تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۰۵:۵۷
کد مطلب : ۲۹۹۰۸۴
پتروشیمی بویراحمد بغضی مرگ آور برای دشت سقاوه
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛دکتر ابوالقاسم بهشتی
نامه سرگشاده یکی از ساکنین دشت سقاوه به آقای زارعی نماینده محترم شهرستانهای بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی مبنی بر نوید ایشان به احداث پتروشیمی بویراحمد.
سقاوه دشتی روح فزا به لطافت گل لالههای واژگونش، دشتی به وسعت پهنای برگهای ریواس و به بلندای ارتفاع برفهای زمستانیش، دشتی با رایحه اوریشم، گل باوینه، برنجاس، کاسنی و چویلش، دشتی به استواری مردمان و هزاران عشایر کوچ نشین غیورش، دشتی به مظلومیت کشاورزان به دور مانده از داس و خیش و خرمنکوبش، دشتی آنقدر عزیز که خداوند متعال برا امنیت بیشترش حصاری از کوهها را دور تا دور آن کشیده و قلبش را با وجود امامزادگان بی بی خاتونین (س) مزین کرده است. دشتی تنها با بغضی مانده در گلو، بغضی به بزرگی بغض مردمان با احساسش در غروب پاییزی مالکنون ایلات عشایرش، بغضی که با سرازیر شدن اشکها نیز نمیترکد. بغضی در حال بزرگ شدن تا بستن مجاری تنفس و در نهایت مرگ. بغضی که خاطره انگیزترین همسایگانش را نیز آرام آرام به کام مرگ میکشاند. بغضی که گلوی سرچنار، نرمو، چهیل چوو، آبشار بهرامبیگی و زنگوا یعنی بی بدیلترین نقاط طبیعت بویراحمد را در آیندهای نه چندان دور میفشارد.
بغضی بنام "پتروشیمی بویراحمد"
جناب آقای زارعی نماینده محترم شهرستانهای بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی چندی پیش در پایگاههای خبری استان احداث پتروشیمی بویراحمد را نوید داده بودید و ضمن این نوید اظهار داشتهاید که با "سنگ اندازان" برخورد قاطع خواهید نمود. باید به عرض شما برسانم که واژه سنگ اندازی دو تعبیر مختلف دارد، یکی سنگ اندازی به معنای مانع تراشیدن در امور "خیر" و تعبیر دوم " رمی جمرات" یا همان سنگ اندازی برای دور کردن "شر" میباشد، که به عقیده طبیعت دوستان برداشت دوم به تعبییر شما نزدیک تر میباشد چون پتروشیمی بویراحمد خسارات غیره قابل انکاری را به بار خواهد آورد که این خسارات بر هیچ عقل سلیمی پوشیده نبوده و گرد"شر" این خسارات بر دامن خیلیها مینشیند.
جناب آقای زارعی بنده به عنوان شخصی که صنعت پتروشیمی را مرتبط با تخصص خود دانسته و با دغدغههای زیست محیطی نیز آشنایی دارم، جا دارد پارهای از مشکلات پیشرو پتروشیمی بویراحمد را گوشزد نمایم تا شاید شما هم عدهای را متقاعد کرده تا به جرگه سنگ اندازان بپیوندد و در راه دور کردن "شر" تلاش نمایید:
۱-فرایندهای پتروشیمی با آزاد سازی مقدار زیادی انرژی بصورت گرما همراه میباشند که به منظور ایمنی مخازن و جلوگیری از انفجار و آتش سوزی، این مخازن با جریان آب خنک خواهد شد. بطور کلی هر واحد پتروشیمی بسته به میزان تولید و نوع محصولات تولیدی در یک ثانیه تا ۵۰۰ لیتر آب برای خنک کردن برجها و مخازن نیاز دارد یعنی در هر دقیقه حجمی معادل یک تانکر سی هزار لیتری آب مورد نیاز میباشد. حجم آب مورد نیاز هر واحد پتروشیمی به حدی زیاد است که این حجم آب در پتروشیمیهای عسلویه از آب دریا، در ماهشهر از رودخانه کارون، در اصفهان و شیراز از سدها و در اراک از چا ههای عمیق تأمین میشود. حال نظر به اینکه در دشت سقاوه تأمین آب با هیچ کدام از منابع فوق امکانپذیر نمیباشد و حتی تلاشهای ۱۵ ساله کارشناسان و متخصصین برای تأمین آب کارخانه سیمان مستقر در این منطقه با حفر چاههای عمیق بی نتیجه مانده است. شاید نزدیکترین منبع آب موجود رودخانه بشار باشد که حتی با کوتاهترین مسیر حدود ۳۰ کیلومتر از محل احداث این پتروشیمی فاصله داردکه اولاً این رودخانه آب مورد نیاز کشاورزان زیادی را تأمین میکند و امکان انتقال این منبع از لحاظ حقوقی وجود ندارد و دوماً با فرض بر اینکه این منبع بطور کامل منتقل شود حتی نیمی از آب مورد نیاز پتروشیمی را تأمین نمیکند. بنابراین مطالعات امکان سنجی پروژه پتروشیمی بویراحمد بدرستی انجام نشده و در صورت اجرایی شدن با شکست مواجه خواهد شد.
۲-اصل ۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران عیناً اذعان دارد:
در جمهوری اسلامی، حفاظت محیطزیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میشود. ازاینرو فعالیتهای اقتصادی و غیر آنکه با آلودگی محیطزیست یا تخریب غیرقابلجبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.
همانگونه که مستحضرید صنعت پتروشیمی صنعتی است که بطور بلقوه آلایندگیهای فراوانی دارد. فرایندهای پتروشیمی پتانسیل بالایی برای انتشار گازهای نیتروژن، سولفور، گازهای گلخانه ای، گازهای فرار آلی و خاکستر در اتمسفر را دارا میباشند، ترکیب این آلایندهها در جو با مه و یا بخارات آب منجر به باران اسیدی میگردد. این باران به سرعت بر وری گیاهان، درختان و تمام روییدنیها اثر میکند، در خاک نفوذ کرده و تعادلات شیمیایی خاک را بهم زده و حاصل خیزی خاک را به مرور از بین میبرد، این باران پس از فرود به رودخانهها و دریاها میریزد و تمامی آبزیان را به هلاکت میرساند. همچنین فاضلابهای آزاد شده از واحدهای پتروشیمی دارای مقادیر زیادی از هیدروکربنهای آروماتیک، فنول ها، مواد فعال سطحی، مشتقات فلزی، سولفیدها، نفتالیک اسیدها و مواد شمیایی فراوانی میباشد که علی رغم تصفیه مؤثر میتوانند خطرات بسیار جدی را برای محیط زیست به همراه داشته باشد. بطور کلی آلودگیهای صنعت پتروشیمی مشکلات عدیده ای همچون مشکلات ریوی و تنفسی، سرطان، سقط جنین، عقب ماندگیهای ذهنی، افسردگی را برای ساکنین منطقه و همچنین با اختلال در اکوسیستم خشکی و آب نابودی درختان، گیاهان، پرندگان، جانوران و آبزیان را به همراه دارد.
۳-ساکنین محترم این روستا به علت فقر سفرههای آب زیر زمینی سالهای مدیدی از آب لوله کشی برخوردار نبودهاند، لذا در سالهای اخیر با به هم پیوستن آب دو چشمه فصلی و انتقال آن به منبع از آب لوله کشی بهرمند شدهاند. از بد روزگار این دو چشمه در فاصله ۱۵۰ متری پایین دست محل احداث پتروشیمی قرار دارند که مطمئناً با احداث پتروشیمی آب این چشمههای نه تنها قابل آشامیدن نیست بلکه برای مصارف خانگی غیره آشامیدنی نیز مناسب نمیباشد. لذا با توجه به مشکل فوق و همچنین مشکلات کشاورزی و دامداری منتج از آلودگیهای پتروشیمی، ساکنین این روستا چاره ای جز مهاجرت به شهر نداشته و با توجه به عدم استطاعت مالی بالاجبار حاشیه شهر را برای سکونت انتخاب میکنند. این حاشیه نشینی مشکلات، آسیبها و هزینههای اجتماعی را برای شهر یاسوج و استان کهگیلویه و بویراحمد به همراه دارد.
۴-زمینها و مراتع دشت سقاوه جز املاک موقوفه امامزادگان بی بی خاتونین (س) میباشند. این سند وقفی و در کنار آن ارادت خاص مردم منطقه به امامزادگان شریفین باعث شده بود که حتی در زمان خوانیین و نظام ارباب- رعیتی هیچ گونه تعرضی به خاک این سرزمین صورت نگیرد و همچنین به احترام این امامزادگان، خوانین منطقه از کشاورزان هیچ گونه عایدی دریافت نمیکردند. حال در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تصرف زمینهای که اولاً موقوفه امامزادگان بی بی خاتونین (س) میباشند و ثانیاً با ۶ نسق زراعی تحت مالکیت کشاورزان میباشد از دیدگاه ناظران توهین به ارزشهای مقدس مذهبی و به نوعی زورگویی را نمایان میکند.
۵-در کنار همه موارد بالا جا دارد اضافه نماییم که دشت سقاوه فقط به ساکنین روستاهای آن تعلق ندارد بلکه به خاطر طبیعت سرشار و حضور پر برکت امامزادگانش سالانه میعادگاه هزاران زائر عاشق اهل بیت و طبیعت دوستانی است که از سرتاسر استان به این دشت عزیز سفر کرده و خرمی و معنیویت را با خود سوغات میبرند. همچنین در فصل بهار و تابستان ییلاق عشایری است که از مناطق گرمسیری استان گهگیلویه و بویراحمد و استان خوزستان به این منطقه کوچ کرده تا بتوانند چراگاه میلیونها رأس دام خود را تأمین کنند.
۶-شاید قویترین توجیه در برابر همه محدودیتهای ذکر شده برای احداث پتروشیمی بویراحمد بحث اشتغالزای آن باشد. با اندکی تأمل میتوان یافت که هزینهها و آسیبهای این اشتغالزایی بر مزایای آن سنگینی میکند. آسیبهای که در بلند مدت منجر به آواره کردن و حاشیه نشین کردن بالغ بر دو هزار نفر از ساکنین دشت سقاوه میگردد، اشتغال زایی که چراگاه میلونها دام را به ویرانی میکشاند، اشتغال زایی که زمینهای حاصلخیز این دشت را مسموم و منجر به خشکیدن هزاران اصله درختان میوه این دشت خواهد شد، اشتغال زایی که طبیعت و پوشش گیاهی چشم نواز دشت سقاوه و همسایگان آن یعنی سرچنار، چهیل چوو، زنگوا، آبشار بهرامبیگی، نرمو و ... را به مرگ تدریجی دچار میکند و در نهایت اشتغال زایی که دل هزاران گردشگر و دوستداران طبیعت را رنجانده و موجبات خشم آنها را فراهم میکند.
جناب آقای زارعی! با توجه به موارد ذکر شده مردمان ساکن دشت سقاوه به عنوان کسانی که در جهت اعتلای پرچم مقدس جمهوری اسلامی شهید و جانباز تقدیم کردهاند و در زیر سایه این پرچم مقدس حق حیات با حقوق مدنی را برای خود قائل میباشند از شما به عنوان نماینده و وکیل آنها بر طبق سوگند یادشده در مجلس شورای اسلامی انتظار دارند که در تصمیمات خویش مصالح آنها را نیز مد نظر قرار داده و حقوق آنها بدون تبعیض یا سرکوب محترم شمارده شود.
من الله توفیق
آذرماه یک هزارو سیصد و نودو شش
نامه سرگشاده یکی از ساکنین دشت سقاوه به آقای زارعی نماینده محترم شهرستانهای بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی مبنی بر نوید ایشان به احداث پتروشیمی بویراحمد.
سقاوه دشتی روح فزا به لطافت گل لالههای واژگونش، دشتی به وسعت پهنای برگهای ریواس و به بلندای ارتفاع برفهای زمستانیش، دشتی با رایحه اوریشم، گل باوینه، برنجاس، کاسنی و چویلش، دشتی به استواری مردمان و هزاران عشایر کوچ نشین غیورش، دشتی به مظلومیت کشاورزان به دور مانده از داس و خیش و خرمنکوبش، دشتی آنقدر عزیز که خداوند متعال برا امنیت بیشترش حصاری از کوهها را دور تا دور آن کشیده و قلبش را با وجود امامزادگان بی بی خاتونین (س) مزین کرده است. دشتی تنها با بغضی مانده در گلو، بغضی به بزرگی بغض مردمان با احساسش در غروب پاییزی مالکنون ایلات عشایرش، بغضی که با سرازیر شدن اشکها نیز نمیترکد. بغضی در حال بزرگ شدن تا بستن مجاری تنفس و در نهایت مرگ. بغضی که خاطره انگیزترین همسایگانش را نیز آرام آرام به کام مرگ میکشاند. بغضی که گلوی سرچنار، نرمو، چهیل چوو، آبشار بهرامبیگی و زنگوا یعنی بی بدیلترین نقاط طبیعت بویراحمد را در آیندهای نه چندان دور میفشارد.
بغضی بنام "پتروشیمی بویراحمد"
جناب آقای زارعی نماینده محترم شهرستانهای بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی چندی پیش در پایگاههای خبری استان احداث پتروشیمی بویراحمد را نوید داده بودید و ضمن این نوید اظهار داشتهاید که با "سنگ اندازان" برخورد قاطع خواهید نمود. باید به عرض شما برسانم که واژه سنگ اندازی دو تعبیر مختلف دارد، یکی سنگ اندازی به معنای مانع تراشیدن در امور "خیر" و تعبیر دوم " رمی جمرات" یا همان سنگ اندازی برای دور کردن "شر" میباشد، که به عقیده طبیعت دوستان برداشت دوم به تعبییر شما نزدیک تر میباشد چون پتروشیمی بویراحمد خسارات غیره قابل انکاری را به بار خواهد آورد که این خسارات بر هیچ عقل سلیمی پوشیده نبوده و گرد"شر" این خسارات بر دامن خیلیها مینشیند.
جناب آقای زارعی بنده به عنوان شخصی که صنعت پتروشیمی را مرتبط با تخصص خود دانسته و با دغدغههای زیست محیطی نیز آشنایی دارم، جا دارد پارهای از مشکلات پیشرو پتروشیمی بویراحمد را گوشزد نمایم تا شاید شما هم عدهای را متقاعد کرده تا به جرگه سنگ اندازان بپیوندد و در راه دور کردن "شر" تلاش نمایید:
۱-فرایندهای پتروشیمی با آزاد سازی مقدار زیادی انرژی بصورت گرما همراه میباشند که به منظور ایمنی مخازن و جلوگیری از انفجار و آتش سوزی، این مخازن با جریان آب خنک خواهد شد. بطور کلی هر واحد پتروشیمی بسته به میزان تولید و نوع محصولات تولیدی در یک ثانیه تا ۵۰۰ لیتر آب برای خنک کردن برجها و مخازن نیاز دارد یعنی در هر دقیقه حجمی معادل یک تانکر سی هزار لیتری آب مورد نیاز میباشد. حجم آب مورد نیاز هر واحد پتروشیمی به حدی زیاد است که این حجم آب در پتروشیمیهای عسلویه از آب دریا، در ماهشهر از رودخانه کارون، در اصفهان و شیراز از سدها و در اراک از چا ههای عمیق تأمین میشود. حال نظر به اینکه در دشت سقاوه تأمین آب با هیچ کدام از منابع فوق امکانپذیر نمیباشد و حتی تلاشهای ۱۵ ساله کارشناسان و متخصصین برای تأمین آب کارخانه سیمان مستقر در این منطقه با حفر چاههای عمیق بی نتیجه مانده است. شاید نزدیکترین منبع آب موجود رودخانه بشار باشد که حتی با کوتاهترین مسیر حدود ۳۰ کیلومتر از محل احداث این پتروشیمی فاصله داردکه اولاً این رودخانه آب مورد نیاز کشاورزان زیادی را تأمین میکند و امکان انتقال این منبع از لحاظ حقوقی وجود ندارد و دوماً با فرض بر اینکه این منبع بطور کامل منتقل شود حتی نیمی از آب مورد نیاز پتروشیمی را تأمین نمیکند. بنابراین مطالعات امکان سنجی پروژه پتروشیمی بویراحمد بدرستی انجام نشده و در صورت اجرایی شدن با شکست مواجه خواهد شد.
۲-اصل ۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران عیناً اذعان دارد:
در جمهوری اسلامی، حفاظت محیطزیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میشود. ازاینرو فعالیتهای اقتصادی و غیر آنکه با آلودگی محیطزیست یا تخریب غیرقابلجبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.
همانگونه که مستحضرید صنعت پتروشیمی صنعتی است که بطور بلقوه آلایندگیهای فراوانی دارد. فرایندهای پتروشیمی پتانسیل بالایی برای انتشار گازهای نیتروژن، سولفور، گازهای گلخانه ای، گازهای فرار آلی و خاکستر در اتمسفر را دارا میباشند، ترکیب این آلایندهها در جو با مه و یا بخارات آب منجر به باران اسیدی میگردد. این باران به سرعت بر وری گیاهان، درختان و تمام روییدنیها اثر میکند، در خاک نفوذ کرده و تعادلات شیمیایی خاک را بهم زده و حاصل خیزی خاک را به مرور از بین میبرد، این باران پس از فرود به رودخانهها و دریاها میریزد و تمامی آبزیان را به هلاکت میرساند. همچنین فاضلابهای آزاد شده از واحدهای پتروشیمی دارای مقادیر زیادی از هیدروکربنهای آروماتیک، فنول ها، مواد فعال سطحی، مشتقات فلزی، سولفیدها، نفتالیک اسیدها و مواد شمیایی فراوانی میباشد که علی رغم تصفیه مؤثر میتوانند خطرات بسیار جدی را برای محیط زیست به همراه داشته باشد. بطور کلی آلودگیهای صنعت پتروشیمی مشکلات عدیده ای همچون مشکلات ریوی و تنفسی، سرطان، سقط جنین، عقب ماندگیهای ذهنی، افسردگی را برای ساکنین منطقه و همچنین با اختلال در اکوسیستم خشکی و آب نابودی درختان، گیاهان، پرندگان، جانوران و آبزیان را به همراه دارد.
۳-ساکنین محترم این روستا به علت فقر سفرههای آب زیر زمینی سالهای مدیدی از آب لوله کشی برخوردار نبودهاند، لذا در سالهای اخیر با به هم پیوستن آب دو چشمه فصلی و انتقال آن به منبع از آب لوله کشی بهرمند شدهاند. از بد روزگار این دو چشمه در فاصله ۱۵۰ متری پایین دست محل احداث پتروشیمی قرار دارند که مطمئناً با احداث پتروشیمی آب این چشمههای نه تنها قابل آشامیدن نیست بلکه برای مصارف خانگی غیره آشامیدنی نیز مناسب نمیباشد. لذا با توجه به مشکل فوق و همچنین مشکلات کشاورزی و دامداری منتج از آلودگیهای پتروشیمی، ساکنین این روستا چاره ای جز مهاجرت به شهر نداشته و با توجه به عدم استطاعت مالی بالاجبار حاشیه شهر را برای سکونت انتخاب میکنند. این حاشیه نشینی مشکلات، آسیبها و هزینههای اجتماعی را برای شهر یاسوج و استان کهگیلویه و بویراحمد به همراه دارد.
۴-زمینها و مراتع دشت سقاوه جز املاک موقوفه امامزادگان بی بی خاتونین (س) میباشند. این سند وقفی و در کنار آن ارادت خاص مردم منطقه به امامزادگان شریفین باعث شده بود که حتی در زمان خوانیین و نظام ارباب- رعیتی هیچ گونه تعرضی به خاک این سرزمین صورت نگیرد و همچنین به احترام این امامزادگان، خوانین منطقه از کشاورزان هیچ گونه عایدی دریافت نمیکردند. حال در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران تصرف زمینهای که اولاً موقوفه امامزادگان بی بی خاتونین (س) میباشند و ثانیاً با ۶ نسق زراعی تحت مالکیت کشاورزان میباشد از دیدگاه ناظران توهین به ارزشهای مقدس مذهبی و به نوعی زورگویی را نمایان میکند.
۵-در کنار همه موارد بالا جا دارد اضافه نماییم که دشت سقاوه فقط به ساکنین روستاهای آن تعلق ندارد بلکه به خاطر طبیعت سرشار و حضور پر برکت امامزادگانش سالانه میعادگاه هزاران زائر عاشق اهل بیت و طبیعت دوستانی است که از سرتاسر استان به این دشت عزیز سفر کرده و خرمی و معنیویت را با خود سوغات میبرند. همچنین در فصل بهار و تابستان ییلاق عشایری است که از مناطق گرمسیری استان گهگیلویه و بویراحمد و استان خوزستان به این منطقه کوچ کرده تا بتوانند چراگاه میلیونها رأس دام خود را تأمین کنند.
۶-شاید قویترین توجیه در برابر همه محدودیتهای ذکر شده برای احداث پتروشیمی بویراحمد بحث اشتغالزای آن باشد. با اندکی تأمل میتوان یافت که هزینهها و آسیبهای این اشتغالزایی بر مزایای آن سنگینی میکند. آسیبهای که در بلند مدت منجر به آواره کردن و حاشیه نشین کردن بالغ بر دو هزار نفر از ساکنین دشت سقاوه میگردد، اشتغال زایی که چراگاه میلونها دام را به ویرانی میکشاند، اشتغال زایی که زمینهای حاصلخیز این دشت را مسموم و منجر به خشکیدن هزاران اصله درختان میوه این دشت خواهد شد، اشتغال زایی که طبیعت و پوشش گیاهی چشم نواز دشت سقاوه و همسایگان آن یعنی سرچنار، چهیل چوو، زنگوا، آبشار بهرامبیگی، نرمو و ... را به مرگ تدریجی دچار میکند و در نهایت اشتغال زایی که دل هزاران گردشگر و دوستداران طبیعت را رنجانده و موجبات خشم آنها را فراهم میکند.
جناب آقای زارعی! با توجه به موارد ذکر شده مردمان ساکن دشت سقاوه به عنوان کسانی که در جهت اعتلای پرچم مقدس جمهوری اسلامی شهید و جانباز تقدیم کردهاند و در زیر سایه این پرچم مقدس حق حیات با حقوق مدنی را برای خود قائل میباشند از شما به عنوان نماینده و وکیل آنها بر طبق سوگند یادشده در مجلس شورای اسلامی انتظار دارند که در تصمیمات خویش مصالح آنها را نیز مد نظر قرار داده و حقوق آنها بدون تبعیض یا سرکوب محترم شمارده شود.
من الله توفیق
آذرماه یک هزارو سیصد و نودو شش