تاریخ انتشار
سه شنبه ۴ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۵۹
کد مطلب : ۲۷۸۲۷۳
مرقومه‌ای برای خالق تانک شهرمان
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛
عارف لایق زاده
نمی‌دانم چرا برخی دوست دارند شهر، قوم و به‌طورکلی استانمان را سوژه‌ای کنند برای خندیدن هم‌وطنانمان، هم‌وطنانی که غالباً و به استناد مطالعات جامعه شناسان مبتلابه ضعف تعمیم از جز به‌کل هستند.
آری؛ ما خطای یک شخص را به یک قوم یا شهر نسبت می‌دهیم و جملگی مردمان آن قوم و شهر را گاهی در صف ظالمان و گاهی در زمره بی‌فرهنگان جای می‌دهیم.
روزی چماق اسباب تمسخر می‌شود و روزی دیگر ماشین چوبی گچساران با آن پوشش زمستانه‌اش، در کلاس جامعه‌شناسی توسعه همگان بر من و ما خندیدند به خاطر آنچه بر تپه یاسوج گذشت، این روزها اما تن شهر و قومم را تانکی به زیر گرفته، دیروز دوستی چنین برایم نوشت عجب شهری، عجب تانکی، عجب نیروی رزمی. نمی‌دانم خالق این تانک کیست اما میدانم که نمی‌داند چه تفاوتی است بین مجسمه و المان شهری، میدانم این هنرمند عزیز نمی‌داند امروزه تأکید دانش شهرسازی بر خلق المان‌هایی است که بتوانند در بستر زمان به نمادهایی اثرگذار برای شهر تبدیل شوند. میدانم سازنده این به‌ظاهر اثر هنری نمی‌داند جامعه شناسان المان‌های شهری را فرصتی مغتنم برای ترویج فرهنگ‌ها و ارزش‌های مقبول و کهن به جهت مقابله با جهانی‌شدن و هویت واحد جهانی می‌دانند.
همکار دانشمندم خوب است بدانید این اثر سطحی که خلق نموده‌اید در زمره مجسمه‌های شهری است، ویژگی‌هایی که علمای علم برای مجسمه‌های شهری برشمرده‌اند به‌وضوح در این دست‌ساخته شما قابل‌مشاهده است، مجموعه‌ای که شما با قرار دادن چند مجسمه در کنار هم آفریده‌اید هیچ‌گونه فکر و جاذبه‌ای در شهروندان ایجاد نمی‌کند مستقیماً منظور خود را بیان کرده‌اید درنتیجه برای لحظه‌ای نمی‌تواند نگاه مخاطب را بر روی خود حفظ کند و بیننده را به تأمل و پرسش گری ترغیب نماید. آری؛ تفاوت المان با مجسمه در انتزاع است اصلی که در اثر شما دیده نمی‌شود.
دوست فرهیخته‌ام اثر شمارا نمی‌توان اثری معمارانه دانست چراکه اولین اصل معماری را گویا نیاموخته‌اید، مگر نه آنکه در معماری تأکید بر مقیاس انسانی است، خود دقت کرده‌اید در مقیاس انسان‌ها و جنگ‌افزاری که خلق کرده‌اید.
دوست باسوادم نمی‌توان اثر شمارا اثری ارزشی دانست چراکه خود بدل به ضد ارزشی شده است، اگر خوانده باشید از ابرمرد نیچه گویا ناخواسته صحنه‌ای از ناجی بشر، ابر انسان نیچه را برای مردمی خلق کرده‌اید که رمز پیروزی‌تان شرکت حداکثری همه قشرها درصحنه جنگ بوده، از زنان تا کارگران، از جوانان و نوجوانان تا پیرمردان. نمی‌دانم چرا در این اثر ضعیف تجسمی اثری از جوانان نحیف و پیرمردانی خمود که برای وطن جان سپرده‌اند نیست، تفاوت بسیار است در انگیزه و اندیشه سربازان مشرق زمین و سربازان مغرب زمین. خوب است قبل از آنکه نقشی بر پود شهر بزنیم کمی در رابطه با زمینه طرح مطالعه کرده باشیم. امیدوارم سهمتان از زندگی بهترین‌ها باشد و سهم شهرمان از خلاقیت‌های سطحی شما دیگر هیچ.
شهر ساز
عارف لایق زادهنمیدانم چرا برخی دوست دارند شهر، قوم و به‌طورکلی استانمان را سوژه‌ای کنند برای خندیدن هم‌وطنانمان، هم‌وطنانی که غالباً و به استناد مطالعات جامعه شناسان مبتلابه ضعف تعمیم از جز به‌کل هستند.
آری؛ ما خطای یک شخص را به یک قوم یا شهر نسبت می‌دهیم و جملگی مردمان آن قوم و شهر را گاهی در صف ظالمان و گاهی در زمره بی‌فرهنگان جای می‌دهیم.
روزی چماق اسباب تمسخر می‌شود و روزی دیگر ماشین چوبی گچساران با آن پوشش زمستانه‌اش، در کلاس جامعه‌شناسی توسعه همگان بر من و ما خندیدند به خاطر آنچه بر تپه یاسوج گذشت، این روزها اما تن شهر و قومم را تانکی به زیر گرفته، دیروز دوستی چنین برایم نوشت عجب شهری، عجب تانکی، عجب نیروی رزمی. نمی‌دانم خالق این تانک کیست اما میدانم که نمی‌داند چه تفاوتی است بین مجسمه و المان شهری، میدانم این هنرمند عزیز نمی‌داند امروزه تأکید دانش شهرسازی بر خلق المان‌هایی است که بتوانند در بستر زمان به نمادهایی اثرگذار برای شهر تبدیل شوند. میدانم سازنده این به‌ظاهر اثر هنری نمی‌داند جامعه شناسان المان‌های شهری را فرصتی مغتنم برای ترویج فرهنگ‌ها و ارزش‌های مقبول و کهن به جهت مقابله با جهانی‌شدن و هویت واحد جهانی می‌دانند.
همکار دانشمندم خوب است بدانید این اثر سطحی که خلق نموده‌اید در زمره مجسمه‌های شهری است، ویژگی‌هایی که علمای علم برای مجسمه‌های شهری برشمرده‌اند به‌وضوح در این دست‌ساخته شما قابل‌مشاهده است، مجموعه‌ای که شما با قرار دادن چند مجسمه در کنار هم آفریده‌اید هیچ‌گونه فکر و جاذبه‌ای در شهروندان ایجاد نمی‌کند مستقیماً منظور خود را بیان کرده‌اید درنتیجه برای لحظه‌ای نمی‌تواند نگاه مخاطب را بر روی خود حفظ کند و بیننده را به تأمل و پرسش گری ترغیب نماید. آری؛ تفاوت المان با مجسمه در انتزاع است اصلی که در اثر شما دیده نمی‌شود.
دوست فرهیخته‌ام اثر شمارا نمی‌توان اثری معمارانه دانست چراکه اولین اصل معماری را گویا نیاموخته‌اید، مگر نه آنکه در معماری تأکید بر مقیاس انسانی است، خود دقت کرده‌اید در مقیاس انسان‌ها و جنگ‌افزاری که خلق کرده‌اید.
دوست باسوادم نمی‌توان اثر شمارا اثری ارزشی دانست چراکه خود بدل به ضد ارزشی شده است، اگر خوانده باشید از ابرمرد نیچه گویا ناخواسته صحنه‌ای از ناجی بشر، ابر انسان نیچه را برای مردمی خلق کرده‌اید که رمز پیروزی‌تان شرکت حداکثری همه قشرها درصحنه جنگ بوده، از زنان تا کارگران، از جوانان و نوجوانان تا پیرمردان. نمی‌دانم چرا در این اثر ضعیف تجسمی اثری از جوانان نحیف و پیرمردانی خمود که برای وطن جان سپرده‌اند نیست، تفاوت بسیار است در انگیزه و اندیشه سربازان مشرق زمین و سربازان مغرب زمین. خوب است قبل از آنکه نقشی بر پود شهر بزنیم کمی در رابطه با زمینه طرح مطالعه کرده باشیم. امیدوارم سهمتان از زندگی بهترین‌ها باشد و سهم شهرمان از خلاقیت‌های سطحی شما دیگر هیچ.
شهر ساز
