تاریخ انتشار
شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۲۰:۳۴
کد مطلب : ۲۸۳۸۳۸
نامه سرگشاده‌ی به نمایندگان جنوب کشور؛ جوانان بیکار در کنار چاه‌های نفت را دریابید
۰
کبنا ؛متن ارسالی
یکی از مخاطبان سایت خبری کبنا متن زیر را برای این سایت خبری ارسال کرده که ضرفاً جهت اطلاع مسوولان و خوانندگان گرامی منتشر می‌شود.
به گزارش کبنا، این متن به شرح زیر است؛
نمایندگان محترم مردم شریف استان‌های خوزستان، بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد در مجلس شورای اسلامی؛ جناب آقایان جواد کاظم نسب، علی ساری، همایون یوسفی، عامر کعبی، جلیل مختار، غلامرضا شرفی، فریدون حسنوند، هدایت‌الله خادمی، علی گلمرادی، حبیب‌الله کشت‌زر، عبدالله سامری، عباس پاپی‌زاده، قاسم ساعدی، اقبال محمدیان، مجید ناصری‌نژاد، سید راضی نوری، سهراب گیلانی، علی‌عسگر ظاهری، عبده‌وند، عبدالحمید خدری، محمدباقر سعادت، سید کمال‌الدین شهریاری، غلام محمد زارعی، غلامرضا تاجگردون، عدل هاشمی و سرکار خانم سکینه الماسی.
با سلام
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به پیمان‌ها وفا کنید». (مائده: ۱)
چه شد وعده‌های انتخاباتی‌تان؟
از نقطه ای از ایران برای شما می‌نویسم که غنی‌ترین و ثروتمندترین خاک کره زمین را داراست. از گچساران از شهری که همیشه رکورد دار است گاهی در تولید نفت و گاز و گاهی در آمار رأی دهندگان و در سالهای دفاع مقدس در تعداد رزمندگان اعزامی به جبهه‌های حق علیه باطل واین سال‌ها در بالاترین امار بیکاری. در شهری زندگی می‌کنم که صنعتش و درامدش متعلق به بقیه شهرهای ایران است و فرزندان این شهر به عنوان کارگر فله ای در این صنعت جان می‌کنند. در شهری که غیربومیان دران به راحتی مشغول کارند و جوانان این شهر برای کارگری در رقابت‌اند و هر از چند گاهی به دلیل اخراج شدن باید جلوی فرمانداری تجمع و التماس و خواهش کنند که شاید به کار کارگری برگردند.
در شهری زندگی می‌کنیم که سالانه هزاران تن اسید و میلیون‌ها لیتر نفت و گازوئیل و میلیاردها فوت مکعب گاز در اطراف آن سوزانده شده و همه و همه و همه مهمان ریه‌های شهروندانم است و باران‌های اسیدی و هوای اسیدی شهرم میلیاردها تومان به جان و مال مردمم ضرر می‌رساند و آیا تا حالا کسی بررسی کرده که چرا این همه آمار حساسیت و آسم و مشکلات ریوی در شهرم بالاست؟
بله این تقدیر گچساران و اهواز، بوشهر، بهمئی، مسجد سلیمان، امیدیه، ماهشهر، آبادان و ... است. درد و رنجی که سالهاست گریبان گیر ماست و رفاه و سودش برای دیگران. می دانیم که حوزه ما خوزستان و بوشهر قطب اول کشاورزی کشور است می دانیم که قطب اول تولید برق کشور است می دانیم که قطب اول تولید نفت و گاز کشور است می دانیم که قطب اول آب کشور است می دانیم که قطب اول واردات و صادرات کشور است و خوب می دانیم که در طول تاریخ بسیار طولانی کشورمان قطب اول دفاع از مملکت و میهنمان بوده است و هیچ وقت در طول تاریخ از زمان هخامنشیان تاکنون یاد نداریم که مردم حوزه انتخابیه‌تان تحقیر شده باشند و زیر بار زور رفته باشند اما الان چه شده است؟
چه شده است که این همه جوان در حوزه نفت و گاز سالهاست در حقشان اجحاف می‌شود؟ از سال ۱۳۷۰ تاکنون فقط و فقط از سرمایه‌های منطقه ما استفاده شده است. از نفتمان از نیروی انسانی مان ولی دریغ از یه ذره توجه. چرا باید با کمترین امکانات و حداقل حقوق و مزایا در این مناطق آلوده و گرم بیش از ۲۰۰ هزار جوان کار کنند و کسی هم از اینها حمایت نکند. چرا باید ۴۰ هزار نیروی قراردادی در مناطق شما در وزارت نفت مشغول باشند و اکثراً بیش از ده سال سابقه کار دارند و شما فقط موقع انتخابات با آن‌ها چند جلسه سیاسی برگزار کنید و بعد هم که کارتان به سامان رسید آن‌ها را از یاد ببرید؟ چه شده که در مجلس مجوز استخدام بیش از ۱۰۰ هزار معلم حق التدریس صادر می‌شود آن هم بدون آزمون ولی حتی یک مجوز ۱۰ هزار نفری با آزمون برای نیروهای حوزه انتخابی شما در نفت و گاز صادر نمی‌شود؟ سئوال اینجاست کدام یک به تخصص و تجربه بیشتر نیاز دارد و کدام به علم؟ در نهادی مثل آموزش و پرورش که علم حرف اول را می زند مجوز بدون آزمون استخدام صادر می‌شود و در جایی که تجربه و تخصص مهم‌ترین شاخصه است حتی هیچ خبری از آزمون نیست جایی که همه این نفرات بعد از سال‌ها کار باتجربه و متخصص شده‌اند و خود بهتر از من می دانید که کشورهای همسایه در هر فراخوان چه ضرری به مملکت بابت برون رفت نیروهای متخصص به ما می‌زنند.
می دانیم و می دانید که مردمان حوزه زاگرس و جنوب کشور نجیب و ولایت مدارند ولی قرار نیست از این موضوع سوء استفاده شود قرار نیست حق آن‌ها ادا نشود قرار نیست که این جوانان بهترین سالهای عمر خود را در شغل‌های سخت و بدون درامد کافی بگذرانند و سن آن‌ها که از چهل عبور کرد دیگر شرایط استخدام را نداشته باشندو بقیه عمرشان را هم به همین منوال بگذرانند کما اینکه این بلا به سر تعداد زیادی از همین جوانان در دهه هفتاد و هشتاد در صنعت نفت آمد و با وجود شایستگی و دارا بودن شرایط هیچ وقت استخدام نشدند و دیگر نخواهند شد.
به یاد دارید قبل از انتخابات ریاست جمهوری وزیر محترم نفت و معاونین و مشاورینشان چطور از حق و حقوق نیروهای قراردادی و پیمانکاری وزارت نفت می‌گفتند و هر روز طی مصاحبه ای قول رفع مشکل و افزایش حقوق و استخدام ... می‌دادند؟ پس چه شد؟ آیا مسئولین و نمایندگان باید چنین باشند سیره و رفتار و عملشان؟ چرا وقتی پیشنهاد می‌کنیم که به جای به کار گیری نیروی رسمی جدید در صنعت نفت ابتدا نیروهای قراردادی را رسمی و پیمانکاری را قراردادی و بعد نیروهای تازه استخدام را جایگزین نیروهای پیمانکاری کنید تا هم فردی شاغل شده باشد و هم نیروهای شاغل دلخوش و باانگیزه شوند کسی گوشش بدهکار نیست؟ جز این است هیچ کار کارشناسی در حوزه منابع انسانی نفت صورت نگرفته و شاید عده ای در این استخدام‌ها به فکر به روی کار آوردن افراد نزدیک به خود هستند.
جالب اینجاست که رئیس کمیسون برنامه و بودجه و رئیس کمیسون انرژی هم از نمایندگان مناطق نفت خیز جنوب هستند و باز این احوال ماست.
سئوال من از شما این است که چطور استخدام معلمان حق التدریس بار مالی برای دولت ندارد ولی استخدام نیروهای قراردادی نفت که بسیار کمتر از معلمان حق التدریس می‌باشند بار مالی دارد؟ نظر کارشناسی مرکز پژوهش‌های مجلس بسیار جالب است و غیر کارشناسی، استخدام نیروهای قرار دادی نفت بار مالی دارد و استخدام دیگر وزارتخانه‌ها که اتفاقاً چندین برابر نیروهای نفت هستند نه!!!! و جالب‌تر اینکه درامد این مملکت هم مستقیماً به واسطه همین نیروهای نفت است. شاید هم، چون شما نمایندگان جنوب کشور در مجلس قدرت و کارائی لازم را برای دفاع از ما ندارید؟ و یا اینکه مرکز پژوهش‌های مجلس جانبدارانه و منطقه ای نظر می‌دهد؟
کاش یکبار فقط یکبار یکی از شما نمایندگان پشت تریبون مجلس می‌رفتید و در صحن علنی از واقعیات و اجحافی که در حق نیروهای قرار دادی وزارت نفت حرف می‌زدید که هیچ وقت چنین نشد.
به دلیل پاره ای ملاحظات نتوانستم از همه تبعیضات و واقعیات در مجلس و وزارت نفت حرف بزنم ولی امیدوارم شما نمایندگان جنوب و حوزه زاگرس به وظایف نمایندگی خود و دفاع از حق نیروهای کارگری نفت عمل کنید و یکبار برای همیشه این موضوع را ختم کنید.
بسیار جالب است که مرکز پژوهش‌های مجلس به دلیل عدم تأمین اعتبار تبدیل وضعیت نیروها را خلاف قانون اساسی می‌داند ولی در همین قانون اساسی وضعیت کنونی نیروهای قراردادی و پیمانکاری شرکت نفت مغایر اصول دوم، سوم، نوزدهم، بیستم، بیست و ششم، بیست و هشتم و سی و چهارم است.
هدف از انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی ایجاد جامعه ای عدالت محور و دینی بود که رفاه مردم و تلاش دولت برای ایجاد عدالت از شاخصه‌های آن بود ولی متاسفانه در نظریه کارشناسی مرکز پژوهش‌های مجلس عنوان شده طرح استخدام نیروهای قراردادی به نفع این نیروها و به ضرر دولت می‌باشد و این طرح را رد می‌کنیم. پس باید به نفع چه کسانی باشد؟
نمایندگان محترم، ما مردم استان‌های جنوبی به قدر کافی گرفتار مشکلات هستیم مشکلاتی از قبیل گرد و خاک، گرمای شدید، کم آبی، عدم دسترسی به امکانات رفاهی مناسب و ... لذا بسیار ناجوانمردانه است که در حق موکلین شما در این مناطق ظلم مضاعف صورت بگیرد و هیچ گونه حمایتی هم نشوند. لذا از شما تقاضا داریم که به خاطر قسم نمایندگی‌تان و به خاطر بار مسئولیتی که بر دوشتان هست یکبار برای همیشه عزم خود را جزم کنید و به مشکل نیروهای قراردادی نفت رسیدگی کنید و گره گشا باشید چون وزیر نفت هیچ اراده ای برای حل این مشکل ندارد و به نظر می‌رسد تنها چیزی که برای دولت محترم و وزیر گرامی مهم نیست نیروی کارگری وزارت نفت است.
یکی از مخاطبان سایت خبری کبنا متن زیر را برای این سایت خبری ارسال کرده که ضرفاً جهت اطلاع مسوولان و خوانندگان گرامی منتشر می‌شود.
به گزارش کبنا، این متن به شرح زیر است؛
نمایندگان محترم مردم شریف استان‌های خوزستان، بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد در مجلس شورای اسلامی؛ جناب آقایان جواد کاظم نسب، علی ساری، همایون یوسفی، عامر کعبی، جلیل مختار، غلامرضا شرفی، فریدون حسنوند، هدایت‌الله خادمی، علی گلمرادی، حبیب‌الله کشت‌زر، عبدالله سامری، عباس پاپی‌زاده، قاسم ساعدی، اقبال محمدیان، مجید ناصری‌نژاد، سید راضی نوری، سهراب گیلانی، علی‌عسگر ظاهری، عبده‌وند، عبدالحمید خدری، محمدباقر سعادت، سید کمال‌الدین شهریاری، غلام محمد زارعی، غلامرضا تاجگردون، عدل هاشمی و سرکار خانم سکینه الماسی.
با سلام
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به پیمان‌ها وفا کنید». (مائده: ۱)
چه شد وعده‌های انتخاباتی‌تان؟
از نقطه ای از ایران برای شما می‌نویسم که غنی‌ترین و ثروتمندترین خاک کره زمین را داراست. از گچساران از شهری که همیشه رکورد دار است گاهی در تولید نفت و گاز و گاهی در آمار رأی دهندگان و در سالهای دفاع مقدس در تعداد رزمندگان اعزامی به جبهه‌های حق علیه باطل واین سال‌ها در بالاترین امار بیکاری. در شهری زندگی می‌کنم که صنعتش و درامدش متعلق به بقیه شهرهای ایران است و فرزندان این شهر به عنوان کارگر فله ای در این صنعت جان می‌کنند. در شهری که غیربومیان دران به راحتی مشغول کارند و جوانان این شهر برای کارگری در رقابت‌اند و هر از چند گاهی به دلیل اخراج شدن باید جلوی فرمانداری تجمع و التماس و خواهش کنند که شاید به کار کارگری برگردند.
در شهری زندگی می‌کنیم که سالانه هزاران تن اسید و میلیون‌ها لیتر نفت و گازوئیل و میلیاردها فوت مکعب گاز در اطراف آن سوزانده شده و همه و همه و همه مهمان ریه‌های شهروندانم است و باران‌های اسیدی و هوای اسیدی شهرم میلیاردها تومان به جان و مال مردمم ضرر می‌رساند و آیا تا حالا کسی بررسی کرده که چرا این همه آمار حساسیت و آسم و مشکلات ریوی در شهرم بالاست؟
بله این تقدیر گچساران و اهواز، بوشهر، بهمئی، مسجد سلیمان، امیدیه، ماهشهر، آبادان و ... است. درد و رنجی که سالهاست گریبان گیر ماست و رفاه و سودش برای دیگران. می دانیم که حوزه ما خوزستان و بوشهر قطب اول کشاورزی کشور است می دانیم که قطب اول تولید برق کشور است می دانیم که قطب اول تولید نفت و گاز کشور است می دانیم که قطب اول آب کشور است می دانیم که قطب اول واردات و صادرات کشور است و خوب می دانیم که در طول تاریخ بسیار طولانی کشورمان قطب اول دفاع از مملکت و میهنمان بوده است و هیچ وقت در طول تاریخ از زمان هخامنشیان تاکنون یاد نداریم که مردم حوزه انتخابیه‌تان تحقیر شده باشند و زیر بار زور رفته باشند اما الان چه شده است؟
چه شده است که این همه جوان در حوزه نفت و گاز سالهاست در حقشان اجحاف می‌شود؟ از سال ۱۳۷۰ تاکنون فقط و فقط از سرمایه‌های منطقه ما استفاده شده است. از نفتمان از نیروی انسانی مان ولی دریغ از یه ذره توجه. چرا باید با کمترین امکانات و حداقل حقوق و مزایا در این مناطق آلوده و گرم بیش از ۲۰۰ هزار جوان کار کنند و کسی هم از اینها حمایت نکند. چرا باید ۴۰ هزار نیروی قراردادی در مناطق شما در وزارت نفت مشغول باشند و اکثراً بیش از ده سال سابقه کار دارند و شما فقط موقع انتخابات با آن‌ها چند جلسه سیاسی برگزار کنید و بعد هم که کارتان به سامان رسید آن‌ها را از یاد ببرید؟ چه شده که در مجلس مجوز استخدام بیش از ۱۰۰ هزار معلم حق التدریس صادر می‌شود آن هم بدون آزمون ولی حتی یک مجوز ۱۰ هزار نفری با آزمون برای نیروهای حوزه انتخابی شما در نفت و گاز صادر نمی‌شود؟ سئوال اینجاست کدام یک به تخصص و تجربه بیشتر نیاز دارد و کدام به علم؟ در نهادی مثل آموزش و پرورش که علم حرف اول را می زند مجوز بدون آزمون استخدام صادر می‌شود و در جایی که تجربه و تخصص مهم‌ترین شاخصه است حتی هیچ خبری از آزمون نیست جایی که همه این نفرات بعد از سال‌ها کار باتجربه و متخصص شده‌اند و خود بهتر از من می دانید که کشورهای همسایه در هر فراخوان چه ضرری به مملکت بابت برون رفت نیروهای متخصص به ما می‌زنند.
می دانیم و می دانید که مردمان حوزه زاگرس و جنوب کشور نجیب و ولایت مدارند ولی قرار نیست از این موضوع سوء استفاده شود قرار نیست حق آن‌ها ادا نشود قرار نیست که این جوانان بهترین سالهای عمر خود را در شغل‌های سخت و بدون درامد کافی بگذرانند و سن آن‌ها که از چهل عبور کرد دیگر شرایط استخدام را نداشته باشندو بقیه عمرشان را هم به همین منوال بگذرانند کما اینکه این بلا به سر تعداد زیادی از همین جوانان در دهه هفتاد و هشتاد در صنعت نفت آمد و با وجود شایستگی و دارا بودن شرایط هیچ وقت استخدام نشدند و دیگر نخواهند شد.
به یاد دارید قبل از انتخابات ریاست جمهوری وزیر محترم نفت و معاونین و مشاورینشان چطور از حق و حقوق نیروهای قراردادی و پیمانکاری وزارت نفت می‌گفتند و هر روز طی مصاحبه ای قول رفع مشکل و افزایش حقوق و استخدام ... می‌دادند؟ پس چه شد؟ آیا مسئولین و نمایندگان باید چنین باشند سیره و رفتار و عملشان؟ چرا وقتی پیشنهاد می‌کنیم که به جای به کار گیری نیروی رسمی جدید در صنعت نفت ابتدا نیروهای قراردادی را رسمی و پیمانکاری را قراردادی و بعد نیروهای تازه استخدام را جایگزین نیروهای پیمانکاری کنید تا هم فردی شاغل شده باشد و هم نیروهای شاغل دلخوش و باانگیزه شوند کسی گوشش بدهکار نیست؟ جز این است هیچ کار کارشناسی در حوزه منابع انسانی نفت صورت نگرفته و شاید عده ای در این استخدام‌ها به فکر به روی کار آوردن افراد نزدیک به خود هستند.
جالب اینجاست که رئیس کمیسون برنامه و بودجه و رئیس کمیسون انرژی هم از نمایندگان مناطق نفت خیز جنوب هستند و باز این احوال ماست.
سئوال من از شما این است که چطور استخدام معلمان حق التدریس بار مالی برای دولت ندارد ولی استخدام نیروهای قراردادی نفت که بسیار کمتر از معلمان حق التدریس می‌باشند بار مالی دارد؟ نظر کارشناسی مرکز پژوهش‌های مجلس بسیار جالب است و غیر کارشناسی، استخدام نیروهای قرار دادی نفت بار مالی دارد و استخدام دیگر وزارتخانه‌ها که اتفاقاً چندین برابر نیروهای نفت هستند نه!!!! و جالب‌تر اینکه درامد این مملکت هم مستقیماً به واسطه همین نیروهای نفت است. شاید هم، چون شما نمایندگان جنوب کشور در مجلس قدرت و کارائی لازم را برای دفاع از ما ندارید؟ و یا اینکه مرکز پژوهش‌های مجلس جانبدارانه و منطقه ای نظر می‌دهد؟
کاش یکبار فقط یکبار یکی از شما نمایندگان پشت تریبون مجلس می‌رفتید و در صحن علنی از واقعیات و اجحافی که در حق نیروهای قرار دادی وزارت نفت حرف می‌زدید که هیچ وقت چنین نشد.
به دلیل پاره ای ملاحظات نتوانستم از همه تبعیضات و واقعیات در مجلس و وزارت نفت حرف بزنم ولی امیدوارم شما نمایندگان جنوب و حوزه زاگرس به وظایف نمایندگی خود و دفاع از حق نیروهای کارگری نفت عمل کنید و یکبار برای همیشه این موضوع را ختم کنید.
بسیار جالب است که مرکز پژوهش‌های مجلس به دلیل عدم تأمین اعتبار تبدیل وضعیت نیروها را خلاف قانون اساسی می‌داند ولی در همین قانون اساسی وضعیت کنونی نیروهای قراردادی و پیمانکاری شرکت نفت مغایر اصول دوم، سوم، نوزدهم، بیستم، بیست و ششم، بیست و هشتم و سی و چهارم است.
هدف از انقلاب و تشکیل حکومت اسلامی ایجاد جامعه ای عدالت محور و دینی بود که رفاه مردم و تلاش دولت برای ایجاد عدالت از شاخصه‌های آن بود ولی متاسفانه در نظریه کارشناسی مرکز پژوهش‌های مجلس عنوان شده طرح استخدام نیروهای قراردادی به نفع این نیروها و به ضرر دولت می‌باشد و این طرح را رد می‌کنیم. پس باید به نفع چه کسانی باشد؟
نمایندگان محترم، ما مردم استان‌های جنوبی به قدر کافی گرفتار مشکلات هستیم مشکلاتی از قبیل گرد و خاک، گرمای شدید، کم آبی، عدم دسترسی به امکانات رفاهی مناسب و ... لذا بسیار ناجوانمردانه است که در حق موکلین شما در این مناطق ظلم مضاعف صورت بگیرد و هیچ گونه حمایتی هم نشوند. لذا از شما تقاضا داریم که به خاطر قسم نمایندگی‌تان و به خاطر بار مسئولیتی که بر دوشتان هست یکبار برای همیشه عزم خود را جزم کنید و به مشکل نیروهای قراردادی نفت رسیدگی کنید و گره گشا باشید چون وزیر نفت هیچ اراده ای برای حل این مشکل ندارد و به نظر می‌رسد تنها چیزی که برای دولت محترم و وزیر گرامی مهم نیست نیروی کارگری وزارت نفت است.
