تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۱ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۳۵
کد مطلب : ۲۷۴۵۵۲
نگاهی به سوختن چنارها و واکنش «منابع طبیعی» استان به تاجگردون
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛الف-احمدیزاده
بعد از انتشار جوابیهای منابع طبیعی استان به اظهارات تاجگردون یکی از مخاطبان کبنا به آن پاسخی داده که از منظر خوانندگان میگذرد؛
چند روز پیش دکتر تاجگردون نماینده گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی در پست اینستاگرامی خویش پرده از آتش زدن درختان در منطقه حوزه نمایندگی خویش و بی توجهی منابع طبیعی استان برداشت.
و ایشان در آن پست اظهار داشت؛ اگر مسئولین منابع طبیعی بخواهند به آنها خواهد گفت که این چنارهای سوخته در کدام نقطه است.....
متعاقب آن اداره کل منابع طبیعی استان مبادرت به صدور بیانیه ای نمود که در محتوای آن هیچ اشاره ای به اصل موضوع آتش زدن جنگلها و تبعیضها روا شده توسط مسولین منابع طبیعی نشده بود....؟؟ و طبق رسم معمول این روزها که "واکنش به تاجگردون " رسم برخی مدیرانی شده است - که چهار ستون اداره کل آنها از مدیران بازمانده از دولت نهم میباشد - است، از کنار اصل مساله و فاجعه زیست - محیطی گذشت.
این متن به هیچ وجه دفاع از فردی بنام غلامرضا تاجگردون نیست و به روشی روشن تر و کلامی گویا تر او خود مدیرکلهایی چون منابع طبیعی، میراث فرهنگی و محیط زیست را انتخاب و حمایت کرده و خود نیز باید پاسخگو باشد.
اما در خصوص رفتارهای غیرکارشناسی شده برخی ادارات کل از جمله منابع طبیعی ذکر چند نکته جهت تنویر افکار عمومی لازم است.
۱ - منابع طبیعی استان بجای پاسخ گفتن در مطبوعات با اقدام عملی و جهادی به وظایف خود بر مبنای قانون و عدالت اهتمام بورزد و از تبعیض و یک بام دو هوا و طرفه رفتن خود داری کند.
۲- چنارها و درختان سوخته شده در منطقه پیچاب باشت طبق اظهار نظر شاهدان عینی توسط برخی افراد تعمداً سوخته شدهاند که اتفاقاً قرابتهایی ایلی با مدیر ارشد منابع طبیعی استان دارند؟؟؟ و علت آتش سوزی نه صائقه و نه بلاهای آسمانی است بلکه حس زمین خواری و تصاحب ملک سند دار دیگران است.
همانگونه کوه عنا و کوه چنار در چند ماه پیش در آتش جهل و اختلافات طایفه ای سوختند.
اختلافاتی که با کوچکترین تلاش معاونت سیاسی و امنیتی استان و فرماندار اسبق شهرستان گچساران، قابل حل بوده، ولی متاسفانه نه تنها این اختلافات حل نشد بلکه منجر به رفتارهای ناحق و نهایتاً در امتداد آن اختلافات آتش زدن مراتع و جنگلهای توسط افراد فرصت طلب و تفرقه انداز در منطقه گردید.
۳ -جادههای جدید الاحداث عشایری از جمله چنار و پیچاب هر دو از روستای تاریخی دهبزرگ شروع میشوند که جاده چنار ۲ کیلومتر و جاده پیچاب ۲۶ کیلومتر طول دارد.
جالب اینجا ست که احداث جاده ۲ کیلومتری چنار کمتر از ۵۰ اصله درخت را قطع میکند ولی جاده دهبزرگ - پیچاب هر ده متر آن بالای ۵۰ اصله درخت - در طول یک دهه گذشته - را نابود میکند و دقیقاً کرده است.
جاده چنار منتهی به اتصال دو طایفه محترم جلیل و گوهرگان است و قطعاً اتصال جاده این دو طایفه در منطقه خود شروعی تازه بر حل اختلافات و بازسازی مودت و دوستی دیرین این دو طایفه عزیز است. البته اگر مسوولین این تدبیر را داشته باشند و آنرا مدیریت کنند.
حال سؤال اصلی اینجاست و دغدغه جدی و پرسش اساسی مردم این است؛
چرا قطع بالای ۱۰۰۰ درخت کهنسال در یک مسیر منجر به تعرض به منابع طبیعی نمیشود؟؟ ولی قطع ۵۰ درخت در همان مسیر تعرض به منابع طبیعی است؟؟
۴ - روزانه بالای ۳ ماشین وانت حامل ذغال و هیزم از منطقه پیچاب - دهبزرگ عبور میکند ولی چرا منابع طبیعی و محیط زیست جلوی این تخلف و جنایت آشکار را نمیگیرد؟
چرا برخی مسوولان دو فرد عشایری که اقدام به بریدن شاخه ای برای ایجاد آغور و کپر کردهاند را فوراً شناسایی و برخورد قانونی صورت میگیرد، ولی واکنش های چندانی در برابر صداهای اره برقیها، کورههای ذغال و زنده زنده سوزاند درختان ۴۰۰ ساله از خود نشان نمیدهد؟
به امید روزی که اجرای قانون و عدالت در حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی استان بر همه گرایشها سیاسی و اجتماعی مقدم گردد.
بعد از انتشار جوابیهای منابع طبیعی استان به اظهارات تاجگردون یکی از مخاطبان کبنا به آن پاسخی داده که از منظر خوانندگان میگذرد؛
چند روز پیش دکتر تاجگردون نماینده گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی در پست اینستاگرامی خویش پرده از آتش زدن درختان در منطقه حوزه نمایندگی خویش و بی توجهی منابع طبیعی استان برداشت.
و ایشان در آن پست اظهار داشت؛ اگر مسئولین منابع طبیعی بخواهند به آنها خواهد گفت که این چنارهای سوخته در کدام نقطه است.....
متعاقب آن اداره کل منابع طبیعی استان مبادرت به صدور بیانیه ای نمود که در محتوای آن هیچ اشاره ای به اصل موضوع آتش زدن جنگلها و تبعیضها روا شده توسط مسولین منابع طبیعی نشده بود....؟؟ و طبق رسم معمول این روزها که "واکنش به تاجگردون " رسم برخی مدیرانی شده است - که چهار ستون اداره کل آنها از مدیران بازمانده از دولت نهم میباشد - است، از کنار اصل مساله و فاجعه زیست - محیطی گذشت.
این متن به هیچ وجه دفاع از فردی بنام غلامرضا تاجگردون نیست و به روشی روشن تر و کلامی گویا تر او خود مدیرکلهایی چون منابع طبیعی، میراث فرهنگی و محیط زیست را انتخاب و حمایت کرده و خود نیز باید پاسخگو باشد.
اما در خصوص رفتارهای غیرکارشناسی شده برخی ادارات کل از جمله منابع طبیعی ذکر چند نکته جهت تنویر افکار عمومی لازم است.
۱ - منابع طبیعی استان بجای پاسخ گفتن در مطبوعات با اقدام عملی و جهادی به وظایف خود بر مبنای قانون و عدالت اهتمام بورزد و از تبعیض و یک بام دو هوا و طرفه رفتن خود داری کند.
۲- چنارها و درختان سوخته شده در منطقه پیچاب باشت طبق اظهار نظر شاهدان عینی توسط برخی افراد تعمداً سوخته شدهاند که اتفاقاً قرابتهایی ایلی با مدیر ارشد منابع طبیعی استان دارند؟؟؟ و علت آتش سوزی نه صائقه و نه بلاهای آسمانی است بلکه حس زمین خواری و تصاحب ملک سند دار دیگران است.
همانگونه کوه عنا و کوه چنار در چند ماه پیش در آتش جهل و اختلافات طایفه ای سوختند.
اختلافاتی که با کوچکترین تلاش معاونت سیاسی و امنیتی استان و فرماندار اسبق شهرستان گچساران، قابل حل بوده، ولی متاسفانه نه تنها این اختلافات حل نشد بلکه منجر به رفتارهای ناحق و نهایتاً در امتداد آن اختلافات آتش زدن مراتع و جنگلهای توسط افراد فرصت طلب و تفرقه انداز در منطقه گردید.
۳ -جادههای جدید الاحداث عشایری از جمله چنار و پیچاب هر دو از روستای تاریخی دهبزرگ شروع میشوند که جاده چنار ۲ کیلومتر و جاده پیچاب ۲۶ کیلومتر طول دارد.
جالب اینجا ست که احداث جاده ۲ کیلومتری چنار کمتر از ۵۰ اصله درخت را قطع میکند ولی جاده دهبزرگ - پیچاب هر ده متر آن بالای ۵۰ اصله درخت - در طول یک دهه گذشته - را نابود میکند و دقیقاً کرده است.
جاده چنار منتهی به اتصال دو طایفه محترم جلیل و گوهرگان است و قطعاً اتصال جاده این دو طایفه در منطقه خود شروعی تازه بر حل اختلافات و بازسازی مودت و دوستی دیرین این دو طایفه عزیز است. البته اگر مسوولین این تدبیر را داشته باشند و آنرا مدیریت کنند.
حال سؤال اصلی اینجاست و دغدغه جدی و پرسش اساسی مردم این است؛
چرا قطع بالای ۱۰۰۰ درخت کهنسال در یک مسیر منجر به تعرض به منابع طبیعی نمیشود؟؟ ولی قطع ۵۰ درخت در همان مسیر تعرض به منابع طبیعی است؟؟
۴ - روزانه بالای ۳ ماشین وانت حامل ذغال و هیزم از منطقه پیچاب - دهبزرگ عبور میکند ولی چرا منابع طبیعی و محیط زیست جلوی این تخلف و جنایت آشکار را نمیگیرد؟
چرا برخی مسوولان دو فرد عشایری که اقدام به بریدن شاخه ای برای ایجاد آغور و کپر کردهاند را فوراً شناسایی و برخورد قانونی صورت میگیرد، ولی واکنش های چندانی در برابر صداهای اره برقیها، کورههای ذغال و زنده زنده سوزاند درختان ۴۰۰ ساله از خود نشان نمیدهد؟
به امید روزی که اجرای قانون و عدالت در حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی استان بر همه گرایشها سیاسی و اجتماعی مقدم گردد.