تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۹:۲۲
کد مطلب : ۲۹۸۷۰۷
بغضتان نه از سوء مدیریت بلکه از کارآمدی دکتر نظری است
۰
کبنا ؛عارف یزدانی
با وزیدن نسیم اعتدال و امید به شروع اصلاحاتِ مجددکسی بر صندلی فرمانداری تکیه زِد که جز شجاعت و تدبیر چیزی از او انتظار نداشتیم.
چند باری از او نوشتم و انتشار یافت.از آنچه در طَی دو سال اخیر بر او گذشت. از مقاومتش در برابر هنجارشکنانِ دانشجو نما تا بی مهری های دوست و دشمن پس از انتخابات اسفند ٩۴.
محمد کاظم نظری برای من و دوستانم نه محمد کاظم نظری جبهه و جنگ است و نه محمد کاظم نظری دوران اصلاحات.
او را در همین دو سه سال اخیر خلاصه میکنیم.زبان مان هم به تملق و چاپلوسی باز نمیشود،آنچه بر زبان می آوریم از روی تعلق مان به پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد است.
نظری در هر مقام و منصبی باشد ولو یک مدیر عادی دلش همانقدر برای استان میتپد،که در مقام فرمانداری تپیده است.
اگر منافع شخصی و گروهی مان را کنار زنیم و دل در گرو پیشرفت استان مان داشته باشیم هم باید از نظری دفاع کنیم و هم باید تلاش کنیم افرادی دیگر نظیر او بسازیم.
نه که او قرار است شق القمری کند.نه!!!!
او در همین دو سال نشان داده است که هم در عرصه نظر میتواند خوش بدرخشد و هم در عرصه عمل.
هم بر مسائل جزئی شهرستان تسلط دارد و هم میتواند بزرگترین معضل امنیتی استان را جمع و جور کند.
دلسوز است و در مقابل کوچکترین ظلم به أفراد واکنش نشان می دهد.
نظری لیاقتش فراتر از فرمانداری است هرچند نویسنده معتقد است که او باید بماند.
ماندنش لازم است چرا که او به ریزترین مسائل امنیتی مطلع است.
پشت سر گذاشتنِ موفقِ چهار انتخاباتِ حساس،خاموش کردنِ کینه های بوجود آمده بر سرِ تغییر نام استان،حمایتِ تمام قد او از دانشجویان در مراحلِ مختلف،ارتباط صمیمی و نزدیک و مداوم او با جوانان استان ، صلابت او در مدیریت شهرستان و رابطه خوب و مفیدش با مدیران استان و شهرستان تنها یک گوشه کوچکی از رغبت نویسنده بر ماندن نظری در فرمانداری است.
البته این ایام شنیده میشود که با قربانی کردن نام و نشان دکتر نظری،عده ای سعی در پیشبرد مقاصد سیاسی خود دارند،اما این ضد اخلاق ها همیشه نتیجه عکس خواهد داد و مردم قطعا بر این قبیل اقدامات پاسخ قاطع خواهند داد.
چیزی که ارزشمند است سکوت و اخلاقِ زیبنده دکتر نظری است که منافع مردم را بر منفعت خویش ترجیح میدهد و تنها راهِ خدمت را در پیش میگیرد.
اینکه این روزهای افرادی که خیلی هم نام و نشان خوشی در انتخابات ۹۴ از خودشان به جا نگذاشته اند و از قضا مافیای رسانه ای و تخریبی در استان را مدیریت میکنند، سعی در به زیر کشیدن نظری را دارند امری عادی است و انتظاری جز این از آنها نمی رود.
نکته جالب ماجرا اینجاست که خودشان حکم ناظر و بازرس در همان انتخابات را داشته اند و حال حکم همان خود را به خواب زدگان را دارند که هیچ قدرتی توان بیداری شان را ندارد.
یکی از بزرگوارانی که مردمی ترین تریبون جامعه را در اختیار دارد و آن را با اقداماتی به تریبون یک جناح سیاسی خاص کرده و در کنار آن به جانبداری از یکی از کاندیداهای انتخابات پرداخته و ریاست ستاد ایشان را بر عهده داشته، با نامه نگاری ها مکرر خود مطالبی را گوشزد می‌کند که شخص محترمشان بارها از آن عدول کرده اند.
قصد قلم فرسایی و به درازا کشیدن موضوع نیست، اما درست است که استاندار نماینده تمامی مردم است و در این حرفی نیست.
سخن اصلی اینجاست که نهادی در اختیار شماست که آن هم متعلق به تمامی مردم است.
ضمن احترام به شما ، اما این پرسش به میان می آید که یا شیخ «آیا چنان که مینمایید هستید؟ »
با استفاده از لفظ مردم و با سوء استفاده از آن ادعای خدمت به مردم فقط در حد همان ادعا باقی میماند.
عرض مان جانبداری یک سویه از اقدامات فراوان دکتر نظری نیست و ایشان همیشه و در همه حال پذیرای انواع نقدهای منتقدان و نصایح دلسوزان بوده اند و هر جا نیاز به حضور بوده خود را در اسرع وقت رسانده است.
این ایام هم که زمزمه های ارتقاء ایشان به گوش میرسد، فقط شکست خوردگان انتخابات ٩۴ لب به سخن گشوده اند و هر عقل سلیمی متوجه بغض و کینه در سرتاسر مطالب میشود.
بغضی که نه از سوء مدیریت بلکه ناشی از کارآمدی دکتر نظری است.
جایگاه شیخ اصولگرا از ریاست شورای سیاستگذاری ائمه جمعه به ریاست یک ستاد انتخاباتی هرگز مجالِ قضاوت صحیح و منطقی نخواهد داد، هرچند بر سر همین إظهار نظر و احیانا قضاوت ها خود بحث فراوان وجود دارد که از کدام جایگاه حقوقی برخواسته باشد.
انتخابات ٩۴ و ٩۶ یکی از پیامدهای آن دست رد بر سینه أمثال همین شیخ محترم است.
ملت اگر به تفکر شما اعتقاد داشت که اینچنین محکم موجبات حذف یاران شما از قدرت را فراهم نمیساخت.
البته به گمانم شیخ عزیز با وجود مافیای عظیم رسانه ای که حامی ایشان هستند، اما خودشان دسترسی به فضای مجازی و سایت های خبری محلی ندارند وگرنه باید گوشه هایی از نظرات مردم و همچنین عملکرد دکتر نظری را می دیدند.
* فعال سیاسی
با وزیدن نسیم اعتدال و امید به شروع اصلاحاتِ مجددکسی بر صندلی فرمانداری تکیه زِد که جز شجاعت و تدبیر چیزی از او انتظار نداشتیم.
چند باری از او نوشتم و انتشار یافت.از آنچه در طَی دو سال اخیر بر او گذشت. از مقاومتش در برابر هنجارشکنانِ دانشجو نما تا بی مهری های دوست و دشمن پس از انتخابات اسفند ٩۴.
محمد کاظم نظری برای من و دوستانم نه محمد کاظم نظری جبهه و جنگ است و نه محمد کاظم نظری دوران اصلاحات.
او را در همین دو سه سال اخیر خلاصه میکنیم.زبان مان هم به تملق و چاپلوسی باز نمیشود،آنچه بر زبان می آوریم از روی تعلق مان به پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد است.
نظری در هر مقام و منصبی باشد ولو یک مدیر عادی دلش همانقدر برای استان میتپد،که در مقام فرمانداری تپیده است.
اگر منافع شخصی و گروهی مان را کنار زنیم و دل در گرو پیشرفت استان مان داشته باشیم هم باید از نظری دفاع کنیم و هم باید تلاش کنیم افرادی دیگر نظیر او بسازیم.
نه که او قرار است شق القمری کند.نه!!!!
او در همین دو سال نشان داده است که هم در عرصه نظر میتواند خوش بدرخشد و هم در عرصه عمل.
هم بر مسائل جزئی شهرستان تسلط دارد و هم میتواند بزرگترین معضل امنیتی استان را جمع و جور کند.
دلسوز است و در مقابل کوچکترین ظلم به أفراد واکنش نشان می دهد.
نظری لیاقتش فراتر از فرمانداری است هرچند نویسنده معتقد است که او باید بماند.
ماندنش لازم است چرا که او به ریزترین مسائل امنیتی مطلع است.
پشت سر گذاشتنِ موفقِ چهار انتخاباتِ حساس،خاموش کردنِ کینه های بوجود آمده بر سرِ تغییر نام استان،حمایتِ تمام قد او از دانشجویان در مراحلِ مختلف،ارتباط صمیمی و نزدیک و مداوم او با جوانان استان ، صلابت او در مدیریت شهرستان و رابطه خوب و مفیدش با مدیران استان و شهرستان تنها یک گوشه کوچکی از رغبت نویسنده بر ماندن نظری در فرمانداری است.
البته این ایام شنیده میشود که با قربانی کردن نام و نشان دکتر نظری،عده ای سعی در پیشبرد مقاصد سیاسی خود دارند،اما این ضد اخلاق ها همیشه نتیجه عکس خواهد داد و مردم قطعا بر این قبیل اقدامات پاسخ قاطع خواهند داد.
چیزی که ارزشمند است سکوت و اخلاقِ زیبنده دکتر نظری است که منافع مردم را بر منفعت خویش ترجیح میدهد و تنها راهِ خدمت را در پیش میگیرد.
اینکه این روزهای افرادی که خیلی هم نام و نشان خوشی در انتخابات ۹۴ از خودشان به جا نگذاشته اند و از قضا مافیای رسانه ای و تخریبی در استان را مدیریت میکنند، سعی در به زیر کشیدن نظری را دارند امری عادی است و انتظاری جز این از آنها نمی رود.
نکته جالب ماجرا اینجاست که خودشان حکم ناظر و بازرس در همان انتخابات را داشته اند و حال حکم همان خود را به خواب زدگان را دارند که هیچ قدرتی توان بیداری شان را ندارد.
یکی از بزرگوارانی که مردمی ترین تریبون جامعه را در اختیار دارد و آن را با اقداماتی به تریبون یک جناح سیاسی خاص کرده و در کنار آن به جانبداری از یکی از کاندیداهای انتخابات پرداخته و ریاست ستاد ایشان را بر عهده داشته، با نامه نگاری ها مکرر خود مطالبی را گوشزد می‌کند که شخص محترمشان بارها از آن عدول کرده اند.
قصد قلم فرسایی و به درازا کشیدن موضوع نیست، اما درست است که استاندار نماینده تمامی مردم است و در این حرفی نیست.
سخن اصلی اینجاست که نهادی در اختیار شماست که آن هم متعلق به تمامی مردم است.
ضمن احترام به شما ، اما این پرسش به میان می آید که یا شیخ «آیا چنان که مینمایید هستید؟ »
با استفاده از لفظ مردم و با سوء استفاده از آن ادعای خدمت به مردم فقط در حد همان ادعا باقی میماند.
عرض مان جانبداری یک سویه از اقدامات فراوان دکتر نظری نیست و ایشان همیشه و در همه حال پذیرای انواع نقدهای منتقدان و نصایح دلسوزان بوده اند و هر جا نیاز به حضور بوده خود را در اسرع وقت رسانده است.
این ایام هم که زمزمه های ارتقاء ایشان به گوش میرسد، فقط شکست خوردگان انتخابات ٩۴ لب به سخن گشوده اند و هر عقل سلیمی متوجه بغض و کینه در سرتاسر مطالب میشود.
بغضی که نه از سوء مدیریت بلکه ناشی از کارآمدی دکتر نظری است.
جایگاه شیخ اصولگرا از ریاست شورای سیاستگذاری ائمه جمعه به ریاست یک ستاد انتخاباتی هرگز مجالِ قضاوت صحیح و منطقی نخواهد داد، هرچند بر سر همین إظهار نظر و احیانا قضاوت ها خود بحث فراوان وجود دارد که از کدام جایگاه حقوقی برخواسته باشد.
انتخابات ٩۴ و ٩۶ یکی از پیامدهای آن دست رد بر سینه أمثال همین شیخ محترم است.
ملت اگر به تفکر شما اعتقاد داشت که اینچنین محکم موجبات حذف یاران شما از قدرت را فراهم نمیساخت.
البته به گمانم شیخ عزیز با وجود مافیای عظیم رسانه ای که حامی ایشان هستند، اما خودشان دسترسی به فضای مجازی و سایت های خبری محلی ندارند وگرنه باید گوشه هایی از نظرات مردم و همچنین عملکرد دکتر نظری را می دیدند.
* فعال سیاسی
