تاریخ انتشار
سه شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۴۸
کد مطلب : ۲۶۲۲۹۲
گوشزد کردن نکاتی به منتخبین شوراهای شهرهای کهگیلویه و بویراحمد
۰
کبنا ؛بیژن ضامنی
ستردهتر شدن شهرها و اجتماعات انسانی و با عدم امکان دخالت دولتها در پارهای از امور یا ناکارآمدی نهادهای دولتی در بسیاری از مسائل، در دهههای پایانی قرن بیستم توجه به نهادهای مردمی و فارغ از قوانین و مقررات و بوروکراسیهای دولتی فزونی گرفت و سازمانهایی را پدید آورد که با بهره گیری از مشارکتهای مردمی با هدف حل معضلات خاص جوامع بشری رفته رفته کارکرد خود در حل این مشکلات را به نمایش گذارد یکی از این نهادهای مردمی شهرداری میباشد.
شهرداری، سازمان محلی است که بر طبق اصل عدم تمرکز اداری و بهمنظور ادارۀ امور محلی از قبیل عمران و آبادی، بهداشت شهر و رفاه ساکنان آن شهر، تأسیس میشود.
حال با توجه به اهمیت و جایگاه شهرداری و اعضای آن نکاتی را به منتخبین مردم و اعضای شورای شهر باید گوشزد کرد. اعضای شورای شهر و منختبین مردم فردی را انتخاب کنند که دغدغههای شخصی و سیاسی نداشته باشند بلکه دغدغه خدمت رسانی و توسعه پایدار را مد نظر قرار دهد.
در انتخاب شهردار شایسته سالاری باید جایگزین مدیریت جناحی و سیاسی شود و فرایند انتخاب شهردار در حوزه معرفت اندیشی و دانایی محوری باشد و جایگزین مدیریت مصلحت. این را نمیگوییم شخصی که منصب دار جایگاه شهردار میشود، چهره نباشد اما بسیاری از چهرههای گمنام هستند که دغدغه خدمت دارند و از سویی دیگر نیز دانش لازم برای مدیریت شهر را دارا هستند و میتوانند با دانایی محوری مشکلات را حل کند توسعه یافتگی شهرها و روستاها بخش مهمی از تکریم شهروندان است و توسعه پایدار باید دغدغه شهردار و اعضای شورای شهر باشد و در راستای رفع معضلات شهری در حوزههای مختلف از جمله مسائل زیست محیطی، ساخت و سازها، مسائل فرهنگی، معضلات ترافیکی و اموری از این قبیل اهتمام و تلاش کنند.
شهردار و شورای شهر نزدیکترین و وابستهترین گروه به مردم هستند و میتوانند دغدغههای شهروندان را به حاکمیت منتقل کنند بنابراین اصل محوری منافع شهروندان باعث میشود تا این شوراها تاثیرگذار باشند.
حفظ منافع و افزایش سطح رضایتمندی مردم در شهرداریها باید به عنوان یک اصل اساسی مطرح باشد و خواستها و تمایلات شخصی و جناحی کنار گذاشته شود.
خدمتگزاری در شهرداری یکی از مسئولیتهای ملی است و باید افراد واقعا دلسوز و متعهد، به دور از دغدغههای مالی و جناحی تنها به فکر شهروندان باشند تا از این طریق بدون اینکه بخواهند اهداف سیاسی و مالی داشته باشند، قوام و دوام را در نظام حقوقی کشور دنبال کنند و در تصمیم گیریهای حاکمیت سهم و نقش موثری داشته باشند.
اعضای شورای شهر و شهردار با صداقت با مردم برخورد کنند تا مردم به آنان اعتماد کنند و در اداره امور شهرها مشارکت داده باشند تا از طریق هم افزایی و ایجاد اعتماد و همدلی بین مردم و شوراهای شهر مدیریت شهری به بهترین نحو صورت گیرد. و در پایان این نکته را یادآور شوم و آن این است که اما اعضای شوراها و شهردار دغدغه خدمت به مردم را نداشته باشند و سایر دغدغهها را دنبال کنند، سرمایه اجتماعی هنگفتی را از دست خواهیم داد که فقدان آن جبران ناپذیر است.
ستردهتر شدن شهرها و اجتماعات انسانی و با عدم امکان دخالت دولتها در پارهای از امور یا ناکارآمدی نهادهای دولتی در بسیاری از مسائل، در دهههای پایانی قرن بیستم توجه به نهادهای مردمی و فارغ از قوانین و مقررات و بوروکراسیهای دولتی فزونی گرفت و سازمانهایی را پدید آورد که با بهره گیری از مشارکتهای مردمی با هدف حل معضلات خاص جوامع بشری رفته رفته کارکرد خود در حل این مشکلات را به نمایش گذارد یکی از این نهادهای مردمی شهرداری میباشد.
شهرداری، سازمان محلی است که بر طبق اصل عدم تمرکز اداری و بهمنظور ادارۀ امور محلی از قبیل عمران و آبادی، بهداشت شهر و رفاه ساکنان آن شهر، تأسیس میشود.
حال با توجه به اهمیت و جایگاه شهرداری و اعضای آن نکاتی را به منتخبین مردم و اعضای شورای شهر باید گوشزد کرد. اعضای شورای شهر و منختبین مردم فردی را انتخاب کنند که دغدغههای شخصی و سیاسی نداشته باشند بلکه دغدغه خدمت رسانی و توسعه پایدار را مد نظر قرار دهد.
در انتخاب شهردار شایسته سالاری باید جایگزین مدیریت جناحی و سیاسی شود و فرایند انتخاب شهردار در حوزه معرفت اندیشی و دانایی محوری باشد و جایگزین مدیریت مصلحت. این را نمیگوییم شخصی که منصب دار جایگاه شهردار میشود، چهره نباشد اما بسیاری از چهرههای گمنام هستند که دغدغه خدمت دارند و از سویی دیگر نیز دانش لازم برای مدیریت شهر را دارا هستند و میتوانند با دانایی محوری مشکلات را حل کند توسعه یافتگی شهرها و روستاها بخش مهمی از تکریم شهروندان است و توسعه پایدار باید دغدغه شهردار و اعضای شورای شهر باشد و در راستای رفع معضلات شهری در حوزههای مختلف از جمله مسائل زیست محیطی، ساخت و سازها، مسائل فرهنگی، معضلات ترافیکی و اموری از این قبیل اهتمام و تلاش کنند.
شهردار و شورای شهر نزدیکترین و وابستهترین گروه به مردم هستند و میتوانند دغدغههای شهروندان را به حاکمیت منتقل کنند بنابراین اصل محوری منافع شهروندان باعث میشود تا این شوراها تاثیرگذار باشند.
حفظ منافع و افزایش سطح رضایتمندی مردم در شهرداریها باید به عنوان یک اصل اساسی مطرح باشد و خواستها و تمایلات شخصی و جناحی کنار گذاشته شود.
خدمتگزاری در شهرداری یکی از مسئولیتهای ملی است و باید افراد واقعا دلسوز و متعهد، به دور از دغدغههای مالی و جناحی تنها به فکر شهروندان باشند تا از این طریق بدون اینکه بخواهند اهداف سیاسی و مالی داشته باشند، قوام و دوام را در نظام حقوقی کشور دنبال کنند و در تصمیم گیریهای حاکمیت سهم و نقش موثری داشته باشند.
اعضای شورای شهر و شهردار با صداقت با مردم برخورد کنند تا مردم به آنان اعتماد کنند و در اداره امور شهرها مشارکت داده باشند تا از طریق هم افزایی و ایجاد اعتماد و همدلی بین مردم و شوراهای شهر مدیریت شهری به بهترین نحو صورت گیرد. و در پایان این نکته را یادآور شوم و آن این است که اما اعضای شوراها و شهردار دغدغه خدمت به مردم را نداشته باشند و سایر دغدغهها را دنبال کنند، سرمایه اجتماعی هنگفتی را از دست خواهیم داد که فقدان آن جبران ناپذیر است.