تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۲۳
کد مطلب : ۲۶۹۲۴۴
نیروی «غیر بومی» بهترین و محتمل ترین گزینه «استانداری»
۰
کبنا ؛
اشاره؛ گروه سیاسی کبنا نیوز در خصوص مسائل مختلف سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد مطالبی را به صورت گزارش میدانی و تحقیقاتی برای اطلاع مخاطبین گرامی انتشار میدهد، این مطالب بدون شک با نقص و ایراد همراه است، مخاطبین گرامی میتوانند با انتشار یادداشتهای خود نوشتارهای که در پی میآید را نقد یا تأیید نمایند.
دولت دوازهم شروع به کار کرده است و برخلاف اکثر پیش بینیها چینش دولت جدید با دولت قبلی تفاوت چندانی ندارد بهویژه برای کسانی که به ساختمان بلند خیابان فاطمی چشم دوخته بودند تا ببینند چه کسی به جای رحمانی فضلی به این وزارتخانه مهم میرود. رحمانی فضلی وزیر ماند آنهم با رأی بسیاری بالا. رایی که اعتراض بسیاری از اصلاح طلبان را در پی داشت.
حال با ماندن یار دیرین علی لاریجانی بر مسند وزارت کشور میتوان با دادههای بیشتر تحلیل منطقی تری نسبت به تحولات پیش رو در حوزه انتصابات مربوط به استانداران به عنوان مهمترین اتفاق سیاسی در استانها پرداخت.
استانداران فعلی همگی با امضا رحمانی فضلی و تأیید هیئت دولت بر مسند کار نشستهاند هر چند دخالت نمایندگان و شخصیتهای ذی نفوذ استانی و کشوری را در معرفی این چهرهها نباید نادیده گرفت اما قطعاً فضلی بهواسطه شناختی که از این نیروها دارد یا انها را به سادگی جابجا نخواهد کرد و یا هم در صورت اجبار به جابجایی در جایی دیگر از آنها استفاده خواهد کرد.
موسی خادمی نیز از جمله استانداران نزدیک به رحمانی فضلی محسوب میشود حال با ماندن فضلی سرنوشت سیاسی موسی خادمی چیست سوالی است که کهگیلویه و بویراحمدی این روزها راجع به آن زیاد تحلیل و تجزیه میکنند.
محمتل ترین اتفاق در این میان رفتن خادمی از استان است، این رفتن به معنای عزل نخواهد بود بلکه احتمالاً او در جایی دیگر و یا در استانی دیگر به کار گرفته خواهد شد.
حال ما فرض را بر همین اتفاق یعنی رفتن خادمی از استان میگذاریم. پس اگر خادمی برود چه کسی در استان کهگیلویه و بویراحمد استاندار خواهد شد؟
در سالهای گذشته تحلیل و پیش بینی این موضوع کمی راحت تر بود چرا که تشکیلات فعال سیاسی در استان میتوانست تعیین کننده باشد ولی چند دستگی نیروهای سیاسی به همراه قدرت و نفوذ و دخالت نمایندگان و ناهماهنگی آنها با سیاسیون کار را مشکل تر کرده است و هر آن احتمال یک اتفاق پیش بینی ناشده همچون معرفی خود موسی خادمی در چهار سال پیش وجود دارد.
از نظر نگارنده محتملترین و البته بهترین اتفاق در صورت رفتن موسی خادمی معرفی یک نیروی غیر بومی است. محتمل است از این جهت که تجربه دو استاندار بومی قبلی در استان به جهت گزارش دهیها و تخریبهای درون استانی که به صورت انلاین از همان لحظه معرفی خادمی در جلوی وزارت کشور شروع شد و تا کنون که به تشکیل گروههای مجازی علیه او ادامه دارد تصمیم گیرندگان وزارت را مجاب خواهد کرد تا یک نیروی غیر بومی به استان بفرستند تا به رتق و فتق امور بپردازد. «بهترین» است به جهت اینکه نفوذ بیش از حد نمایندگان در امورات اجرایی استان و ناتوانی نیرویهای غیر بومی در مقاومت در مقابل این خواستهها به همراه تشدید تعصبات قومیتی و رسیدن این بحران به نقطه حساس ضرورت معرفی یک نیروی غیر بومی و مبرا از این مسائل را دوچندان میکند.
متاسفانه به هر کدام از نیروهای مطرح استانی که نگاه میشود کاملاً واضح است که آنها در دام مسائل قومیتی گرفتار شدهاند و بهترین تشکیلات و نگرش آنها هم طایفه و مسائل منطقه ای است.
با توجه به گستردگی افراد غیربومی و مدعی هرگز نمیتوان بر روی یک گزینه انگشت گذاشت هر چند برخیها سعی میکنند در دنیای رسانه از برخی گزینههای غیر بومی که پیشتر در همین منصب به استان آمده بودند نام ببرند و بیشتر اشارهها به اسماعیل دوستی است اما انها یا خوب تاریخ و روابط نزدیک اسماعیل دوستی با محمد موحد را نمیدانند و یا هم اخبار را دنبال نمیکنند که بدانند دوستی انقدر در شورای شهر تهران بد عمل کرد که هم از حامیان نزدیک قالیباف بود و هم نتوانست در لیست شورای پنجم قرار بگیرد.
اما گزینههای بومی محدودند و برخی هم هر چقد به آنها خیره میشوی کوچکترین وزنی برای این کار در آنها دیده نمیشود و ظاهراً خودشان بیشتر زور میزنند تا خود را مطرح کنند و یا از سر بی نیرویی و دست خالی بودن نمایندگان مطرح شدهاند.
یکی از کسانی که از فردای ۲۴ خرداد ۹۲ تاکنون از او به عنوان گزینه احتمالی استانداری نام برده میشود سید باقر موسوی جهان آباد است. هم خود او و هم طرفداران متعصبش که برخی از آنها دغدغه چیزی تحت عنوان «عزت بویراحمد» را نیز دارند بی صبرانه آرزوی چنین اتفاقی را دارند. اما این مورد بسیار بسیار بعید است اول به دلیل نوع برخوردهای قبلی سید باقر در موضوع تعصبات منطقه ای و هم چنین دلخوری اصلاح طلبان از او و هم چنین اینکه وی در کوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری همراهی چندانی با دولت نداشت و دوم وجود یک مخالف بسیار قدرتمند به نام غلام رضا تاجگردون.
در کنار باقر موسوی از چهرههای دیگری نیز به عنوان گزینههای محتمل نام برده میشود ولی به جهت مبرهن بودن شانس پایین آنها ترجیح داده میشود اینجا هم نامی برده نشود.
این گزینهها در یک موضوع مشترک هستند و ان اینکه از لحاظ شهرستانی متعلق به بویراحمد هستند ولی بعید است هیچ کدام مطلوب غلام محمد زارعی باشد چرا که زارعی خوب میداند این نیروها از جمله موسوی هرگز با او هماهنگ نخواهد بود. به احتمال زیاد زارع در شرایط فعلی موسی خادمی را به هر کس دیگری ترجیح میدهد چرا که خادمی و تیمش هم در پیروزی او در انتخابات نقش داشتند و هم در چینش نیروها بهویژه در دو شهرستان بویراحمد و دنا عنان کار را کاملاً به خود او واگذار کردهاند. ناگفته نماند زارع در کوران انتخابات ریاست جمهوری حمایت قاطعی از حسن روحانی داشت و در جلسات رأی اعتماد مجلس به وزرا موافقت خود را نیز نشان داد. پس او در نهایت مورد مشورت قرار خواهد گرفت اما چقدر به نظرات و خواستههایش از جمله در موضوع تعیین استاندار ترتیب اثر داده خواهد شد نباید چندان زیاد باشد.
نماینده گچساران از مدتهاست عزم خود را برای معرفی یک استاندار نزدیک به خود جزم کرده است. گزینه او فعلاً مشخص نیست از انجا که او نیروی توانمند و جاافتاده در درون استان برای این جایگاه ندارد کارش را کمی سخت کرده است. از نیروهایی مثل حسن نوروزی و هادی زارع پور برای این جایگاه به عنوان گزینههای مورد حمایت تاجگردون نام برده میشود ولی هر دوی اینها با وجود برخی توانمندیها هر گز شرایط استانداری بهویژه در حوزه سیاسی و سخنرانیهای کارشناسی را ندارند. پس احتمالاً تاجگردون دنبال گزینههای غیر بومی و نزدیک به خود و مورد اعتماد خواهد بود تا هم صدای مخالفین را به جهت غیر بومی بودن کمتر کند و هم استاندار در درون استان کسی یا کسانی و یا طایفه ای را از ابتدا نداشته باشد که بعدها مثل موسی خادمی کاملاً به سمت آنها برود.
تاجگردون خوب میداند این دولت و وزرایش از او حساب میبرند و خوب هم برای این دولت و بهویژه وزیر مسئله دار آن از نگاه اصلاح طلبان یعنی آذری جهرمی لابی کرد پس میخواهد از این فرصت تاریخی برای اعمال نفوذ و ماندگاریاش استفاده کند که قطعاً فرصت برای او به این شکل تکرار نخواهد شد.
حاج عدل هم هرگز نمیتواند نقشی حتی نصف زارع در این بازی پیش رو داشته باشد. او باید امیدوار باشد یک استاندار متعامل و نه چندان سیاسی از جنس موسی خادمی به استان بیاید تا حداقل راحت به ساختمان استانداری رفت و آمد کند. البته بیطرفی هاشمی پور میتواند به او کمک کند و او هم با حداقلی کردن مطالباتش و متمرکز شدن بر حوزه انتخابیهاش استانداران را قانع به همکاری و تعامل کند که در این میان باید منتظر نوع رفتارهای لیدرهای ضعیف و به حاشیه رفته اصلاحات در کهگیلویه بود که امید چندانی هم به آنها نیست. ولی اگر کسی از جنس قوام نوذری بیاید شرایط کاملاً فرق خواهد کرد و حاج عدل و حتی زارع باید تنها نظاره گر باشند.
اما در مورد ستاد انتخاباتی روحانی و تیم فعال این ستاد به رهبری سید ضیا رضا توفیقی قطعاً و طبیعتاً مورد مشورت واقع خواهند شد ولی نمیتوان به اثرگذاری و نقش انها چندان مطمئن بود و قدرت تاجگردون و حضور زارع ممکن است در نهایت به بروز اختلاف منجر شود و این تیم را به حاشیه ببرد. این گروه نیز گزینه چندانی در چنته ندارند شاید تنها گزینه آنها علی اسماعیلی سیاستمدار اخلاق گرا و تهران نشین باشد که در دوره قبلی تا امضای حکم رفت ولی در نهایت نشد. او نیز با یک مانع بزرگ به نام تاجگردون مواجه است.
موسی خادمی نیز یقیناً طرف مشورت تیم انتصابات وزارت کشور قرار خواهد گرفت گرچه پیشتر نیز گفته شد در انتخاب یک استاندار گاهی شخص رئیس جمهور و معاون اول او تعیین کننده هستند. خادمی هم نیروی هم استانی قابل اتکا برای معرفی ندارد اتفاقاً معاونان و نزدیکان او از ضعیفترین مدیران هستند که سبب شکل گیری انتقادات زیادی حتی به دولت شدهاند که در این میان کرامت کریمی و اعضای دفتر او و برخی فرماندارانش در رأس آنها قرار دارند.
باید قبول کرد که اگر چه نیروهای خوبی در درون استان وجود دارد اما تشدید تعصبات قومیتی باعث شده است حتی اگر افشانی و نیکبخت هم به استان بیایند مبتلای همین وضعیت شوند. پس باید امیدوار بود یک استاندار مبرا از این تعصبات به همراه نگرش و نگاه کارشناسی و دارا بودن نفوذ و توان در مرکز به استان بیاید تا شاید کمی از عمق مشکلات استان کاسته شود.
اشاره؛ گروه سیاسی کبنا نیوز در خصوص مسائل مختلف سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد مطالبی را به صورت گزارش میدانی و تحقیقاتی برای اطلاع مخاطبین گرامی انتشار میدهد، این مطالب بدون شک با نقص و ایراد همراه است، مخاطبین گرامی میتوانند با انتشار یادداشتهای خود نوشتارهای که در پی میآید را نقد یا تأیید نمایند.
دولت دوازهم شروع به کار کرده است و برخلاف اکثر پیش بینیها چینش دولت جدید با دولت قبلی تفاوت چندانی ندارد بهویژه برای کسانی که به ساختمان بلند خیابان فاطمی چشم دوخته بودند تا ببینند چه کسی به جای رحمانی فضلی به این وزارتخانه مهم میرود. رحمانی فضلی وزیر ماند آنهم با رأی بسیاری بالا. رایی که اعتراض بسیاری از اصلاح طلبان را در پی داشت.
حال با ماندن یار دیرین علی لاریجانی بر مسند وزارت کشور میتوان با دادههای بیشتر تحلیل منطقی تری نسبت به تحولات پیش رو در حوزه انتصابات مربوط به استانداران به عنوان مهمترین اتفاق سیاسی در استانها پرداخت.
استانداران فعلی همگی با امضا رحمانی فضلی و تأیید هیئت دولت بر مسند کار نشستهاند هر چند دخالت نمایندگان و شخصیتهای ذی نفوذ استانی و کشوری را در معرفی این چهرهها نباید نادیده گرفت اما قطعاً فضلی بهواسطه شناختی که از این نیروها دارد یا انها را به سادگی جابجا نخواهد کرد و یا هم در صورت اجبار به جابجایی در جایی دیگر از آنها استفاده خواهد کرد.
موسی خادمی نیز از جمله استانداران نزدیک به رحمانی فضلی محسوب میشود حال با ماندن فضلی سرنوشت سیاسی موسی خادمی چیست سوالی است که کهگیلویه و بویراحمدی این روزها راجع به آن زیاد تحلیل و تجزیه میکنند.
محمتل ترین اتفاق در این میان رفتن خادمی از استان است، این رفتن به معنای عزل نخواهد بود بلکه احتمالاً او در جایی دیگر و یا در استانی دیگر به کار گرفته خواهد شد.
حال ما فرض را بر همین اتفاق یعنی رفتن خادمی از استان میگذاریم. پس اگر خادمی برود چه کسی در استان کهگیلویه و بویراحمد استاندار خواهد شد؟
در سالهای گذشته تحلیل و پیش بینی این موضوع کمی راحت تر بود چرا که تشکیلات فعال سیاسی در استان میتوانست تعیین کننده باشد ولی چند دستگی نیروهای سیاسی به همراه قدرت و نفوذ و دخالت نمایندگان و ناهماهنگی آنها با سیاسیون کار را مشکل تر کرده است و هر آن احتمال یک اتفاق پیش بینی ناشده همچون معرفی خود موسی خادمی در چهار سال پیش وجود دارد.
از نظر نگارنده محتملترین و البته بهترین اتفاق در صورت رفتن موسی خادمی معرفی یک نیروی غیر بومی است. محتمل است از این جهت که تجربه دو استاندار بومی قبلی در استان به جهت گزارش دهیها و تخریبهای درون استانی که به صورت انلاین از همان لحظه معرفی خادمی در جلوی وزارت کشور شروع شد و تا کنون که به تشکیل گروههای مجازی علیه او ادامه دارد تصمیم گیرندگان وزارت را مجاب خواهد کرد تا یک نیروی غیر بومی به استان بفرستند تا به رتق و فتق امور بپردازد. «بهترین» است به جهت اینکه نفوذ بیش از حد نمایندگان در امورات اجرایی استان و ناتوانی نیرویهای غیر بومی در مقاومت در مقابل این خواستهها به همراه تشدید تعصبات قومیتی و رسیدن این بحران به نقطه حساس ضرورت معرفی یک نیروی غیر بومی و مبرا از این مسائل را دوچندان میکند.
متاسفانه به هر کدام از نیروهای مطرح استانی که نگاه میشود کاملاً واضح است که آنها در دام مسائل قومیتی گرفتار شدهاند و بهترین تشکیلات و نگرش آنها هم طایفه و مسائل منطقه ای است.
با توجه به گستردگی افراد غیربومی و مدعی هرگز نمیتوان بر روی یک گزینه انگشت گذاشت هر چند برخیها سعی میکنند در دنیای رسانه از برخی گزینههای غیر بومی که پیشتر در همین منصب به استان آمده بودند نام ببرند و بیشتر اشارهها به اسماعیل دوستی است اما انها یا خوب تاریخ و روابط نزدیک اسماعیل دوستی با محمد موحد را نمیدانند و یا هم اخبار را دنبال نمیکنند که بدانند دوستی انقدر در شورای شهر تهران بد عمل کرد که هم از حامیان نزدیک قالیباف بود و هم نتوانست در لیست شورای پنجم قرار بگیرد.
اما گزینههای بومی محدودند و برخی هم هر چقد به آنها خیره میشوی کوچکترین وزنی برای این کار در آنها دیده نمیشود و ظاهراً خودشان بیشتر زور میزنند تا خود را مطرح کنند و یا از سر بی نیرویی و دست خالی بودن نمایندگان مطرح شدهاند.
یکی از کسانی که از فردای ۲۴ خرداد ۹۲ تاکنون از او به عنوان گزینه احتمالی استانداری نام برده میشود سید باقر موسوی جهان آباد است. هم خود او و هم طرفداران متعصبش که برخی از آنها دغدغه چیزی تحت عنوان «عزت بویراحمد» را نیز دارند بی صبرانه آرزوی چنین اتفاقی را دارند. اما این مورد بسیار بسیار بعید است اول به دلیل نوع برخوردهای قبلی سید باقر در موضوع تعصبات منطقه ای و هم چنین دلخوری اصلاح طلبان از او و هم چنین اینکه وی در کوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری همراهی چندانی با دولت نداشت و دوم وجود یک مخالف بسیار قدرتمند به نام غلام رضا تاجگردون.
در کنار باقر موسوی از چهرههای دیگری نیز به عنوان گزینههای محتمل نام برده میشود ولی به جهت مبرهن بودن شانس پایین آنها ترجیح داده میشود اینجا هم نامی برده نشود.
این گزینهها در یک موضوع مشترک هستند و ان اینکه از لحاظ شهرستانی متعلق به بویراحمد هستند ولی بعید است هیچ کدام مطلوب غلام محمد زارعی باشد چرا که زارعی خوب میداند این نیروها از جمله موسوی هرگز با او هماهنگ نخواهد بود. به احتمال زیاد زارع در شرایط فعلی موسی خادمی را به هر کس دیگری ترجیح میدهد چرا که خادمی و تیمش هم در پیروزی او در انتخابات نقش داشتند و هم در چینش نیروها بهویژه در دو شهرستان بویراحمد و دنا عنان کار را کاملاً به خود او واگذار کردهاند. ناگفته نماند زارع در کوران انتخابات ریاست جمهوری حمایت قاطعی از حسن روحانی داشت و در جلسات رأی اعتماد مجلس به وزرا موافقت خود را نیز نشان داد. پس او در نهایت مورد مشورت قرار خواهد گرفت اما چقدر به نظرات و خواستههایش از جمله در موضوع تعیین استاندار ترتیب اثر داده خواهد شد نباید چندان زیاد باشد.
نماینده گچساران از مدتهاست عزم خود را برای معرفی یک استاندار نزدیک به خود جزم کرده است. گزینه او فعلاً مشخص نیست از انجا که او نیروی توانمند و جاافتاده در درون استان برای این جایگاه ندارد کارش را کمی سخت کرده است. از نیروهایی مثل حسن نوروزی و هادی زارع پور برای این جایگاه به عنوان گزینههای مورد حمایت تاجگردون نام برده میشود ولی هر دوی اینها با وجود برخی توانمندیها هر گز شرایط استانداری بهویژه در حوزه سیاسی و سخنرانیهای کارشناسی را ندارند. پس احتمالاً تاجگردون دنبال گزینههای غیر بومی و نزدیک به خود و مورد اعتماد خواهد بود تا هم صدای مخالفین را به جهت غیر بومی بودن کمتر کند و هم استاندار در درون استان کسی یا کسانی و یا طایفه ای را از ابتدا نداشته باشد که بعدها مثل موسی خادمی کاملاً به سمت آنها برود.
تاجگردون خوب میداند این دولت و وزرایش از او حساب میبرند و خوب هم برای این دولت و بهویژه وزیر مسئله دار آن از نگاه اصلاح طلبان یعنی آذری جهرمی لابی کرد پس میخواهد از این فرصت تاریخی برای اعمال نفوذ و ماندگاریاش استفاده کند که قطعاً فرصت برای او به این شکل تکرار نخواهد شد.
حاج عدل هم هرگز نمیتواند نقشی حتی نصف زارع در این بازی پیش رو داشته باشد. او باید امیدوار باشد یک استاندار متعامل و نه چندان سیاسی از جنس موسی خادمی به استان بیاید تا حداقل راحت به ساختمان استانداری رفت و آمد کند. البته بیطرفی هاشمی پور میتواند به او کمک کند و او هم با حداقلی کردن مطالباتش و متمرکز شدن بر حوزه انتخابیهاش استانداران را قانع به همکاری و تعامل کند که در این میان باید منتظر نوع رفتارهای لیدرهای ضعیف و به حاشیه رفته اصلاحات در کهگیلویه بود که امید چندانی هم به آنها نیست. ولی اگر کسی از جنس قوام نوذری بیاید شرایط کاملاً فرق خواهد کرد و حاج عدل و حتی زارع باید تنها نظاره گر باشند.
اما در مورد ستاد انتخاباتی روحانی و تیم فعال این ستاد به رهبری سید ضیا رضا توفیقی قطعاً و طبیعتاً مورد مشورت واقع خواهند شد ولی نمیتوان به اثرگذاری و نقش انها چندان مطمئن بود و قدرت تاجگردون و حضور زارع ممکن است در نهایت به بروز اختلاف منجر شود و این تیم را به حاشیه ببرد. این گروه نیز گزینه چندانی در چنته ندارند شاید تنها گزینه آنها علی اسماعیلی سیاستمدار اخلاق گرا و تهران نشین باشد که در دوره قبلی تا امضای حکم رفت ولی در نهایت نشد. او نیز با یک مانع بزرگ به نام تاجگردون مواجه است.
موسی خادمی نیز یقیناً طرف مشورت تیم انتصابات وزارت کشور قرار خواهد گرفت گرچه پیشتر نیز گفته شد در انتخاب یک استاندار گاهی شخص رئیس جمهور و معاون اول او تعیین کننده هستند. خادمی هم نیروی هم استانی قابل اتکا برای معرفی ندارد اتفاقاً معاونان و نزدیکان او از ضعیفترین مدیران هستند که سبب شکل گیری انتقادات زیادی حتی به دولت شدهاند که در این میان کرامت کریمی و اعضای دفتر او و برخی فرماندارانش در رأس آنها قرار دارند.
باید قبول کرد که اگر چه نیروهای خوبی در درون استان وجود دارد اما تشدید تعصبات قومیتی باعث شده است حتی اگر افشانی و نیکبخت هم به استان بیایند مبتلای همین وضعیت شوند. پس باید امیدوار بود یک استاندار مبرا از این تعصبات به همراه نگرش و نگاه کارشناسی و دارا بودن نفوذ و توان در مرکز به استان بیاید تا شاید کمی از عمق مشکلات استان کاسته شود.