تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۵۲
کد مطلب : ۲۸۹۶۴۹
۱۴ آبان، روز فرهنگ عمومی و جایگاه تفکر در پذیرش فرهنگ
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ولیالله شجاعپوریان
روز ۱۴ آبان در تقویم رسمی کشور روز فرهنگ عمومی نامگذاری شده است. فلسفه هرگونه نامگذاریهای رسمی در کشور، نشان از توجه و اهمیت آن برای مسئولان و افکار عمومی دارد. فرهنگ یکی از مفاهیم پیچیده و مهم در ادبیات هر جامعهای است. تقریباً مفهوم فرهنگ با دین، سیاست، اقتصاد، ورزش، هنر و... گره خورده است و واژهای چندبُعدی، ذهنی و انتزاعی، دارای تعریف و برداشتهای متعدد و... بهشمار میآید. انقلاب اسلامی ایران را میتوان انقلابی نامید که بیش از آنچه با تحولات سیاسی یا اقتصادی همراه بوده باشد، تحولات و تغییر رویکردها و نگرشهای فرهنگی جامعه را هدف گرفته است. در چهار دهه گذشته شاید بیش از هر اصطلاح و واژه دیگری، واژه فرهنگ مورد استفاده قرار گرفته است اما همچون سایر موضوعات مهم مغفول مانده و از رویکردهای استراتژیک و راهبردهای بلندمدت بهدور مانده است و مشمول شعارزدگی و سطحی نگری شده است. برای توجه به فرهنگ، باید پیش از هرگونه اقدامی آن را شناخت و روشهای کاربست آن را مورد مداقه قرار داد. موضوعات فرهنگی موضوعاتی سهل و ممتنع هستند که گرچه در قالبهای کلیشهای، هر فردی با هر تخصص و مدرک و دانشی، خود را صاحبنظر و آشنا به امور فرهنگی میداند اما در کنه و عمق آن باید رویکردهای کلان و استراتژیک در نیل به اهداف فرهنگی موردنظر به کار بسته شود. واقعیت امروز جامعه ما این است که بهرغم متولیان عدیده دستگاههای فرهنگی و توجه و اهمیت ویژه در مسائل و موضوعات فرهنگی و البته بودجههای هنگفت فرهنگی، کارکرد و برونداد آن دچار وقفه و سترون بوده است که همین امر، ضرورت تغییر در نگرشها، رویکردها و راهبردها را به ما اثبات میکند. فرهنگ مقولهای بخشنامهپذیر نیست و شیوههای دستوری و آییننامهای را برنمیتابد. فرهنگ عمومی را اگر مجموعهای از عقاید، باورها، ارزشها، هنجارهای مشترک یک جامعه و ملت بدانیم، نیاز به رویکردهای نرم، منعطف، وسیع، متکثر و تساهلگرایانه دارد. تردیدی نیست باور مشترک اکثریت ملت ایران منبعث از شریعت و دین مبین اسلام و آموزههای بیّن و روشن اسلامی و شیعی است، اما روش تحقق و نیل به آن آموزهها و اهداف در جوامع مختلف محل بحث و اختلافنظر است. آیه شریفه «و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبین لهم؛ ما پیامبران را نفرستادیم، مگر با زبان قوم خودشان سخن بگویند.» بهوضوح نشان میدهد، برای پیشبرد هر هدفی باید با زبان قابل فهم برای همان جامعه و متناسب با شرایط زمانی و مکانی آنها رفتار کرد. قرآن کریم بهعنوان غنیترین مرجع دینی ما رویکردهای منطقی و تفکرآمیز را در رفتارهای ما یادآور میشود. در سوره نحل، آیه ۴۴ آمده است:«وانزلنا الیک الذکر لتبیّن للنّاس ما نزّل الیهم و لعلّهم یتفکّرون»؛ (ما شریعت را برای تو فرستادیم، تو هم باید برای مردم تبیین کنی تا مردم بیندیشند.) در این آیه خداوند حتی برای ابلاغ پیامبر نیز وظیفه اندیشیدن و تدبر برای جامعه را به کار برده است، یعنی حتی اگر شریعت خدا از سوی پیامبرش ابلاغ شود، این حق را برای مردم قائل است که در مورد پذیرش آن بیندیشند و اکراهی در تحمیل آن نیست. قرآن کریم با این مواجهه نشان میدهد که برای پذیرش هرگونه شریعت، فرهنگ و استدلالی در جامعه، ابتدا باید آن مسئله اعلام و درباره آن تدبر و تفکر شود، به یقین مسائل فرهنگی نیز که در مرتبهای پایینتر از شریعت قرار دارند، باید با تفکر و تدبر القا و پذیرش شوند. توالی رویدادهای اخیر و تبعات و حاشیههای فرهنگی و رسانهای آن در جامعه ما نشان میدهد باید با جدیت و هوشمندی بیشتری به دنبال حفظ و صیانت از فرهنگ والای اسلامی و شیعی باشیم و صیانت از هویت فرهنگی دینی و مذهبی از مسیر رویکردهای سختگیرانه و رسمی نمیگذرد، بلکه بر اساس منویات قرآن باید با منطق، تفکر و تدبر همراه باشد.
روز ۱۴ آبان در تقویم رسمی کشور روز فرهنگ عمومی نامگذاری شده است. فلسفه هرگونه نامگذاریهای رسمی در کشور، نشان از توجه و اهمیت آن برای مسئولان و افکار عمومی دارد. فرهنگ یکی از مفاهیم پیچیده و مهم در ادبیات هر جامعهای است. تقریباً مفهوم فرهنگ با دین، سیاست، اقتصاد، ورزش، هنر و... گره خورده است و واژهای چندبُعدی، ذهنی و انتزاعی، دارای تعریف و برداشتهای متعدد و... بهشمار میآید. انقلاب اسلامی ایران را میتوان انقلابی نامید که بیش از آنچه با تحولات سیاسی یا اقتصادی همراه بوده باشد، تحولات و تغییر رویکردها و نگرشهای فرهنگی جامعه را هدف گرفته است. در چهار دهه گذشته شاید بیش از هر اصطلاح و واژه دیگری، واژه فرهنگ مورد استفاده قرار گرفته است اما همچون سایر موضوعات مهم مغفول مانده و از رویکردهای استراتژیک و راهبردهای بلندمدت بهدور مانده است و مشمول شعارزدگی و سطحی نگری شده است. برای توجه به فرهنگ، باید پیش از هرگونه اقدامی آن را شناخت و روشهای کاربست آن را مورد مداقه قرار داد. موضوعات فرهنگی موضوعاتی سهل و ممتنع هستند که گرچه در قالبهای کلیشهای، هر فردی با هر تخصص و مدرک و دانشی، خود را صاحبنظر و آشنا به امور فرهنگی میداند اما در کنه و عمق آن باید رویکردهای کلان و استراتژیک در نیل به اهداف فرهنگی موردنظر به کار بسته شود. واقعیت امروز جامعه ما این است که بهرغم متولیان عدیده دستگاههای فرهنگی و توجه و اهمیت ویژه در مسائل و موضوعات فرهنگی و البته بودجههای هنگفت فرهنگی، کارکرد و برونداد آن دچار وقفه و سترون بوده است که همین امر، ضرورت تغییر در نگرشها، رویکردها و راهبردها را به ما اثبات میکند. فرهنگ مقولهای بخشنامهپذیر نیست و شیوههای دستوری و آییننامهای را برنمیتابد. فرهنگ عمومی را اگر مجموعهای از عقاید، باورها، ارزشها، هنجارهای مشترک یک جامعه و ملت بدانیم، نیاز به رویکردهای نرم، منعطف، وسیع، متکثر و تساهلگرایانه دارد. تردیدی نیست باور مشترک اکثریت ملت ایران منبعث از شریعت و دین مبین اسلام و آموزههای بیّن و روشن اسلامی و شیعی است، اما روش تحقق و نیل به آن آموزهها و اهداف در جوامع مختلف محل بحث و اختلافنظر است. آیه شریفه «و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبین لهم؛ ما پیامبران را نفرستادیم، مگر با زبان قوم خودشان سخن بگویند.» بهوضوح نشان میدهد، برای پیشبرد هر هدفی باید با زبان قابل فهم برای همان جامعه و متناسب با شرایط زمانی و مکانی آنها رفتار کرد. قرآن کریم بهعنوان غنیترین مرجع دینی ما رویکردهای منطقی و تفکرآمیز را در رفتارهای ما یادآور میشود. در سوره نحل، آیه ۴۴ آمده است:«وانزلنا الیک الذکر لتبیّن للنّاس ما نزّل الیهم و لعلّهم یتفکّرون»؛ (ما شریعت را برای تو فرستادیم، تو هم باید برای مردم تبیین کنی تا مردم بیندیشند.) در این آیه خداوند حتی برای ابلاغ پیامبر نیز وظیفه اندیشیدن و تدبر برای جامعه را به کار برده است، یعنی حتی اگر شریعت خدا از سوی پیامبرش ابلاغ شود، این حق را برای مردم قائل است که در مورد پذیرش آن بیندیشند و اکراهی در تحمیل آن نیست. قرآن کریم با این مواجهه نشان میدهد که برای پذیرش هرگونه شریعت، فرهنگ و استدلالی در جامعه، ابتدا باید آن مسئله اعلام و درباره آن تدبر و تفکر شود، به یقین مسائل فرهنگی نیز که در مرتبهای پایینتر از شریعت قرار دارند، باید با تفکر و تدبر القا و پذیرش شوند. توالی رویدادهای اخیر و تبعات و حاشیههای فرهنگی و رسانهای آن در جامعه ما نشان میدهد باید با جدیت و هوشمندی بیشتری به دنبال حفظ و صیانت از فرهنگ والای اسلامی و شیعی باشیم و صیانت از هویت فرهنگی دینی و مذهبی از مسیر رویکردهای سختگیرانه و رسمی نمیگذرد، بلکه بر اساس منویات قرآن باید با منطق، تفکر و تدبر همراه باشد.