تاریخ انتشار
پنجشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۰۲:۲۷
کد مطلب : ۲۷۶۵۸۳
سوارانی که با کِل میآیند و با گالَه میروند
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سعید کرمی
«سوارانی که با کِل میآیند و با گالَه میروند»؛ حکایت بعضی مدیران اعم از قوی و ضعیفی است که در استان کهگیلویه و بویراحمد منصوب به سمتی میشوند و پس از دورهای با مهری بر پیشانی و داغی بر دست و توبهای در دل میروند و میروند.
[caption id="attachment_275864" align="alignleft" width="263"] Image processed by CodeCarvings Piczard ### FREE Community Edition ### on 2016-11-14 00:10:26Z | http://piczard.com | http://codecarvings.com[/caption]
چهار سال پیش که حسین صابری جای خود را به موسی خادمی داد، دو مطلب در نشریات مکتوب و مجازی منتشر کردیم یکی خطاب به آقای خادمی با عنوان "نامهای به استاندار" و دیگری علیرغم انتقاداتی که بر عملکرد آقای صابری وارد بود پیرامون حملات پارتیزانی به ایشان با عنوان "نقدی بر منتقدین استاندار" نگاشته شد.
آن روزها بازار خوش آمدگویی و تعریف و تمجید از مدیریت آقای «خادمی» و کارشناسی و آسیبشناسی عملکرد آقای صابری داغ داغ بود و این روزها که قطار مدیریت خادمی به ایستگاه چهار سال پیش صابری رسیده است و حال و روز دیروز صابری را تجربه میکند، مرد رویاهای دیروز و عصای موساییاش (تعبیر برخی در آن ایام) را به باد انتقاد که نه، به طوفان تخریب گرفتهاند و این روی دیگر سکه مدیریت در استان است.
اشتباه نفرمایید!، غرض این عرایض به هیچ وجه دفاع مطلق از عملکرد آقای خادمی نیست -که حتی شخصاً نقدهایی به ایشان وارد میدانم و گلایههایی دارم که شاید دمدستترینش همین پل سوم بشار و انفعال چندین ساله آن است و قصد ورود نداریم-، بلکه هدف این مکتوب مذمت رویه مرسوم و تخطئه تخریب مدیران و بومیانی است که ولو در صورت اثبات ضعف آنها، هزینه تجربه و آموزش و آزمایش آنها را استان محروم و مردم مظلوم ما دادهاند و اکنون که باید آنها به عنوان ظرفیت و سرمایههای انسانی استان و اهرمهای پیشرفت منطقه و رشد فرامنطقهای بکار گرفته شوند، به مثابه مهرههای سوخته و بلااستفاده و تاریخ مصرف گذشته با آنها برخورد میشود؛ که حتی اگر نقدی به ایشان وارد باشد که قطعاً هست –چنانچه همواره در ارکان مختلف مدیریت خرد و کلان استان سوء مدیریت بوده و هست- به حکم انصاف باید در زمان تصدی و مسئولیت ایشان عنوان میشد نه اکنون که به عنوان خروجی و چه بسا نماد و دستپرورده کهگیلویه و بویراحمد به استان و یا سمت دیگری وارد و منصوب میشوند.
یقیناً کم نیستند مدیران قوی و اجرایی و حقیقتاً کمنظیری که به استناد تجربه مدیریتی در این استان، پس از خروج از منطقه به هیچ قیمت و با هیچ سمتی، صرفاً به دلیل نوع برخوردهایی که با ایشان شده است، حاضر به بازگشت و پذیرش مسئولیت در منطقه نیستند و این متأثر از خودزنیها و مهرهکشیها و ظرفیتسوزیهایی است که پدر این مرز و بوم را درآورده و زندگی این مردم را به مشقت انداخته و چنین است که همیشه ما ماندهایم و دیگران تاختهاند.
فلذا امروز بازنگری در دیدگاه و تفکرات عموم مردم و خصوصاً صاحباننظر و اصحابقلم وجوب مؤکدی یافته است و به حکم عقل و استدلال منطق میبایست ظرفیتهای بومی که با هر نقاط ضعف و قوتی در چارت دولتی و مناصب اجرایی رشد کرده و به جایگاهی رسیدهاند را حمایت نموده و حفظ حرمت نماییم، که بیتردید آنچنان که این ظرفیتهای انسانی و مهرههای اجرایی میتوانند استان را یاری رسانند، مخازن نفت و گاز، و معادن نیترات و فسفات و منابع آب و خاک نخواهند توانست و مردم ما بدون سرمایههای انسانی و مهرههای حمایتی، وارثان بیسهم مانده از سرمایهای بیشتر نخواهند بود.
«سوارانی که با کِل میآیند و با گالَه میروند»؛ حکایت بعضی مدیران اعم از قوی و ضعیفی است که در استان کهگیلویه و بویراحمد منصوب به سمتی میشوند و پس از دورهای با مهری بر پیشانی و داغی بر دست و توبهای در دل میروند و میروند.
[caption id="attachment_275864" align="alignleft" width="263"] Image processed by CodeCarvings Piczard ### FREE Community Edition ### on 2016-11-14 00:10:26Z | http://piczard.com | http://codecarvings.com[/caption]
چهار سال پیش که حسین صابری جای خود را به موسی خادمی داد، دو مطلب در نشریات مکتوب و مجازی منتشر کردیم یکی خطاب به آقای خادمی با عنوان "نامهای به استاندار" و دیگری علیرغم انتقاداتی که بر عملکرد آقای صابری وارد بود پیرامون حملات پارتیزانی به ایشان با عنوان "نقدی بر منتقدین استاندار" نگاشته شد.
آن روزها بازار خوش آمدگویی و تعریف و تمجید از مدیریت آقای «خادمی» و کارشناسی و آسیبشناسی عملکرد آقای صابری داغ داغ بود و این روزها که قطار مدیریت خادمی به ایستگاه چهار سال پیش صابری رسیده است و حال و روز دیروز صابری را تجربه میکند، مرد رویاهای دیروز و عصای موساییاش (تعبیر برخی در آن ایام) را به باد انتقاد که نه، به طوفان تخریب گرفتهاند و این روی دیگر سکه مدیریت در استان است.
اشتباه نفرمایید!، غرض این عرایض به هیچ وجه دفاع مطلق از عملکرد آقای خادمی نیست -که حتی شخصاً نقدهایی به ایشان وارد میدانم و گلایههایی دارم که شاید دمدستترینش همین پل سوم بشار و انفعال چندین ساله آن است و قصد ورود نداریم-، بلکه هدف این مکتوب مذمت رویه مرسوم و تخطئه تخریب مدیران و بومیانی است که ولو در صورت اثبات ضعف آنها، هزینه تجربه و آموزش و آزمایش آنها را استان محروم و مردم مظلوم ما دادهاند و اکنون که باید آنها به عنوان ظرفیت و سرمایههای انسانی استان و اهرمهای پیشرفت منطقه و رشد فرامنطقهای بکار گرفته شوند، به مثابه مهرههای سوخته و بلااستفاده و تاریخ مصرف گذشته با آنها برخورد میشود؛ که حتی اگر نقدی به ایشان وارد باشد که قطعاً هست –چنانچه همواره در ارکان مختلف مدیریت خرد و کلان استان سوء مدیریت بوده و هست- به حکم انصاف باید در زمان تصدی و مسئولیت ایشان عنوان میشد نه اکنون که به عنوان خروجی و چه بسا نماد و دستپرورده کهگیلویه و بویراحمد به استان و یا سمت دیگری وارد و منصوب میشوند.
یقیناً کم نیستند مدیران قوی و اجرایی و حقیقتاً کمنظیری که به استناد تجربه مدیریتی در این استان، پس از خروج از منطقه به هیچ قیمت و با هیچ سمتی، صرفاً به دلیل نوع برخوردهایی که با ایشان شده است، حاضر به بازگشت و پذیرش مسئولیت در منطقه نیستند و این متأثر از خودزنیها و مهرهکشیها و ظرفیتسوزیهایی است که پدر این مرز و بوم را درآورده و زندگی این مردم را به مشقت انداخته و چنین است که همیشه ما ماندهایم و دیگران تاختهاند.
فلذا امروز بازنگری در دیدگاه و تفکرات عموم مردم و خصوصاً صاحباننظر و اصحابقلم وجوب مؤکدی یافته است و به حکم عقل و استدلال منطق میبایست ظرفیتهای بومی که با هر نقاط ضعف و قوتی در چارت دولتی و مناصب اجرایی رشد کرده و به جایگاهی رسیدهاند را حمایت نموده و حفظ حرمت نماییم، که بیتردید آنچنان که این ظرفیتهای انسانی و مهرههای اجرایی میتوانند استان را یاری رسانند، مخازن نفت و گاز، و معادن نیترات و فسفات و منابع آب و خاک نخواهند توانست و مردم ما بدون سرمایههای انسانی و مهرههای حمایتی، وارثان بیسهم مانده از سرمایهای بیشتر نخواهند بود.