تاریخ انتشار
شنبه ۹ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۷:۳۱
کد مطلب : ۳۰۲۳۸۰
سهم خواهیها، بلای جان استان؛ مدیران نماینده یا مدیران دولت؟!
۰
کبنا ؛
برخی تلاش میکنند هر گونه تغییر مدیریتی در استان حاشیه ساز شود؛ اما این روزها و با وضعیت فعلی کهگیلویه و بویراحمد باید نماینده عالی دولت در استانمان برای توسعه و ایجاد تحول و رشد کهیگلویه و بویراحمد در این زمینه همت بیشتر و سرعت عملیاتی سریع تری را نشان دهد.
با آغاز سکانداری دکتر احمدی در استان و گذشت نزدیک به ۱۰۰ روز از فعالیت مدیریتی وی، این روزها تغییرات مدیریتی در استان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان یک ضرورت جدی در افکار عمومی مطرح میشود.
در کنار این فاکتور تاثیرگذار، افراد و گروههای متفاوت نیز برای بدست گرفتن بخشی از سیستم مدیریتی استان و یا حفظ وضع موجود در تلاش هستند.
«ضرورت تغییر در سکون مدیریتی این استان» را از هر زاویه دیدی که بدان نگریسته شود؛ غیرقابل اجتناب است و بخش عمده ای از مردم، خواستار آن هستند تا بلکه با این حرکت و پدیدارشدن نمود آن در کوتاه مدت، حداقل موتور محرکه استان جان تازه و انرژی بیشتری بگیرد.
اما این تغییرات در فضای کنونی و با فشارهایی که از طرف عده ای و برخی گروههای سیاسی وارد میشود میتواند سرعتی «کند» و یا «سریع» داشته باشد.
سرعتی که در صورت تحقق هر کدام از حالتهای اشاره شده؛ خواستگاه مورد نظر عده ای افراد خواهد بود که استان نوع مدیریت آنها را در سالهای کنونی تجربه کرده و شاید این روزها به خاطر حافظه تاریخی فراموش شده باشد!
به عنوان نمونه، در آخرین مورد اتفاق افتاده یکی از مدیران برکنار شده با تلاش و رایزنی فراوان، تلاش نمود مجدداً کرسی مدیرکلی یکی از دستگاههای اجرایی و فرهنگی دیگر را در استان فتح کند! و نشان دهد میتوان با رایزنی و فشار سیاسی جلوی تغییرات مدیریتی گرفته شود. و یا در مورد دیگر رییس یکی از دانشگاههای دولتی با انجام مصاحبه و واکنش به انتقادهای صورت گرفته درصدد تأخیر در سرعت تغییرات و فشارهای اجتماعی بر نحوه مدیریت خود شد.
این نمونهها نشان میدهد که اصلاح فرآیندها و خداحافظی برخی مدیران با صندلیهای چندین ساله یقیناً هزینه و انتقادهایی هم همراه خواهد داشت، اما نکته مهم اینجاست که دکتر احمدی هم میتواند و هم در تکمیل این «توانستن» از محدود استاندارانی است که نشان داد در تلاش هست «شایسته سالاری» را در کهگیلویه و بویراحمد از قاب زیبای گفتمان و سخنرانی به مرحله عمل آورده و باری از روی شانه هدی خسنه استان بردارد.
کاری که حتماً با توجه به وضعیت سالهای اخیر استان، این روزها آنچنان که در «گفتار» به نظر میآید ساده نخواهد بود.
نوع انتصابهای قومیتی و عمر طولانی برخی مدیران دستگاههای اجرایی «تحول مدیریتی» را هم سخت کرده و هم ضرورت آن را دو چندان نشان میدهد.
آنچه که استاندار در شرایط حاضر دارد و میتواند به خوبی به آن اتکا نموده و با تبدیل این «ظرفیت بالفعل» به «ظرفیت بالقوه» نهایت استفاده را ببرد؛ خواستگاه افکار عمومی و ضرورت توسعه و حرکت استان با مدیران جوان تر و البته پیگیر است. مساله مهمی که این روزها در شبکههای اجتماعی هم بدان پرداخته میشود.
این مهم باید محقق شود و اگر در کهگیلویه و بویراحمد، گروهها و دستههای سیاسی و افراد خاص نخواهند و یا کار را سخت کنند، به پارادوکس عجیبی دچار میشود!
از یک طرف استاندار جدید باید تلاش کند در مقابل سهم خواهی ها مقابله و مقاومت کند -کاری که این روزها به خوبی انجام داد- و از سمت دیگر نمایندگان و سیاسیون نیز تلاش دارند فاتح این رقابت درون گروهی با تطمیع و یا تهدید باشند و هر چه میتوانند فضا را به همین حالت نگه داشته تا تحولی ایجاد نشود.
هر اندازه در «روی دیگر رقابتهای سیاسی استان» و به اصلاح ساده تر پشت پرده سیاست استان، «دیالوگهای پنهان» رد و بدل میشود، در این سوی صفحه سیاست مردم انتظار دارند بخشی از این رکود و سکون حاکم بر مدیران استان که کمتر دیدگاه «توسعه نگر» دارند برچیده شود و با انرژی بیشتری گرهی از مشکلاتی استانی بردارند که انصافاً همه ظرفیتهای توسعه را در خود جای داده است.
البته این انتظار مردم، به حق و ضروری است و باید برای عمل به آن، توجه ویژه ای هم صورت گیرد، هر چند که برای دست یابی بدان دکتر احمدی استاندار، باید از جمله «خط قرمز نمایندگان» هم عبور کرده و «مدیران دولت» را جایگزین «مدیران نمایندگان» نماید، موضوع مهمی که این روزها مطالبه عمومی مردم نیز شده است و ظاهراً پاسخگوی افراد دیگری به غیر از نماینده عالی دولت هستند.
فشارها برای جلوگیری از هرگونه تحول و تغییر سیستم مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد امری عادی و برای ما که عمری در رسانهها قلم زدهایم «تکراری» است، آنچه در این میان مهم است توسعه استان خواهد بود.
همین گروه سیاسیون و نمایندگان استان نیز در آینده ای نزدیک باید پاسخگوی عملکرد خود به افکار عمومی باشند؛ پاسخگویی که البته زمان آن چندان دور نیست و همه گفتهها، وعدهها و اظهارنظر آنان در رسانهها ثبت شده و به زودی تجزیه و تحلیل خواهند شد.
پایان سخن اینکه؛ شنیدههای خبرنگاران ما از تغییرات مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد حکایت دارد، تغییراتی که میتواند «تحرکی» به ماشین خاموش ادارات استان داده و راهگشای توسعه استان باشد.
بر اساس اطلاعات بدست آمده مدیران برخی دستگاههای اقتصادی، فرهنگی و محیطهای علمی استان در اولویت تغییرات خواهند بود و مردم اخبار آن را در آینده ای نزدیک دریافت خواهند کرد.
سرعت تغییر مدیران، حتی در مجموعه استانداری نیز میتواند بیشتر شود، اما آیا خطوط قرمز ترسیم شده لایههای سیاسی استان و نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد چنین اجازه ای را میدهد و دکتر احمدی حرکت قطار توسعه نگرانه استان را سریع تر خواهد کرد یا خیر باید ماند و دید….(روزنما)
برخی تلاش میکنند هر گونه تغییر مدیریتی در استان حاشیه ساز شود؛ اما این روزها و با وضعیت فعلی کهگیلویه و بویراحمد باید نماینده عالی دولت در استانمان برای توسعه و ایجاد تحول و رشد کهیگلویه و بویراحمد در این زمینه همت بیشتر و سرعت عملیاتی سریع تری را نشان دهد.
با آغاز سکانداری دکتر احمدی در استان و گذشت نزدیک به ۱۰۰ روز از فعالیت مدیریتی وی، این روزها تغییرات مدیریتی در استان کهگیلویه و بویراحمد به عنوان یک ضرورت جدی در افکار عمومی مطرح میشود.
در کنار این فاکتور تاثیرگذار، افراد و گروههای متفاوت نیز برای بدست گرفتن بخشی از سیستم مدیریتی استان و یا حفظ وضع موجود در تلاش هستند.
«ضرورت تغییر در سکون مدیریتی این استان» را از هر زاویه دیدی که بدان نگریسته شود؛ غیرقابل اجتناب است و بخش عمده ای از مردم، خواستار آن هستند تا بلکه با این حرکت و پدیدارشدن نمود آن در کوتاه مدت، حداقل موتور محرکه استان جان تازه و انرژی بیشتری بگیرد.
اما این تغییرات در فضای کنونی و با فشارهایی که از طرف عده ای و برخی گروههای سیاسی وارد میشود میتواند سرعتی «کند» و یا «سریع» داشته باشد.
سرعتی که در صورت تحقق هر کدام از حالتهای اشاره شده؛ خواستگاه مورد نظر عده ای افراد خواهد بود که استان نوع مدیریت آنها را در سالهای کنونی تجربه کرده و شاید این روزها به خاطر حافظه تاریخی فراموش شده باشد!
به عنوان نمونه، در آخرین مورد اتفاق افتاده یکی از مدیران برکنار شده با تلاش و رایزنی فراوان، تلاش نمود مجدداً کرسی مدیرکلی یکی از دستگاههای اجرایی و فرهنگی دیگر را در استان فتح کند! و نشان دهد میتوان با رایزنی و فشار سیاسی جلوی تغییرات مدیریتی گرفته شود. و یا در مورد دیگر رییس یکی از دانشگاههای دولتی با انجام مصاحبه و واکنش به انتقادهای صورت گرفته درصدد تأخیر در سرعت تغییرات و فشارهای اجتماعی بر نحوه مدیریت خود شد.
این نمونهها نشان میدهد که اصلاح فرآیندها و خداحافظی برخی مدیران با صندلیهای چندین ساله یقیناً هزینه و انتقادهایی هم همراه خواهد داشت، اما نکته مهم اینجاست که دکتر احمدی هم میتواند و هم در تکمیل این «توانستن» از محدود استاندارانی است که نشان داد در تلاش هست «شایسته سالاری» را در کهگیلویه و بویراحمد از قاب زیبای گفتمان و سخنرانی به مرحله عمل آورده و باری از روی شانه هدی خسنه استان بردارد.
کاری که حتماً با توجه به وضعیت سالهای اخیر استان، این روزها آنچنان که در «گفتار» به نظر میآید ساده نخواهد بود.
نوع انتصابهای قومیتی و عمر طولانی برخی مدیران دستگاههای اجرایی «تحول مدیریتی» را هم سخت کرده و هم ضرورت آن را دو چندان نشان میدهد.
آنچه که استاندار در شرایط حاضر دارد و میتواند به خوبی به آن اتکا نموده و با تبدیل این «ظرفیت بالفعل» به «ظرفیت بالقوه» نهایت استفاده را ببرد؛ خواستگاه افکار عمومی و ضرورت توسعه و حرکت استان با مدیران جوان تر و البته پیگیر است. مساله مهمی که این روزها در شبکههای اجتماعی هم بدان پرداخته میشود.
این مهم باید محقق شود و اگر در کهگیلویه و بویراحمد، گروهها و دستههای سیاسی و افراد خاص نخواهند و یا کار را سخت کنند، به پارادوکس عجیبی دچار میشود!
از یک طرف استاندار جدید باید تلاش کند در مقابل سهم خواهی ها مقابله و مقاومت کند -کاری که این روزها به خوبی انجام داد- و از سمت دیگر نمایندگان و سیاسیون نیز تلاش دارند فاتح این رقابت درون گروهی با تطمیع و یا تهدید باشند و هر چه میتوانند فضا را به همین حالت نگه داشته تا تحولی ایجاد نشود.
هر اندازه در «روی دیگر رقابتهای سیاسی استان» و به اصلاح ساده تر پشت پرده سیاست استان، «دیالوگهای پنهان» رد و بدل میشود، در این سوی صفحه سیاست مردم انتظار دارند بخشی از این رکود و سکون حاکم بر مدیران استان که کمتر دیدگاه «توسعه نگر» دارند برچیده شود و با انرژی بیشتری گرهی از مشکلاتی استانی بردارند که انصافاً همه ظرفیتهای توسعه را در خود جای داده است.
البته این انتظار مردم، به حق و ضروری است و باید برای عمل به آن، توجه ویژه ای هم صورت گیرد، هر چند که برای دست یابی بدان دکتر احمدی استاندار، باید از جمله «خط قرمز نمایندگان» هم عبور کرده و «مدیران دولت» را جایگزین «مدیران نمایندگان» نماید، موضوع مهمی که این روزها مطالبه عمومی مردم نیز شده است و ظاهراً پاسخگوی افراد دیگری به غیر از نماینده عالی دولت هستند.
فشارها برای جلوگیری از هرگونه تحول و تغییر سیستم مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد امری عادی و برای ما که عمری در رسانهها قلم زدهایم «تکراری» است، آنچه در این میان مهم است توسعه استان خواهد بود.
همین گروه سیاسیون و نمایندگان استان نیز در آینده ای نزدیک باید پاسخگوی عملکرد خود به افکار عمومی باشند؛ پاسخگویی که البته زمان آن چندان دور نیست و همه گفتهها، وعدهها و اظهارنظر آنان در رسانهها ثبت شده و به زودی تجزیه و تحلیل خواهند شد.
پایان سخن اینکه؛ شنیدههای خبرنگاران ما از تغییرات مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد حکایت دارد، تغییراتی که میتواند «تحرکی» به ماشین خاموش ادارات استان داده و راهگشای توسعه استان باشد.
بر اساس اطلاعات بدست آمده مدیران برخی دستگاههای اقتصادی، فرهنگی و محیطهای علمی استان در اولویت تغییرات خواهند بود و مردم اخبار آن را در آینده ای نزدیک دریافت خواهند کرد.
سرعت تغییر مدیران، حتی در مجموعه استانداری نیز میتواند بیشتر شود، اما آیا خطوط قرمز ترسیم شده لایههای سیاسی استان و نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد چنین اجازه ای را میدهد و دکتر احمدی حرکت قطار توسعه نگرانه استان را سریع تر خواهد کرد یا خیر باید ماند و دید….(روزنما)
. استاندار احمدی خواهد بود چون با انتساب معاون. نشان داد که.ت و هیچ . در عزل نصب ها نیست و . نمایندگان هست