مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛ محمدعلی وکیلی
این روزها، فراکسیون امید و در راس آن دکتر عارف، مقصود حملههای دو گروه شده است. به هر بهانه بر عارف میتازند. یک روز، سکوتش بهانه حمله میشود و دگر روز سخنانش را به دارِ تخریب میآویزند. روز دیگر گاف فرزندش را در کرنا میکنند.
از همان اول، عدم توفیق او در کسب ریاست مجلس را هدف گرفتند. این روزها نیز او را متهم ردیف اول نتیجه رای اعتماد به کابینه میدانند و به بهانه عدم توفیق مهندس بی طرف به او میتازند. البته بررسی و نقد عملکرد دکتر عارف و فراکسیون امید، هم حق همه است و هم لازم است. تنها از مسیر نقد است که میتوان سلامت راهِ امید را ضمانت کرد.
اما در این میان از چند نکته نباید چشم پوشید.
سیره سیاسی عارف، تغییر خاصی نکرده است. او همیشه بر همین مدار، سیاست ورزیده است که اکنون هست.
هیچ گاه شعاری از افزون بر طاقت خود نداده و تا حد مقبولی نیز بر وعدههای خود، طاعت داشته است.
به نظر میرسد روز اول پیروزی لیست امید در مجلس، انتظاراتی فوقِ حجم پیروزی به دست آمده، شکل گرفت. حتی انتظار ریاست مجلس از همان ابتدا انتظاری گزاف بود. مقدار واقعی پیروزی در میانِ حجم "کری خوانی" های تبلیغاتی، گم شد و لاف پیروزی، رهزن افتاد. البته در خودِ پیروزی شکی نبود اما در مقدار و نوع آن مبالغه شد.
بسیاری از منتقدان عارف در میان اصلاح طلبان، اگر انتظارات خود را کمی اصلاح کنند حتماً مقداری از گلایههایشان کاسته خواهد شد. منتقدانِ غیر اصلاح طلب نیز هدفشان از نقدها و تخریبها مشخص است. آنان ماهی مراد را از این تخریبها خواهند گرفت و مطامع جناحی خود را دنبال میکنند.
اما میان خودیهای منتقد باید تجدید نظر صورت گیرد.
باید این را در نظر گرفت که عارف همین است که میبینید و هیچ گاه ادعای بلندتری هم نکرده است.
و البته سقف تحمل حاکمیت نیز «همین عارف» است. اگر پروژه عبور از عارف ما را به سید محمد خاتمی میرساند، سخنی در آن نبود و همه، این راه را میرفتیم. اما اینگونه نیست. در واقع، افزون بر «این عارف»، نه در طاقت عارف است و نه در طاقت حاکمیت. لذا باید مراقب بود تا همین کور سوی امید را هم از دست نداد.
نقد عملکرد «امیدیان» و «عارف» حتماً حق همه است و میتواند به اصلاح امور کمک کند اما تخریب عارف هم حتماً شیشه امید را خواهد شکست؛ و این چیزی نیست که اصلاح طلبان و مردم از آن سودی ببرند.
*سرمقاله روزنامه ابتکار
این روزها، فراکسیون امید و در راس آن دکتر عارف، مقصود حملههای دو گروه شده است. به هر بهانه بر عارف میتازند. یک روز، سکوتش بهانه حمله میشود و دگر روز سخنانش را به دارِ تخریب میآویزند. روز دیگر گاف فرزندش را در کرنا میکنند.
از همان اول، عدم توفیق او در کسب ریاست مجلس را هدف گرفتند. این روزها نیز او را متهم ردیف اول نتیجه رای اعتماد به کابینه میدانند و به بهانه عدم توفیق مهندس بی طرف به او میتازند. البته بررسی و نقد عملکرد دکتر عارف و فراکسیون امید، هم حق همه است و هم لازم است. تنها از مسیر نقد است که میتوان سلامت راهِ امید را ضمانت کرد.
اما در این میان از چند نکته نباید چشم پوشید.
سیره سیاسی عارف، تغییر خاصی نکرده است. او همیشه بر همین مدار، سیاست ورزیده است که اکنون هست.
هیچ گاه شعاری از افزون بر طاقت خود نداده و تا حد مقبولی نیز بر وعدههای خود، طاعت داشته است.
به نظر میرسد روز اول پیروزی لیست امید در مجلس، انتظاراتی فوقِ حجم پیروزی به دست آمده، شکل گرفت. حتی انتظار ریاست مجلس از همان ابتدا انتظاری گزاف بود. مقدار واقعی پیروزی در میانِ حجم "کری خوانی" های تبلیغاتی، گم شد و لاف پیروزی، رهزن افتاد. البته در خودِ پیروزی شکی نبود اما در مقدار و نوع آن مبالغه شد.
بسیاری از منتقدان عارف در میان اصلاح طلبان، اگر انتظارات خود را کمی اصلاح کنند حتماً مقداری از گلایههایشان کاسته خواهد شد. منتقدانِ غیر اصلاح طلب نیز هدفشان از نقدها و تخریبها مشخص است. آنان ماهی مراد را از این تخریبها خواهند گرفت و مطامع جناحی خود را دنبال میکنند.
اما میان خودیهای منتقد باید تجدید نظر صورت گیرد.
باید این را در نظر گرفت که عارف همین است که میبینید و هیچ گاه ادعای بلندتری هم نکرده است.
و البته سقف تحمل حاکمیت نیز «همین عارف» است. اگر پروژه عبور از عارف ما را به سید محمد خاتمی میرساند، سخنی در آن نبود و همه، این راه را میرفتیم. اما اینگونه نیست. در واقع، افزون بر «این عارف»، نه در طاقت عارف است و نه در طاقت حاکمیت. لذا باید مراقب بود تا همین کور سوی امید را هم از دست نداد.
نقد عملکرد «امیدیان» و «عارف» حتماً حق همه است و میتواند به اصلاح امور کمک کند اما تخریب عارف هم حتماً شیشه امید را خواهد شکست؛ و این چیزی نیست که اصلاح طلبان و مردم از آن سودی ببرند.
*سرمقاله روزنامه ابتکار