تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۱ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۲۰
کد مطلب : ۲۵۸۱۷۳
شوخ طبعی وحاضر جوابی مردم کهگیلویه ویویراحمد
۰
کبنا ؛
جهانگیر ایزدپناه
شوخ طبعی وبذله گوئی، حاضر جوابی وخندانیدن نوعی ذوق، توانائی واستعداد وفن بیان استکه بوسیله آن انسانها بر سختی روزگارومشکلات واضطرابها به مقابله میپردازند وبا خندیدن وخنداندن بارمشقات زندگی را کاهش میدهند. شوخ طبعی نوعی شادی آفرینی، امیدواری، به چالش کشیدن سختیها وناملایمات وانگیزشی برای زندگی است. این ذوق واستعداد همانند دیگر خصائص در همه بطور یکسان وجود ندارد.
شوخ طبعی وبذل گوئی شمشیر دو لبهی است که متاثراز خلق و خو و روان وشخصیت شوخ طبعان میباشد. یا باعث با هم خندیدن وشادی جمع و روح افزائی وانبساط خاطرو بهبود روابط جمع میگردد و یا در جهت تمسخر و دست انداختن دیگران و تیرگی روابط وهزل (شوخیهای سبک وخلاف اخلاق وادب) وهجو (تمسخر وبدگوئی وعیب جوئی) است. قدر مسلم عقل سلیم، ادب و فرهنگ ما شق اول را ترجیح میدهد گر چه گه گاهی هم نیم نگاهی به شق دوم دارد که خواه ناخواه در گوشه کنار جوامع پابرجاست و طرفداران خاص خود را دارد.
شرایط و ویژگی های جوامع مختلف هم متفاوت است بعنوان مثال بذله وشوخیای که درجامعه روستائی-عشایری باعث خنده و سر گرمی و انبساط خاطر شود میتواند درجوامع شهری موجب رنجش و تیرگی روابط گردد.
به طور کلی میتوان گفت که اشخاص شوخ طبع دارای روحیه شادتر، آسان گیروقدرت بیشتری برای فائق آمدن برمشکلات وتحمل آنها دارند. درروزگار و روزهای سخت و مصائب زندگی بدون شک خندیدن وخنداندن وروحیه بخشی نوعی شفائت روحی است و وجود آن نعمتی ارزنده وبس گرانبهاست.
شوخ طبعان کمتر به زندگی به دیده منفی نگاه میکنند یعنی مثبت گرایند، حساسیت کمتری دارند، زود رنج نیستند و کدورتها را به زودی فراموش میکنند و ذهنشان را دراز مدت بر مسائل غیر عمده درگیرنمی کنند، در روابط سخت گیر و یبس (خشک) نیستند وهمانند افراد یبس به اصطلاح تفنگ برنو بلند قورت ندادهاند.
روانشناسان بر این نظرند که شوخ طبع بودن یا نبودن بر اثر نوع تحلیل و واکنش مغزی است یعنی شوخ طبعان تحلیل و واکنش مغزیشان بیشتر منعطف، شاد و خنده رویانه است. ولی واکنش و تحلیل مغزی اشخاص خشک و تند عبوسانه و سخت گیرانه است.
حتی بعضی از نظریه پردازان معتقداند که نوع مزاج (بلغمی، صفراوی، سودائی) نیز در شوخ طبعی اثر دارند. وا فراد چاق (بلغمی) آسان گیر ترند.
یک نکته را یاد اور کنیم که نباید پنداشت که شوخ طبعها وطنز پردازان بیغم و بیدرداند چه بسا که آنها در درون خود بسی غم و درد شخصی و اجتماعی دارند.
شوخ طبعی وحاضر جوابی مردم کهگیلویه ویویراحمد
مردم ما علیرغم محرومیتها ودشواریها بنظر میرسد که در شعر و شاعری و بذله گویی و حاضر جوابی دارای ذوق و سلیقه خوبی هستند. چرائی این مسئله همت و بررسی را از جانب صاحب نظران میطلبد و به سزا و شاینده است که به آن پرداخته شود که آیا علاوه بر طبیعت زیبای استان چه عناصر دیگری در پرورش این روحیه دخیلاند.
اشعار حماسی رزمیشان هم ناشی از مبارزات، جنگها و دلاوریهایشان میباشد. همین ذوق و سلیقهی شعرو شوخیها گرچه گاهی سر از هزل و هجو هم در میآورد اما حداقل مفری برای کاستن از محرومیتها، سختیها و خستگی راه و روزگارشان بوده و هست و در جمع مجالسشان رواج دارد. چند نکته را میتوان برای این ذوق شعری و هنری مردم استان ذکر کرد
طبیعت سرسبز و روح نواز و روح افزای استان کهگیلویه و بویراحمد که خود به روحیهی شاد و در نتیجه به شعر و لطافت طبع کمک میکند
جنگها، مبارزهها، و دلاوریها که در رواج روحیه و پرورش اشعار حماسی نقش به سزایی دارند
رقابتهای طایفهای –ایلی که گاهی باعث گوشه و کنایه زنی (کوک) میشود که طرف مقابل هم بالطبع تلاش در جواب گویی و دفاع از خود و طایفه خود را دارد. در واقع شکلی از رقابت وتلاش برای پیروزی است.
مردم ما همیشه اهل مجالست و مهمانی و دورهم جمع شدن بودهاند که یکی از سرگرمی و مجلس آراییهای این مجالس، شوخیها و شعر بوده بنابراین کسانی که در این زمینه توانایی داشتهاند مورد پذیرش و احترام قرار میگرفتند و مردم خواهان حضور آنها در تمام مجالس بودند که به تدریج موجب تشویق ترویج و پرورش این روحیه میگردیده و گفتهها و هنرنمائیهایشان هم نُقل هر محفل ومجلسی بوده.
سران و بزرگان در هنگام گشت گذار و مسافرت ومجالسشان همیشه شوخ طبعان و مجلس آرایان را همراه داشته که ملتزم رکابشان باشند. بنا بر این شوخ طبعان ازارزش و جایگاه مناسبی در بین بزرگان هم برخوردار بودهاند. این خود مشوقی برای پرورش این روحیات است.
نبود اثار مکتوب به زبان بومی و پایین بودن اطلاعات کافی(گر چه نقیصه بزرگی بوده) موجب میشد که راویان و هنروران شفاهی و مجلس آرایان همیشه مورد تشویق، احترام و پذیرش باشند.
بعضی از تش و تیرهها و طوایف در بذله گوی و شعر مهارت بیشتری دارند. این مسئله نمیتواند دلایل ژنتیکی یا موروثی داشته باشد بلکه بیشتر بخاطر رواج، تشویق، آموختن، اکتساب، پرورش وانتقال این ذوق به دیگران بوده که به تدریج به خصوصیات آنها تبدیل گشته.
جامعه روستای –عشایری نسبت به جوامع شهری از روابط صمیمانهتر و خودمانیتر و رک گوئی بیشتری برخوردارند که در نتیجه شوخی و طنزهای خود را راحتتر و آزادتر بیان میکنند و کمتر مراعات بعضی ملاحظات را دارند. بطور کلی ویژگیهای فرهنگی نسبتا متفاوتی دارندوکمتر دچار خودسانسوریند وشوخیها بخش بیشتری از سرگرمیهایشان راتشکیل میدهند.
طبیعت کار و شیوه امرار معاش و محیطهای زمخت کاری در میزان و نوع شوخی و سرگرمیها تاثیرگزارند.
جهانگیر ایزدپناه
شوخ طبعی وبذله گوئی، حاضر جوابی وخندانیدن نوعی ذوق، توانائی واستعداد وفن بیان استکه بوسیله آن انسانها بر سختی روزگارومشکلات واضطرابها به مقابله میپردازند وبا خندیدن وخنداندن بارمشقات زندگی را کاهش میدهند. شوخ طبعی نوعی شادی آفرینی، امیدواری، به چالش کشیدن سختیها وناملایمات وانگیزشی برای زندگی است. این ذوق واستعداد همانند دیگر خصائص در همه بطور یکسان وجود ندارد.
شوخ طبعی وبذل گوئی شمشیر دو لبهی است که متاثراز خلق و خو و روان وشخصیت شوخ طبعان میباشد. یا باعث با هم خندیدن وشادی جمع و روح افزائی وانبساط خاطرو بهبود روابط جمع میگردد و یا در جهت تمسخر و دست انداختن دیگران و تیرگی روابط وهزل (شوخیهای سبک وخلاف اخلاق وادب) وهجو (تمسخر وبدگوئی وعیب جوئی) است. قدر مسلم عقل سلیم، ادب و فرهنگ ما شق اول را ترجیح میدهد گر چه گه گاهی هم نیم نگاهی به شق دوم دارد که خواه ناخواه در گوشه کنار جوامع پابرجاست و طرفداران خاص خود را دارد.
شرایط و ویژگی های جوامع مختلف هم متفاوت است بعنوان مثال بذله وشوخیای که درجامعه روستائی-عشایری باعث خنده و سر گرمی و انبساط خاطر شود میتواند درجوامع شهری موجب رنجش و تیرگی روابط گردد.
به طور کلی میتوان گفت که اشخاص شوخ طبع دارای روحیه شادتر، آسان گیروقدرت بیشتری برای فائق آمدن برمشکلات وتحمل آنها دارند. درروزگار و روزهای سخت و مصائب زندگی بدون شک خندیدن وخنداندن وروحیه بخشی نوعی شفائت روحی است و وجود آن نعمتی ارزنده وبس گرانبهاست.
شوخ طبعان کمتر به زندگی به دیده منفی نگاه میکنند یعنی مثبت گرایند، حساسیت کمتری دارند، زود رنج نیستند و کدورتها را به زودی فراموش میکنند و ذهنشان را دراز مدت بر مسائل غیر عمده درگیرنمی کنند، در روابط سخت گیر و یبس (خشک) نیستند وهمانند افراد یبس به اصطلاح تفنگ برنو بلند قورت ندادهاند.
روانشناسان بر این نظرند که شوخ طبع بودن یا نبودن بر اثر نوع تحلیل و واکنش مغزی است یعنی شوخ طبعان تحلیل و واکنش مغزیشان بیشتر منعطف، شاد و خنده رویانه است. ولی واکنش و تحلیل مغزی اشخاص خشک و تند عبوسانه و سخت گیرانه است.
حتی بعضی از نظریه پردازان معتقداند که نوع مزاج (بلغمی، صفراوی، سودائی) نیز در شوخ طبعی اثر دارند. وا فراد چاق (بلغمی) آسان گیر ترند.
یک نکته را یاد اور کنیم که نباید پنداشت که شوخ طبعها وطنز پردازان بیغم و بیدرداند چه بسا که آنها در درون خود بسی غم و درد شخصی و اجتماعی دارند.
شوخ طبعی وحاضر جوابی مردم کهگیلویه ویویراحمد
مردم ما علیرغم محرومیتها ودشواریها بنظر میرسد که در شعر و شاعری و بذله گویی و حاضر جوابی دارای ذوق و سلیقه خوبی هستند. چرائی این مسئله همت و بررسی را از جانب صاحب نظران میطلبد و به سزا و شاینده است که به آن پرداخته شود که آیا علاوه بر طبیعت زیبای استان چه عناصر دیگری در پرورش این روحیه دخیلاند.
اشعار حماسی رزمیشان هم ناشی از مبارزات، جنگها و دلاوریهایشان میباشد. همین ذوق و سلیقهی شعرو شوخیها گرچه گاهی سر از هزل و هجو هم در میآورد اما حداقل مفری برای کاستن از محرومیتها، سختیها و خستگی راه و روزگارشان بوده و هست و در جمع مجالسشان رواج دارد. چند نکته را میتوان برای این ذوق شعری و هنری مردم استان ذکر کرد
طبیعت سرسبز و روح نواز و روح افزای استان کهگیلویه و بویراحمد که خود به روحیهی شاد و در نتیجه به شعر و لطافت طبع کمک میکند
جنگها، مبارزهها، و دلاوریها که در رواج روحیه و پرورش اشعار حماسی نقش به سزایی دارند
رقابتهای طایفهای –ایلی که گاهی باعث گوشه و کنایه زنی (کوک) میشود که طرف مقابل هم بالطبع تلاش در جواب گویی و دفاع از خود و طایفه خود را دارد. در واقع شکلی از رقابت وتلاش برای پیروزی است.
مردم ما همیشه اهل مجالست و مهمانی و دورهم جمع شدن بودهاند که یکی از سرگرمی و مجلس آراییهای این مجالس، شوخیها و شعر بوده بنابراین کسانی که در این زمینه توانایی داشتهاند مورد پذیرش و احترام قرار میگرفتند و مردم خواهان حضور آنها در تمام مجالس بودند که به تدریج موجب تشویق ترویج و پرورش این روحیه میگردیده و گفتهها و هنرنمائیهایشان هم نُقل هر محفل ومجلسی بوده.
سران و بزرگان در هنگام گشت گذار و مسافرت ومجالسشان همیشه شوخ طبعان و مجلس آرایان را همراه داشته که ملتزم رکابشان باشند. بنا بر این شوخ طبعان ازارزش و جایگاه مناسبی در بین بزرگان هم برخوردار بودهاند. این خود مشوقی برای پرورش این روحیات است.
نبود اثار مکتوب به زبان بومی و پایین بودن اطلاعات کافی(گر چه نقیصه بزرگی بوده) موجب میشد که راویان و هنروران شفاهی و مجلس آرایان همیشه مورد تشویق، احترام و پذیرش باشند.
بعضی از تش و تیرهها و طوایف در بذله گوی و شعر مهارت بیشتری دارند. این مسئله نمیتواند دلایل ژنتیکی یا موروثی داشته باشد بلکه بیشتر بخاطر رواج، تشویق، آموختن، اکتساب، پرورش وانتقال این ذوق به دیگران بوده که به تدریج به خصوصیات آنها تبدیل گشته.
جامعه روستای –عشایری نسبت به جوامع شهری از روابط صمیمانهتر و خودمانیتر و رک گوئی بیشتری برخوردارند که در نتیجه شوخی و طنزهای خود را راحتتر و آزادتر بیان میکنند و کمتر مراعات بعضی ملاحظات را دارند. بطور کلی ویژگیهای فرهنگی نسبتا متفاوتی دارندوکمتر دچار خودسانسوریند وشوخیها بخش بیشتری از سرگرمیهایشان راتشکیل میدهند.
طبیعت کار و شیوه امرار معاش و محیطهای زمخت کاری در میزان و نوع شوخی و سرگرمیها تاثیرگزارند.