تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۱۳
کد مطلب : ۲۶۵۶۸۲
شورای دغدغه دار و شهردار مسئولیت پذیر
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛سیدچمران موسوی
ملاک انتخاب اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا شایسته سالاری است و افرادی باید ورود کنند که دغدغههای شخصی و سیاسی نداشته باشند بلکه دغدغه خدمت رسانی و توسعه پایدار شهر را داشته باشند. در انتخاب شایسته سالاری باید جایگزین مدیریت جناحی و سیاسی شود و فرایند این انتخاب در حوزه معرفت اندیشی و دانایی محوری باشد و جایگزین مدیریت مصلحت اندیشی شود. صرفا معتقد نیستم که افراد منتخب، چهره نباشد اما بسیاری از چهرههای گمنام هستند که دغدغه خدمت دارند و از سویی دیگر نیز دانش لازم برای مدیریت شهر را دارا هستند و میتوانند با دانایی محوری مشکلات را حل کنند. توسعه یافتگی شهرها و روستاها بخش مهمی از تکریم شهروندان است و توسعه پایدار باید دغدغه اعضای شورای شهر باشد و در راستای رفع معضلات شهری در حوزههای مختلف از جمله مسائل زیست محیطی، ساخت و سازها، مسائل فرهنگی، معضلات ترافیکی و اموری از این قبیل اهتمام و تلاش کنند. شوراهای شهر و روستا در حوزه حقوق شهروندی و عدم تمرکز حاکمیت و تصدیگری، نزدیکترین و وابستهترین گروه به مردم هستند و میتوانند دغدغههای شهروندان را به حاکمیت منتقل کنند بنابراین اصل محوری منافع شهروندان باعث میشود تا این شوراها تاثیرگذار باشند. حفظ منافع و افزایش سطح رضایتمندی مردم در شوراهای شهر باید به عنوان یک اصل اساسی مطرح باشد و خواستها و تمایلات شخصی و جناحی کنار گذاشته شود. شوراهای اسلامی شهر و روستا مزیت قانون اساسی ست و در قانون اساسی بحث شور و مشورت مورد تاکید قرار گرفته و میتوان دریافت که تقسیم قدرت بین مردم و کاهش قدرتی که بخواهد صرفا منافع فردی و حزبی را داشته باشد، مورد توجه قانون اساسی است. خدمتگزاری در شوراها یکی از مسئولیتهای ملی است و باید افراد واقعا دلسوز و متعهد، به دور از دغدغههای مالی و جناحی تنها به فکر شهروندان باشند تا از این طریق بدون اینکه بخواهند اهداف سیاسی و مالی داشته باشند، قوام و دوام شوراهای اسلامی شهر و روستا را در نظام حقوقی کشور دنبال کنند و در تصمیم گیریهای حاکمیت سهم و نقش موثری داشته باشند. به نظر میرسد، در امور حقوق شهروندی تدوین دوره آموزشی برای اعضای شورای شهر ضروری است و پیشنهاد میشود؛ وزارت کشور برای اعضای شوراهای شهر به ویژه در شهرهای کوچک، دورههای آموزشی نظاممند برنامه ریزی کند تا افراد منتخب مردم که با حسن سابقه وارد شوراها میشوند، آموزشهای مدیریت شهری ببینند و با مبانی قانونی و چشم اندازهای حقوقی آشنا شوند. خدمات شورای شهر در سطح شهرها باید پایش و ارزیابی شود و بدین منظور خوب است که گروههایی متمرکز از سازمانهای مردم نهاد در هر شهر، وضعیت شوراهای شهر را آسیبشناسی کنند تا ببینند که آیا وافعا محور اصلی شوراهای شهر منافع شهروندان بوده است یا خیر و آیا شوراها توانستهاند برای حل مشکلات شهری تاثیرگذار باشند همچنین ارتباط شوراها با شهرداریها نیز مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. شوراهای اسلامی نهادهای جدیدی هستند که بعد از انقلاب اسلامی و به استناد قانون اساسی به وجود آمدهاند و باید دید که آیا این شوراها توانستهاند با آگاهی و دانش، مدیریت شهری را ارتقا بخشند که آثار تصمیماتشان را در حل مشکلات شهری شاهد باشیم یا خیر. اعضای شورای شهر باید با صداقت با مردم برخورد کنند تا مردم به آنان اعتماد کنند و در اداره امور شهرها مشارکت داده باشند تا از طریق هم افزایی و ایجاد اعتماد و همدلی بین مردم و شوراهای شهر مدیریت شهری به بهترین نحو صورت گیرد اما اگر اعضای شوراها دغدغه خدمت به مردم را نداشته باشند و سایر دغدغهها را دنبال کنند، سرمایه اجتماعی هنگفتی را از دست خواهیم داد که فقدان آن جبران ناپذیر است.
ملاک انتخاب اعضای شوراهای اسلامی شهر و روستا شایسته سالاری است و افرادی باید ورود کنند که دغدغههای شخصی و سیاسی نداشته باشند بلکه دغدغه خدمت رسانی و توسعه پایدار شهر را داشته باشند. در انتخاب شایسته سالاری باید جایگزین مدیریت جناحی و سیاسی شود و فرایند این انتخاب در حوزه معرفت اندیشی و دانایی محوری باشد و جایگزین مدیریت مصلحت اندیشی شود. صرفا معتقد نیستم که افراد منتخب، چهره نباشد اما بسیاری از چهرههای گمنام هستند که دغدغه خدمت دارند و از سویی دیگر نیز دانش لازم برای مدیریت شهر را دارا هستند و میتوانند با دانایی محوری مشکلات را حل کنند. توسعه یافتگی شهرها و روستاها بخش مهمی از تکریم شهروندان است و توسعه پایدار باید دغدغه اعضای شورای شهر باشد و در راستای رفع معضلات شهری در حوزههای مختلف از جمله مسائل زیست محیطی، ساخت و سازها، مسائل فرهنگی، معضلات ترافیکی و اموری از این قبیل اهتمام و تلاش کنند. شوراهای شهر و روستا در حوزه حقوق شهروندی و عدم تمرکز حاکمیت و تصدیگری، نزدیکترین و وابستهترین گروه به مردم هستند و میتوانند دغدغههای شهروندان را به حاکمیت منتقل کنند بنابراین اصل محوری منافع شهروندان باعث میشود تا این شوراها تاثیرگذار باشند. حفظ منافع و افزایش سطح رضایتمندی مردم در شوراهای شهر باید به عنوان یک اصل اساسی مطرح باشد و خواستها و تمایلات شخصی و جناحی کنار گذاشته شود. شوراهای اسلامی شهر و روستا مزیت قانون اساسی ست و در قانون اساسی بحث شور و مشورت مورد تاکید قرار گرفته و میتوان دریافت که تقسیم قدرت بین مردم و کاهش قدرتی که بخواهد صرفا منافع فردی و حزبی را داشته باشد، مورد توجه قانون اساسی است. خدمتگزاری در شوراها یکی از مسئولیتهای ملی است و باید افراد واقعا دلسوز و متعهد، به دور از دغدغههای مالی و جناحی تنها به فکر شهروندان باشند تا از این طریق بدون اینکه بخواهند اهداف سیاسی و مالی داشته باشند، قوام و دوام شوراهای اسلامی شهر و روستا را در نظام حقوقی کشور دنبال کنند و در تصمیم گیریهای حاکمیت سهم و نقش موثری داشته باشند. به نظر میرسد، در امور حقوق شهروندی تدوین دوره آموزشی برای اعضای شورای شهر ضروری است و پیشنهاد میشود؛ وزارت کشور برای اعضای شوراهای شهر به ویژه در شهرهای کوچک، دورههای آموزشی نظاممند برنامه ریزی کند تا افراد منتخب مردم که با حسن سابقه وارد شوراها میشوند، آموزشهای مدیریت شهری ببینند و با مبانی قانونی و چشم اندازهای حقوقی آشنا شوند. خدمات شورای شهر در سطح شهرها باید پایش و ارزیابی شود و بدین منظور خوب است که گروههایی متمرکز از سازمانهای مردم نهاد در هر شهر، وضعیت شوراهای شهر را آسیبشناسی کنند تا ببینند که آیا وافعا محور اصلی شوراهای شهر منافع شهروندان بوده است یا خیر و آیا شوراها توانستهاند برای حل مشکلات شهری تاثیرگذار باشند همچنین ارتباط شوراها با شهرداریها نیز مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. شوراهای اسلامی نهادهای جدیدی هستند که بعد از انقلاب اسلامی و به استناد قانون اساسی به وجود آمدهاند و باید دید که آیا این شوراها توانستهاند با آگاهی و دانش، مدیریت شهری را ارتقا بخشند که آثار تصمیماتشان را در حل مشکلات شهری شاهد باشیم یا خیر. اعضای شورای شهر باید با صداقت با مردم برخورد کنند تا مردم به آنان اعتماد کنند و در اداره امور شهرها مشارکت داده باشند تا از طریق هم افزایی و ایجاد اعتماد و همدلی بین مردم و شوراهای شهر مدیریت شهری به بهترین نحو صورت گیرد اما اگر اعضای شوراها دغدغه خدمت به مردم را نداشته باشند و سایر دغدغهها را دنبال کنند، سرمایه اجتماعی هنگفتی را از دست خواهیم داد که فقدان آن جبران ناپذیر است.