزینههای اجاره، مالیات، عوارض و.... این موضوع در شهر یاسوج بصورت جدی قابل رویت است.
بازار نیمه جان مرکز استان که بشدت تحت تأثیر شهرهای بزرگی چون شیراز و اصفهان است و بسیاری از خریدهای مردم از شهرهای دیگر انجام میشود، تحمل شوکهای دیگری چون اپیدمی دستفروشی را ندارد و زود زیر بار فشارهای اقتصادی سرفرود میآورد و حتی ورشکسته میشود.
۲- سیما و چهره شهری را بهم میریزد و سد معبر و ترافیک ایجاد میکند. دستفروشان بساطشان را در خیابان و پیاده روها پهن میکنند، طبیعی است که هم سد معبر و هم ترافیک ناشی از فعالیت آنها ایجاد شود. در شهری چون یاسوج بعدازظهرها در اکثر خیابانها بساطهای بزرگ دستفروشی به پاست که هم مردم و هم مسئولان میدانند که چه وضعیتی به لحاظ ترافیکی و سد معبر ایجاد میشود. و در اطراف مراکز تجمع دستفروشان از ساکنان و مردم سلب آسایش میکند و حتی ممکن است ناهنجاریهای اجتماعی را نیز رونق دهد.
۳- محل فروش کالای قاچاق و غیر استاندارد است دستفروشان اغلب کالاهای خود را به گونه ای تهیه میکنند که کمترین هزینه را بابت خرید آن متقبل شوند این کالاها اغلب فاقد استاندارد و یا قاچاق هستند و چون نظارتی هم بر آن نیست، اقتصاد زیرزمینی یا قاچاق را تقویت میکند. (البته منظور از این بند و کلاً این متن دستفروشانی نیستند که با تعداد اندکی کالای خرد و کم قیمت فروشندگی میکنند، بلکه آنانی هستند که با وانت و حتی بعضاً با کامیونت کالا میآورند و دستفروشی مینمایند).
۴- ارزش املاک را در شهر تحت تأثیر قرار میدهد. دستفروشی با ترویج اقتصاد و تجارت سیار در شهر، خرید و فروش از طریق مغازهها و مراکز تجاری را برای عده زیادی از ساکنان شهر که اغلب طبقات متوسط و پایین تر از متوسط هست بی معنی کرده و با گرفتن پویایی بازار، خرید و فروش و اجاره املاک تجاری را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. در مکانهایی هم که محل تجمع و بساط دستفروشان است ارزش املاک بخصوص در بخش مسکونی و اداری افت میکند و کمتر کسی حاضر است در جایی زندگی کند که هر روز دستفروشان تا پاسی از شب بساطشان پهن است.
حال مسئولان و مدیران شهری یاسوج به بهانه اشتغال در این حوزه که در واقع اشتغال در بسیاری دیگر از حوزهها را با مخاطره روبرو میکند از برخورد با این نوع تجارت در شهر یاسوج خودداری میکنند و با بیان جملاتی چون «دستفروشان پارتی نداشتهاند»، «آیا بروند دزدی کنند؟» و... سعی میکنند احساسات را برانگیخته و صورت مساله را پاک میکنند در حالی که راهکاری هم برای حل این بحران وجود دارد، قبل از ذکر راهکار باید این نکته را یادآور شد که حل مساله اشتغال با شغلهای کاذب اثرات زیان بار و غیرقابل جبرانی بر بدنه اقتصاد و بر روی منابع انسانی دارد و عملاً چنین اجازه ای به صورت علمی صادر نشده که هرگاه بحران بیکاری وجود داشت، اقتصاد و منابع انسانی را با مشاغل کاذب از بین برد.
اما راهکار چیست؟
امروز در عرف اقتصادی کشور برای حل مساله دستفروشی، بازارچههای موقت و دائم راه اندازی شده که در یاسوج غیر از جمعه بازار و بازار روز چنین بازارچههایی رؤیایی هستند، مشکل دستفروشان میوه را باید با بازارچه و میدان میوه و تره بار حل کرد نه اینکه آنها را از این خیابان به آن خیابان برد که مثلاً مساله حل شده در موضوع فروشندگان پوشاک، لوازم خانگی، پلاسکو و غیره هم تنها ایجاد بازارچه است که مساله دستفروشی را حل و فصل میکند. اما حوزه پر رونقی هم در دستفروشی در ایران وجود دارد که دستفروشان را پس از ایجاد بازارچه میتوان به آن سمت هدایت کرد و آن فروش تولیدات روستائیان در شهر است اما برای تحقق تمام این موارد لازم است مسئولان و مدیران شهری یاسوج به جای اینکه بفکر حواشی باشند و درباره آن بحث کنند به مساله دستفروشی که به یک اپیدمی تبدیل شده ورود کنند و آن را نه به عنوان یک قهرمان که به عنوان یک مسئول در مدیریت شهری حل نمایند. (امید مردم)
یاسوج این روزها به معنای واقعی به شهر دستفروشان تبدیل شده اما مدیران شهری با دیدگاه قهرمان سازی از خود ظاهر میشوند و با توجیههایی چون بیکاری، اجازه دادهاند اقتصاد شهر یاسوج از سطح فروشگاه و مغازه به کف پیاده روها و خیابانها بیاید و این به معنی شمارش معکوس برای اعلام ویرانی اقتصاد شهری یاسوج است.
روشن است که ساختار تجاری بخشی از سیستم شهر است و بدون بخش تجاری که اغلب در مراکز شهرها هستند، تعریف یک شهر بی معنا و مفهوم است لذا همین بخش تجاری اگرچه در قیاس با اقتصاد ملی و کلان زیاد بزرگ و تاثیرگذار، بویژه در شهرهای کوچک به حساب نمیآید اما اگر به نسبت خود شهر و جوامع اطرافِ بهره مند از این اقتصاد به آن بنگریم نه تنها تاثیرگذار، مهم و ضروری است بلکه حیات همه ساکنان به همین اقتصاد وابسته است.
اما شغل کاذب دستفروشی که در اثر عدم شکوفایی اقتصاد ملی و بحران و فاجعه بیکاری شکل میگیرد، اقتصاد شهر را نشانه میرود.
دستفروشی مقبول و مورد تأیید نیست اما با وضعیت فعلی اقتصاد، حدودی از آن تا آنجایی که شهر را فلج و اقتصاد شهر را از پویایی نیاندازد، مورد تأیید جوامع محلی قرار گرفته و اتفاقاً دیگر مشکل ساز هم نیست.
اما وضعیت وقتی بحرانی میشود که ساختار و سیستمی به نام دستفروشی شکل بگیرد که زور آن بر سر حوزه تجارت در شهر سایه بیندازد، اینجاست که در عرف اقتصادی ما بازارچههایی بوجود آمدهاند که فضا را برای مدتهای تعیین شده ای برای فعالیت دستفروشان فراهم میکنند.
اما ایرادات اساسی دستفروشی چیست و چرا باید با آن مقابله شود؟
۱- پویایی اقتصادی و تجاری شهر را میگیرد، دستفروشی با فضایی که ایجاد میکند، ابتدا اقتصاد شهر را نشانه میرود، فضای دستفروشی تفکر خرید ارزان را رونق میدهد، البته خرید ارزان ممکن است از بی کیفیتی کالا ناشی شود و یا از هزینههایی که دستفروشان مجبور به تحمل آن نیستند مانند هزینههای اجاره، مالیات، عوارض و.... این موضوع در شهر یاسوج بصورت جدی قابل رویت است.
بازار نیمه جان مرکز استان که بشدت تحت تأثیر شهرهای بزرگی چون شیراز و اصفهان است و بسیاری از خریدهای مردم از شهرهای دیگر انجام میشود، تحمل شوکهای دیگری چون اپیدمی دستفروشی را ندارد و زود زیر بار فشارهای اقتصادی سرفرود میآورد و حتی ورشکسته میشود.
۲- سیما و چهره شهری را بهم میریزد و سد معبر و ترافیک ایجاد میکند. دستفروشان بساطشان را در خیابان و پیاده روها پهن میکنند، طبیعی است که هم سد معبر و هم ترافیک ناشی از فعالیت آنها ایجاد شود. در شهری چون یاسوج بعدازظهرها در اکثر خیابانها بساطهای بزرگ دستفروشی به پاست که هم مردم و هم مسئولان میدانند که چه وضعیتی به لحاظ ترافیکی و سد معبر ایجاد میشود. و در اطراف مراکز تجمع دستفروشان از ساکنان و مردم سلب آسایش میکند و حتی ممکن است ناهنجاریهای اجتماعی را نیز رونق دهد.
۳- محل فروش کالای قاچاق و غیر استاندارد است دستفروشان اغلب کالاهای خود را به گونه ای تهیه میکنند که کمترین هزینه را بابت خرید آن متقبل شوند این کالاها اغلب فاقد استاندارد و یا قاچاق هستند و چون نظارتی هم بر آن نیست، اقتصاد زیرزمینی یا قاچاق را تقویت میکند. (البته منظور از این بند و کلاً این متن دستفروشانی نیستند که با تعداد اندکی کالای خرد و کم قیمت فروشندگی میکنند، بلکه آنانی هستند که با وانت و حتی بعضاً با کامیونت کالا میآورند و دستفروشی مینمایند).
۴- ارزش املاک را در شهر تحت تأثیر قرار میدهد. دستفروشی با ترویج اقتصاد و تجارت سیار در شهر، خرید و فروش از طریق مغازهها و مراکز تجاری را برای عده زیادی از ساکنان شهر که اغلب طبقات متوسط و پایین تر از متوسط هست بی معنی کرده و با گرفتن پویایی بازار، خرید و فروش و اجاره املاک تجاری را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. در مکانهایی هم که محل تجمع و بساط دستفروشان است ارزش املاک بخصوص در بخش مسکونی و اداری افت میکند و کمتر کسی حاضر است در جایی زندگی کند که هر روز دستفروشان تا پاسی از شب بساطشان پهن است.
حال مسئولان و مدیران شهری یاسوج به بهانه اشتغال در این حوزه که در واقع اشتغال در بسیاری دیگر از حوزهها را با مخاطره روبرو میکند از برخورد با این نوع تجارت در شهر یاسوج خودداری میکنند و با بیان جملاتی چون «دستفروشان پارتی نداشتهاند»، «آیا بروند دزدی کنند؟» و... سعی میکنند احساسات را برانگیخته و صورت مساله را پاک میکنند در حالی که راهکاری هم برای حل این بحران وجود دارد، قبل از ذکر راهکار باید این نکته را یادآور شد که حل مساله اشتغال با شغلهای کاذب اثرات زیان بار و غیرقابل جبرانی بر بدنه اقتصاد و بر روی منابع انسانی دارد و عملاً چنین اجازه ای به صورت علمی صادر نشده که هرگاه بحران بیکاری وجود داشت، اقتصاد و منابع انسانی را با مشاغل کاذب از بین برد.
اما راهکار چیست؟
امروز در عرف اقتصادی کشور برای حل مساله دستفروشی، بازارچههای موقت و دائم راه اندازی شده که در یاسوج غیر از جمعه بازار و بازار روز چنین بازارچههایی رؤیایی هستند، مشکل دستفروشان میوه را باید با بازارچه و میدان میوه و تره بار حل کرد نه اینکه آنها را از این خیابان به آن خیابان برد که مثلاً مساله حل شده در موضوع فروشندگان پوشاک، لوازم خانگی، پلاسکو و غیره هم تنها ایجاد بازارچه است که مساله دستفروشی را حل و فصل میکند. اما حوزه پر رونقی هم در دستفروشی در ایران وجود دارد که دستفروشان را پس از ایجاد بازارچه میتوان به آن سمت هدایت کرد و آن فروش تولیدات روستائیان در شهر است اما برای تحقق تمام این موارد لازم است مسئولان و مدیران شهری یاسوج به جای اینکه بفکر حواشی باشند و درباره آن بحث کنند به مساله دستفروشی که به یک اپیدمی تبدیل شده ورود کنند و آن را نه به عنوان یک قهرمان که به عنوان یک مسئول در مدیریت شهری حل نمایند. (امید مردم)