تاریخ انتشار
يکشنبه ۴ تير ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۳۵
کد مطلب : ۲۵۷۱۷۵
تزریق نفاق در شورای جدید دهدشت؛ آن که باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد...
۰
کبنا ؛یعقوب درویشان
این روزها تعدادی از آقایان با استفاده از رسانههای مجازی به جای احترام به انتخاب و منتخبین مردم تلاش میکنند تا نظراتشان را به جامعه تحمیل کنند.
ابتدا روی سخنم با بعضی از اصحاب رسانه است که از مسیر اعتدال خارج شدهاند و به بیراههی اغفال میروند. غافل از وظیفهی رسانهایشان که آگاهی بخشی و بسط منابع توسعه و رفاه و فرهنگ سازی میباشد، به مثابهی بوقهای تبلیغاتی عدهای سیاستمدار و فئودال عمل میکنند.
در روزهای داغ تابستان دهدشت اخیراً مطالبی خاطر جامعه را مخدوش داشته است که حاکی از اعمال زر و زور بر تفکرات رسانه ها میباشد تا بستر را برای انتصاب افرادی پراگماتیسم و خودبزرگ بین فراهم نمایند.
این روزها فشارهای حزبی و قومیتی بر منتخبین مردم به حدی رسیده است که برخی برای تأمین منافع و ارضای خود برتر بینی شان، از رسانهها به عنوان یک ابزار فشار و گاهی تخریب استفاده میکنند.
بعد از یک مصاحبهی غیر اصولی که مصاحبه شونده با طرح یک سوال به مستند سرایی پرداخته بود و در ادامه با تسویه حساب حزبی در حد چند طرح گنگ بیاناتی داشتند و متاسفانه در چند سایت محلی منتشر شد تا افکار عمومی جریحه دار شود، مجدداً انتشار مطلبی با رنگ و بوی مطالبهگری حزبی نیز به احساسات مردم شریف کهگیلویه و اقوام و نخبگان آسیب میزند. مطلبی که تا معارفهی شهردار جدید دهدشت پیش رفته است.
نویسنده بیان کردهاند: که عدم حمایت حزبی اصلاح طلبان از شورای قبل باعث بروز مشکلات عدیدهای گردید. این تفکر یک فرافکنی بزرگ بیش نیست، زیرا قبل از آنکه قومیت گرایی باعث تنش و اختلاف در شورای چهارم باشد دخالتهای بیجا و زیادهخواهی احزاب باعث بیثباتی در شورای چهارم شد.
در شورای چهارم، جبههی اصلاحات با دخالت غیراصولی و چانه زنی نامتعارف برای معرفی (ب) باعث بروز ناهماهنگی و نابسامانی گردید و زمانی که شکست خوردند به سیاست تفرقه و دستهبندی اقلیت، اکثریت روی آوردند.
استقلال شورای چهارم در نپذیرفتن گزینهی تحمیلی احزاب قابل ستایش است هر چند بعدها این شورا به سمت قومیتگرایی پیش رفت و سیاست نامناسب اصلاحات و مقاومت قوم گرایی اعضا، به چالش و تقابل منجر گردید. قومیتگرایی کُنشی دفاعی بود که یک قومیت در برابر سیاست اصلاح طلبان از خود نشان داد هر چند در ادامه تمام نهادهای دولتی و مدیران اصلاحات با تخلفات شهردار و شورا همسو یا بیتفاوت شدند.
تحمیل (ب) به شورای قبل آغاز تنش بود و در این دوره نیز دستهای پنهانی دارند همان بازی (ب) یا تنش را طراحی و اجرا میکنند. در دورهی قبل معرفی و رد (ب)، چهار سال دهدشت را به مناقشه کشاند و اینک نیز همین سناریو دارد کلید میخورد.
نویسنده یادآور شده است که اعضای شورای پنجم وامدار جبههی اصلاحات میباشند، حال آنکه این مطلب غیر واقعی و نامعقول مینماید زیرا، انتخاب شورا بیشتر عشیرهای بود تا حزبی. حزب چه فعالیت مثبتی انجام داد؟ مگر نه اینکه حتی نتوانستند یک لیست مشترک و جامع ارائه بدهند؟ اگر منتخبین با حمایت پایگاه فکری اصلاحات بوده پس بقیهی اعضا در چه رتبه ای قرار دارند؟ پیشکسوتان اصلاحات چرا پذیرفته نشدند؟ مگر پیامها و تلفنهای فلانی را در رد حمایت از اشخاص در روز انتخابات فراموش کرده اید؟ بیاید و منصفانه تلاش های جوانان و بزرگان و اتحاد اقوام را به نفع شخص خاصی مصادره نکنید. تغییر را بپذیرید و دست از تحمیل بردارید.
صریح عرض کنم، روز انتخابات چند لیست از طرف منطقیان معرفی شد؟
مگر با فتوشاپ و اسکن، بازی رسانهای راه نینداختید؟ پس چرا مغلطه میکنید؟ مگر پیامهای منطقیان در رد لیستها نشانهی سردرگمی اصلاحات نبود؟
در پتانسیل بالای طیف اصلاحات در دهدشت شکی نیست اما بحث قومیت و عشیرهها عملاً از ایجاد لیست مشترک اصلاحات در شورا جلوگیری کرد هر چند اصلاح طلبان در پستوهای لابی از چند نفر حمایت کردند. دوم درگیر بودن طیف اصلاح طلبان با انتخاب ریاست جمهوری از قدرت مانور آنان کاست.
اینک که افرادی با همت شهروندان و اتحاد و همدلی مردم با عنوان منتخب به شورای پنجم راه یافته اند بیائید و مصادره شان نکنید. افرادی که باتلاش و سابقهی درخشان شان در فعالیتهای اجتماعی به کرسی شورا رسیدهاند متعلق به عموم مردم هستند و به طیف خاصی تعلق ندارند. در سلیقه و سابقهی سیاسی منتخبین دخول نمیکنم ولی معروض میدارم: بعد از نپذیرفتن شهرداری (ب) در شورای چهارم، (ب) عملا منتظر نشست تا هرپست مدیریتی را تصاحب نماید تا اصلاح طلبان دست پر مهره تری داشته باشند. از تلاش برای شهرداری تا مدیریت آبفای شهری و مجددا در زمان احتمالی عزل و استیضاح تخشا و دوباره در زمان فعلی..
اعضای شورای پنجم منتخبین مردم هستند و مورد اعتماد جامعه. قرار است شهر بیروح و آسیب دیدهی ( به لحاظ نبود فضای سبز، زیباسازی، مبلمان شهری و ...) کهگیلویه را به ساحل نجات برسانند، پس لطفا از حاشیه بپرهیزید. اعضای شورا (ب) را نپذیرفتهاند جز یک نفر که در مقابل فلان کس وامدار مانده است.
اصلاحات جریان ریشه داری است با طرفداران فراوان اما:
مردم را عوام ندانید و خودتان را خواص قلمداد نکنید. مردم را ابزار قرار ندهید. برای تسویه حسابهای شخصی، کسی را به جامعه تحمیل نکنید. بگذارید منتخبان مردم خودشان انتخاب کنند و پاسخگوی اعتماد مردم باشند.
دولت همیشه همسو هست و خدمتگزار، تقابل بی معناست. دهدشت شهردار همسو نمیخواهد شهردار خدمتگزار میخواهد.
امیدواریم جریان اصلاحات در کهگیلویه به خواسته های مردم و منتخبانشان احترام بگذارد و چوب حراج را از سر شهرداری بر دارند. مردم به صداقت و تخصص منتخبانشان در شورای پنجم ایمان دارند.
«ب»ها را جای دیگری منصوب بفرمایید.
آن که باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد...
این روزها تعدادی از آقایان با استفاده از رسانههای مجازی به جای احترام به انتخاب و منتخبین مردم تلاش میکنند تا نظراتشان را به جامعه تحمیل کنند.
ابتدا روی سخنم با بعضی از اصحاب رسانه است که از مسیر اعتدال خارج شدهاند و به بیراههی اغفال میروند. غافل از وظیفهی رسانهایشان که آگاهی بخشی و بسط منابع توسعه و رفاه و فرهنگ سازی میباشد، به مثابهی بوقهای تبلیغاتی عدهای سیاستمدار و فئودال عمل میکنند.
در روزهای داغ تابستان دهدشت اخیراً مطالبی خاطر جامعه را مخدوش داشته است که حاکی از اعمال زر و زور بر تفکرات رسانه ها میباشد تا بستر را برای انتصاب افرادی پراگماتیسم و خودبزرگ بین فراهم نمایند.
این روزها فشارهای حزبی و قومیتی بر منتخبین مردم به حدی رسیده است که برخی برای تأمین منافع و ارضای خود برتر بینی شان، از رسانهها به عنوان یک ابزار فشار و گاهی تخریب استفاده میکنند.
بعد از یک مصاحبهی غیر اصولی که مصاحبه شونده با طرح یک سوال به مستند سرایی پرداخته بود و در ادامه با تسویه حساب حزبی در حد چند طرح گنگ بیاناتی داشتند و متاسفانه در چند سایت محلی منتشر شد تا افکار عمومی جریحه دار شود، مجدداً انتشار مطلبی با رنگ و بوی مطالبهگری حزبی نیز به احساسات مردم شریف کهگیلویه و اقوام و نخبگان آسیب میزند. مطلبی که تا معارفهی شهردار جدید دهدشت پیش رفته است.
نویسنده بیان کردهاند: که عدم حمایت حزبی اصلاح طلبان از شورای قبل باعث بروز مشکلات عدیدهای گردید. این تفکر یک فرافکنی بزرگ بیش نیست، زیرا قبل از آنکه قومیت گرایی باعث تنش و اختلاف در شورای چهارم باشد دخالتهای بیجا و زیادهخواهی احزاب باعث بیثباتی در شورای چهارم شد.
در شورای چهارم، جبههی اصلاحات با دخالت غیراصولی و چانه زنی نامتعارف برای معرفی (ب) باعث بروز ناهماهنگی و نابسامانی گردید و زمانی که شکست خوردند به سیاست تفرقه و دستهبندی اقلیت، اکثریت روی آوردند.
استقلال شورای چهارم در نپذیرفتن گزینهی تحمیلی احزاب قابل ستایش است هر چند بعدها این شورا به سمت قومیتگرایی پیش رفت و سیاست نامناسب اصلاحات و مقاومت قوم گرایی اعضا، به چالش و تقابل منجر گردید. قومیتگرایی کُنشی دفاعی بود که یک قومیت در برابر سیاست اصلاح طلبان از خود نشان داد هر چند در ادامه تمام نهادهای دولتی و مدیران اصلاحات با تخلفات شهردار و شورا همسو یا بیتفاوت شدند.
تحمیل (ب) به شورای قبل آغاز تنش بود و در این دوره نیز دستهای پنهانی دارند همان بازی (ب) یا تنش را طراحی و اجرا میکنند. در دورهی قبل معرفی و رد (ب)، چهار سال دهدشت را به مناقشه کشاند و اینک نیز همین سناریو دارد کلید میخورد.
نویسنده یادآور شده است که اعضای شورای پنجم وامدار جبههی اصلاحات میباشند، حال آنکه این مطلب غیر واقعی و نامعقول مینماید زیرا، انتخاب شورا بیشتر عشیرهای بود تا حزبی. حزب چه فعالیت مثبتی انجام داد؟ مگر نه اینکه حتی نتوانستند یک لیست مشترک و جامع ارائه بدهند؟ اگر منتخبین با حمایت پایگاه فکری اصلاحات بوده پس بقیهی اعضا در چه رتبه ای قرار دارند؟ پیشکسوتان اصلاحات چرا پذیرفته نشدند؟ مگر پیامها و تلفنهای فلانی را در رد حمایت از اشخاص در روز انتخابات فراموش کرده اید؟ بیاید و منصفانه تلاش های جوانان و بزرگان و اتحاد اقوام را به نفع شخص خاصی مصادره نکنید. تغییر را بپذیرید و دست از تحمیل بردارید.
صریح عرض کنم، روز انتخابات چند لیست از طرف منطقیان معرفی شد؟
مگر با فتوشاپ و اسکن، بازی رسانهای راه نینداختید؟ پس چرا مغلطه میکنید؟ مگر پیامهای منطقیان در رد لیستها نشانهی سردرگمی اصلاحات نبود؟
در پتانسیل بالای طیف اصلاحات در دهدشت شکی نیست اما بحث قومیت و عشیرهها عملاً از ایجاد لیست مشترک اصلاحات در شورا جلوگیری کرد هر چند اصلاح طلبان در پستوهای لابی از چند نفر حمایت کردند. دوم درگیر بودن طیف اصلاح طلبان با انتخاب ریاست جمهوری از قدرت مانور آنان کاست.
اینک که افرادی با همت شهروندان و اتحاد و همدلی مردم با عنوان منتخب به شورای پنجم راه یافته اند بیائید و مصادره شان نکنید. افرادی که باتلاش و سابقهی درخشان شان در فعالیتهای اجتماعی به کرسی شورا رسیدهاند متعلق به عموم مردم هستند و به طیف خاصی تعلق ندارند. در سلیقه و سابقهی سیاسی منتخبین دخول نمیکنم ولی معروض میدارم: بعد از نپذیرفتن شهرداری (ب) در شورای چهارم، (ب) عملا منتظر نشست تا هرپست مدیریتی را تصاحب نماید تا اصلاح طلبان دست پر مهره تری داشته باشند. از تلاش برای شهرداری تا مدیریت آبفای شهری و مجددا در زمان احتمالی عزل و استیضاح تخشا و دوباره در زمان فعلی..
اعضای شورای پنجم منتخبین مردم هستند و مورد اعتماد جامعه. قرار است شهر بیروح و آسیب دیدهی ( به لحاظ نبود فضای سبز، زیباسازی، مبلمان شهری و ...) کهگیلویه را به ساحل نجات برسانند، پس لطفا از حاشیه بپرهیزید. اعضای شورا (ب) را نپذیرفتهاند جز یک نفر که در مقابل فلان کس وامدار مانده است.
اصلاحات جریان ریشه داری است با طرفداران فراوان اما:
مردم را عوام ندانید و خودتان را خواص قلمداد نکنید. مردم را ابزار قرار ندهید. برای تسویه حسابهای شخصی، کسی را به جامعه تحمیل نکنید. بگذارید منتخبان مردم خودشان انتخاب کنند و پاسخگوی اعتماد مردم باشند.
دولت همیشه همسو هست و خدمتگزار، تقابل بی معناست. دهدشت شهردار همسو نمیخواهد شهردار خدمتگزار میخواهد.
امیدواریم جریان اصلاحات در کهگیلویه به خواسته های مردم و منتخبانشان احترام بگذارد و چوب حراج را از سر شهرداری بر دارند. مردم به صداقت و تخصص منتخبانشان در شورای پنجم ایمان دارند.
«ب»ها را جای دیگری منصوب بفرمایید.
آن که باد بکارد، طوفان درو خواهد کرد...