مستندات و مدارکی در باره بیمارستان شهید جلیل یاسوج؛ زمین بیمارستان متعلق به دولت است

زمین به صورت نیم بها اهداشده ودرقولنامه به کلمه وقف شده وکارخیر وازاین حرفا اشاره شده
به زودی مستندات جدید رومیشه
اونوقت معلوم میشه کی راست میگه یادروغ

شما که ازچیزی خبر ندارید حرف الکی نزنید... به عنوان یک فرد بی طرف حق مردم دولت آباد میباشد که بیمارستان به اسم شهدای دولت آباد یا شهدا نامگذاری شود که در برگیرنده کل شهدای عزیز این مرز بوم باشد...شادی روح تمامی شهدای اسلام صلـــــوات

شما که ازچیزی خبر ندارید حرف الکی نزنید... به عنوان یک فرد بی طرف حق مردم دولت آباد میباشد که بیمارستان به اسم شهدای دولت آباد یا شهدا نامگذاری شود که در برگیرنده کل شهدای عزیز این مرز بوم باشد...شادی شهدای اسلام صلوات

ک بگید شهدای دولت اباد تا فیس کنن

سلام

۱-قوانین وقف کاملاً مشخص میباشد ,بیمارستان از محل بودجه دولت ساخته شده است پس وقف در کار نیست اگر کسی ادعا دارد مدرک قانونی ارایه نماید
۲-سندهای ثبتی مرحله نهایی و محکمه پسند میباشد و بعد از قولنامه عادی و نهادینه شدن در دفتر اسناد رسمی شکل میگیرد که در مجموع اگر فروشندگان شرطی مبنی بر نامگذاری بیمارستان داشته اند میبایستی در سند ثبتی ,ثبت شده باشد که چنین چیزی وجود ندارد
۳-در قولنامه عادی که به نسبت سند ثبتی از اعتبار ساقط هست, اگر ادعا شود که نیم بها فروخته شده است در صورتی از اعتبار برخوردار است که قیمت کارشناس رسمی دادگستری در انزمان ضمیمه شده باشد و نهایت در سند ثبتی گنجانده شده باشد

فلذا به استناد قولنامه محضری, فروشندگان اقرار نموده اند که بهای زمین را تماما بر اساس قیمت منطقه ای دریافت نموده اند و شرطی وجود ندارد

فروشندگان به همین بهانه های . ضمن سنگ اندازی در مسیر مصوبات قانونی شورای نامگذاری و تمکین شورای فرهنگ عمومی استان به اسم بیمارستان شهید دکتر جلیل, در نامه های متعدد دیگر به همین بهانه .خواهان استخدام فرزندانشان در دانشگاه علوم پزشکی شده اند که مستندات ان موجود است

سلام

۱-قوانین وقف کاملاً مشخص میباشد ,بیمارستان از محل بودجه دولت ساخته شده است پس وقف در کار نیست اگر کسی ادعا دارد مدرک قانونی ارایه نماید
۲-سندهای ثبتی مرحله نهایی و محکمه پسند میباشد و بعد از قولنامه عادی و نهادینه شدن در دفتر اسناد رسمی شکل میگیرد که در مجموع اگر فروشندگان شرطی مبنی بر نامگذاری بیمارستان داشته اند میبایستی در سند ثبتی ,ثبت شده باشد که چنین چیزی وجود ندارد
۳-در قولنامه عادی که به نسبت سند ثبتی از اعتبار ساقط هست, اگر ادعا شود که نیم بها فروخته شده است در صورتی از اعتبار برخوردار است که قیمت کارشناس رسمی دادگستری در انزمان ضمیمه شده باشد و نهایت در سند ثبتی گنجانده شده باشد

فلذا به استناد قولنامه محضری, فروشندگان اقرار نموده اند که بهای زمین را تماما بر اساس قیمت منطقه ای دریافت نموده اند و شرطی وجود ندارد

فروشندگان به همین بهانه های .ی, ضمن سنگ اندازی در مسیر مصوبات قانونی شورای نامگذاری و تمکین شورای فرهنگ عمومی استان به اسم بیمارستان شهید دکتر جلیل, در نامه های متعدد دیگر به همین بهانه .ن, خواهان استخدام فرزندانشان در دانشگاه علوم پزشکی شده اند که مستندات ان موجود است

سلام

۱-قوانین وقف کاملاً مشخص میباشد ,بیمارستان از محل بودجه دولت ساخته شده است پس وقف در کار نیست اگر کسی ادعا دارد مدرک قانونی ارایه نماید
۲-سندهای ثبتی مرحله نهایی و محکمه پسند میباشد و بعد از قولنامه عادی و نهادینه شدن در دفتر اسناد رسمی شکل میگیرد که در مجموع اگر فروشندگان شرطی مبنی بر نامگذاری بیمارستان داشته اند میبایستی در سند ثبتی ,ثبت شده باشد که چنین چیزی وجود ندارد
۳-در قولنامه عادی که به نسبت سند ثبتی از اعتبار ساقط هست, اگر ادعا شود که نیم بها فروخته شده است در صورتی از اعتبار برخوردار است که قیمت کارشناس رسمی دادگستری در انزمان ضمیمه شده باشد و نهایت در سند ثبتی گنجانده شده باشد

فلذا به استناد قولنامه محضری, فروشندگان اقرار نموده اند که بهای زمین را تماما بر اساس قیمت منطقه ای دریافت نموده اند و شرطی وجود ندارد

فروشندگان به همین بهانه های.ی, ضمن سنگ اندازی در مسیر مصوبات قانونی شورای نامگذاری و تمکین شورای فرهنگ عمومی استان به اسم بیمارستان شهید دکتر جلیل, در نامه های متعدد دیگر به همین بهانه ., خواهان استخدام فرزندانشان در دانشگاه علوم پزشکی شده اند که مستندات ان موجود است

من اگه جای خانواده شهید جلیل بودم از حق خودم میگذشتم تا کمتر ...

نام زیبای شهید دکتر جلیل مزین بیمارستان بوده و ان شالله این نام باید بخوبی در دنیا معرفی شود

یک اسم عمومی مثل سینا یا شفا بگذارند همه دعواها حل بشه.

بسم رب شهدا وصدیقین
با سلام
در خصوص نامه فوق وگزارش بالا مواردی به استحضار می رسد که انشا ءالله مورد توجه قرار گیرد ورسالت مطبوعاتی رعایت گردد .
در خصوص اتفاقات نام گذاری بیمارستان به اطلاع می رساند که ۸هکتار زمین از طریق مردم به صورت نصفه بها واهدایئ (بند ۶قرارداد مردم وتامین اجتماعی ) عرضه شد در سال ۱۳۸۵ تامین اجتماعی درنظر داشت که زمینها را به کارمندان خود واگذار نمایند وبیمارستان را نیز در کنا ربیمارستان امام سجاد (ع)احداث نمایندند اما با اعلام این خبر خییرین نزد استاند وقت اقای حاج حسینی رفتند واعلام نمودند که اگر قرار است زمینا که به صورت نصفه بها اهدا شده بخواهند به کارمندان تامین اجتماعی واگذار نمایند الباقی زمین خود را نصف زمین را به قیمت روز پولش را پرداخت نمایند واستاندار وقت (با تشکر از ایشان )دستور داد که بیمارستان در محل زمین اهدائی ساخته شود ودر سال ۱۳۸۶ ساخت وساز شروع وبیمارستان همان زمان به نام بزگمهر نام گذاری شد که مجددا خییرین درخواست داشتند که بیمارتان به نام شهدای دولت اباد تغییر کند واین قضیه تا سال ۱۳۹۲به طول انجامید که با نفوذ سیاسی شوارای ان زمان (رئیس شورای وقت اقای ...از فامیلهای .... ) با نام شهدی جلیل پیشنهاد شد ومجددا با مخالفت ودرخواست خییرین مواجه شد وتاکنون با توجه به مراجعات مکرر اهالی دولت آباد این نامگذاری بلا تکلیف ماند ه است لذا از مسئولین درخواست به حق داریم وجای هیچ گونه قومیت گرائی وطایفه گرائی نیست وشهدای دولت اباد متعلق به همه شهدای ایران زمین می باشد . لطفا جهت روشن شدن موضوع اطلاع رسانی فرمائی با تشکر ویژه از شما .بند ۶قرارد گویای همه حرف حدیثها است .چرا قرارداد را درسایت قرار نمی دهیداگر قرارداد را شما ندارید ما حاضریم برای شما ان را ارسال کنیم .

اتفاقا این مشخص میکنه که زمین متعلق به اهالی دولت اباد می باشد

ما اندر خم یک پیچیم

پس ان شالله منتظر پاسخ هم باشید

همه شهدا عزیز هستند ولی خدای شهید دکتر جلیل از نظر شجاعت چیز دیگری بودند شهدای دولت آباد همه بخصوص شهید دکتر عین اله دهراب پور عزیز هستند ولی ورزشگاه هم بنام شهدای دولت آباد می باشد

تاکنون هیچ تصمیمی دال بر اینکه این بیمارستان به نام شهید جلیل باشد وجود ندارد وهمه درحد پیشنها بوده است چرا که اهالی دولت اباد پیگیر تغییر نام بیمارستان از بزرگمهر به شهدای دولت اباد بوده اند .

مثلا اگر نام شهید جلیل نباشد دنیا به هم می خورد بگذارید امام حسین که سرور سلار شهیدان است اگر طایفه جلیل دنبال بزرگ کردن نام خودشان نیست درصورتی که حق با مردم دولت اباد است

جناب آقای ناشناس اولا حق مردم است که نام بیمارستان به نام شهدای دولت اباد نامگذاری شود دوما اگر درخواست داشته اند که فرزندانشان نیز به کارگرفته شود هم حق دارند زمین داده اند که از ان استفاده کنند .خواسته به حق است خود شما باید به حق حکم کنید اگر شرایط همین مردم را داشتید تلاش نمی کردید واز حق خود دفاع نمی کردی انچه رابرای خود می پسندی برای دیگران هم بپسندید .

لطفا مطالب ما را هم در سایت قرا بدهید ما که حتی کلمه ای بی احترامی هم ننوشته ایم ونخواهیم نوشت .

بسم رب شهدا وصدیقین
با سلام
در خصوص نامه فوق وگزارش بالا مواردی به استحضار می رسد که انشا ءالله مورد توجه قرار گیرد ورسالت مطبوعاتی رعایت گردد .
در خصوص اتفاقات نام گذاری بیمارستان به اطلاع می رساند که ۸هکتار زمین از طریق مردم به صورت نصفه بها واهدایئ (بند ۶قرارداد مردم وتامین اجتماعی ) عرضه شد در سال ۱۳۸۵ تامین اجتماعی درنظر داشت که زمینها را به کارمندان خود واگذار نمایند وبیمارستان را نیز در کنا ربیمارستان امام سجاد (ع)احداث نمایندند اما با اعلام این خبر خییرین نزد استاند وقت اقای حاج حسینی رفتند واعلام نمودند که اگر قرار است زمینا که به صورت نصفه بها اهدا شده بخواهند به کارمندان تامین اجتماعی واگذار نمایند الباقی زمین خود را نصف زمین را به قیمت روز پولش را پرداخت نمایند واستاندار وقت (با تشکر از ایشان )دستور داد که بیمارستان در محل زمین اهدائی ساخته شود ودر سال ۱۳۸۶ ساخت وساز شروع وبیمارستان همان زمان به نام بزگمهر نام گذاری شد که مجددا خییرین درخواست داشتند که بیمارتان به نام شهدای دولت اباد تغییر کند واین قضیه تا سال ۱۳۹۲به طول انجامید که با نفوذ سیاسی شوارای ان زمان (رئیس شورای وقت اقای ...از فامیلهای .... ) با نام شهدی جلیل پیشنهاد شد ومجددا با مخالفت ودرخواست خییرین مواجه شد وتاکنون با توجه به مراجعات مکرر اهالی دولت آباد این نامگذاری بلا تکلیف ماند ه است لذا از مسئولین درخواست به حق داریم وجای هیچ گونه قومیت گرائی وطایفه گرائی نیست وشهدای دولت اباد متعلق به همه شهدای ایران زمین می باشد . لطفا جهت روشن شدن موضوع اطلاع رسانی فرمائی با تشکر ویژه از

واقعا جای تاسف دارد که مطالب را یک طرفه در سایت قرار می دهید ومطالب ما را در سایت نمی گذارید ؟الهی وربی من لی غیرک

این زمین طبق اسناد و مدارک موجود، به هیچ عنوان وقف و هدیه و نیم بها نبوده و فروشندگان بهای آن را به نرخ روز طبق ادعای خود و قولنامه دریافت کرده اند، آدم نبای.. کنه...

از خدا بترسید و قضاوت ناآگاهانه نکنید.

بسم الله الرحمن الرحیم
شمه ای از زندگی نامه شهید دکتر قربانعلی جلیلشهید دکتر قربانعلی جلیل در سال ۱۳۴۰ هجری شمسی مطابق با سال ۱۳۷۷ قمری در ماه مبارک صفر در خانواده ای اصیل و مسلمان و شیعه مذهب در دامن کوهستانهای شامخ استوار و پهن دشتهای سرسبز و خرم و دلیرپرور عشایر جلیل چشم به جهان گشود .
دوران کودکی و نوجوانی را همزمان با قیامها و مبارزات خونین سالهای ۴۱ و ۴۲ سپری نمود و روحیه جوانمردی،شجاعت، فداکاری و ایثار را از نامداران جد و تبارش به ارث داشت.
تحصیلات ابتدایی را در کنار خانواده و نزد برادرش به پایان رساند و سپس برای ادامه تحصیلات راهنمایی به شهرستان ممسنی(فهلیان) عزیمت نمود و با موفقیت تمام این دوران را پشت سر گذاشت. در این دوران بود که نشانه های بزرگی و معرفت، شجاعت، شهامت،جوانمردی،فداکاری، سخاوت، اخلاق نیکو، تواضع و فروتنی در گل وجودش دمیدن گرفت، بطوری که همگان زبان به تحسین وی می گشودند.
تحصیلات دبیرستانی را در شهرستان گچساران و بخش باشت که در آن موقع از نظر علمی و فرهنگی زبانزد بود به اتمام رسانید و این دوران مصادف بود با اوجگیری مبارزات مردم و پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی کشورمان که شهید دکتر جلیل نقش بسزایی در این راستا داشت.
از جمله طراحان و عاملان و پیشروان راهپیماییها و همچنین تشکلهای اسلامی ... بودند .در سال ۱۳۵۹ یعنی پس از پایان تحصیلات نظری همزمان با شروع جنگ تحمیلی به خدمت مقدس سربازی اعزام شدند و تمام دوران خدمت سربازی را در مناطق غرب و جنوب به دفاع از اسلام و کشور اسلامی به طور شبانه روزی در حملات و جنگهای متعددی از جمله فتح خرمشهر و عملیاتهای مناطق غرب شرکت فعال داشته و چه رشادتها و ایثارگریهایی از خود نشان داده .
که بارها مایه تضمین حیات رزمندگان و همسنگران خود در مقابل دشمن شده که این مسئله از چشم هیچ یک از دوستان و همسنگران وی پوشیده نیست و بارها فرماندهان نظامی را با حرکت برق آسا و دشمن شکن خود به حیرت افکنده و به تحسین واداشت .
پس از اتمام دوران سربازی در سالهای ۶۱و ۶۲ به مدت دو سال در جهاد سازندگی استان مشغول فعالیتهای خدماتی و عمرانی و خدمت به مردم محروم شدند و چندین بار از طرف جهاد سازندگی داوطلبانه به جبهه های جنگ اعزام شدند.
و در آخرین اعزام در سال ۱۳۶۲ در لشکر ۱۹ فجر بعنوان فرمانده واحد تخریب مشغول مبارزه و رزم با کافران بعثی شدند و در نهایت در تاریخ ۱۸/۱۰/۶۲ مجروح گردیدند و به بیمارستان قائم اندیمشک اعزام و قریب دو هفته بستری و پس از مداوای ممکن مرخص شدند و چون وضعیت مجروحیت ایشان طوری بود که حضورش در جبهه ناممکن بود به شهرستان برگشت و در حالی که از شدت مجروحیت نگران بود و نیاز به استراحت مستمر داشت.
در سنگر جهاد سازندگی مشغول به انجام وظیفه مجدد شد.در سال ۶۳-۶۲ همزمان با خدمت در سازمان جهاد سازندگی در کنکور اعزام به خارج شرکت کرده و در رشته پزشکی قبول گردید و حدود یک سال را در کشور رومانی (بخارست) در رشته پزشکی به همراهی تعدادی از دانشجویان کشور تحصیل نمودند .
پس از یکسال تحصیل در آن کشور با پیشنهاد دانشجویان از جمله خود شهید دکتر جلیل (بعلت نامساعد بودن موقعیت آن کشور با کشور اسلامی ایران) به کشور ایران برگشتند.
و چند سال باقی مانده تحصیل را در دانشگاه شیراز ادامه دادند و در سال ۷۳ که سال آخر تحصیل ایشان بود به دنیال صبر و تحمل بر دوران مداوم مجروحیت خویش نهایتاً پس از حدود شش ماه بستری مستمر در بیمارستان نمازی شیراز در تاریخ ۶/۳/۷۳ به لقاء حق تعالی شتافت و به خیل شهیدان جنگ تحمیلی پیوست .

سلام

شهید دکتر جلیل ؛ دانشجوی سال آخر پزشکی دانشگاه دولتی شیراز بودند و استخدام دانشگاه علوم پزشکی یاسوج

بودند و از اول در دهه شصت به عنوان بورسیه وزارت بهداشت و درمان ایران به کشور رومانی اعزام شده بودند ،

در زمان جنگ جانباز شیمیایی شدند که بواسطه همان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند ، به افتخار شهادت ، همان

زمان وزیر وقت بهداشت و درمان کشور دانشنامه دکترای ایشان را امضاء

نمودند و مدرک دکترای ایشان صادر شد که مدارک آن موجود است چه در دانشگاه و چه در بنیاد شهید