تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۲۰:۴۷
کد مطلب : ۲۸۹۸۱۴

شعری از حمید تقوی بهبهانی؛ تو را ای خاک ایران دوست دارم

۱۳
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ حمید تقوی بهبهانی
تو را ای خاک ایران دوست دارم --- تو را ای مهد شیران دوست دارم
تو ای مام وطن از بس عزیزی--- تو را من برتر از جان دوست دارم
گریبانت اگر از غصه چاک است--- من این چاک گریبان دوست دارم
تمام مردم این سرزمین را ----- چه دانا و چه نادان دوست دارم
مرا عشق وطن دیوانه خواهد --- من این دیوانگی زان دوست دارم
بسی تاریخ ایران عبرت افزاست--- که من آن را بدینسان دوست دارم
من این تاریخ دردآلود را هم--- ز آغازش به پایان دوست دارم
برایت بارها از خود گذشتم--- تو را با عشق و ایمان دوست دارم
هم آن فرهنگ پر بار و درخشان--- هم این تاریخ تابان دوست دارم
بود خاک تو ما را سرمه ی چشم--- چنینت دامن افشان دوست دارم
چو از این درد دیرین فارغ آیی------- تو را شادان و خندان دوست دارم
شدم در عشق ایران ذوب، آری--- که ایران را فراوان دوست دارم
هوای گرم تابستان او را --- چو سرمای زمستان دوست دارم
به غیر از نادر و کوروش ز شاهان--- یکی را چون کریمخان دوست دارم
چو یعقوب صفاری آن دلاور--- که بود از رادمردان دوست دارم
یکی چون آریوبرزن که تاریخ--- برد نامش زنیکان دوست دارم
از این مشکل تراشان سخت بیزار--- ولی مشکل گشایان دوست دارم
برایم مرز فرهنگی اساس است--- که فرهنگی درخشان دوست دارم
بخارا و سمرقند و دوشنبه ---- چو شیراز و صفاهان دوست دارم
همانا گنجه و لاهور و تفلیس--- نظیر خاک گیلان دوست دارم
هرات و ایروان و نخجوان را ---- بسان یزد و گرگان دوست دارم
بلوچستان و هرمزگان و ایلام--- ری و تبریز و کرمان دوست دارم
اقالیمی که گشتند از تو بیرون--- چو تاجیک و چو افغان دوست دارم
دماوند و سهند و زاگرس را --- چنو کوه پلنگان دوست دارم
زبان پارسی را بی تعارف ورای حد امکان دوست دارم
زبانی را که زیبا یادگاری -- بود از آن بزرگان دوست دارم
زبان حکمت و عرفان و تاریخ --- که هم تاریخ و عرفان دوست دارم
زبان حافظ و جامی و بیدل--- و بابا طاهر عریان دوست دارم
ضمیری از مونث یا مذکر------ نمی بینی چو در آن دوست دارم
میان نوسرایان معاصر--- من آن رند خراسان دوست دارم
بهار و شهریار و دهخدا را --- نظیر نوسرایان دوست دارم
فروغ و ژاله و پروین و سیمین --- تمام این عزیزان دوست دارم
چو قالبهای دیرین را شکستند--- من این گردنفرازان دوست دارم
به راز و رمز اسراری بگفتند --- من آن اسرار پنهان دوست دارم
زبان شعر فردوسی و سعدی--- چو شهنامه ،گلستان دوست دارم
برایم نوع اندیشه مهم نیست--- چرا چون نوع انسان دوست دارم
----------------------
مرا ای ساقی امشب میزبان باش---- بیا با اهل مجلس مهربان باش
به کوی عشق منزل کن سراسر ----همیشه عاشقان را در میان باش
نباشد از ریا بدتر رذیلت---- هر آن چیزی که میگویی همان باش
مشو آلت ره علت بپیمای-------به جای تیر همواره کمان باش
محبت کن به جمع بینوایان----- ولی با اهل قدرت سرگران باش
میفروز آتش کین در سرایی---- در این مورد فقط آتش نشان باش
برای وصل دریای حقیقت----به مانند یکی سیل روان باش
به جای سرزمین باشی زمینی---- به جای یک مکان در لامکان باش
نشان و نام را یک سو بیفکن ----- بدون نام سر کن بی نشان باش
برای سیر در آفاق هستی----- عقابی در فضای بیکران باش
خوب و بد را در کنار هم ببین---- این دو را همواره یار هم ببین
هر کجا خیر است شر هم حاضر است---- هر دو را در کارزار هم ببین
بلبلان عاشق و گل را هنوز ------ در بهاران بیقرار هم ببین
آشنایان زهم بیزار را ------- در تعارف جان نثار هم ببین
آفتاب و سایه ها را توامان-----در کنار و در جوار هم ببین
خار و گل هر جا که بینی با همند---- این دو ضد را یار غار هم ببین
دشمنان خلق را وقت خطر----حامیان و دوستدار هم ببین
نام شما

آدرس ايميل شما

شهرام مرتضوی
Iran, Islamic Republic of
مرحبا جناب تقوی عزیز،،،
گمان داشتم فقط" گل" هستید،نمی دانستم به " سبزه" نیز آراسته گشته اید.
از استوانه زرین تان ساحری را در حافظه داشتم،با آن استوانه سحر انگیز که با جوهر عقلانیت و برندگی و برازندگی واژه ها درهم آمیخته شده بود تا به فرهنگ و سیاست نقبی بزند که برخی از دل نبشته و مرقومه ها ی شما کم و بیش_ با تصرف و با اجازه یا بی اجازه_ در مطبوعه ها به زیور طبع آراسته شدند،تا امروز که شما را شاعری لایق یافتم سرشار از احساس و پر از وطن دوستی با آن نیش و کنایه های حکیمانه و همیشگی که با اکسیر تواضع و تیزهوشی چنان دمخور شده و در سطر سطر و رج رج نبشته هایت دلبری می کند که بخش جدایی ناپذیر از شخصیت نوشته هایتان شده.
جناب تقوی حظ وافر بردم،از اینکه دلمشغولی های زندگی پژمرده ات نکرده و عادت های روزمرگی،پرواز را از یادت نبرده،به احترام بزرگی و بزرگواری ات کلاه از سر بر میدارم و برای بهروزی ات هورا می کشم.
و همچنین برایتان آرزومندم همیشه به یاد داشته باشید: " پرنده مردنی است،پرواز را بخاطر بسپار".
ارامش
Iran, Islamic Republic of
احسنت احسنت احسنت
سعيد ياسوج
Iran, Islamic Republic of
.ت از این کلماتی که گذاشته پشت سرهم و بهش میگه شعر
جواب سعید
Iran, Islamic Republic of
عجب ؟شع
ر از پشت سر هم نهادن کلمات بدست میاد.مگه راه دیگری هم هست؟
نادر
Iran, Islamic Republic of
جناب سعید از یاسوج مفاخری مثل استاد شهریار وسرکار خانم دکتر سیمین دانشور واستادفخرالدین حجازی از نگارنده این شعر استاد تقوی در دوره های منفاوت به خاطر نگارش شعرهاش تقدیر کتبی کرده ان اون موقع جناب عالی .......
آرش
Iran, Islamic Republic of
به نخ کردن کلمات شعرنیست هیچ روحی دراین ابیات نمی بینم
ترانه
Iran, Islamic Republic of
آقای سعید نمیدونه شعر چیه فکر نکنم تحصیلاتش به دبیرستان هم رسیده باشه
شاعر
Iran, Islamic Republic of
آقایان و خانمای که انتقاد می کنید خودتون چرا کلمات را کنار هم نمیزارین یا حداقل اگر انتقاد میکنید، علمی انتقاد کنید.
لطفاً کسانی که از شعر سر در نمی آورند نظر ندهند یا با مشاوره دیگران نظر بدهند.
Iran, Islamic Republic of
درود بر استاد توانمند جناب اقای تقوی که زبیا سروده ای، بسرای ،بسرای،شعر شما شعر ایوان مداین خاقانی را بیاد می اورد،
استاد
Iran, Islamic Republic of
آرش خان خیلی خوبی باور کن اگه قرن هفتم زندگی می کردی الان مثل سعدی وحافظ معروف بودی دادا جمع کن بساطتو تواصلا می دونی شعر چیه یا شاعر کیه از اهلش سوال کن اما به شرطی که اهلش مثل خودت قضاوتش کوچه بازاری نباشه
سعيد ياسوج
Iran, Islamic Republic of
ترانه جان من اندازه دو برابر هیکل تو کتاب خاندم و از بهترین دانشگاهای ایران مدرک دکتری فنی گرفتم پس اراجیف نگو
تقوی
Iran, Islamic Republic of
شهرام مرتضوی عزیز .کامنتی را که برای سایت فرستاده ای ولی آن را نزده اند .جای دیگری دیدمش.این ابراز محبتها و سخن شناسی ها برای کسی که از بد حادثه به اینجا پناه آورده است و در این دیار جز با معدودی انسان فهیم با هچکس ارتباطی ندارد و از هر حاشیه ای گریزان است و زرق و برق های ظاهری و موقعیتهای آنچنانی و اندوخته های مادی تا کنون نتوانسته برای او اهمیتی داشته باشند و او را بفریبند،چنان دلگرم کننده و شورانگیز و...... بود که از شدت شوق، سر و دستار ندانم که کدام اندازم.آن نوشته میگفت که در این دیار آشنایی هست و چه مژده ای بود.
ظهرابی
United States
زبان منتقد را بستند صد افسوس
من اینچنین از بلبلان دوست دارم

درود بر شما« استاد تقوی» گرامی
نشئه درد

نشئه درد

به اجبار پدرم ازدواج کردم و به اجبار همسرم مواد مصرف کردم، اما به‌خاطر فرزندانم پاک شدم ...
برجام در دسترس؟

برجام در دسترس؟

«ایران و آمریکا به میز مذاکرات بازخواهند گشت»؛ خبری که دیروز جوزپ بورل در نشست خبری خود ...
نظر عباس عبدی در باره تجمع نوجوانان شیراز

نظر عباس عبدی در باره تجمع نوجوانان شیراز

بهتر است از برگزار‌كنندگان تشكر كنيد كه چشم‌ها را به اين واقعيت‌ها آشنا كردند. جلوگيري ...
1