تاریخ انتشار
پنجشنبه ۹ آذر ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۰۹
کد مطلب : ۲۹۶۱۱۹
همه میخواهند تو چشم باشند؛ مدگرایی و خودنمایی
۵
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛کیمیا ملک زاده
زمانه، زمانهی تغییرات، زمانهی حرکت سیالت وتنوع است؛ درجهان امروز چیزی نیست که ازموج تغییرات مصون وایمن مانده باشد.
مد ومدگرایی نیزتجسم وتجلی تغییرات درجهان امروزاست؛ امروزه از هردری که وارد میشی به هر سمتی که سرت را میچرخانی تابلوهای تبلیغاتی باچراغ های چشمک زن خودنمایی میکنند از تبلیغ شیرخشک؛ ماشین و لباس گرفته ... و امان از دست این مد که یجورایی افراد و به هرشکلی که دلش میخواد در میاره! حتی اگر در شان افراد نباشه؛ اما چه کسی یا چه کسانی این مد امروز جامعه رو میسازند؟
پوشش فرهنگ یک کشوراست چراکه پوشش یک کشور نشانهی تفکرات آن جامعه است درواقع مدگرایی یکی از پدیدههای اجتماعی معاصراست وشایدکمترکسی باشد که درگیرآن نباشدوبا بررسی ابعادمختلف بشرروشن میشود که پدیدهی مدهمیشه درتاریخ بوده است واین موضوع در دورههایی ازتاریخ باگزینش وانتخاب درچهارچوب های فکری-اعتقادی جامعه صورت گرفته است.
مدگرایی جز لایه های بیرونی و حساس جامعه می باشد و نمادها آیینه ای هستند که روح حاکم و فرهنگ جامعه در آن دیده میشود و یکی از فراگیرترین نمادها که دارای اهمیت ویژه ای در جامعه هستند لباس و پوشش رایج آن جامعه است؛ جامعهی ایرانی دارای فرهنگ اصیل و مطابق با شأن و شخصیت زن و مرد ایرانی بوده اما امروزه تربیت و استفاده از شبکه های ماهواره ای و اینترنتی بدون توجه به حدود از عوامل تقلید از فرهنگ غربی میباشد وقتی درجامعه ای غلبه باحجم غربی باشد به دنبال آن آرمانها وهنجارهای جامعه شکننده وجوان دچاردوگانگی خواهدشد. در رابطه با مسئله ی پوشش رویکردهای مختلفی مطرح میباشد: الف: عده ای به راین باورندکه پوشش امری شخصی است وافرادبه تناسب فردیت خوددرجهان امروزمی توانند هرلباسی که خود بخواهند بپوشند؛ دراین رویکرد میل وعلاقه ی شخصی است که تعیین میکند ماچه بپوشیم وچه نپوشیم؟
دراین رویکرد افراد معتقدند که انسان وانتخاب هایش باید ملاک ومحور باشد.
ب: برخی دیگربراین باورندپوشش امری جمعی وعمومی میباشدوبایدباهنجارهاوارزشهاوعرف جامعه همخوانی وتطابق داشته باشدواین هنجارهاست که رهنمودکننده وحهت دهندهی مصرف مامیباشد این گروه بیشترخواهان حفظ ونگهداری عرف ومناسک میباشد.
ج: اما رویکرد سوم ترکیبی از دو رویکرد قبلی می باشد آنها معتقدند مرز میان انتخاب شخصی افراد و عرف جامعه همواره بایدحفظ شود و باید هم به ذائقه وعرف شخصی توجه شود وهم بسترو زمینه ی جامعه را همواره مدنظرداشت.
اما امروزه درجامعه شاهد خانم هایی هستیم که پوشیده اند اما عریانند که این با فرهنگ جامعهی ایرانی همخوانی ندارد و درمقابل برخی مردان زیبایی همسرخویش را با عموم به اشتراک گذاشته وآن را نشانه ی روشنفکری و به روز بودن میدانند اما درواقع باید گفت: دوست عزیزسیب زمینی نباش!
وافسوس از روزی که بی دینی نشانهی روشنفکری باشد...! یکی دیگرازمواردی که درجامعه خیلی به چشم می آیدآرایش مردان است که به هیچ وجه بافرهنگ ناب ایرانی مطابقت نداردبه طوری که هنگامی درخیابان قدم میزنی ظاهرزنانه برصورت مردان خودنمایی میکند؛ فرهنگ نامناسبی برجامعه حاکم شده است برخی از جوانان نیزکورکورانه وبدون تفکرکارهای تبلیغ شده ای فرهنگهای دیگرراتقلیدمیکنندومیل به امروزی شدن ناخواسته افراد را به پیروی از الگوهای بیگانه میکشاند؛ درگذشته الگوی رفتاری جوانان خانواده بود اما امروزه جوانان به ارزشهای دیگری روی آوردند که در انتخاب نوع پوشش و طرز صحبت و...با عنوان مد یاد می کنند.
درحقیقت همهی انسانها به زیبایی وآراسته بودن علاقه دارندومیخواهند با دیگران متفاوت باشند اما همین آراستگی باید مطابق باشأن ومنزلت زن ومرد ایرانی -اسلامی باشد وطوری نباشد که نگاه انسانی افراد به یکدیگرتبدیل به نگاه ابزاری شود، پوشش هر زمان ومکان باید متناسب با مقتضیات آن زمان ومکان باشد واین همان ارزشهای حاکم برجامعه است...
در نتیجه تجربهی دهههای گذشته درجامعه ی ایرانی نشان دهندهی این است که دیگرنمیتوان سبک والگوی خاصی راازمنظررسمی دولت به مردم وجوانان تحمیل کرد و دست برقضا هر زمان که الگوی خاصی از دولت و حاکمیت به جامعه ارائه شده شاهد مقاومت مردم در برابر آن بودهایم بنابراین باید با شناخت زمینه و بستر اجتماعی موجود و اشراف از معانی ذهنی جوانان سعی در ارائهی الگوهایی داشت که هم حسن تنوع طلبی و مصرف گرایی جوانان را تامین کند و هم بتواند عرف و هنجارهای اجتماعی را حفظ نماید چراکه این هنجارهاومناسک اجتماعی هستند که جامعه را ثبات میبخشند...
زمانه، زمانهی تغییرات، زمانهی حرکت سیالت وتنوع است؛ درجهان امروز چیزی نیست که ازموج تغییرات مصون وایمن مانده باشد.
مد ومدگرایی نیزتجسم وتجلی تغییرات درجهان امروزاست؛ امروزه از هردری که وارد میشی به هر سمتی که سرت را میچرخانی تابلوهای تبلیغاتی باچراغ های چشمک زن خودنمایی میکنند از تبلیغ شیرخشک؛ ماشین و لباس گرفته ... و امان از دست این مد که یجورایی افراد و به هرشکلی که دلش میخواد در میاره! حتی اگر در شان افراد نباشه؛ اما چه کسی یا چه کسانی این مد امروز جامعه رو میسازند؟
پوشش فرهنگ یک کشوراست چراکه پوشش یک کشور نشانهی تفکرات آن جامعه است درواقع مدگرایی یکی از پدیدههای اجتماعی معاصراست وشایدکمترکسی باشد که درگیرآن نباشدوبا بررسی ابعادمختلف بشرروشن میشود که پدیدهی مدهمیشه درتاریخ بوده است واین موضوع در دورههایی ازتاریخ باگزینش وانتخاب درچهارچوب های فکری-اعتقادی جامعه صورت گرفته است.
مدگرایی جز لایه های بیرونی و حساس جامعه می باشد و نمادها آیینه ای هستند که روح حاکم و فرهنگ جامعه در آن دیده میشود و یکی از فراگیرترین نمادها که دارای اهمیت ویژه ای در جامعه هستند لباس و پوشش رایج آن جامعه است؛ جامعهی ایرانی دارای فرهنگ اصیل و مطابق با شأن و شخصیت زن و مرد ایرانی بوده اما امروزه تربیت و استفاده از شبکه های ماهواره ای و اینترنتی بدون توجه به حدود از عوامل تقلید از فرهنگ غربی میباشد وقتی درجامعه ای غلبه باحجم غربی باشد به دنبال آن آرمانها وهنجارهای جامعه شکننده وجوان دچاردوگانگی خواهدشد. در رابطه با مسئله ی پوشش رویکردهای مختلفی مطرح میباشد: الف: عده ای به راین باورندکه پوشش امری شخصی است وافرادبه تناسب فردیت خوددرجهان امروزمی توانند هرلباسی که خود بخواهند بپوشند؛ دراین رویکرد میل وعلاقه ی شخصی است که تعیین میکند ماچه بپوشیم وچه نپوشیم؟
دراین رویکرد افراد معتقدند که انسان وانتخاب هایش باید ملاک ومحور باشد.
ب: برخی دیگربراین باورندپوشش امری جمعی وعمومی میباشدوبایدباهنجارهاوارزشهاوعرف جامعه همخوانی وتطابق داشته باشدواین هنجارهاست که رهنمودکننده وحهت دهندهی مصرف مامیباشد این گروه بیشترخواهان حفظ ونگهداری عرف ومناسک میباشد.
ج: اما رویکرد سوم ترکیبی از دو رویکرد قبلی می باشد آنها معتقدند مرز میان انتخاب شخصی افراد و عرف جامعه همواره بایدحفظ شود و باید هم به ذائقه وعرف شخصی توجه شود وهم بسترو زمینه ی جامعه را همواره مدنظرداشت.
اما امروزه درجامعه شاهد خانم هایی هستیم که پوشیده اند اما عریانند که این با فرهنگ جامعهی ایرانی همخوانی ندارد و درمقابل برخی مردان زیبایی همسرخویش را با عموم به اشتراک گذاشته وآن را نشانه ی روشنفکری و به روز بودن میدانند اما درواقع باید گفت: دوست عزیزسیب زمینی نباش!
وافسوس از روزی که بی دینی نشانهی روشنفکری باشد...! یکی دیگرازمواردی که درجامعه خیلی به چشم می آیدآرایش مردان است که به هیچ وجه بافرهنگ ناب ایرانی مطابقت نداردبه طوری که هنگامی درخیابان قدم میزنی ظاهرزنانه برصورت مردان خودنمایی میکند؛ فرهنگ نامناسبی برجامعه حاکم شده است برخی از جوانان نیزکورکورانه وبدون تفکرکارهای تبلیغ شده ای فرهنگهای دیگرراتقلیدمیکنندومیل به امروزی شدن ناخواسته افراد را به پیروی از الگوهای بیگانه میکشاند؛ درگذشته الگوی رفتاری جوانان خانواده بود اما امروزه جوانان به ارزشهای دیگری روی آوردند که در انتخاب نوع پوشش و طرز صحبت و...با عنوان مد یاد می کنند.
درحقیقت همهی انسانها به زیبایی وآراسته بودن علاقه دارندومیخواهند با دیگران متفاوت باشند اما همین آراستگی باید مطابق باشأن ومنزلت زن ومرد ایرانی -اسلامی باشد وطوری نباشد که نگاه انسانی افراد به یکدیگرتبدیل به نگاه ابزاری شود، پوشش هر زمان ومکان باید متناسب با مقتضیات آن زمان ومکان باشد واین همان ارزشهای حاکم برجامعه است...
در نتیجه تجربهی دهههای گذشته درجامعه ی ایرانی نشان دهندهی این است که دیگرنمیتوان سبک والگوی خاصی راازمنظررسمی دولت به مردم وجوانان تحمیل کرد و دست برقضا هر زمان که الگوی خاصی از دولت و حاکمیت به جامعه ارائه شده شاهد مقاومت مردم در برابر آن بودهایم بنابراین باید با شناخت زمینه و بستر اجتماعی موجود و اشراف از معانی ذهنی جوانان سعی در ارائهی الگوهایی داشت که هم حسن تنوع طلبی و مصرف گرایی جوانان را تامین کند و هم بتواند عرف و هنجارهای اجتماعی را حفظ نماید چراکه این هنجارهاومناسک اجتماعی هستند که جامعه را ثبات میبخشند...