تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۴۲
کد مطلب : ۲۹۳۳۰۰
از دلخوریها، جدال بیخردان فضای مجازی، سفر بینتیجه «سورنا» و آزمونی برای استاندار
۰
کبنا ؛مصطفی جوزانی
۱٫
آموختهایم که نگذاریم داد بر بی دادها تبدیل به بغض در گلو شود.
از گذشته نه چندان دور تا به امروز که جریان عدالتخواه، بعد از شکستن قبح برخی محافظهکاریها جسارت نقد و زیر سؤال بردن برخی کوتاهیها، ضعفها و نابرابریها را در جامعه گسترش و آن را تبدیل به مطالبه ای همگانی نمود، بیش از یک دهه میگذرد.
هر چند این حرکت و موج تا به امروز ادامه و طبق روال و ریل گذاری که شده، در حال حرکت است اما برخی اوقات با موانعی برخورد و حرکت لاک پشتی آن متوقف میشود.
ناهمواریهایی که تا به امروز سد راه این موج مطالبه گر بوده، با تلاش و شجاعتهای بی نظیر، از پیش رو برداشته و از آن عبور کردهایم. اما هرزگاهی مانعی بس محکم به مثابه میدان مینی، حرکت و طغیان عدالت خواهی را بر علیه بی دادگران در حال کند کردن است!
البته نه اینکه در گذشته نباشد و به یکباره سربرآورده بلکه با تلاشها و شجاعتهای تحسین برانگیز و گاهاً هزینه دار و هزینه ساز، از برخی انتقادات بی جا در این مورد گذشتهایم.
مصلحت اندیشی های نادرست و البته کاذب!
این مار خوش خط و خال و فریب نما.
اگر جسارت عبور از بعضی افراد توهم برانگیز نبود، کجا داد عدالت بر فرق سازمانها و ادارات و که برخی اوقات کوتاییهایی در مباحث مختلف فساد، رانت خواریها و ویژه خواریها دارند، فرو میآمد؟
وقتی که فردی با رانتی ویژه دارای ثروتی نجومی میشود و کاخی بر کوخ، کوخ نشینان بنا مینهد!
وقتی که مزد روزانه مدیری برابری میکند با هزینه یکسال معاش یک فرد عادی!
مادامی که ... بعضی آقازادههای مدعی که به قول اون دوست عزیز اگر نام خانوادگیشان نبود ... سر کوچه هم بی محل کنارشان میگذشت! با زد و بندهای مختلف در ارگانها نه فقط مشغول به کار بلکه در سطوح بالای مدیریتی گماشته میشوند! یا کاسب لیست فروشی با توجه به ژن خوبشان میشوند!
وقتی که شدت فشارهای معیشتی و بیکاری و معضلات اجتماعی هر لحظه حادثه ای فجیع را در کشور باعث میشود!
مصلحت سکوت در برابر این بی عدالتیها و بی دادها کجاست؟
مصلحت عدم نقد و انتقاد به مسوولان کجاست؟
مصلحت سکوت در برخی نهادها و سازمان ها کجاست؟
و تا زمانی که بعضی رسانهها توسط برخی صاحبان قدرت و ثروت تحت فشار هستند....
۲٫
جدل دامنه دار بودجه و نحوه تقسیم آن در استان کهگیلویه و بویراحمد روز به روز در حال گستردگی و مواضع مختلفی را هم از طرف سازمانها و شخصیتهای گوناگون در پی داشته است.
از بحثها و درصدهای بالای تخصیص یافته از قبیل سهمیه حداقلی این شهر در برابر آن شهرستان، سهم چهار پنجمی آن شهر نسبت به کل بودجه استان و از این موارد الی ماشاالله!!!
از لابیگریهای بیش از حد و رفاقت آقای نماینده با تیم برنامه و بودجه دولت، از سهمی که برخی میپندارند حق خورده و نخورده ای از گذشته که به آن رسیدهاند، از تأمین نفت استان و سهم حداکثری آن شهرستان و این قبیل تعارفات دهان پرکن بگذریم!
از جدلهای مسئولین در این رابطه بگذریم!
از دلخوریهای که باعث شده حلقه کسری اسمی در استان تشکیل شود، بگذریم!
از دعواهای متعصبین و بی خردانی که فضای مجازی را جبهه جنگی در این مورد تبدیل کرده و حق آن شهرستان را با تهمت و توهینها، خواستهاند پس بگیرند، بگذریم!
اما از این مهم نمیشود و نمیتوان گذشت، جناب نماینده، باری شما دور بعد هم نماینده باشید، دور بعد از آن دور هم نماینده باشید!
بعد از آن چه؟
دمل چرکینی را که به جای توضیح کامل و روشنگری برای کسانی که اطلاع چندانی ندارند در مورد تخصیص بودجه، با طعنه در فضای مجازی و روشن نمودن آتش دعواهای قومی و قبیله ای برای احساسات چند روزه برخی طرفدارانتان، باز نمودهاید، چه کسی مداوا و طبیب آن برای فرزندان این شهر در برابر متعصبان دگم اندیشی خواهند بود و چونان فشاری همه جانبه بر آنان غالب میشوند، که هر لحظه مسئول و باعث بانی آن را همچون شمایی میدانند و خواهند دانست. مادامی که تاریخ هم بیکار در ننوشتن و یاداوری نکردن این روز نخواهد بود.
۳٫
مکرر در مکرر شنیدهایم در عزاداریها، سخنرانیها و مراسمات مذهبی مختلف که شمر زمانه خود را بشناسیم!
هیچگاه نشنیده یا کمتر شنیدهایم، گفته باشند که یزید زمانه یا معاویه زمان خود را بشناسیم.
آنطرف باز تاکید زیاد بر بصیرت افزایی و معرفت در مقابل حوادث روز عاشورا و پیش زمینههای شکل گیری این اتفاق مهم، میشود.
بصیرت افزایی برای شناخت حق و باطل، برای عدم لغزش در آزمونهایی که در زندگی شخصی و اجتماعی افراد اتفاق می افتند و رخ خواهند داد.
قطعاً شناخت و معرفت افزایی بیشتر برای شناخت دشمن مستقیم و تابلودار لازم نخواهد بود بلکه برای شناخت نفاق درونی اشخاصی که قدرت تمییز خودی و ناخودی بودن آنها برای همه افراد جامعه غیرممکن میباشد.
یقیناً تمییز حق و باطل در دوران زندگی و زمانه حیات ابوسفیان و ابی لهب لزومی به صرف وقت برای درک معرفت نداشت.
در این دوران هم شناخت و اتلاف وقت برای معرفت جهت شناخت کسانی مانند ملک سلمان، البغدادی، نتانیاهو، ترامپ و آمریکا اتلاف وقت خواهد بود.
تمییز مستکبر بودن آنان در مقابل نهضت مستضعفین برای کوچک و بزرگ امری آسان و سهل خواهد بود!
پس ابولهب ها و ابوسفیانهای زمانه خود را شناخته و نیازی به شناساندن آنها نداریم.
بنابراین شناخت و کسب معرفت برای شناختن شمر زمانه در برابر حکومت اسلامی و امام آن لازم و ملزوم امروز جامعه و فرهنگ کمتر شناخته شده عاشوراست.
شمر نه دشمن مستقیم و تابلودار حکومت و نه منافق!
شمر پیامبر را درک کرده در رکاب مولای خود شمشیرها زده، مفتخر به مقام جانبازی در جنگهای تحمیلی به مولا و امام خود بوده است.
اما حرص و طمع قدرت، لغزش در برابر نفس طماع او را به راهی میکشاند که دچار نفاقی درونی برای کسب قدرتی چند روزه میشود و باغی در برابر امام حاضر و زمانه خود میشود.
امروز اما شمر زمانه خود را باید بشناسیم
همه باید بشناسیم به این نخواهد بود که مسئولیتی در حکومت اسلامی امروز داشته باشیم و منتصب به امام امت باشیم و خیال کنیم که ترامپ را شناختهایم و شناخت شمر زمانه برای مردم و عوام جامعه خواهد بود و به راحتی با شمر زمانه و باغی امروز در قاب یک عکس قرار گیریم.
۴٫
شاید از خود بپرسیم که آیا میتوان اینطور وانمود کرد یا بر قطعیت آن اذعان داشت که مسافران دولتی پروازهای تهران به مقصد استان یا فرودگاه شهید امیدبخش گچساران، بعد از شهرهای محل سکونت بیشترین خط پرتردد هوایی برایشان است؟
میانگین ماهی یکبار شاهد ورود یکی از مقامات دولتی به استان هستیم، گاها پروازهایی که به مانند سفرهای گردشی برای آنان جهت رفع خستگی بعد از هفتههای کاری است! مقصد اما دلیلی جز رایگان بودن پرواز و هزینه سفر، هتل، باغ وغیره ندارد.
میهمان این هفته کسی نبود جز دکتر ستاری معاون علمی رئیس جمهور!
ظاهراً یا عامداً آقای نماینده به مانند دولت که قدرت و توان تشخیص منافع ملی را ندارد، توان تشخیص نیازهای مردم را ندارد!
آنجایی که برای فعالیتهای علمی و پژوهشی نه تنها در شهرستان بلکه در استان توسط برخی مسئولین سیاست زده؟، تره خورد نمیشود.
و فاجعه بارتر از آن این که چند سالی است اصلاً بودجه علمی و پژوهشی در استان تخصیص نمییابد!
یا نزدیک به دو ماه است که چاه رگ سفید میسوزد کارگران همچنان مشغول کارند، اما تا تدبیری برای خاموش نمودن نباشد، کارگران همچنان مشغول میمانند.
با این تفاسیر پژوهش و بودجه زیر چکمههای بی تدبیری در حال له شدن است!
چاه در حال سوختن است!
مشکلات و نیازهای شغلی جوانان را بی طاقت کرده!
حال دوای حضور ستاری معاون علمی ریاست جمهور، بر کدام درد این مردم و منطقه مینشیند؟
نزدیک به انتخاباتی نیستیم و زیرک تر از آن هم هستید و میتوانید با حرف های همیشگی ...
پس دیگر این آمدن و رفتنهای بی فایده بلکه هزینه ساز هم از نظر مادی و هم روحی برای مردم، با مسئولین کشوری را بگذارید به وقتش در موقع نیاز و برای هدفی خاص، مهم و ذینفع برای شهرستان و استان.
میخ شما برای اثبات قدرت نماییتان برای جریانات سیاسی از چپ گرفته تا راست، از غرب زده گرفته تا محافظه کار، کوبیده شد!
...
۵٫
استاندار مادامی که پشتش به صندلی استانداری کهگیلویه و بویراحمد برخورد و حواشی ناخواسته آن را لمس کرد، با خط و نشان کشیدنها برای مدیران و برخی جریانات سیاسی اینگونه القا نمود که آمده برای کار، آمده برای اینکه با آنهایی که حتی برای آمدنش لابی کردند، ذره ای شوخی ندارد.
البته با مواضعش اینطور خواندیم و دانستیم.
حال باشد که در آینده چه رخ خواهد داد که بنگریم عمل تا حرف برای احمدی یا همان نماینده سابق دهلران و استاندار فعلی کهگیلویه و بویراحمد چقدر فاصله دارد!
البته شاید بتوان خیلی زودتر این آزمون را برای احمدی برگزار کرد و دید تا چه حد پایبند خواهد ماند.
بحث معاونتهای استانداری و تغییرات مدیریتی چند مدتی است در رسانهها و محافل سهم خواه رو به داغی میرود.
اینطرف جریانات سیاسی میکشند آن طرف نمایندهها در حال تکاپو برای گزینهها یا سهمیههای خود.
اسامی مطرح شده توسط رسانهها را که نتیجه اجماع در جلسات محفلی است را میبینیم و بررسی میکنیم به نامهای اکثراً تکراری و شاید این روزها حاشیه ساز و حاشیه دار برخورد کنیم.
نامهای تکراری که شنیده و برای مدیریتها و معاونتها مطرح میشوند.
قاعدتاً آزمون پیش روی احمدی با وضعیت نامبرده شروع میشود!
حال باید زیرکی احمدی که در طول چند سال کسب کرده، به کمک او آید تا بررسی پروندههایی که در دوران مدیریت افراد مطرح شده به دلیل بکارگیری نیروهای بیضابطه و فامیلی و آشنابازی! در حال جریان و بررسی است به سرانجام برسد و بعد تصمیم نهایی خود را بگیرد.
گذشته از فشارها، وی قطعاً باید تا نتیجه نهایی صبر پیشه نماید و ابلاغ پستهای حساس استانداری و استان کهگیلویه و بویراحمد را به اشخاص با حاشیه نسپارد.
ضمن اینکه پافشاری بر این مورد، نتیجه آزمونی مطلوب برای ایشان را رقم خواهد زد.
۱٫
آموختهایم که نگذاریم داد بر بی دادها تبدیل به بغض در گلو شود.
از گذشته نه چندان دور تا به امروز که جریان عدالتخواه، بعد از شکستن قبح برخی محافظهکاریها جسارت نقد و زیر سؤال بردن برخی کوتاهیها، ضعفها و نابرابریها را در جامعه گسترش و آن را تبدیل به مطالبه ای همگانی نمود، بیش از یک دهه میگذرد.
هر چند این حرکت و موج تا به امروز ادامه و طبق روال و ریل گذاری که شده، در حال حرکت است اما برخی اوقات با موانعی برخورد و حرکت لاک پشتی آن متوقف میشود.
ناهمواریهایی که تا به امروز سد راه این موج مطالبه گر بوده، با تلاش و شجاعتهای بی نظیر، از پیش رو برداشته و از آن عبور کردهایم. اما هرزگاهی مانعی بس محکم به مثابه میدان مینی، حرکت و طغیان عدالت خواهی را بر علیه بی دادگران در حال کند کردن است!
البته نه اینکه در گذشته نباشد و به یکباره سربرآورده بلکه با تلاشها و شجاعتهای تحسین برانگیز و گاهاً هزینه دار و هزینه ساز، از برخی انتقادات بی جا در این مورد گذشتهایم.
مصلحت اندیشی های نادرست و البته کاذب!
این مار خوش خط و خال و فریب نما.
اگر جسارت عبور از بعضی افراد توهم برانگیز نبود، کجا داد عدالت بر فرق سازمانها و ادارات و که برخی اوقات کوتاییهایی در مباحث مختلف فساد، رانت خواریها و ویژه خواریها دارند، فرو میآمد؟
وقتی که فردی با رانتی ویژه دارای ثروتی نجومی میشود و کاخی بر کوخ، کوخ نشینان بنا مینهد!
وقتی که مزد روزانه مدیری برابری میکند با هزینه یکسال معاش یک فرد عادی!
مادامی که ... بعضی آقازادههای مدعی که به قول اون دوست عزیز اگر نام خانوادگیشان نبود ... سر کوچه هم بی محل کنارشان میگذشت! با زد و بندهای مختلف در ارگانها نه فقط مشغول به کار بلکه در سطوح بالای مدیریتی گماشته میشوند! یا کاسب لیست فروشی با توجه به ژن خوبشان میشوند!
وقتی که شدت فشارهای معیشتی و بیکاری و معضلات اجتماعی هر لحظه حادثه ای فجیع را در کشور باعث میشود!
مصلحت سکوت در برابر این بی عدالتیها و بی دادها کجاست؟
مصلحت عدم نقد و انتقاد به مسوولان کجاست؟
مصلحت سکوت در برخی نهادها و سازمان ها کجاست؟
و تا زمانی که بعضی رسانهها توسط برخی صاحبان قدرت و ثروت تحت فشار هستند....
۲٫
جدل دامنه دار بودجه و نحوه تقسیم آن در استان کهگیلویه و بویراحمد روز به روز در حال گستردگی و مواضع مختلفی را هم از طرف سازمانها و شخصیتهای گوناگون در پی داشته است.
از بحثها و درصدهای بالای تخصیص یافته از قبیل سهمیه حداقلی این شهر در برابر آن شهرستان، سهم چهار پنجمی آن شهر نسبت به کل بودجه استان و از این موارد الی ماشاالله!!!
از لابیگریهای بیش از حد و رفاقت آقای نماینده با تیم برنامه و بودجه دولت، از سهمی که برخی میپندارند حق خورده و نخورده ای از گذشته که به آن رسیدهاند، از تأمین نفت استان و سهم حداکثری آن شهرستان و این قبیل تعارفات دهان پرکن بگذریم!
از جدلهای مسئولین در این رابطه بگذریم!
از دلخوریهای که باعث شده حلقه کسری اسمی در استان تشکیل شود، بگذریم!
از دعواهای متعصبین و بی خردانی که فضای مجازی را جبهه جنگی در این مورد تبدیل کرده و حق آن شهرستان را با تهمت و توهینها، خواستهاند پس بگیرند، بگذریم!
اما از این مهم نمیشود و نمیتوان گذشت، جناب نماینده، باری شما دور بعد هم نماینده باشید، دور بعد از آن دور هم نماینده باشید!
بعد از آن چه؟
دمل چرکینی را که به جای توضیح کامل و روشنگری برای کسانی که اطلاع چندانی ندارند در مورد تخصیص بودجه، با طعنه در فضای مجازی و روشن نمودن آتش دعواهای قومی و قبیله ای برای احساسات چند روزه برخی طرفدارانتان، باز نمودهاید، چه کسی مداوا و طبیب آن برای فرزندان این شهر در برابر متعصبان دگم اندیشی خواهند بود و چونان فشاری همه جانبه بر آنان غالب میشوند، که هر لحظه مسئول و باعث بانی آن را همچون شمایی میدانند و خواهند دانست. مادامی که تاریخ هم بیکار در ننوشتن و یاداوری نکردن این روز نخواهد بود.
۳٫
مکرر در مکرر شنیدهایم در عزاداریها، سخنرانیها و مراسمات مذهبی مختلف که شمر زمانه خود را بشناسیم!
هیچگاه نشنیده یا کمتر شنیدهایم، گفته باشند که یزید زمانه یا معاویه زمان خود را بشناسیم.
آنطرف باز تاکید زیاد بر بصیرت افزایی و معرفت در مقابل حوادث روز عاشورا و پیش زمینههای شکل گیری این اتفاق مهم، میشود.
بصیرت افزایی برای شناخت حق و باطل، برای عدم لغزش در آزمونهایی که در زندگی شخصی و اجتماعی افراد اتفاق می افتند و رخ خواهند داد.
قطعاً شناخت و معرفت افزایی بیشتر برای شناخت دشمن مستقیم و تابلودار لازم نخواهد بود بلکه برای شناخت نفاق درونی اشخاصی که قدرت تمییز خودی و ناخودی بودن آنها برای همه افراد جامعه غیرممکن میباشد.
یقیناً تمییز حق و باطل در دوران زندگی و زمانه حیات ابوسفیان و ابی لهب لزومی به صرف وقت برای درک معرفت نداشت.
در این دوران هم شناخت و اتلاف وقت برای معرفت جهت شناخت کسانی مانند ملک سلمان، البغدادی، نتانیاهو، ترامپ و آمریکا اتلاف وقت خواهد بود.
تمییز مستکبر بودن آنان در مقابل نهضت مستضعفین برای کوچک و بزرگ امری آسان و سهل خواهد بود!
پس ابولهب ها و ابوسفیانهای زمانه خود را شناخته و نیازی به شناساندن آنها نداریم.
بنابراین شناخت و کسب معرفت برای شناختن شمر زمانه در برابر حکومت اسلامی و امام آن لازم و ملزوم امروز جامعه و فرهنگ کمتر شناخته شده عاشوراست.
شمر نه دشمن مستقیم و تابلودار حکومت و نه منافق!
شمر پیامبر را درک کرده در رکاب مولای خود شمشیرها زده، مفتخر به مقام جانبازی در جنگهای تحمیلی به مولا و امام خود بوده است.
اما حرص و طمع قدرت، لغزش در برابر نفس طماع او را به راهی میکشاند که دچار نفاقی درونی برای کسب قدرتی چند روزه میشود و باغی در برابر امام حاضر و زمانه خود میشود.
امروز اما شمر زمانه خود را باید بشناسیم
همه باید بشناسیم به این نخواهد بود که مسئولیتی در حکومت اسلامی امروز داشته باشیم و منتصب به امام امت باشیم و خیال کنیم که ترامپ را شناختهایم و شناخت شمر زمانه برای مردم و عوام جامعه خواهد بود و به راحتی با شمر زمانه و باغی امروز در قاب یک عکس قرار گیریم.
۴٫
شاید از خود بپرسیم که آیا میتوان اینطور وانمود کرد یا بر قطعیت آن اذعان داشت که مسافران دولتی پروازهای تهران به مقصد استان یا فرودگاه شهید امیدبخش گچساران، بعد از شهرهای محل سکونت بیشترین خط پرتردد هوایی برایشان است؟
میانگین ماهی یکبار شاهد ورود یکی از مقامات دولتی به استان هستیم، گاها پروازهایی که به مانند سفرهای گردشی برای آنان جهت رفع خستگی بعد از هفتههای کاری است! مقصد اما دلیلی جز رایگان بودن پرواز و هزینه سفر، هتل، باغ وغیره ندارد.
میهمان این هفته کسی نبود جز دکتر ستاری معاون علمی رئیس جمهور!
ظاهراً یا عامداً آقای نماینده به مانند دولت که قدرت و توان تشخیص منافع ملی را ندارد، توان تشخیص نیازهای مردم را ندارد!
آنجایی که برای فعالیتهای علمی و پژوهشی نه تنها در شهرستان بلکه در استان توسط برخی مسئولین سیاست زده؟، تره خورد نمیشود.
و فاجعه بارتر از آن این که چند سالی است اصلاً بودجه علمی و پژوهشی در استان تخصیص نمییابد!
یا نزدیک به دو ماه است که چاه رگ سفید میسوزد کارگران همچنان مشغول کارند، اما تا تدبیری برای خاموش نمودن نباشد، کارگران همچنان مشغول میمانند.
با این تفاسیر پژوهش و بودجه زیر چکمههای بی تدبیری در حال له شدن است!
چاه در حال سوختن است!
مشکلات و نیازهای شغلی جوانان را بی طاقت کرده!
حال دوای حضور ستاری معاون علمی ریاست جمهور، بر کدام درد این مردم و منطقه مینشیند؟
نزدیک به انتخاباتی نیستیم و زیرک تر از آن هم هستید و میتوانید با حرف های همیشگی ...
پس دیگر این آمدن و رفتنهای بی فایده بلکه هزینه ساز هم از نظر مادی و هم روحی برای مردم، با مسئولین کشوری را بگذارید به وقتش در موقع نیاز و برای هدفی خاص، مهم و ذینفع برای شهرستان و استان.
میخ شما برای اثبات قدرت نماییتان برای جریانات سیاسی از چپ گرفته تا راست، از غرب زده گرفته تا محافظه کار، کوبیده شد!
...
۵٫
استاندار مادامی که پشتش به صندلی استانداری کهگیلویه و بویراحمد برخورد و حواشی ناخواسته آن را لمس کرد، با خط و نشان کشیدنها برای مدیران و برخی جریانات سیاسی اینگونه القا نمود که آمده برای کار، آمده برای اینکه با آنهایی که حتی برای آمدنش لابی کردند، ذره ای شوخی ندارد.
البته با مواضعش اینطور خواندیم و دانستیم.
حال باشد که در آینده چه رخ خواهد داد که بنگریم عمل تا حرف برای احمدی یا همان نماینده سابق دهلران و استاندار فعلی کهگیلویه و بویراحمد چقدر فاصله دارد!
البته شاید بتوان خیلی زودتر این آزمون را برای احمدی برگزار کرد و دید تا چه حد پایبند خواهد ماند.
بحث معاونتهای استانداری و تغییرات مدیریتی چند مدتی است در رسانهها و محافل سهم خواه رو به داغی میرود.
اینطرف جریانات سیاسی میکشند آن طرف نمایندهها در حال تکاپو برای گزینهها یا سهمیههای خود.
اسامی مطرح شده توسط رسانهها را که نتیجه اجماع در جلسات محفلی است را میبینیم و بررسی میکنیم به نامهای اکثراً تکراری و شاید این روزها حاشیه ساز و حاشیه دار برخورد کنیم.
نامهای تکراری که شنیده و برای مدیریتها و معاونتها مطرح میشوند.
قاعدتاً آزمون پیش روی احمدی با وضعیت نامبرده شروع میشود!
حال باید زیرکی احمدی که در طول چند سال کسب کرده، به کمک او آید تا بررسی پروندههایی که در دوران مدیریت افراد مطرح شده به دلیل بکارگیری نیروهای بیضابطه و فامیلی و آشنابازی! در حال جریان و بررسی است به سرانجام برسد و بعد تصمیم نهایی خود را بگیرد.
گذشته از فشارها، وی قطعاً باید تا نتیجه نهایی صبر پیشه نماید و ابلاغ پستهای حساس استانداری و استان کهگیلویه و بویراحمد را به اشخاص با حاشیه نسپارد.
ضمن اینکه پافشاری بر این مورد، نتیجه آزمونی مطلوب برای ایشان را رقم خواهد زد.